تألمات روحی زلزلهزدگان را دریابیم
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا،عبدالحسن برزیده، کارگردانی است که او را با ساخت آثار دفاع مقدسی مانند دکل، پرواز خاموش، مزار شریف و سریال مثل هیچکس و پرواز در ارتفاع صفر میشناسیم.
این کارگردان در چند روز گذشته به همراه جمعی از سینماگران به مناطق زلزلهزده غرب کشور رفته بود. با او همصحبت شدیم تا از آنچه دیده است، برایمان بگوید.
هیجان روزهای اول زلزله تقریبا فروکش کرده و آنطور که از خبرها پیداست، نیاز مردم به آب و غذا تقریبا برطرف شده، سرما در راه است و نیازها باید بیشتر به چه سمتی برود و کمکها چگونه توزیع شود تا به صورت عادلانه به همه آسیبدیدگان برسد؟
به نظرم باید یک ستاد منظم، شامل آدمهای کاربلد در منطقه حضور داشته باشد که هم نیازها را اعلام کند و هم بموقع آنها را به دست مردم برساند. وضعیت روزبهروز در حال بهتر شدن است، اما واقعیت این است که روزهای اول بخصوص 24 ساعت اول خوب عمل نشد و آثار این بد عمل کردن در روحیه مردم قابل رویت است. بشدت روحیه مردم زلزلهدیده خراب شده، چون امدادرسانی با تاخیر انجام شد. الان میان انبوهی از امکانات شامل مواد خوراکی، آب، پوشاک و... هستند، اما دلخورند و احساس میکنند نادیده گرفته شدهاند و حرمتشان به عنوان انسان حفظ نشده است! این گفتهها را تائید نمیکنم اما واقعیتی است که در مناطق زلزلهزده مشهود است! حق هم دارند چون زلزله ناگهان همه دار و ندار این مردم را از آنها گرفته است. الان زلزلهزدهها مثل مهمانی هستند که از آنها خوب پذیرایی نشده و از میزبان دلگیرند و میزبان باید بپذیرد که کوتاهی کرده حتی اگر برخی فکر کنند توقعات بیش از اندازه است. مهمانان ما بشدت آسیب دیدهاند و از نظر روحی و روانی وضعیت خوبی ندارند.
وسعت زلزله زیاد بوده و خرابیها خیلی زیاد! اما از روز دوم کمکها به منطقه رسید. برخی میگویند به هر حال زمان لازم بوده تا کمکها به منطقه برسد و مردم همه شهرهای ایران هم به اصطلاح آمدهاند پای کار و خوب دارند کمک میکنند، به نظرتان این دلخوری بیشتر از چه بابت است؟
توقع آدمی که شرایطش بسیار سخت است از توقع یک آدم معمولی بیشتر است و حق هم دارند. ما که از تهران به مناطق زلزلهزده رفتیم اگر امکانات نداشتیم و به ما سخت گذشت دلگیر نشدیم چون همه دار و ندار خود را در این حادثه از دست ندادهایم. زن و مردی که کنار آوار خانهشان نشستهاند و اعضای خانواده و بستگان خود را از دست دادهاند، مستاصل هستند و درمانده و طبیعی است که توقعاتی دارند که هر چقدر هم باشد زیاد نیست! برخی توقعات هم کاملا منطقی بود. آنها از عدم مدیریت بحران شاکی هستند. مدیریت بحران قبل از وقوع حادثه باید پیش بینیهایی داشته باشد که این اتفاق نیفتاده است، وقتی بیمارستان شهر کاملا نابود میشود، هشدار بسیار خطرناکی است به ستاد بحران کشور! برخی مناطق حتی تا دو روز بعد زلزله آب خوردن نداشتند. دو روز خیلی زیاد است برای مردمی که بشدت آسیب دیدهاند. این کمبودها و نارساییها در درازمدت تاثیر بسیار بدی در روحیه این مردم خواهد داشت. دو روز زندگی زیر آواری که عزیزانت زیر آن ماندهاند و نمیدانی زندهاند یا نه! استرسی به آدم وارد میکند که تا سالها همراه او خواهد ماند و درماندهاش خواهد کرد. انصاف حکم میکند که باید زودتر به داد این مردم میرسیدیم. نباید این نقدها را سیاسی کرد و فقط از جنبه انسانی باید به آن نگاه کرد. ما روز چهارم بعد از زلزله به برخی مناطق رفتیم و دیدیم مردمی را که هنوز چادر نداشتند این در حالی است که دولت اعلام میکند چادر به همه رسیده است. هلیکوپتر به مناطق مختلف رفته و از بالا وسیلهها را پایین انداختهاند، برخی وسیلهها خراب شده مثلا بخشی از چادرها پاره شده. وقتی مدیریت توزیع درست نباشد چنین اتفاقاتی رخ میدهد. کسی که زور و توان داشته، توانسته برای خودش و خانوادهاش وسیله بگیرد اما زنان تنها، سالمندان و بچهها جاماندهاند! اینها تاثیر بسیار بدی بر روحیه مردم زلزلهزده گذاشته است. نباید ادعا کرد الان وضعیت خوبه و مردم نباید شاکی باشند. به نظر من مدیریت بحران اصلا کارش را درست انجام نداده و هنوز هم نمیدهد. آنقدر مواد خوراکی به منطقه رسیده که تا چند روز دیگر خراب میشود و قابل استفاده نیست. باید ستاد مشترکی باشد که نیازمندیها را شناسایی و اعلام کند.
مردم هنوز هم خودشان دارند وسیله و خوراکی به منطقه میبرند که این روش هم درست نیست؟
بله! این نوع کمکرسانی بشدت جای آسیبشناسی دارد و دولت نباید بسادگی از آن عبور کند چون میتواند در آینده و در مواقع بحرانی دیگر نیز ادامه یابد و یکجور بینظمی در کمکرسانی را شکل دهد. باید به این هم فکر کرد که زلزلهزدهها در هفتهها و ماههای آینده که هوا هم سردتر میشود به کمک نیاز دارند و باید کمکها ساماندهی شود و نیز استمرار یابد.
حضور هنرمندان در مناطق زلزلهزده چه تاثیری بر روحیه زلزلهزدهها دارد و چه کمکی به آنها میکند؟
خیلی موثر است و روحیه آنها را بهتر میکند، بخصوص حضور بازیگران معروف باعث تسلی آنها میشود. مردم زیادی را دیدم که با بازیگران درددل میکردند و همین باعث تسکین آنها میشود . از طرفی هنرمندان و بازیگران بنا به موقعیت اجتماعیشان، رسانه دارند و میتوانند از طریق این رسانهها مشکلات زلزلهزدهها را به گوش عموم مردم برسانند و آنها را تشویق به کمک کنند. به نظرم حضور هنرمندان در مناطق زلزلهزده هر قدر تداوم داشته باشد بهتر و موثرتر است. البته هلالاحمر، سازمان بهزیستی و دیگر سازمانهای مرتبط باید روانشناس و مددکارهای ورزیده هم به منطقه اعزام کند، چون مردم آنجا بشدت از نظر روحی و روانی دچار مشکل شدهاند.
منبع: جامجم
انتهای پیام/