ناکامی ترکیه در برابر نفوذ ایران و روسیه در سوریه
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: مرکز تحقیقات خاورمیانه بیروت در تحلیلی از سیاست خارجه ترکیه در یک دهه گذشته نوشت: «از منظر سیاسی ترکیه، ایران نخستین رقیب منطقهای و تاریخی این کشور است که در حال توسعه نفوذ خود در خاورمیانه است. اما روسیه، رقیب دیرینه و شماره یک ترکیه در دو منطقه بالکان و آسیای مرکزی بهشمار میرود. آنکارا معتقد است نفوذ ایران و روسیه در سوریه به کاهش نفوذ آن و کوتاه ماندن دستش از منافعی که در سوریه متصور است، منجر میشود.»
این گزارش میافزاید: «در بُعد منطقهای، هماهنگی اصولی میان مواضع ترکیه و آمریکا وجود دارد؛ چه اینکه آمریکا خود را بهعنوان حامی قدرتمند تحولات در حوزه کشورهای مطرح کرد و با شوکی که بهدنبال پیدایش تحولات عربی ایجاد شد، خود را در جایگاه اداره کننده برخی شورشهای منطقهای از جمله در سوریه قرار داد؛ آتشی که شعلههای آن دامن اسرائیل را نیز گرفته و ترکشهای آن تا مرزهای رژیم صهیونیستی رسیده است.»
طبق این گزارش، ترکیه تلاش کرد تا پایگاههای مستحکمی در سوریه ایجاد کند تا بدینوسیله از میزان نفوذ ایران در عراق پس از عقبنشینی نیروهای آمریکایی از این کشور در سال 2008، بکاهد و از آن در جهت منافع خود استفاده کند. بسیاری از ناظران بینالمللی معتقدند آمریکا از ترکیه بهعنوان پلی ایدهآل در جهت مدیریت شورشهای منطقهای سود میجوید. اهداف آمریکا از این اقدام را میتوان در دو مورد زیر خلاصه کرد:
1. ترکیه الگوی اسلامی ایدهآلی است: از زمان آغاز تحولات عربی آمریکا بهطور مداوم با ایران سر جنگ داشته و همواره از ترکیه بهعنوان کشوری معتدل یاد کرده است.
2. نبود الگوی جایگزین در سایه شوکی که به دستگاه اطلاعاتی آمریکا وارد آمد: برخی بررسیها نشان میدهد دستگاه اطلاعاتی آمریکا نتوانست اشراف خوبی بر انقلابهای ناشی از تحولات عربی داشته باشد و همانگونه که خود را مدیر معرفی کرد، به مدیریت خود ادامه دهد. این موضوع شوک بزرگی به دستگاه اطلاعاتی آمریکا وارد کرد و حتی در سایه تقابل میان ایران و آمریکا، نتوانست از ترکیهای که یک الگو و پل ایدهآل میپنداشت، بهطور مستقیم استفاده کند.
دلایل تمایل نداشتن ترکیه برای مداخله نظامی در سوریه
چندین دلیل باعث شد که در نهایت ترکیه سیاست خارجی خود را بر این متمرکز کند که نیروهای نظامیاش را در سوریه مستقر نکند. این دلایل عبارتند از:
- ائتلاف نظامی ایران-روسیه: از لحظات اولیه آغاز درگیریها در سوریه ایران و روسیه حمایت کامل خود را از نظام بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه اعلام کردند و آن را حکومت قانونی این کشور خواندند. این موضوع باعث شد تا ترکیه نسبت به اقدامات احتمالی ایران و روسیه در خاک سوریه نگران شود و نسبت به آن واکنش نشان دهد. البته روابط پیچیده اقتصادی میان طرفها بر این موضوع سایه افکنده بود.
- مشکلات نظامی: ترکیه از کمبود شدید نیروی نظامی رنج میبرد، اوج این موضوع را میتوان در استفاده از سامانه دفاع هوایی ناتو برای جلوگیری از حملات خصمانهای که ممکن است در سوریه ایجاد شود، مشاهده کرد. پس چگونه ممکن است کشوری که نمیتواند از خود دفاع کند وارد درگیری پیچیدهای شود؟
- مشکلات راهبردی یا حقوقی: رهبران ترکیه نگران قطع حمایتهای غرب از خود بودند. همچنین به نظر میرسد شورش آنها در یک کشور همسایه که به نوعی «اشغالگری» خوانده میشد رهبران ترکیه را قانع کرده بود که چنین تفکری اشتباه است و غرب در شعار خود برای سقوط نظام اسد جدی نیست. آنها حتی مخالفت خود را با ایجاد مناطق امنی اعلام کردند که ترکیه خواهان ایجاد آن بود تا مانعی در مقابل سیل پناهجویان به کشورش باشد.
به موازات تحرکات میدانی، ترکیه اقدام در راستای حل سیاسی بحران سیاسی را که به مثابه کابوسی میماند، از نظر دور نداشته است. آنکارا در مذاکرات وین با هدف دستیابی به توافقی برای آتشبس شرکت کرد و در آغاز فرایند سیاسی پایان دادن به بحران در سوریه در جریان مذاکرات ژنو 3 حضور یافت. مذاکراتی که با حضور 17 کشور و در راس آنها آمریکا، روسیه و ایران برگزار شد و نمایندگان از اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و سازمان ملل متحد حضور داشتند.
رسانههای خبری ترکیه و جهان در حاشیه نشست گروه 20 که 15 نوامبر 2015 (24 آبان 1394) در شهر آنتالیای ترکیه برگزار شد، اعلام کردند رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین، روسایجمهوری ترکیه و روسیه به توافقی اولیه در زمینه فرایند انتقال قدرت در سوریه دست یافتهاند که در آن بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه جایی ندارد.
تبدیل شدن منافع مشترک به منافع مورد منازعه
در واقع، ترکیه در چارچوب یک توافق کلی قرار گرفته است که در آن منافع مشترکی میان این کشور، روسیه، ایران و آمریکا وجود دارد و همه آنها میخواهند از سر داعش خلاص شوند. با وجود این، تحرکات ترکیه به سوی شمال یا جنوب منطقه تعیین شده برای فعالیتهایش در چارچوب توافقنامه مذکور، منافع مشترک را به منافع مورد منازعه تبدیل کرده است و در عمل، ترکیه خود را از منظر دیپلماتیک در تقابل با روسیه، آمریکا و ایران قرار داده است، تا حدی که ممکن بود در بازهای از عملیاتهای میدانی نظامیان روس سربازان ترکیه را هدف قرار دهند. علاوه بر این، روسیه برخی نیروهایش را به سوی منبج اعزام کرد تا دیواره نظامی و قانونی مقابل نیروهای ترکیه تشکیل دهند.
از سوی دیگر آمریکا اعلام کرد نیروهای نظام سوریه با هماهنگی با ائتلاف بینالمللی در ورودیهای شهر منبج مستقر شدند. مجموعه این عوامل باعث شد تا در نهایت منافع مشترک میان ترکیه، آمریکا، روسیه و ایران تبدیل به منافع مورد منازعه شود.
مرحله تحریمهای دیپلماتیک و اقتصادی سوریه
در سال 2013 بود که احمد داود اوغلو، وزیر امور خارجه سابق ترکیه در یکی از مصاحبههای مطبوعاتیاش گفت ترکیه درصدد است سطح روابط دیپلماتیک خود را با نظام اسد کاهش دهد و در راستای ساقط کردن آن گام بردارد. او توضیح داد که این مرحله با اعمال تحریمهای اقتصادی و کاهش سطح روابط دیپلماتیک آغاز شده است و رژیمی سیاسی همچون «مخالفان سوری» کار خود را در استانبول آغاز کردند. در این راستا، ترکیه استفاده از حریم هوایی خود را برای انتقال کمکهای نظامی و لوجستیک به نظام سوریه ممنوع کرد.
شاید بتوان مهمترین عوامل دخیل در ورود ترکیه به این مرحله را موارد زیر برشمرد:
- تحریم نظام سوریه از سوی برخی کشورهای منطقه و جهان: اتحادیه عرب تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه نظام سوریه اعمال کرد و آمریکا از حمایت کامل خود از اعمال این تحریمها خبر داد.
- هماهنگی میان مواضع ترکیه با مواضع اتحادیه اروپا و آمریکا.
- رویاپردازی در زمینه تسریع در روند افزایش سطح تاثیرگذاری دیپلماسی ترکیه در منطقه: این موضوع در نتیجه حمایتهای منطقهای و جهانی از موضع ترکیه رخ داد.
- تمایل به استفاده از فرصت مذکور برای کاهش نقش روسیه و نفوذ ایران در منطقه.
- نزدیکی فکری میان حزب حاکم ترکیه و جماعت اخوانالمسلمین که در تلاش برای انجام تحرکات و نفوذ در خاک سوریه بود.
ورود ارتش ترکیه به خاک سوریه/ پایانی بر یک رویا
در سایه عادیسازی روابط ترکیه با روسیه، نیروهای مسلح ترکیه با نام عملیات سپر فرات وارد خاک سوریه شدند و به کمک گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه 100 کیلومتر در شمال سوریه پیشروی کردهاند.
بنا بر ادعای مقامهای ترکیه هدف از عملیات سپر فرات پاکسازی شمال سوریه از وجود تروریستهای داعش و جلوگیری از تشکیل کریدور کُردی از کوبانی تا عفرین از سوی حزب اتحاد دموکراتیک (پ.ی.د) بود.
در راستای آزادسازی رقه و موصل از داعش، ترکیه اختلافات عمیقی با آمریکا درباره اینکه چه گروههایی در آزادسازی مشارکت خواهند کرد، پیدا کرد. ترکیه حزب اتحاد دموکراتیک را به عنوان شاخه سوری حزب کارگران کردستان یک گروه تروریستی معرفی میکرد و مخالف مشارکت نیروهای پ.ی.د در عملیات آزادسازی رقه بود اما آمریکا از این گروه حمایت کامل میکرد و همین موضوع باعث شد ترکیه از آمریکا دور و به روسیه نزدیک شود. در حالی که نیروهای ائتلاف علیه داعش تحت رهبری آمریکا حمایت بسیار محدوی از عملیات سپر فرات ترکیه در الباب انجام میداد، روسیه تصاویری در اواخر سال 2016 منتشر کرد که نشان از عملیات مشترک روسیه و ترکیه در سوریه بود.
نیروهای ارتش ترکیه در 2 فوریه 2015 (13 بهمن 1393) وارد خاک سوریه شدند و جیشالفتح را با همکاری قطر و عربستان و دستگاه اطلاعاتی-نظامی خود تشکیل دادند. تمایل آمریکا و غرب به سرنگونی نظام سوریه از جمله مهمترین عواملی است که در ورود ترکیه به این مرحله تاثیر گذار بود.
ترکیه سالها از شورشیان سوری حمایت کرد و امیدوار بود که «دولتی مدافع حقوق انسانی» تشکیل شود و مورد حمایت مجامع غربیِ حامیِ حقوق بشر و دموکراسی باشد و روزی را ببیند که در آن بشار اسد در سوریه حکومت نداشته باشد. باوجود این، تحولاتی که رخ داده، فراتر از تصورات ظاهری دولتمردان ترکیه بوده است و شاید گرایشات آمریکا و غرب در این زمینه بر خواب و خیال ترکها تاثیرگذار بوده است.
باوجود این، رویگردانی آمریکا از طرح حمله به سوریه، اوضاع را برای دولت رجب طیب اردوغان که میخواست شکستش در مصر و برهم خوردن روابطش را با قاهره در نتیجه برکناری محمد مرسی، در سوریه جبران کند، غیرقابل تصور کرد. چرا که حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان، تحولات جهان عرب را فرصتی برای بسط هرچه بیشتر الگوی حزب حاکم و همراستا با سیاست نئوعثمانیزم تلقی میکرد که از سوی طراح اصلی آن یعنی احمد داود اوغلو دنبال میشد. تحولات ماههای پایانی سال 2013، برگشت عقربههای زمان به سال 2010 برای ترکیه و تمام بازیگران منطقهای رقیب آن است تا برای مدتی، اهداف منطقهای خود را کنار بگذارند و به ساماندهی اوضاع داخلی خود بپردازند.
حذف احمد داود اوغلو از معادلات سیاسی اردوغان
در دیدار 4 می 2016 (15 اردیبهشت 1395) داود اوغلو با اردوغان، اختلافات میان این دو مقام شدت گرفت و باعث شد که اردوغان داود اوغلو را مجبور به استعفا کند و بینالی ییلدریم، دست راست خود را به ریاست حزب عدالت و توسعه و نخستوزیری ترکیه برساند.
ییلدریم با پیام «تعداد دشمنان ترکیه را کم و تعداد دوستان ترکیه را زیاد خواهم کرد» تغییرات اساسی در سیاست خارجی ترکیه ایجاد کرد. ییلدریم به عنوان سیاستمدار عملگرا توانست با مذاکرات فشرده و تلاشهای دیپلماتیک گامهای اساسی در عادیسازی روابط ترکیه با روسیه بردارد. در همین راستا، اردوغان با نوشتن نامه عذرخواهی به پوتین به خاطر سرنگونی جنگنده روسی، درخواست عادیسازی روابط ترکیه با روسیه را به زبان آورد.
در همان روزها در حالی که روابط سیاسی ترکیه با اسرائیل از سال 2010 با حادثه کشتی ماوی مرمره قطع شده بود، دو طرف پس از شش سال با یکدیگر آشتی کردند و دوران جدیدی در مناسبات خود را آغاز کردند.
در آن روزها بینالی ییلدریم با انتشار بیانیهای از آمادگی ترکیه برای عادیسازی روابط با سوریه، مصر و عراق خبر داد و تاکید کرد که صفحه جدیدی در سیاست خارجی ترکیه باز شده است.
عقبنشینی رسمی ترکیه از سیاست براندازی نظام سوریه
در 20 دسامبر 2016 (30 آذر 1395) در توافقنامهای که میان ترکیه، روسیه و ایران امضا شد با تعهد سه کشور آتشبس سراسری در سوریه میان دولت بشار اسد و مخالفان برقرار و قرار شد مذاکرات صلح میان دولت سوریه و مخالفان در آستانه پایتخت قزاقستان برگزار شود.
ترکیه با امضای این توافق، از سیاست سرنگونی بشار اسد که از سال 2011 بر آن اصرار داشت به صورت رسمی عقبنشینی کرد.
مترجم: مجتبی اسماعیلی
انتهای پیام/