دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
20 آذر 1396 - 18:15
مسئول امور رسانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی مطرح کرد؛

برخی در دانشگاه آزاد به دنبال سهم‌الارث می‌گردند/تشریح پروژه نفوذ علمی با موضع سیاسی

مسئول امور رسانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی، عملیات روانی اخیر مصطفی تاجزاده و یاسر هاشمی علیه دانشگاه آزاد و دکتر ولایتی را ناشی از استیصال دانست و گفت: طبیعی است امروز که دست آقای تاجزاده و آقای رمضان زاده که هر دو از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ هستند، از دانشگاه آزاد کوتاه شده است چنین قال و قیلی را به راه بیندازند؛ برخی به دنبال سهم‌الارث در دانشگاه می‌گردند.
کد خبر : 240184

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دکتر صالح اسکندری در دانشگاه آزاد واحد ماهشهر اظهار کرد: نفوذ علمی در معنای سیاسی آن را می‌توان به هر اقدامی نسبت داد که درصدد بهره‌گیری سیاسی قصدمندانه از علم برای تامین منافع ملی کشور مهاجم در داخل مرزهای کشور به کار گرفته می‌شود. از این رو، اقداماتی که در قالب دیپلماسی علمی یا روابط علمی ادعای استقلال نهادی از ساختارهای قدرت سیاسی دارند را می‌توان همچنین به عنوان ابزارهای نفوذ علمی نیز تحلیل کرد. به عبارت دیگر، باید نسبت به قابلیتِ سیاسی و ضدامنیتی فعالیت‌های علمی هوشیارانه عمل کرد.


وی با بررسی سه دسته نفوذ علمی مجزا شامل صدور مواضع‌ سیاسی از طریق تولیدات و روابط علمی، جهت‌دهی به نگرش علمی کشور از طریق خلق ارزش و اقدامات فردی و موردی ادامه داد: کارکرد سیاسی و ضدامنیتی هر سه نوع اقدام را می‌توان به طرق مختلف و با مثال‌های متعدد اثبات کرد، اما در اینجا خصوصاً بحث نخست با موضع سیاسی تولیدات علمی غرب علیه اسلام و مسلمانان، بحث دوم با جهت‌دهی تولیدات علمی کشور در حوزه ادبیاتِ «توسعه» و بحث سوم از طریق مثال‌هایی از ماموریت ظاهراً علمی افرادی پیگیری می‌شود که در اساس وظیفه آنها از نوع ضدامنیتی و متضاد با منافع ملی کشور میزبان یا آحاد بوده است.



اسکندری با اشاره به صدور مواضع‌ سیاسی از طریق تولیدات و روابط علمی گفت: نسخه غربی علم مدرن، آنطور که از آن انتظار می‌رود یا آنچنان که تصور می‌شود، رویکردی خنثی نسبت به مسائل ندارد. تحلیل کتاب‌شناسانه از مجموعه آثار علمی تولیدشده در غرب در حوزه علوم انسانی بین سال‌های 1949 تا 2009 میلادی نشان می‌دهد تنها 19.1 درصد آثار تولید‌شده علمی غربی، از نظر رویکرد نسبت به دین اسلام یا مسلمانان، «خنثی» است. در مقابل، 13.4 درصد از این مجموعه آثار تولید‌شده در غرب، اسلام‌هراسانه است؛ 48.4 درصد آثار تولید‌شده نیز خوانش غربی از اسلام (یا اسلام رومی) را ارائه می‌کند. همچنین، 10.5 درصد از این آثار، نگاه اسلامی در فهم حقیقت را دخیل دانسته است و البته در 8.6 درصد آثار هم نوعی شیفتگی یا احساس گرایش ترجیحی به دین اسلام به چشم می‌خورد.


وی افزود: همچنین، بررسی روند تولیدات علمی در غرب در این 60 سال نشان می‌دهد درصد تولیدات علمی اسلام‌هراسانه به شدت رو به افزایش بوده است و از 4.7 درصد در دهه 1950 به 14.7 درصد در دهه 2000 رسیده است که این روند صعودی همچنان ادامه دارد.


مسئول امور رسانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی گفت: هنگامی که رویکرد مطالعات نسبت به اسلام را بر حوزه‌های مطالعاتی منطبق می‌کنیم، نتیجه مهم دیگری به دست می‌آید؛ بیش از همه مطالعات سیاسی و پس از آن، مطالعات فرهنگی و اجتماعی است که اسلام‌هراسانه است. تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد 55 درصد از مطالعات علوم سیاسی غربی و 30 درصد مطالعات فرهنگی اجتماعی تولید شده در غرب، رویکردی اسلام‌هراسانه دارند. نکته قابل تامل دیگر این است که از نظر موضوع مطالعاتی، حجم بالایی از مطالعات علمی در همین بازه 60 ساله، کشورهای آسیایی یا به طور کلی قاره آسیا بوده است. 42.3 درصد مطالعات علمی راجع به قاره آسیا، در مقابلِ 18 درصد مطالعات راجع به قاره اروپا یا کشورهای اروپایی، 8.3 درصد راجع به قاره آفریقا یا کشورهای این قاره و تنها 2.1 درصد راجع به آمریکا است. همچنین 28.6 درصد مطالعات علمی، فاقد اشاره مکانی هستند و بنابراین این آثار را می‌توان آثار علمی راجع به تمامیت جهان در نظر گرفت.


اسکندری ادامه داد: نزدیک به نیمی (47.3 درصد) از کل مطالعات انجام شده با رویکرد اسلام‌هراسانه، صرفاً راجع به قاره آسیا یا کشورهای آسیایی بوده است. بنابراین، این پرسش مطرح است که چه رویکرد یا سیاست کلان در علم و نهادهای علمی در غرب وجود دارد که آن را ماهیتاً به سلاحی تبلیغاتی علیه اسلام یا کشورهای اسلامی تبدیل کرده است؟ استیلای رویکردهای مغرضانه در علم و نهادهای علمی غربی، نه صرفاً در برابر اسلام است و نه صرفاً در حوزه علوم انسانی است اما داده‌های تحلیلی، وجود نگرش ضد اسلامی خصوصاً در حوزه علوم انسانی را به وضوح اثبات می‌کند.


مثال عینی نفوذ علمی غرب در ایران، استیلای نگرش توسعه‌گرایانه در تولیدات علمی است


گستردگی مطالعات توسعه و سرسپردگی نهادهای علمی کشور به فهم غربی از توسعه، یکی از نشانه‌های موفقیت نسبی پروژه نفوذ علمی به کشور است. از این نظر، ایران حتی بیش از کشورهای جهان نسبت به پذیرش رویکرد توسعه‌گرا در علم و به تبع آن در امور اجرایی کشور گشودگی داشته است.

وی با اشاره به دسته دیگر نفوذ علمی مجزا یعنی جهت‌دهی به نگرش علمی کشور از طریق خلق ارزش‌ها بیان کرد: ممکن است دو روند کلانِ «سکولاریزاسیون» و «توسعه‌‌محوری» را بتوان مهمترین روندهای نفوذ علمی در نوعِ جهت‌دهی به نگرش علمی در ایران دانست. سازوکار سلطه این دو روند عموماً از طریق تبدیل آنها به موضوعاتی حاوی ارزش ذاتی و در نتیجه ایجاد این تصور است که تلاش برای تحقق این دو، یک وظیفه عمومی است. بنابراین، یکی از موضوعاتی که می‌توان به عنوان مثالی عینی و مهم از نفوذ علمی غرب در ایران ذکر کرد، استیلای نگرش توسعه‌گرایانه در تولیدات علمی کشور است. تحقیقات و تالیفات علمی راجع به توسعه در مفهوم غربی آن، در ایران از دهه 1320 آغاز شده است. این روند تا دهه 1380 یک روند رو به رشد بوده است. خصوصاً در دهه 1380 شمسی ما با یک جهش بزرگ در حجم تولیدات علمی در موضوع توسعه مواجه هستیم.


ایران رتبه سوم مطالعات توسعه در جهان


وی اضافه کرد: اگر چه امیدواریم با توجه به هشدارهای جدی رهبر معظم انقلاب و جایگزینی رویکرد پیشرفت اسلامی ایرانی به جای رویکرد توسعه غربی، در دهه 1390 حجم این نوع مطالعات کاهش داشته باشد (و البته این آمار برای دهه جاری هنوز قابل ارزیابی و مقایسه با دهه‌های قبل نیست)، اما این روند رو به رشد، تصویری از نفوذ علمی غرب در موضوع توسعه در کشور را اثبات می‌کند. نکته حیرت‌آور این است که از مجموع مطالعات توسعه در جهان، سهم قابل توجه 2.3 درصد آن در ایران (یا راجع به ایران) انجام شده است. از این نظر، ایران در بین کشورهایی که مطالعاتِ توسعه راجع به آنها یا توسط آنها انجام شده است، رتبه سوم جهان را پس از ایالات متحده امریکا و بریتانیا دارد. گستردگی مطالعات توسعه و سرسپردگی نهادهای علمی کشور به فهم غربی از توسعه، یکی از نشانه‌های موفقیت نسبی پروژه نفوذ علمی به کشور است. از این نظر، ایران حتی بیش از کشورهای جهان نسبت به پذیرش رویکرد توسعه‌گرا در علم و به تبع آن در امور اجرایی کشور گشودگی داشته است.



مسئول امور رسانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: برنامه‌های پنج‌ساله کشور که با نام برنامه توسعه شناخته می‌شود، به خوبی تحکیم این رویکرد در کشور و در نتیجه اجرایی شدن کامل و بلند‌مدت موضوع در کشور را نشان می‌دهد. تمامی برنامه‌های کشور، چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، بر‌اساس نگرش توسعه‌محور نگاشته و اجرا شده است.


اقدامات فردی و موردی نیز یکی دیگر از موضوعاتی بود که اسکندری به آن اشاره کرد و در این باره توضیح داد: اگر چه دو روند فوق‌الذکر از نظر ابعاد و قدرت تاثیر مهم‌تر از هر اقدام فردی و موردی است، اما نباید از نظر دور داشت که کشورهای متخاصم در مواردی که نتوانسته‌اند از سازوکارهای نفوذِ علمی کلان بهره‌ کافی بگیرند، از اقدامات فردی استفاده کرده‌اند.


وی ادامه داد: ماموریت افراد تحت عنوان محقق و شخصیت دانشگاهی به کشورهای آماج، روش مرسوم سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی است که آغاز آن به قرن 17 میلادی و اعزام میسیونرهای مذهبی در قالب‌هایی چون محقق و مستشرق باز می‌گردد. از جمله اولین مستشرقینی که به کشورهای اسلامی و از جمله ایران سفرهایی طولانی داشته‌اند و نتایج فعالیت آنها، همچنان به عنوان منابع ضد اسلامی و ضد ایرانی مشهور است، می‌توان به آبراهام گیگر، تئودور نولدک، الیوس اسپرنگر، ویلیام مونتگمری وات، گوستاو بائورن فایند، همیلتون گیب، جان برتون و ایگناس گلدزهیر اشاره کرد. همه این افراد، ظاهراً ماموریت‌های علمی و دانشگاهی در حوزه دین اسلام را داشته‌اند، اما نکته در اینجا است که نتیجه تحقیقات تمامی آنها، بدون استثناء نتایجی ضداسلامی، اسلام‌هراسانه و سرشار از هتاکی نسبت به قرآن کریم و پیامبر اسلام بوده است.


بیشترین فعالیت دانشمند-جاسوس بین آمریکا و شوروی بوده است


اسکندری اضافه کرد: پس از دوره اعزام مستشرق، فعالیت جاسوسان سرویس‌های اطلاعاتی در قالب دانشمند آغاز می‌شود که اوج این ابتکار مربوط به دوره جنگ سرد است. بیشترین فعالیت دانشمند -جاسوس، بین ایالات متحده امریکا و شوروی سابق برای نفوذ به سازوکارهای دفاعی و نظامی یکدیگر اتفاق افتاده است. پروژه ام.کالتر از سوی سازمان سیا که منجر به انتشار تبلیغات پیچیده علیه شوروی از طریق انتشار بیش از یک هزارکتاب علمی در دهه 1970 شد و پروژه حلقه جاسوسی شوروی دو مورد از گسترده‌ترین تلاش‌های امنیتی برای نفوذ متقابل سرویس‌های جاسوسی دو کشور در مقابل یکدیگر بوده است.



این استاد دانشگاه گفت: استخدام دو دانشمند فیزیکدان غربی به نام‌های کلاوس فاخز و دیوید گرین گلس از سوی اتحاد جماهیر شوروی که منجر به دستیابی به اطلاعات فوق محرمانه اتمی امریکا توسط شوروی شد و پایه توسعه تسلیحات اتمی شوروی قرار گرفت، هم برای جامعه علمی جهان و هم برای سرویس‌های اطلاعاتی، حاوی درس‌های بزرگی است. اما این اقدامات مختص روابط منفی بین بلوک شرق و غرب نیست و لذا با پایان یافتن دوره جنگ سرد، به پایان نرسیده است. طی سال‌های اخیر، برخی از چهره‌های شناخته شده اطلاعاتی و امنیتی که در قالب سفر علمی به ایران آمده‌اند، از نهادهای علمی ایران بازدید داشته‌اند و در مواردی اطلاعات ارائه شده به آنها، مسائلی ایجاد کرده است.


وی در پایان با اعلام اسامی تعدادی از این افراد که در قالب سفر علمی به ایران آمده‌اند شامل «ویلیام میلر» عضو شورای امنیت ملی آمریکا و رئیس سازمان جست‌وجوی زمینه‌های مشترک اسرائیل، «جوئل سسمن» از اعضای امنیتی وابسته به صهیونیست و از مدیران پروژه سزامی (پروژه‌ای با هدف کاهش تنش بین یهودیان اسرائیل و مسلمانان منطقه که در عین حال، ماموریت‌های شناخته‌شده اطلاعاتی و امنیتی انجام می‌دهد، «آلن گودمن» رئیس و مدیرعامل اجرایی موسسه آموزش بین‌المللی و عضو وابسته به سازمان سیا، «نزار ذاکا» متخصص فناوری اطلاعات و عضو وابسته به سرویس اطلاعاتی امریکا و «جفری دیوید ساکس» عضو مرتبط با موسسه جورج سوروس تاکید کرد: این افراد طی چند سال اخیر، در ایران حضور داشته‌اند و البته مشخصاً افرادی هستند که وابستگی امنیتی و اطلاعاتی آنها به کشورهای معارض اثبات شده است، با این حال، دامنه واقعی نفوذ همچنان مبهم است.


برخی به دنبال سهم‌الارث در دانشگاه آزاد می‌گردند


اسکندری در بخش دیگری از سخنانش عملیات روانی اخیر مصطفی تاجزاده و یاسر هاشمی علیه دانشگاه آزاد و دکتر ولایتی را ناشی از استیصال دانست و افزود: تاجزاده سال ۷۸ به عنوان یکی از مسببین فتنه کوی دانشگاه قصد داشت. ابتدا واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد را به آشوب بکشاند. همان موقع به گفته مسئولین وقت دانشگاه دور این دانشگاه خاکریز کشیدند. اما موفق نشدند و بعدا سراغ دانشگاه تهران رفتند و آن غائله را به پا کردند. طبیعی است امروز که دست آقای تاجزاده و آقای رمضان زاده که هر دو از دستگیر شدگان فتنه ۸۸ هستند و برای وی در یکی از واحدهای تهران درس گذاشته بودند، کوتاه شده است چنین قال و قیلی را به راه بیندازند.


مسئول امور رسانه‌های دانشگاه آزاد اسلامی در پایان گفت: مسئله یاسر هاشمی ناظر به سیاست‌ها و رویکردهای دانشگاه آزاد نیست و بیشتر یک موضوع شخصی است. وی قبلا از طریق یکی از نزدیکانش پیغام داده بود که دانشگاه آزاد، دانشگاه بزرگی است و می‌توان یک مسئولیت هم برای یاسر هاشمی دست و پا کرد. البته این درخواست با مخالفت روبرو شد‌. بالاخره اگر می‌گوییم دانشگاه آزاد یادگار مرحوم آیت‌الله هاشمی است، چرا برخی به دنبال سهم‌الارث در آن می‌گردند؟!


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب