ساختار نظام تا جایی مشروعیت دارد که بتوانید از نردبان قدرت بالا روید
به گزارش گروه دانشکاه خبرگزاری آنا، متن این نامه به شرح زیر است:
« جناب آقای دکتر احمدی نژاد، رئیس جنبش سبز بهار
با سلام و احترام
از آنجایی که این روزها به دلیل محکومیت و حبس آقای بقایی، شدیدا مشغول نامه نگاریهای سرگشاده به رهبر فرزانه انقلاب هستید - حال چه به نام خودتان و چه از زبان امضا کنندگان متنهای تان برخی مطالب و سوالات خویش را صریحا با جنابعالی در میان میگذاریم و انتظار پاسخی صریح و روشن داریم.
1. از آنجایی که اصرار و پافشاری جنابعالی بر بیگناهی یارانتان مسبوق به سابقه است، به عنوان اولین مطلب عرض میگردد که شما همین نوع تعصبات را نیز عینا نسبت به معاون اول تان داشتید، آنچنان که دست درازی به «کابینه» را «خط قرمز» خود نامیدید، اما پس از اثبات جرایم محمدرضا رحیمی، در پیامی عمومی، مفاسد مالی وی را بیربط به خود قلمداد نمودید تا جایی که رحیمی نیز متقابلا از شما برائت جست و خود را باخته رفاقت با شما خواند.
سوال این است که تفاوت غائله بقایی با رحیمی دقیقا چیست و چرا مردم باید تاوان رفیق بازیهای شما را بدهند؟
2. فارغ از مطالبی که برخی مسئولان ارشد قضایی در زد و خوردهای رسانهای طرفینی به شما و جناب بقایی نسبت دادهاند، شما و آقای بقایی نیز در کذب گویی کم نگذاشتهاید. با این حال در اقدامی هوشمندانه، هیاهوی سیاسی و رسانهای خود را صرفا بر خلاف گوییهای آقایان متمرکز و همان را ملاک حقانیت خویش، بطلان رأی و فساد کلیت قوه قضائیه قرار داده و مثل همیشه دو قطبی خیر و شر و حق و باطل پدید آورده اید؛ چیزی که حقیقتا باید گفت استاد آنید.
با این مدخل، سوال مشخص ما این است که با ادعاهای دروغ جنابعالی و آقای بقایی از جمله در خصوص شخصی بودن 63 حساب قوه قضائیه و ادعای دریافت سکه توسط جمعی از مسئولان از جمله جناب رئیسی و گاف و جعل تاریخی «مسئول وقت»، چه باید کرد؟
3. در همین خصوص و بنابر تجربه مذکور در اتهام به همه برای رهاندن خود، به نظر میرسد که به قاعده «الغریق یتشبث بکل حشیش» این بار پای قاسم سلیمانی را وسط کشیدهاید. فارغ از اینکه آقای بقایی در لایحه دفاعیه خود به دریافت وجه در روز آخر استقرار دولت دهم اذعان نمودهاند، واضح است که سپاه قدس به دلیل نوع و ماهیت اقداماتش، نمیخواهد و نمیتواند موضوع را علنی، و سند و رسیدی ارائه نماید.
در شرایطی که جان و جسم مجروح و محبوس رهبران شیعه شمال آفریقا در خطر است و خون یاران و فرزندان این چهرههای انقلابی مثل آب خوردن ریخته شده، آیا انتظار دارید سپاه قدس فرضا رسید تحویل وجهی که قرار بوده توسط دولت وقت به لایههای دفاعی منطقهای ایران تحویل شود را علنی نماید؟! چرا مهر ورزی شما انقدر بگیرنگیر دارد و چنین بی پروا با جان سر شبکههای برون مرزی جمهوری اسلامی بازی میکنید؟
4. آقای بقایی پس از آزادی از بازداشت نخست، در بیانی که شدیدا بوی فرقهگری میداد، اظهار داشت «والله والله والله اگر آقای احمدی نژاد به من بگوید بمیر، فقط می گویم چگونه؟». اگر اظهارات منحرفانه وی که حرام کبیر خودکشی را به امر شما برای خود واجب میداند، کذب و غلو محض است، که با حداقل بهره هوشی هم میتوان دریافت دوستان بهاریتان سالها است چه دامی برایتان پهن کرده اند.
اگر هم واقعا معتقدید آن فرد، صادقانه و البته منحرفانه شما را شریعت خویش و ملاک حلال و حرام میداند، بسم الله! اینک توپ در زمین شماست. به جای تقسیم کاری که برای مظلوم نمایی خود و مقصر انگاری عالم و آدم، یک سوی آن را اعتصاب غذا قرار دادهاید و سوی دیگرش را نامه نگاری، کافی است برای نجات جان رفیق تان به وی امر کنید اعتصاب غذایش را پایان دهد.
5. از آنجایی که غیرعلنی بودن دادگاه آقای بقایی را بهانهای برای تخطئه حکم قرار دادهاید، سوالاتی نیز در این خصوص از محضرتان داریم، از جمله اینکه اولا این به قول شما بی اعتباری، فقط مشمول آقای بقایی است یا تمام دادرسیهای غیرعلنی محکومینی چون مهدی هاشمی را نیز هم شامل میشود، اگر پاسخ تان مورد اخیر است، جسارتا چرا جز برای حلقه بسته اطرافیان تان فریاد عدالت خواهی سر ندادهاید؟ ثانیا قانون اختیار علنی بودن را به چه کسی داده است و آیا قانون ملاک است یا خواست جنابعالی؟ ثالثا آیا حکمت علنی بودن دادرسی چیزی جز این است که افکار عمومی نیز از محتوا و جریان دادرسی مطلع گردند؟ در این خصوص و تاکنون آیا موردی بوده که شما و یا آقای بقایی بخواهید به مردم گفته بشود و مکررا از مجاری رسانهای خارج دادگاه علنا نگفته باشید؟!
6. از آنجایی که قوه قضائیه را در کلیت ناکارآمد و ناسالم برشمردهاید، چرا بارها در مقام شاکی از همین مجرا از افراد حقیقی و حقوقی بسیاری شکایت نمودهاید و جالب آنکه به نفع خویش و علیه متشاکیان نیز به دفعات حکم گرفتهاید. عجیب نیست حال که تخلفات اصحاب شما موضوع رأی دادگاه قرار گرفته، قوه قضائیه -با تمام ایرادات و اشکالاتش- به ناگاه «نامشروع» قلمداد گشته؟
7. از آنجایی که اعتصاب غذای آقای بقایی را - به فرض صحت چنین خبری- اماره و سندی بر «حقانیت» وی قرار دادهاید، این سوال مطرح است که آیا هر به خطر انداختن جانی بیانگر حقانیت فرد است؟ در این خصوص، به عنوان نمونه نظر جنابعالی در مورد اقدام به خودسوزی عناصر محارب سازمان تروریستی مجاهدین خلق در اعتراض به بازداشت سرکرده فرقه در فرانسه و دستگیری وی توسط پلیس این کشور چیست؟ و آیا آن مورد و موارد مشابه را نیز مشمول حقانیت و مظلومیت فرد بازداشتی می دانید یا خیر؟
8. از آنجایی که همگام با دشمنان قسم خورده ملت، انتخابات را در ایران «مهندسی شده» نام نهادهاید، سوال ما این است که چگونه نهاد انتخابات را در حالیکه خود جنابعالی دو دوره به واسطه آن رئیس جمهور شدهاید، زیر سوال میبرید؟ آیا آتش کینهورزی و انتقام جویی آنقدر در وجود شما زبانه کشیده که به قیمت ضربه زدن به طرف مقابل، حتی حاضرید مشروعیت خود را نیز زیر سوال ببرید؟
9. از آنجایی که هر روز بیش از پیش ادبیات جنابعالی به اپوزوسیون نظام شباهت پیدا میکند و حتی گاهی مواقع افتخار ربودن گوی سبقت از دیگران و همراهی و تشویق رسانههای معاند را نیز نصیب خود کردهاید، حقیقتا این سوال مطرح است که اگر قرار بود همین مواضع را اینک از زبان شما بشنویم، اساسا آن همه جنجال و هیاهو و دوقطبی سازیهایی که منجر به پیروزی انتخاباتی شما شد برای چه بود؟ به قول حضرتعالی «خب همانها بودند دیگر»! متاسفانه رفتار و گفتار متعارض جنابعالی، این گزاره را در اذهان تثبیت کرده که از نظر شما کارکرد و ساختار نظام تا جایی مشروعیت دارد که بتوانید از نردبان قدرت بالا روید.
10. گرچه انذارهای به ظاهر خیرخواهانه نسبت به آینده کشور و ارائه راه حل، ترجیع بند مکتوبات و سخنان شما را رقم زده، اما متاسفیم از اینکه اعلام می داریم به واسطه رفتارهای خودخواهانه و خلاف قانون جنابعالی که تداعی کننده قبیلهگرایی حاد سیاسی است، شما خود به بخشی از مشکل تبدیل شده اید.
و در آخر خون دل خود از تحرکات شما را با فرازی از کلام نورانی امام عزیزمان خطاب به قائم مقام رهبری پایان می بخشیم که « تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام».
انتهای پیام/