دانشگاههای ایران دستگاههای پیشرفته دارند اما اپراتوری نیست که نحوه کار کردن را یاد بدهد
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، سمیه قاسمی با تشویقهای پدر و مادر وارد مباحث علمی شد و خیلی زود استعداد خود را نشان داد، وی که دنبالهروی راه پدر است، عطش سیریناپذیری در مکانیک دارد و در زمینه ساخت و طراحی دستگاهها درمقیاس نانو و میکرو، کارهای پژوهشی زیادی انجام داده است.
قاسمی تاکنون چهار مقاله علمی در زمینه نانو و میکرو نوشته و اختراع «میکروسنسور دیگوکسین» وی به ثبت بینالمللی رسیده است. این مخترع در حال حاضر به عنوان طراح قالبهای تزریق پلاستیک کار میکند و در کنار آن به تدریس هم میپردازد تا تجربیات و اطلاعات خود را در اختیار نسل آینده جامعه قرار بدهد.
در ادامه مصاحبه ما را با این مخترع میخوانید:
تا به حال چند طرح یا اختراع داشتید؟
اکثر طرحها و ایدههای من در زمینه نانو و میکرو است. یکی از طرحها که به ثبت بینالمللی رسیده است و مقالههایی در رابطه با آن نیز نوشته شده است، میکروسنسور دیگوکسین است. این میکروسنسور تنها با یک قطره خون و طی 30 الی 15 ثانیه، میتواند غلطت دیگوکسین خون را اندازهگیری کند. متاسفانه تکنولوژی ساخت این میکروسنسور در ایران وجود ندارد.
مقالهای هم در رابطه با میکرومیکسرنوشتم. میکسینگ (ترکیب کردن) در ابعاد میکرو بسیار دشوار است. تاکنون میکرومیکسرهای مختلفی با ساختارهای متفاوتی طراحی و ساخته شده است و من هم طرح نوعی میکرومیکسر را در مقالهام معرفی کردم. میکرومیکسرها کاربرد وسیعی در پزشکی دارند.
مشارکتهای زیادی هم در پروژههای علمی داشتیم که یا بخشی از آن را انجام دادیم یا مشکلاتشان را برطرف کردیم که همه آنها در قالب مقاله ارائه شدند.
آخرین اختراع یا طرحتان چه بوده است؟
آخرین کارم همان میکروسنسور دیگوکسین است که فعلا کارهای تجاریسازی آن را انجام میدهیم. این میکروسنسور حدود یک سال پیش آماده شد و قرار بود که صنعتی شود اما آزمایشگاهها تجهیزات لازم را نداشتند و در هنگام تست میکروسنسور با مشکلات زیادی مواجه شدیم. بنابراین اگر قرار باشد که این محصول را صنعتی کنیم، ساختار آن نیاز به یک سری بهینهسازی دارد که طی چند ماه آینده، استارت آن زده میشود.
برای ثبت اختراع یا تجاریسازی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کردید؟
برای ثبت اختراع میکروسنسور دیگوکسین مشکلات خیلی زیادی داشتیم. وقتی میخواهید یک محصول را ثبت اختراع کنید، در مرحله اول باید به سایت ثبت اختراع مراجعه کنید که در آنجا یک سری اطلاعات و راهنمایی به مخترع شده است که نشان میدهد فرمها و درخواستها را باید چگونه پر کرد و چه مدارکی لازم است. منتها فایلهای راهنمایی برای شخصی که قصد دارد برای اولین بار محصولی را به ثبت برساند، بسیار گنگ و نامفهوم است. خود من از یکی از دوستان که پیش از این ثبت اختراع کرده بود، کمک خواستم تا بتوانیم فایلها و فرمها را ثبت کنم.
سپس فایلها را آپلود میکنید، به شما شمارهای به عنوان نوبت داده میشود. یک ماهی طول میکشد تا نوبت شما برسد و کارشناس آن را بررسی کند. مسلما فایلهای فرستادهشده توسط کسی که اولین باری است که این کار میکند، نواقصی هم دارد. اما مشکل اینجاست که وقتی به شما میگویند فایل ناقص است نمیگویند کدام قسمت آن ناقص است. بنابراین مجبورید کل اطلاعات را بررسی کنید و حدس بزنید کجای فایل ناقصی دارد و آن را کامل کنید. بعد از این که فایل را کامل کردید، مجددا باید آن را آپلود کنید و دوباره به شما نوبت داده میشود تا فایل توسط کارشناس بررسی شود.
سرانجام پس از این که فایل کامل شد و توسط کارشناس تائید شد، یک سری کلید واژه مشابه از اختراعات ثبت شده را برای شما میفرستد و از شما میپرسد که طرح شما مشابهتهایی با این اختراعات دارد؟ تفاوت اختراع شما با این طرحها در چیست؟ بنابراین مخترع مجبور میشود تفاوت طرح خود را با تک تک طرحهای گفته شده پیدا کند و ذکر کند که محصول من به این دلیل از بقیه متمایز است.
سپس این فایل را هم باید در سایت آپلود کنید و تقریبا یک ماه منتظر شوید تا کارشناس مربوطه آن را بررسی کند و از صحت آن مطمئن شود. در صورت تائید، طرح شما برای داورها فرستاده میشود. یکی از مسائل مهم، تعیین محل داوری محصول است، بسته به این که قصد دارید از ثبت اختراعتان چه استفادهای بکنید، محل داوری برای مخترع مهم است.
برای مثال میکروسنسور پروژه کارشناسی ارشدم بود و اسم استاد راهنما و اسم استاد مشاورم هم در فایل ثبتی آمده بود. به گفته اساتیدم، محلی که محصول برای داوری فرستاده شده بود، مناسب ثبت اختراع این چنینی نبود و باید محل داوری را عوض کنیم. برای تغییر محل داوری هم پروسه طول و درازی باید طی شود که شامل محضر رفتن هم میشود. فرض کنید شخصی درصد مالکیتها را در فایل ثبت اختراع اشتباه زده است، اگر بخواهد درصد مالکیت آن را تغییر دهد باید به اداره ثبت اسناد مراجعه کند تا بتواند مالکیتها را تغییر دهد.
پروسه داوری اختراع هم حدود دو ماه طول میکشد بعد به کارتابل یک کارشناس فرستاده میشود و مجددا حدود یک ماه طول میکشد تا کارشناس به مخترع اطلاع دهد که محصولش تائید شده است. پس از این مرحله باید به دنبال کارهای اداری ثبت اختراع را انجام دهد. در واقع پروسه ثبت اختراع در نوع خود یک پروژه جداگانه برای مخترع حساب میشود و حدود نه ماه تا یک سال طول میکشد تا طرح ثبت اختراع شود، البته آن هم در صورتی که همه مراحل را به درستی انجام داده باشد.
در حال حاضر هم درگیر پستی و بلندیهای ثبت اختراع ایران جزوه هستیم. در حالی که کارشناس میتواند بهراحتی مشخص کند که کجای فایل ناقص است و باید درست شود اما متاسفانه فقط به «این فایل ناقص است» بسنده میکنند. اینها بخشی از مشکلاتی هستند که مخترع در مرحله علمی با آن مواجه میشود.
دانشگاه تهران یکی از پنج دانشگاه برتر ایران است منتها هنوز تجهیزاتی را که باید داشته باشد در اختیار ندارد. مثلا آزمایشگاه یکی از دانشکدهها به واسطه یکی از اساتید، تجهیزات پیشرفتهای دارد اما مشکل اینجاست که همه دانشجوها نمیتوانند برای انجام آزمایش به آزمایشگاه مراجعه کنند. درنتیجه وقتی که من دانشجو میخواهم تحقیقاتم را انجام دهم چون تجهیزات را در اختیار ندارم مجبورم به سراغ همان یک آزمایشگاه مجهز بروم.
حالا تجهیزات پیشرفته را در اختیار دارم اما چون این دستگاهها اپراتور ندارند، باید بروم و دانش کار با دستگاه مورد نظرم را کسب کنم تا بتوانم از آن استفاده کنم. این فرهنگ باید نهادینه شود که اگر تجهزات آزمایشگاهی وارد میکنید، باید اپراتوری وجود داشته باشد که کار با آن را بلد باشد.
این درحالی است که در دانشگاههای خارجی، علاوه بر تجهیزات پیشرفته اپراتوری هم وجود دارد که در کار با دستگاه تخصص دارد و میتواند دانشجو را راهنمایی کند. اما در ایران اولا که دستگاه مورد نظر بهندرت در دانشگاه وجود دارد و معلوم نیست که در اختیار دانشجو قرار بگیرد یا خیر. در جایی هم که دستگاه پیشرفته وجود دارد، اپراتوری نیست که کار با آن را بلد باشد. بنابراین ایدهپرداز مجبور است شش ماه وقت بگذارد تا کار با دستگاه را یاد بگیرد؛ آن هم به روش آزمون و خطا. شش ماه هم برای یک دانشجوی ارشد که تحصیل آن در کل دو سال طول میکشد، زمان خیلی زیادی است.
بعد شش ماه که دانشجو یاد گرفت که چگونه با دستگاه کار کند، میتواند از دستگاه استفاده کند اما از آنجا که یادگیری تئوری بوده است، دانشجو فوت کوزهگیری را بلد نیست. در نتیجه مدام تست میکند و اشتباه میشود تا بالاخره درست از آب دربیاید که این پروسه هم دوباره شش ماه طول میکشد. زمانی که در حال انجام تستهای میکروسنسور بودم، آنقدر به مشکل برخوردم که دائما به سراغ دانشجویانی که قبلا با این دستگاه کار کرده بودند، میرفتم و درباره نحوه کار با دستگاه از آنها سوال میپرسیدم تا مشکلاتم حل شود. انجام کار عملی پروژه در ایران بسیار دشوار است.
در رابطه با تجاریسازی میکروسنسور هم با مشکلات زیادی مواجه هستیم. خیلی از پزشکان شخصا به من گفتهاند که اگر این دستگاه را بسازید، ما از شما میخریم اما به دلیل نبود تکنولوژی لازم در ایران، ساخت آن تاکنون به تعویق افتاده است. همانطور که گفتم ساختار آن نیاز به یک سری بهبودسازی دارد و باید تیمی تشکیل بدهیم تا این کار را انجام بدهیم. در حال حاضر هم میتوانیم کارهای تجاریسازی آن را انجام بدهیم و از نظر مالی هم مشکلی وجود ندارد ولی از نظر علمی و نبود تجهیزات با مشکل مواجه هستیم.
یکی دیگر از مشکلات هم این است که انجام چنین کارهایی نیاز به یک گروه تحقیقاتی قوی دارد. برای مثال در رشته مکاترونیک یک نفر از اعضای گروه، باید مهندسی پزشکی خوانده باشد و نفر دیگر مهندسی برق و نفر دیگر مکاترونیک تا کارها روانتر پیش برود اما متاسفانه اکثر کارها در ایران تک نفره پیش میرود و بار سنگین کارها روی دوش یک نفر است. این امر باعث میشود که کار به صورت صد در صد پیش نرود و اتمام پروژه هم بیشتر طول بکشد.
چنین مشکلاتی باعث میشود که زمان تحصیل دانشجو هم طولانیتر شود و باعث تضعیف روحیه فرد شود. کارشناسی ارشد با پلهای باشد به سمت دکتری اما آنقدر مشکلات سر راه وجود دارد که فرد قید ادامه تحصیل را میزند.
بنیاد ملی نخبگان یا صندوق حمایت چه تسهیلاتی را در اختیارتان قرار خواهند داد؟
برای این که عضو بنیاد ملی نخبگان شوید، نیاز دارید که یک سری فرآیند انجام دهید. فکر میکنم اختراع باید در یکی از مسابقات بنیاد مقام بیاورد و دو مقاله هم باید داشته باشید تا تسهیلات شامل اختراع شما شود. وقتی هم که درگیر ثبت اختراع میکروسنسور بودم، هنوز مقالهای ننوشته بودم و کلا هم در مسابقات بنیاد ملی شرکت نکردم. برای صندوق حمایت هم مستقیم اقدامی نکردم.
متاسفانه بنیاد نانو هم از ما هیچ حمایتی نمیکند چرا که اسمی از نانو در عنوان پروژه ما وجود ندارد در حالی که کار ما کاملا در زمینه نانو و میکرو است. اوائل آغاز پروژه یک سری صحبتهایی بود و قصد داشتم برای حمایت به بنیاد نانو درخواست بدهم اما چون اسم پروژهام تصویب شده بود، از طرفی اگر میخواستم اسم پروژه را تغییر بدهم مجبور میشدم پروپوزال را به طور کلی عوض کنم؛ بنابراین چارهای دیگری نداشتم به جز این که دور حمایت بنیاد نانو را خط بکشم.
آیا فضای فعلی آموزشی در دانشگاهها به نوآوری یا کمک به بروز ایدهها کمک میکند؟
خدا را شکر دانشگاههایی که من در آنها تحصیل کردم از این جهت خیلی خوب بودند، یعنی واقعا به بچهها کمک میکنند که اگر ایدهای دارند آن را بروز بدهند. حتی تجهیزات آزمایشگاهها، با تمام کمی و کاستیهایی که دارد، در اختیار دانشجو گذاشته میشود. اگر دانشجو ایدهای داشته باشد اساتید از آن استقبال میکنند و مواد اولیه را در اختیار دانشجو میگذارند که به نظرم از این جهت خیلی خوب است چون دست دانشجو را باز گذاشتهاند.
با وجود این که به نسبت گذشته پیشرفت کردهایم اما این موضوع که دستگاههای ما اپراتور ندارند، مشکلساز است. تجهیزات پیشرفته وارد میشود اما متخصصی که خم و چم دستگاه را بداند، وجود ندارد. در نتیجه بچهها در این زمینه خیلی مشکل دارند. شاید خود استاد هم با بعضی از دستگاهها کار نکرده باشد و دانش کار با آن را نداشته باشد. مثلا اگر دستگاهی خراب میشود، کسی نمیدانند چگونه آن را تعمیر کند و تا آن را بهروز رسانی کنند پنج یا شش ماه زمان میبرد.
از وضعیت دانشگاههای دیگر خبر ندارم اما در دانشگاههایی که من تحصیل کردم، حمایتهایی خوبی از دانشجویان میشد که ایده و طرح خود را بیان کنند و آن را رشد بدهند. حتی کارگاههای آموزشی هم در این زمینه در دانشگاه برگزار میشد. برای مثال، اگر پنج سال پیش قرار بود در یک آزمایشگاه کاری انجام شود، دستگاه و تجهیزات آنچنانی وجود نداشت ولی الان تجهیزات و ابزارآلات پیشرفتهای وارد شده است و در دانشگاهها در اختیار دانشجو قرار میگیرد.
دوست دارید برای کار یا انجام تحقیقات پژوهشی به خارج از کشور بروید؟
قبلا قصد رفتن را داشتم و کارهای مقدماتی آن را هم انجام دادم ولی دیدم که میشود در ایران ماند و همین کارها را انجام داد. با این که مشکلات عدیدهای وجود دارد اما در کشور خودمان هم جای کار وجود دارد. اگر صرفا بخواهم برای کارهای علمی پژوهشی به خارج مهاجرت کنم، خیلی موفقترم ولی برای من فقط مساله علمی مطرح نبود.
شاید اگر به خارج از کشور میرفتم، از نظر علمی پیشرفتهای زیادی میکردم ولی به این نتیجه رسیدم که میشود در ایران ماند و کارهای علمی را هر چند کند اما بالاخره پیش برد. موضوع دیگر این است که من در این کشور درس خواندهام و اگر بمانم میتوانم به صنعت کشورم هم کمک کنم.
علاوه بر اینها، میتوانم اطلاعات و تجربیاتم را در اختیار افرادی بگذارم که در حال پیمودن مسیری مشابه مسیر من هستند. در حال حاضر به نظرم فکر رفتن برای من اشتباه است و فعلا قصد دارم بمانم.
گفتگو از هانا حیدری
انتهای پیام/