دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 آبان 1396 - 14:08

مقاله «ریشه‌های غالیانه ولایت عرفانی» از سوی معاون دانشجویی و فرهنگی واحد بیضا چاپ شد

مقاله معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیضا با عنوان «ریشه‌های غالیانه ولایت عرفان» در مجله علمی پژوهش دینی با نمایهisc چاپ شد.
کد خبر : 224902

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مقاله دکتر سعدی مویدی با عنوان «ریشه‌های غالیانه ولایت عرفانی» در مجله علمی پژوهش دینی شماره 34 با نمایه isc به چاپ رسید.


معاون دانشجویی و فرهنگی واحد بیضا در مورد چاپ این مقاله گفت: «مقاله حاضر در موضوع ولایت عرفانی صورت گرفته، چراکه در اینجا، برخلاف تاریخچه مشهور ولایت یعنی انتساب به متصوفه و یا شخص حکیم ترمذی، با ارائه چارچوب و ریشه‌هایی از آن در غلات شیعه، تا حدودی به حل ابهام برخی آموزه‌های متصوفه یا غلط انگاری مستشرقان در حوزه تصوف، پرداخته است.»


وی افزود: «آنچه در مقاله ریشه‌های غالیانه ولایت عرفانی به عنوان مساله اصلی مورد تحقیق قرار گرفته است. ریشه داشتن ارکان محوری مبحث ولایت عرفانی مطرح شده از سوی متصوفه در عقاید غلات شیعه است که بعدها این ولایت عرفانی که بهتر است آن را ولایت صوفیانه بدانیم از سوی شیعه در آن انقلاب اساسی رخ داده و گزافه گویی‌های آن اصلاح شد.»


در چکیده این مقاله آمده است: کنکاش در جهان بینی غلات شیعه ،علی رغم ازبین رفتن اکثر آنها، از جهاتی می‌تواند مفید و کاربردی تلقی شود. شبیه آنچه در مقاله حاضر در بحث ولایت عرفانی صورت گرفته، چرا که در اینجا بر خلاف تاریخچه مشهور ولایت یعنی انتساب به متصوفه و یا شخص حکیم ترمذی با ارائه چار چوب وریشه هایی از آن در غلات شیعه، تا حدودی به حل ابهام برخی آموزه‌های متصوفه یا غلط انگاری مستشرقان در حوزه تصوف، پرداخته است. بدین صورت که در تاویلات ذوقی و بی مبنای غلات که ما ان را غلو یا گزافه‌گویی می‌نامیم، شریعت دارای دو لایه ظاهر و باطن است و منشأ، این دو گانگی، خداییست که یک وجه فناناپذیری آسمانی و پنج وجه فناپذیری زمینی دارد. و این وارث خدای آسمانی بودکه متولی باطن شریعت بود و هر یک از این وجوه از طریق حلول به پیامبران صامت و ناطق منتقل می‌شد. در نتیجه چه خدایان آسمانی یا اعظم و چه خدایان زمینی، فقط از جسمی به جسمی دیگر در می‌آمدند یا دچار تقمص یا تناسخ می‌شدند. وارث خدای آسمانی یا اعظم بعدها در متصوفه به شکل معتدل‌تری تبدیل به اولیا شد و حتی در لغت، «ولی» بقاء بالله و رب تعریف گشت. این ولی در غلات چون از ظاهر شریعت که برای عوام بود گذشته بود و خود در واقع خدا بود هیچ تکلیف و حرام و بهشت و جهنم اخروی و حتی مرگ ظاهر، برایش متصور نبود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب