پیکان با داشتن همه ظرفیتها قهرمان لیگ برتر می شود/ انتظار بزرگ از تیم کیروش در روسیه
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، یکی از مربیان با سابقه فوتبال ایران در تیمهای مختلف لیگ برتری و پیش از آن لیگ آزادگان به مربیگری پرداخته، مجید جلالی است. او تجربه مربیگری تیم وحدت در لیگ قدس، تیمهای ملی ردههای سنی مختلف، هما، پاس تهران، استقلال اهواز، صبا باتری، تراکتورسازی، فولاد خوزستان و سایپا را در کارنامهاش دارد. جلالی از ابتدای لیگ شانزدهم هدایت پیکان را برعهده گرفت و فصل گذشته با این تیم در رده ششم قرار گرفت. تیم جلالی در لیگ هفدهم در رده چهارم قرار دارد و یکی از مدعیان جدی کسب عنوان نایبقهرمانی است. پیکان 41 امتیازی پس از پرسپولیس 57، ذوبآهن 42 و استقلال 41 امتیازی در رده چهارم قرار دارد و میتواند امید زیادی به حضور در لیگ قهرمانان آسیا داشته باشد. به خصوص که در 4 بازی اخیرش 12 امتیاز اندوخته است.
پیش از عید در دفتر مجید جلالی در باشگاه پیکان حاضر شدیم تا آقا معلم فوتبال ایران در خصوص مسائل مختلف نظراتش را ارائه کند. جلالی از دلایل موفقیتش در پیکان، شانس صعود تیم ملی در جام جهانی روسیه، فساد در فوتبال و عوامل سقوط پاس تهران به دسته سوم لیگ آزادگان و از بین رفتن تیمهای قدیمی باشگاههای تهران سخن گفت.
*دومین فصل حضور در تیم پیکان را پشتسر میگذارید و این فصل در آستانه رسیدن به سهمیه آسیا هستید. چگونه از پیکانی که هیچگاه مدعی حضور در بالای جدول نبود چنین تیمی ساختید؟
--فصل گذشته مسئولان باشگاه پیکان با من صحبت کردندو به من گفتند که ما با توجه به اینکه در چند فصل گذشته به صورت رفت و برگشتی در مسابقات لیگ برتر حاضر بودیم و هرساله پس از صعود، سقوط میکردیم، به دنبال این هدف هستیم که در لیگ برتر به ثبات برسیم. من هم با توجه به اینکه دیدم، پیکان ظرفیتهای خوبی دارد، از لحاظ امکانات، از شرایط مساعدی بهره میبرد، سرمربیگری این تیم را پذیرفتم. سعی کردم یک گروه مربیگری انرژیک و فعال را در کنار خود داشته باشم. کارمان را با همین اهداف شروع کردیم. در شروع لازم بود برای اینکه این تیم بتواند در کوران لیگ برتر حفظ شود، یک مقداری تجربه برای این تیم بخرم؛ چون این تیم از لیگ یک با ذهنیتی کاملا نگران به لیگ برتر آمده بود. چند بازیکن با تجربه آوردم؛ در کنارش مربی تیم امید پیکان آوردم کنار خودم و تیم امید را کاملا زیرنظر خودم گرفتم. در اصل این مهمترین اتفاقی بود که در شروع کار انجام دادم.
* غیر از خرید تجربه چه کار دیگری انجام دادید؟
- آسیبشناسی در همان ابتدای کار انجام دادم تا تیم در ادامه راه لطمه نخورد. ملایم به جلو آمدیم، رفتهرفته روزهای ما بهتر شد. بودجه ما یک بودجه کاملا متوسط بود؛ به نظر من منطقی هم بود و ما موفق شدیم با تلفیقی از باتجربهها و جوانها در نهایت فصل گذشته به مقام ششم برسیم که برای ما مقام بسیار خوبی بود، با توجه به اینکه ما هدفمان فقط ماندن در لیگ برتر بود.
علل نوسان پیکان در لیگ هفدهم
* در لیگ هفدهم چه مشکلاتی داشتید که شروع جالبی در رقابتها نداشتید؟
- مشکلی که ما در پیکان داشتیم این بود که اغلب بچهها قراردادهایشان یکساله بود و وقتی به پایان فصل گذشته رسیدیم خیلی از بازیکنانی که تولیدات خود باشگاه پیکان بودند و این باشگاه روی آنها سرمایهگذاری کرده بود به دلیل اتمام قراردادشان از تیم جدا شدند. ما دو تا از تاثیرگذارترین بازیکنانمان در خط حمله را که یکی گادوین منشا بود که من آن را با کارهای خیلی موشکافانه از خارج از فوتبال ایران شکار کردم و قراردادش یکساله بود را از دست دادیم. سیامک نعمتی دومین بازیکنی بود که ما از دست دادیم و رفتن این دو بازیکن فقدان مهمی برای ما بود. فصل گذشته که 39 گل زدیم این دو بازیکن در 30 گل آن یا زننده گل بودند یا مشارکت در به ثمر رسیدن آن گل را داشتند برای همین در بخش حمله دچار مضیقه شدیم.
* چه روشی را در پیش گرفتید که موفق شدید به جمع تیمهای بالای جدولی ورود پیدا کنید؟
- سعی کردیم برای لیگ هفدهم مابقی بازیکنان تیم را حفظ کنیم. یک مقدار تیم را ترمیم کردیم؛ جوانهای بهتری را آوردیم. تیم امیدمان را فعالتر دنبال کردیم. در این فصل تیم ما از فصل قبل جوانتر هم شد؛ شاید بتوانم بگویم معدل سنی تیم سه سال پایین آمد. باز کارمان به صورت ملایم رفتهرفته بهتر شد. در شروع فصل به رغم آنکه خوب بازی میکردیم نمیتوانستیم نتیجه بگیریم، به دلیل آنکه در خط حمله در مضیقه بودیم از لحاظ مهارت و بازیکن ارزنده. تمرینات مضاعفی را طراحی و سعی کردیم بازیکن ارزان خارجی جذب کنیم. هرچند من روی این خیلی بحث داشتم. کمکم به مرحلهای رسیدیم که موفق شدیم و چندین برد پیاپی به دست آوردیم و تا بالای جدول آمدیم.
* پس از 7 برد متوالی به یکباره در 10 بازی برنده نشدید. چرا دچار چنین افتی شدید؟
- یکسری مسائل حاشیهای به وجود آمد که باعث شد ما در 10 بازی به پیروزی نرسیم. ما به یک چالش رسیده بودیم و من مرتب با بچهها صحبت میکردم و حتی به آنها میگفتم که چه فرصتهایی را از دست میدهند و باید دقت و تلاششان را بیشتر کنند. چون بچهها میگفتند ما داریم بدشانسی میآوریم هرچه تلاش میکنیم در 10 بازی برنده نشدیم، ولی من به بچهها گفتم اگر شما بدشانسید باید به من هویت شانس را بگویید تا من بگویم که آیا ما بدشانس بودهایم یا اینکه خوششانس بودهایم. اما هیچ بازیکنی نتوانست کلمه شانس را برای من تعریف کند. آن 10 بازی که ما نبردیم شما اگر بازیهایش را با نگاه بیطرفانه ببینید میگویید حداقل در این ده بازی باید 5 تایش را پیکان میبرد. بچهها درگیر بودند و زیر فشار قرار داشتند، در دو بازی برابر پارسجنوبی و نفت تهران پنالتی از دست دادیم؛ همین دو تا پنالتی اگر با دقت زده و گل میشد ما 4 امتیاز میگرفتیم و الان تیم دوم جدول بودیم نه تیم چهارم جدول.
* پس از اینکه در 10 بازی با ناکامی مواجه شدید، در 4 بازی اخیرتان در لیگ برتر به پیروزی رسیدید و حالا مدعی ایستادن در رده دوم جدول ردهبندی هستید؟
- ما پس از آنکه امتیازات با ارزشی را در 10 بازی از دست دادیم، کمکم توانستیم خود را از شر حواشی خلاص کنیم و به شکر خدا تیم در یک روال بهتری افتاده است. نکته مهم این است که تیم ما به مراتب از اول فصل جوانتر شده است؛ امسال میتوانم بگویم که 8 بازیکن را از تیم امید در لیگبرتر بازی دادیم و اینها بازیکنانی هستند که قطعا در آینده بازیکنان خوب و معروفی میشوند. فکر میکنم که روند کار مناسب و خوب و در جهت خدمت به فوتبال ایران بوده است. البته تا پایان لیگ 5 هفته باقی مانده و هدف ما موفقیت در این دیدارهاست. آنچه برای من در اولویت قرار دارد تلاش بازیکنان تیم برای ارائه بازیهایی است که هدفمند باشد و تلاش برای پیروزی در آن دیده شود.
چالشهای پیکان برای قهرمان شدن در لیگ برتر
* با توجه به اینکه فصل گذشته 44 امتیاز گرفتید و در حال حاضر با وجود 5 بازی که دارید در امتیاز 41 هستید، تیمتان در فصل آینده این قابلیت را پیدا میکند که قهرمان لیگ برتر شود؟
- پیکان ظرفیتهای خوبی دارد. از نظر سختافزاری، امکانات و تجهیزات نسبتا خوب است. شاید یک مقدار امکانات سختافزاری آن مستعمل باشد، ولی در مجموع خوب است. یک بخشی از ظرفیتهایمان را باید ارتقا دهیم که من جزئیات آن را به صورت مکتوب برای باشگاه نوشتم، حتی با هیاتمدیره درمیان گذاشتم. مسلما اگر بتوانیم ظرفیتهای درونی باشگاه را ارتقا دهیم فکر میکنم در آینده نه چندان دور پیکان بتواند به عنوان یک الگوی مناسب در باشگاهداری و تیمداری برای دیگر باشگاههای کشور چه در حوزه سازمانی و چه در حوزه نتیجهگرفتن باشد. ما در بخش تیمهای پایه مهندسی جلو میرویم. بازیکنان مستعد خوبی داریم که مشغول هستند. باید یک مقدار تجهیزاتمان به روز شود و یک ظرفیتهایی است که در فوتبال لازم است را به تیم اضافه کنیم.
* تیم پیکان در مقایسه با پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان از حمایت هوادار بهره نمیبرد و با توجه به این موضوع کارش برای قهرمان شدن خیلی دشوار است؟
- بعضی چیزهاست که ما نمیتوانیم کاریشان کنیم. اینکه پیکان هوادار ندارد به دلیل آن است که خلق هوادار تابعی از دو عامل است. یکی تاریخ است. بهعنوان مثال در دورهای در فوتبال کشور آمدند براساس یک سیاستهایی دو تیم قرمز و آبی را درست کردند و با تبلیغاتی که انجام دادند اینها را تبدیل به پرطرفدارترین تیمهای ایران کردند. حتی سازمانهای امنیتی داخل کشور هم به جهت بالا بردن امنیت اجتماعی یا سیاستی این دو تیم را در فوتبال کشور جا انداختند. اگر به انگلیس هم بروید در هر شهری این کار انجام شده و چنین روشی یک اتفاق مرسوم در تمام دنیاست. عامل دومی که باعث جذب هوادار میشود گرایشهای محلی است، تعصبات قومی و محلی است. مثلا یک تیمی از یک شهر میآید، مردم آن شهر به دلیل عرقی که به آن تیم دارند گرایش پیدا میکنند به آن تیم؛ اگر تیم قدیمی باشد طبیعتا این گرایش بیشتر میشود. تیمهایی مثل ما یا سایپا هیچکدام از این دو عامل را ندارند. درست است که سابقه زیادی دارند، ولی هیچ تبلیغاتی برای این دو تیم نشده است تا هوادار برای خود جمع کند ضمن اینکه گرایشات اقلیمی هم در این دو تیم وجود ندارد، ولی امثال ما تیمهایی هستیم که خیلی بیشتر میتوانیم به فوتبال کمک کنیم.
* تیمهایی مثل پیکان و سایپا چگونه میتوانند به فوتبال ایران کمک بیشتری کنند در حالی که با نداشتن هوادار راهشان برای قهرمانی سختتر از تیمهای پرطرفدار است؟
- اگر این تیمها سروسامان بگیرند چون حواشی ندارند به صورت خاموش میتوانند خدمات ارزندهای برای فوتبال ما داشته باشند. شما مثلا ببینید در سایپا وقتی یک کار اصولی و کوتاهمدت میشود میبینید از کنارش چند بازیکن برای تیمملی درآمده و هنوز هم چنین بازیکنانی ساخته میشوند. درپیکان هم اگر یک کار اصولی و کوتاهمدت انجام شود، خواهید دید در آینده از بدنه اینجا بازیکنان بزرگی به فوتبال ما ارائه خواهند شد، الان 6 بازیکن پیکان در تیمملی نوجوانان حضور دارند. اینجا میتواند منشأ خدمت باشد اگر عجلهوار جلو نرویم. خیلی مواقع، خیلی هزینهها شده و این تیمها فیالبداهه قهرمان فوتبال ایران شدهاند، ولی در آینده شاهد سقوط آنها به لیگ آزادگان بودهایم. در تاریخ لیگ برتر ما چنین تیمهایی مشهود است. بنابراین نباید به نتایج زودگذر امید داشت. اگر آرامآرام پیشرفت کنیم و پیشرفت ادامهدار باشد و آهسته و پیوسته انجام شود، در آینده کار با ارزشتر و خدمت ماندگارتری برای فوتبال خواهیم داشت. ما سعی میکنیم در پیکان ظرفیتهایی را نیاز داریم که باید این ظرفیتها ایجاد شود.
موانع پیش روی پیکان در مسیر قهرمانی
* به غیر از کمبود هوادار چه عوامل دیگری مانع قهرمان شدن پیکان در لیگ برتر میشوند؟
- وقتی شما در بطن این فوتبال کار میکنید در محیط این ورزش که رقابتی است تیمهایی هستند که سه برابر شما هزینه کردند، آنها نمیگذارند که شما قهرمان و برنده جام شوید؛ غیر از جذب بازیکن، اقدامات دیگری میکنند که شما را از قهرمانی بیندازند. ما باید امکاناتی داشته باشیم که بتوانیم با این مقولهها مقابله کنیم. پیکان باید ظرفیتهایی ایجاد کند که با رفتار منفی، با همان سبک خودش مقابله کند. ما اینها را نداریم، یک موقعی است که خود شخص مربی است و توانایی این را دارد که بتواند مقابله کند، من به شخصه این توانایی را ندارم، کارم در زمین است و حتی میتوانم این را بگویم که امسال خودم را از کانون مربیان کنار کشیدم تا برای تیم پیکان وقت بیشتری بگذارم. عملا هم میبینم که نتیجه بهتری را گرفتم. اینها عواملی هستند که در قهرمان شدن و ایستادن تیمها در رتبههای بالای جدول تاثیرات فراوانی دارند. ما باید امکاناتی را داشته باشیم که بتوانیم با ضد رفتارها مقابله کنیم.
* ظرفیتهای دیگری هم برای رسیدن به قهرمانی در لیگ برتر وجود دارد؟
- البته یک ظرفیتهای دیگری هم است. در فوتبال در مراکز تصمیمگیری باید صاحب قدرت باشی، خیلی وقتهاست فاصلهای که در روزهای بازی است، مکان و ساعت برگزاری بازی، محرومیتها، بخششها اینها همه قدرت میخواهد. خیلی چیزهاست که شما عملا دارید میبینید. قدرتها و رانتهای بیرونی میتوانند فوتبال را پیش ببرند. هیچ تعارفی هم وجود ندارد. یکسری ظرفیتهای بیرونی داریم یکسری ظرفیتهای درونی، اینها را با باشگاه در میان گذاشتم و اگر اجرایی شود پیکان میتواند تبدیل به یکی از قدرتهای فوتبال ایران شود. افکار عمومی را جذب خواهد کرد و یکسری هوادار قطعا خواهد داشت.
عدالت سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال
* سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال توانستهاند عدالت را در میان تمامی تیمهای لیگ برتری به درستی اجرا کنند؟
- مسلما تمام آنهایی که مسئول هستند دلشان میخواهد در مسیری حرکت کنند که عدالت رعایت شود. آنها تمام سعی خود را خواهند کرد ولی یک جاهایی است که آنها تحت تاثیر قدرتهای بیرونی قرار میگیرند. برای مثال یک برنامهای برای همه تیمها باید اجرا شود ولی از آنجایی که زور استقلال و پرسپولیس بیشتر است، طبیعتا پیش از این دو تیم به دیگر تیمها داده نمیشود. شما هم اگر آنجا رئیس باشید به هرحال مجبورید که شرایط سرخابیها را بیشتر لحاظ کنید. دلت میخواهد همه را یکی ببینید ولی واقعا نمیشود. میخواهید در بخششها و خیلی مسائل عدالت را رعایت کنید حتی در بخش درآمدهایی که از فوتبال حاصل میشود ولی دلایلی که به آنها اشاره کردم مانع از رسیدن تیمهای دیگر پیش از استقلال و پرسپولیس به موارد مطروحه میشود. همه میخواهند عدالت رعایت شود، ولی اگر خود من هم بودم ممکن بود تحتتاثیر پارامترهایی که یک تیمهایی بیشتر دارند، کوتاه بیایم. وقتی تیمهایی هستند که رسانهها، مسئولین و دیگر افراد شاخص از آنها حمایت میکنند، طبیعتا رای به سود آنها میشود.
* برای آنکه پیکان بتواند از مواردی که به آن اشاره کردید، خارج و به قهرمانی نزدیکتر شود، چه صحبتهایی با مسئولان تیمتان داشتهاید؟
- ما جلسات متعددی با مسئول باشگاه پیکان داشتهایم. آنها سعی خود را میکنند تا همکاری کنند ولی ما مشکلی که داریم این است که نیازمند منابع مالی بهتری هستیم. واقعا از نظر بودجه شاید همه از دور بگویند باشگاه پیکان خیلی خوب است، ولی ما از لحاظ بودجه جزو 5 تیم آخر لیگ هستیم. بودجه خیلی متوسطی سال گذشته و امسال داشتیم. من این را چیز بدی نمیدانم حتی در صرف بودجه هم میگویم باید آرامآرام جلو برویم. اگر بخواهیم یک دفعه بریز و بپاش کنیم یک دفعه هم سقوط میکنیم. کار درستی نیست، ولی برای اینکه بتوانیم امکانات زیرساختی خوبی داشته باشیم باید گامهایی برداشته شود. برای مثال من دوست دارم بازیکنم را 8 صبح بیاورم باشگاه و او 8 شب از باشگاه برود، تمام 12 ساعتش را پر کنم. خب این نیازمند امکانات است. ولی من اینجا این امکانات را ندارم. باید هتل خوب، شرایط خوب و امکانات آموزشی قوی باشد. امکانات پزشکی، بدنسازی بسیار خوبی مهیا باشد. همه اینها نیازمند بودجه خوبی است که من اینها را با مسئولان باشگاه درمیان گذاشتم. اگر این خواستهها اجرایی شود تحول بنیادی در تیم پیکان حتی در نتیجهگیری رخ خواهد داد.
آسودگی خاطر از سوتهای داوران لیگ برتر
* در لیگ هفدهم و در حالی که 5 بازی تا پایان رقابتها باقی مانده از عملکرد داوران رضایت دارید؟
- من سالهاست در لیگ برتر هستم و وقتی لیگ هفدهم را با لیگهای 10 سال پیش مقایسه میکنم باید این را با اطمینان بگویم، که در زمان نشست بر روی نیمکت خیالم آسودهتر از 10 سال پیش است. این را میدانم که وقتی یک داوری قضاوت میکند، به عمد اشتباه نمیکند. یک موقعهایی هم اشتباه میشود ولی سهوی است. من هم در تمرین تیمم وقتی داوری میکنم دچار اشتباه میشوم و اعصاب بازیکن تیمم را خرد میکنم. باید با قدرت بگویم که عملکرد داوری با جوانگرایی خیلی بهتر شده است. داورانی که به پیشرفت فکر میکنند و من واقعا خیلی راحتتر از سالهای قبل روی نیمکت مینشینم. سالهای قبل با نگرانی روی نیمکت میرفتم چون عملا میدیدم اشتباهات مهمی رخ میدهد. قبلا هم این موضوع را گفته بودم. من این را گفته بودم داوری که به عمد برای ما سوت میزند به هیچ عنوان قابل بخشش نیست.
علت موفقیت پرسپولیس در فصول اخیر
* پرسپولیس قهرمانی لیگ برتر را به دست آورده و غیرممکن است این تیم در 5 بازی آخرش شکست بخورد و ذوبآهن هم در تمامی این بازیها برنده شود. چرا پرسپولیس توانست خیلی زود قهرمان لیگ هفدهم شود؟
- شاید آن کسی که این تحول را در پرسپولیس به وجود آورد یک نفر باشد. چون پرسپولیس این امکانات و این توجه و این هوادار را همیشه داشته است ولی اینکه حالا اینقدر فاصله ایجاد میکند شاید به واسطه حضور یک نفر است که کارش را به خوبی بلد است و بقیه هم به او گوش میدهند. در مسیر او حرکت میکنند، امکان دارد یکی دیگر هم باشد که کارش را بلد باشد ولی کسی به او اهمیت نمیدهد و حرفش را گوش نمیکند، موفقیتی به دست نمیآید. برانکو ایوانکوویچ بازیکنانی که همه دوستشان داشتند را کنار گذاشت ولی هواداران حق را به مربی دادند و باعث شدند این مربی قدرت پیدا کند. اگر هواداران پشت بازیکن درمیآمدند پرسپولیس تضعیف میشد و تیمی میشد مثل مابقی تیمهایی که الان دارند نهایتا برای سهمیه تلاش میکنند. معنیاش این است که برانکو سبک خوب و تخصصی داشته و بقیه هم با او همراهی کردند و باعث این فاصله شدند.
امیدواری به آسیایی شدن پیکان
* با وجود تمامی توضیحاتی که تا اینجا دادهاید، چقدر امیدوارید که در پایان این فصل سهمیه آسیایی را برای پیکان به ارمغان آورید؟
- من آن زمان که تیمم خوب هم نتیجه نمیگرفت آنالیزهای بهریزی درمیآوردم و در اختیار بچهها میگذاشتم تا بدانند مقابل حریفی که همه روی برتری آن حساب میکردند ما بازی بهتری را ارائه کردیم. به آنها ثابت میکردیم که از همه بهتر هستند و باید ذهنشان را قویکنند و آرامششان را بیشتر کنند. من عرض میکنم خودم اینجا هر روز از ساعت 9 تا 9 و نیم سرکار هستم. همکارانم تقریبا یکی دو ساعت بعد از من یا با من به باشگاه میآیند و به سختی روی تیم کار میکنیم. روی جزئیات وارد میشویم و کنار هم داریم کار قوی انجام میدهیم. بنابراین پیشرفت همیشه حق چنین مجموعهای است، چنین امکاناتی دارد، مدیریت خوبی دارد، گروه فنی فعال و انرژیک دارد و بازیکنان خودشان را در اختیار تیم قرار میدهند و به بهترین شکل کار را انجام میدهند. این مجموعه باید پیشرفت کند چون شایسته بهترینهاست و امیدوارم که در پایان این فصل در میان تیمهایی باشیم که آسیایی شدهایم.
راههای مدعی شدن پیکان در تمامی ردههای سنی
* برای آنکه پیکان در تمامی ردههای سنی جزو مدعیان باشد،شما و همکارانتان در کادرفنی تیم بزرگسالان باید چه گامهایی بردارید؟
- اعتقادم این است که هیچ قلهای نمیتواند به وجود بیاید بدون اینکه دامنه وسیعی داشته باشد، هرچقدر دامنه وسیعتر باشد آن قله معتبرتر و پایدارتر است. فوتبال هم اینگونه است. بزرگسالان پیکان مثل قله پیکان هستند. اگر پیکان بدنه و دامنهای نداشته باشد نامتعادل میشود و هرسال پولهای زیادی میدهد و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که موفق شود. این موضوع را در گذشته پیکان تجربه کرده است. بودجههای خیلی سنگینی گذاشتند و اینکه ما به تیمهای پایه بپردازیم این دامنه است. از درون این باید خیلی اصولی کار کرد، نخبههایشان بیایند تا تیم پایدار شود. با چنین وضعیتی، حتی اگر 5 بازیکن در پاین فصل از تیم جدا شوند با وجود بدنه قوی، تیم باز هم رو به بالا صعود خواهد کرد و شما دیگر نگران نمیشوید. با همین سیاست بود که به باشگاه گفتم آمدم تیم امید را منفک کنید از تیمهای پایه و در اختیار من قرار دهید. مربیاش رضا مرتضیزاده بود که او را یکی از اعضای کادر فنی تیم بزرگسالان کردم ضمن اینکه او مسئولیت تیم امید را هم برعهده داشت و دارد. الان هم در ارتباطیم و خیلی از بازیهای را میرفتیم و مینشستیم نگاه میکردیم. حالا امیدواریم بتوانیم سال دوم یک مقداری تا یک حدی تیم جوانان و نوجوانان را زیرنظر بگیریم که امیدوارم فرصتی ایجاد شود تا اگر سال سوم اینجا بودیم برنامهریزی مناسبی برای تیمهای دیگر داشته باشیم، چون مطمئن هستم که فرآیند تولید بازیکن اگر فعال شود، یک تیم مثل پیکان میتواند نیازهای بقیه تیمها را علاوه بر تیم بزرگسالان خودش تامین کند.
دلایل ناکامی پاس و دیگر تیمهای قدیمی تهران
* قهرمان سومین دوره رقابتهای لیگ برتر پاس بود. تیمی که امروز در دسته سوم لیگ آزادگان قرار دارد و در آستانه فروپاشی همچون تیمهای قدیمی مانند شاهین، وحدت، کشاورز و .... قرار دارد؟
- اگر چنین مسائلی آسیبشناسی شود، به فوتبال ما کمک زیادی خواهد شد. الان همه میگویند چرا پاس به همدان رفت؛ ولی کسی نمیآید اصلیترین دلیلی که پاس به همدان رفت چه بوده است؟ وقتی اصلیترین دلیل پیدا میشود میبینیم که الان تیمهای پاس، وحدت، دارایی، شاهین، بانک ملی، بانک تجارت نیستند. ولی الان همه میگویند چرا پاس رفت پایینتر چرا الان وحدت نیست؟ اگر عمیق به این موضوع رسیدگی شود دلایل همه یکی است، شما مطمئن باشید با همین دلایل یک روزی هم ممکن است سایپا و پیکان هم مثل کشاورز، بانکملی و وحدت بروند. چون کسی به دلیل اصلی نمیپردازد. همه میگویند چه کسی پاس را به همدان برد، آنها کار اشتباهی کردند که تیم را به همدان بردند ولی دلیلش چه بوده است؟
* شما بگویید دلیل وضعیت نامناسب تیم پاس و انحلال تیمهای قدیمی نظیر شاهین و وحدت چیست؟
- دلیل اصلی حذف چنین تیمهایی از سطح اول فوتبال ایران منابع مالی است. وقتی نیروی انتظامی در مورد پاس اعلام کرد چون هزینههای فوتبال کم بوده هزینهها را تامین میکرده است، ولی با بالا رفتن هزینههای فوتبال نمیتواند هزینهها را تامین کند و تیم را رها میکند، این اتفاق بیانگر آن است که چرا پاس دچار چنین وضعیتی شد. همچنین به دلیل عدم منابع مالی وحدت از بین میرود. راهآهن و دارایی و تهرانجوان، شاهین از بین میروند. وقتی فوتبال بر پایه حمایتهای دولتی باشد دولت امکانات میدهد و در نتیجه دولت است که تعیین میکند که کدام تیمها در سطح اول فوتبال بماند. اگر فوتبال روی پای خودش باشد، خودش به واسطه آدمهای متخصص تعیین میکند که چه تیمهایی در فوتبال بمانند ولی همه آدمهای متخصص در خانه هستند. بحث خوبی را علی کریمی مطرح کرد و آن این بود که طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران آیا علی دایی میتواند رئیس فدراسیون فوتبال ایران شود؟ نمیتواند بشود. هیچ آدم فوتبالی نمیتواند رئیس فدراسیون فوتبال شود. آدمهایی که زندگیشان را در فوتبال صرف کردند، چرا؟ چون فوتبال تحت سیطره دولت است. چون سیاستگذاری اینطوری است. شاید خیلی از سیاستمداران بگویند فوتبال باید خصوصی شود، ولی قوانینی که وجود دارد باعث میشود که فوتبال سلیقهای شود.
اخلاق گمشده فوتبال نیست
* بسیاری بر این باورند که اخلاق گم شده فوتبال ماست. نظر شما چیست؟
- به نظر من اخلاق از فوتبال گرفته نشده است، هنوز هم شما اگر ببینید توی مناسبتهای مختلف شما رفتارهای مربیان را ببینید که رفتارهای پسندیدهای را میبینید،رفتارهایی که برخاسته از اخلاق است. یک جاهایی هم بیاخلاقی است، بیاخلاقیها دارد به اصطلاح هایلایت میشود. شما الان بیا روزهای زیادی حرف سازنده و خوب بزن، کمتر کسی به شما توجه میکند. حرف علمی بزن ولی افراد اندکی خریدار حرفهای علمی و انساندوستانه هستند. ولی حالا بیا نیمساعت حرفهای جنجالی و پرحاشیه بزن و ببین چقدر با استقبال مواجه میشود. مشکل اینجاست در همین زلزله اخیر کرمانشاه خیلی از ورزشکاران اقداماتی کردند که آنها را رسانهای نکردند ولی در مقابل اخبار حاشیهای به سرعت پخش میشود.
شیوههای ممانعت از هدر رفتن استعدادهای فوتبالی ایران
* باید چه شیوهای را پیش رو بگیریم تا با توجه به فسادی که در فوتبال وجود دارد بعد از این ستارههای آینده فوتبالمان پشت خط نمانند؟
- این موضوع دو بخش دارد. یکی اینکه آیا روشی که ما در فوتبال پایه داریم روش پیشرفت ماندگار است یا پیشرفت لحظهای؟ به طور حتم مورد دوم؛ این پیشرفت لحظهای را هم من اصطلاحا گلخانهای میدانم. شما مثلا یک فوتبال پایه در کشور دارید از بین آنها بازیکنان را انتخاب میکنید دو سال آنها را تحت پوشش قرار میدهید بعد هم میروید جامجهانی و نتیجه نسبتا خوبی هم میگیرید یا اصلا نتیجه نمیگیرید. این یک روش است که در فوتبال ما اجرایی میشود. شما نتیجه میگیرید نتیجه هم بولد میشود، ولی در بدنه نه، در مقطعی برای آنهایی که بودند. دلیل دیگر این است که کلا در هر سازمان و ادارهای و در همین فوتبال که موضوع بحث ماست توسعه فرد از لحاظ مختلف مطرح است. اینکه شما چگونه عمل کنید یک بازیکن جوان، رفتارش، ادبیاتش، اخلاقش، فوتبالش بهینه شود. حتی رفتار اجتماعی، صحبتکردنش در جامعه. وقتی برنامهای نداشته باشید اینها برای خودشان تلاش میکنند. حالا یکی محله، خانواده بهتری یا به تور چند رفیق بهتر میخورد و در فوتبال جزو چهرههای شناخته شده میشود ولی آن کسی که به تور چند رفیق ناباب میخورد سرنوشت روشنی ندارد. دیگر این موضوع دست خودشان است.
* از چه راهی میتوان اختیار بازیکنان را در اختیار گرفت تا به بیراهه نروند؟
- در ایران متاسفانه فوتبالیستها در اختیار خودشان هستند و سیستمی وجود ندارد که آنها را کنترل کند. یک بازیکن میآید چند بازی انجام میدهد، معروف میشود و دور و برش کمی شلوغ میشود. کسانی میآیند کنار آن بازیکن و به او میگویند هرچه پول میتوانی بگیری الان باید بگیری، در آینده نمیتوانی به پول برسی. این بازیکن تمام آیندهاش را فراموش میکند و به پولدار شدن لحظهای فکر میکند و اینکه الان وقت بردن همهچیز است. متاسفانه چنین بازیکنهایی را زیاد دیدم که از مسیر فوتبال خارج شدهاند، در شهرهای مختلف مثل فولاد که در خوزستان بود، تراکتورسازی تبریز یا تیمهای تهران و یا هرجای دیگر ایران از این بازیکنان کم ندیدم. بازیکنانی که میتوانستند برای خودشان فوقستارهای شوند ولی از بین رفتند، به خاطر اینکه مشهور شدن و پولدار شدن بازیکنان را تربیت کرده و دورنمای مشخصی برای آنها مشخص نشده است.
* یکی از اقداماتتان در سایپا ارائه طرح قرارداد چند ساله با بازیکنان بود. کاری که در پیکان هم آن را دنبال کردهاید. این روش مغایر با قوانین فیفا نیست؟
- یکی از راههایی که در فوتبال فساد ایجاد میکند و عوامل ناپایداری آن میشود، قراردادهای یکساله است. منتهی فدراسیون یک کاری میخواهد کند که با قوانین بینالمللی مغایر نباشد و برای همین هم طرح قراردادهای یکساله را از بین نبرد. ولی ما میتوانیم خیلی از قوانین را همچون کشورهای دیگر بومیسازی کنیم. مشکلات کشور ما معلوم و مشخص است. ما باید این را بدانیم که وقتی قرارداد یکساله است یعنی پیشرفت این بازیکن هم محدود است. چند ماه بازی میکند، ماههای آخر دیگر نمیتواند روی پایش بایستد چون آدمهای فرصتطلب به او نزدیک میشوند و با پیشنهادهای وسوسهانگیز آنها را از دایره پیشرفت خارج میکند. قراردادهای یکساله یکی از آفتهای فوتبال ماست.
شانس ایران برای صعود از گروهش در جام جهانی
* تیم ملی فوتبال با توجه به گروه سختی که در آن قرار دارد، میتواند به صعود امیدوار باشد؟
- وقتی ما میرویم جامجهانی نباید توقع داشته باشیم که با تیمهای راحتی بازی کنیم، جامجهانی جایی است که از بین 200 کشور آنجا 32 تیم حضور دارند، این تیمها گزینش شدند، شایسته بودند که به جامجهانی آمدند پس بنابراین ما با هر گروهی میافتادیم گروه سختی بود. ولی امتیازی که ما داریم این است ما سرمربی داریم که نزدیک به 8 سال است در فوتبال ایران حضور دارد. شما حساب کنید یک مربی 8 سال در یک باشگاه باشد چه کارهای بنیادی که میتواند انجام دهد و آینده باشگاه را تامین کند و این مربی الان به خیلی از امور مسلط شده و مانند رفتار با بازیکنان، نحوه گردش فوتبال در این کشور و روش مقابله با آنها آگاه شده است. اصلیترین عوامل پیشرفت کارش هم همین است. حالا آمده با سه تا تیم همگروه شده است، مثلا اسپانیا از آرژانتین 4 سال قبل خیلی قویتر است؟ مسلما نه؛ آیا مراکش از نیجریه 4 سال قبل تیم بهتری است؟ آن هم نه؛ حالا پرتغالی در گروهمان است که بهتر از بوسنی است ولی ما مربی داریم که زاده و بزرگ شده پرتغال است و تمام زیر و بم بازیکنان این کشور را میشناسد، پس این یک امتیاز به سود ماست. در جامجهانی گذشته هم عملکرد نسبتا خوبی داشتیم ولی الان باید امیدوار باشیم که چون تجربه حضور در جامجهانی را با کیروش داشتیم و الان فوتبال ما و دنیا را میشناسد ما باید این شانس را برای خود قائل باشیم که به مرحله بعد صعود کنیم، یک فرصت که میتواند عامل صعود ما به مرحله بعد باشد.
* اینکه مردم ما به خود وعده صعود تیم ملی به مرحله بعد را بدهند، آیا خودفریبی نیست؟
- این یک انتظار بزرگ است که ما صعود کنیم، بدنه فوتبال ما ظرفیت صعود از گروهش را در جامجهانی ندارد، ولی کار گلخانهای در تیمملی فوتبال ما انجام شده است. تیم نوجوانان ما به جمع 8 تیم برتر دنیا رسیده است، آیا فوتبال ما ظرفیتش حضور در جمع 8 تیم برتر دنیاست؟ کلا کارهای ما گلخانهای است ولی ما ظرفیت این صعود را نداریم، ولی امکان دارد این کار گلخانهای این نتایج خوب را هم داشته باشد.
داخلیستیزی عامل دیده نشدن موفقیتهای مربیان ایرانی
* کیروش چندین بار در صحبتهای خود اعلام کرده مربیان خارجی از مربیان ایرانی بهتر هستند، به عنوان یک مربی ایرانی چقدر با این نظر موافقید؟
- آن کسانی که این موضوع را طرح کردند که مربیان خارجی بهتر از ایرانیها هستند و باعث شدند مربیان خودمان از نگاه افکار عمومی افتادهاند، به چند مورد توجه نداشتند.برای متوجه شدن نگاه از بالا به پایین باید از این کشور خارج شوید. به کلاسهای بینالمللی بروید و با مدرسهای اروپایی روبهرو شوید عملا این موضوع را میبینید، آنجا هم مربیان آسیایی را قبول ندارند حس میکنند انگار هیچچیز بلد نیستند، حتی شما میبینید بچههای ما از لحاظ استعداد از اروپاییها بهتر هستند، ولی این یک نگاه است که باعث تحقیر مربیان داخلی میشود. یک نگاه هم این است که این مربی که داخل است چگونه باید خوب شود، آن چیزی که من گفتم درخصوص بهینهسازی نیروی انتظامی در مربیگری هم است.
* باید چه روشی اجرایی شود تا مربیان داخلی بیشتر مورد توجه قرار گیرند؟
- وقتی میخواهید یک مربی تبدیل به مربی بزرگ شود باید روی او سرمایهگذاری کنید و بهترین هزینهها را روی او انجام دهید. 40-50 مربی بروند در خارج آموزش ببینند تا از آنها 7-8 نفر در ایران بهترین شوند. شما یک نمونه در 40 سال گذشته بیاورید که برای آنها هزینه شده و او تبدیل به مربی بزرگی نشده است. الان یک کلاس مربیگری حرفهای میگویند 30 میلیون تومان بده تا سر کلاس بروید. یعنی پول کلاس را از خود مربی میگیرند اصلا سرمایهگذاری هیچ پول هم از مربی میگیرند. بنابراین ما هیچ زمینهای برای استفاده از استعدادهای مربیان ایرانی نداشتهایم ضمن اینکه توی سر آنها هم زدهایم. یکسریها هستند داخل کشور در حوزه رسانه که آنها کلا داخلیستیز هستند. براساس نگرشهای فکری و ذهنی که داشتند کلا داخلیستیز هستند. مربی خارجی را اصلا نمیشناسند ولی از مربیان ایرانی بیشتر قبولشان دارند. اینها دست به دست هم دادهاند و باعث این شدهاند که شما الان پیش افکار عمومی تحتتاثیر قرار بگیری. فضای رسانه کشور همه را به سمت اهداف مدنظر خودش هدایت میکند. برای مربیان خود سرمایهگذاری نکردیم، آن نگاه بالا به پایین هم همیشه است. اینجا زمینه رشد برای مربیان داخلی وجود ندارد. من خودم خیلی دست و پا زدم تا بیشتر دیده شوم، همیشه هم در حال یادگیری بوده و هستم ولی کجا زمینهای حاصل شده تا شایستگیهای من دیده شود. بعد خیلیها میگویند چرا هیچکدام از مربیان ایران در کشورهای دیگر مشغول به مربیگری فوتبال نیستند. مگر دست من است زمینه نداریم. برای من اگر در افغانستان هم کار ایجاد شود، از جایی دیگر میگویند آنجا نرو خطرناک است. من زمینهای ندارم که جایی برویم و کار کنم و اگر شایستگی دارم آن را اثبات کنم. پس من اینجا محکوم میشوم میگویند بلد نیستی و خارجیها از تو بهترند. بنابراین نمیتوان انتظار از مربیان ایرانی داشت.
* فوتبال ایران 40 سال است قهرمان جام ملتها نشده و تیم امیدش به المپیک نرفته است. دلیل آن گلخانهای عمل کردن فدراسیون فوتبال است؟
- ما اینجا توجهمان به کفهای روی آب است. به آن چیزهایی که دیده میشود، توجهی به بدنه کار نداریم. حتی در تصمیمهای سیاستگذارانمان، حتی در قانونگذاری در فوتبال تصمیم عاجلی نداریم. صدها قوانین داریم که میتوانم آنها را نشان دهم که صرفا مغایر با پیشرفت در فوتبال است ولی چون توجهی به آنها نداریم باید هم فرصت قهرمانی در آسیا را از دست بدهیم و در المپیک هم غایب باشیم.
*درد و دلهای نوروزی
جلالی امسال عید را برای خود اینگونه توصیف کرد: ما عید مثل همیشه روز دوم و سوم باید همچون سالهای گذشته سر تمرین بیاییم و زمانمان را یکی دو روز اول به دید و بازدیدها اختصاص میدهیم. آنهایی که کوچکتر هستند به دیدار ما میآیند. دلمان را به این دید و بازدیدها خوش میکنیم.
وی ادامه داد: من اولین عیدیام را همسرم میدهد که همیشه حامی و پشتیبانم بوده است.
سرمربی پیکان در مورد اینکه چه کسی بود که دوست داشتید الان بود تا به شما عیدی میداد گفت: آن شخص مرحوم پدرم بود.
وی در مورد اینکه به اعضای کادر فنی تیم و بازیکنانش عیدی میدهد یا نه، گفت: بودجه و توانایی مالیام نمیرسد چون تعدادشان زیاد است.
جلالی بزرگترین و زیباترین اتفاق عید نوروز را اینگونه دانست: دید و بازدید خیلی برای من خوشایند است وقتی پیش مادرم میروم و یا پیش پدر و مادر همسرم و مابقی خانه ما میآیند زمان من پر میشود و خیلی خوشایند و لذتبخش است.
وی درخصوص اینکه خسته نشده هرسال عید به مسافرت نرفته و در فوتبال بوده؟ گفت: فوتبال زندگی ماست و از آن نمیتوان فرار کرد، خانواده ما متعلق به فوتبال است و باید شاخصههای آن را رعایت کرد، مزایا و معایب آن را هم باید پذیرفت.
جلالی در مورد آنکه دوست داشت الان چه شخصیتهایی از فوتبال زنده بودند تا بار دیگر آنها را میدید، گفت: مرحوم پرویز دهداری و مرحوم منصور امیرعاصفی افرادی هستند که من دوست داشتم بار دیگر آنها را میدیدم. خیلی به این دو نفر علاقه داشتم. دفعات کمی شاید همصحبت شدیم، ولی همان دفعات کم هم آموزشهای بسیار با ارزش و بهرهبرداری بسیاری از آنها کردیم، آنها واقعا حیف بودند و از دست رفتند.
وی در مورد اینکه وقت میکند همچون گذشته روزی چند دقیقه به فوتبال بپردازد، گفت: دیگر مثل گذشته نمیتوانم فوتبال بازی کنم مگر مسابقات پیشکسوتان باشد که من بتوانم پا به توپ شوم، چون فرصت نمیکنم.
انتهای پیام/