نشر ایران در ویترین کتابفروشان ترکیه/ چقدر مخاطب جهانی داریم؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، طی روزهای پایانی تابستان و شهریور ماه، جمعیت زیادی از گردشگران به کشور ترکیه سرازیر میشوند و این کشور طی سالهای گذشته درآمد زیادی از صنعت توریسم داشته است. استانبول یکی از شهرهای گردشگری مهم این کشور است که در این روزها میتوان جمعیت زیادی از ملتهای مختلف را در خیابانهای توریستی اش مشاهده کرد.
البته استانبول نه به تنهایی بلکه در کنار شهرهایی چون اسپارتا، آنتالیا و یا شهری مرزی چون وان از جمله مقاصد توریستی و گردشگری ترکیه هستند. با این حال، جمعیت زیادی از توریستها و گردشگران جهانی این شهر آسیایی اروپایی رفت و آمد دارند که تعداد زیادی از آنها ایرانی هستند.
یکی از جاذبههای توریستی استانبول، خیابان استقلال است که به میدان تقسیم منتهی میشود. نام این منطقه به واسطه جنبش و تظاهرات و راهپیماییهایی که در آن برگزار شد، به سر زبانها افتاد و حالا خیابان استقلال که سنگ فرش بوده و محلی برای پیاده روی عابران است، با بوتیکها، مراکز خرید و خوراکی خود هر روز توریستهای زیادی را پذیراست. این خیابان حدود ۴ کتابفروشی و مرکز عرضه محصولات مکتوب دارد که البته یکی از آنها، مرکز فروش آثار مینیاتور گونه و نسخههای خطی جعلی و تزئینی هستند.
اما یکی از کتابفروشیها مهم استانبول و خیابان استقلال، «کتابفروشی انسان» وابسته به انتشارات انسان است. این ناشر به چاپ کتابهای فلسفی، دینی و معرفتی اشتغال دارد و مسئولانش نیز از جمله چهرههای مذهبی ترکیه هستند. متاسفانه با وجود حضور ایرانیهای زیاد در خیابان استقلال، نمیتوان تعداد نفرات قابل شمارشی از ایرانیها را در کتابفروشیهای استانبول، چه در سطح شهر و چه در خیابان استقلال به ویژه کتابفروشی انسان مشاهده کرد.
به هر حال، کتابفروشی انسان، یک فروشگاه دو طبقه است که میتوان حین ورود به آن، در پیشخوان آثار و کتابهای بین المللی، ترجمه زندگی نامه پل استر، شازده کوچولو، رمان جهنم از دن بروان، مجموعه آثار اورهان پاموک، رمان بادبادک باز از خالد حسینی، صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز، هری پاتر و کودک نفرین شده، رمان جاسوس از پائولو کوئیلو و کتابهایی در معرفی مساجد استانبول و یا کشور ایران را مشاهده کرد. در طبقه اول، همچنین آثار بینالمللی دیگری از نویسندگان ادبیات کلاسیک چون جنگ و صلح از تولستوی، جنایت و مکافات داستایوفسکی یا آثاری از ماکسیم گورکی در قفسههای کتاب جا داده شده اند.
کتابهایی درباره مالکوم ایکس، سید قطب و دیگر چهرههای مطرح سیاسی جهان نیز موضوعات دیگر کتابهای حاضر در طبقه اول این فروشگاه هستند که در کنار آثاری از ادبیات کلاسیک ایران قرار گرفتهاند. دو اثر مهم سعدی؛ گلستان و بوستان، مثنوی معنوی و شرحهایی که بر آن نوشته شده، دیوان حافظ و دیوان خیام از جمله آثار مهمی هستند که از ادبیات کلاسیک ایران در این فروشگاه کتاب و البته در دیگر کتابفروشیهای استانبول مانند کتابفروشیها میتوان مشاهده کرد.
طبقه بالای فروشگاه انسان هم در بر گیرنده کتابهایی در حوزه تاریخ سینما، هنر، ترجمه رمانهای روز جهان، شعر، آشپزی، فلسفه و... است که قفسهای هم بینشان به کتابهای پرفروش کتابفروشی اختصاص پیدا کرده است. با بررسی این قفسه میتوان بیشتر رمانهای عامه پسند ترکی را در زمره پرفروشها مشاهده کرد.
نکته جالبی که از گپ و گفت با کتابفروشهای این فروشگاه دستگیرمان میشود این است که میزان کتابخوان بودن مردم استانبول و مشتریها به منطقه ای که در آن زندگی میکنند بستگی دارد: «در کل کتابفروشی زیاد شلوغ نمیشود و درباره کتابخوانی مردم این شهر باید گفت بستگی به منطقه محل سکونتشان در شهر دارد. مردم برخی مناطق کمتر و ساکنان برخی مناطق، بیشتر کتاب میخوانند.»
اما نتیجه پرس و جو درباره حضور آثار نویسندگان ایرانی معاصر در این کتابفروشی، این میشود که به دو نام بر میخوریم: علی شریعتی و سید حسین نصر. به غیر از این دو نام، نام دیگری از نویسندگان معاصر و امروزی ایران در این کتابفروشی نیست. کتابهای شریعتی و نصر فروش خوبی در این کتابفروشی و دیگر فروشگاههای فرهنگی استانبول دارند و به صورت مجموعهای چاپ شده اند. کتابهای شریعتی را انتشارات فجر و کتابهای نصر را انتشارات انسان چاپ کرده است.
با بررسی قفسههایی که کتابهای شریعتی و نصر را در خود جا دادهاند، و ورق زدن کتابها، متوجه تجدید چاپی بودن بسیاری از عناوین آنها میشویم.
به نطر می رسد عرفان اسلامی، مباحث دینی و همچنین هنر اسلامی موضوعاتی هستند که خریداران این کتابها در ترکیه بیشتر به دنبالشان هستند.
بهروز دیجوریان مترجم ایرانی نیز که بین ایران و ترکیه در رفت و آمد است و این روزها مقیم این کشور است، درباره موضوع مطالعه امروز ترکها از ادبیات و تولیدات مکتوب ایران، مواضعی دارد که در فرصت پیش آمده، در قالب گپ و گفتی کوتاه با خبرنگار مهر، به بیان آنها پرداخت.
این مترجم معتقد است در صد سال گذشته ادبیات و شعر ترکیه همچون ایران به لزوم و به اجبار تحت تأثیر موقعیت و افکار اقتصادی و اجتماعی و ادبیات مدرن امریکا و اروپا قرار گرفت و بعد از قرنها یکنواخت بودن و خستگی از خود تکراری، شکلی مدرن به خود داد و در این زمینه شاعران به نامیهمچون ناظم حکمت و نویسندگانی چون یاشار کمال در دامان خود پروراند. البته جهانی شدن و حتی مورد توجه شدن یک کتاب و اثر دلایل متفاوتی دارد؛ حتی گاهی نه تنها هنری بلکه دلایل اجتماعی، اقتصادی و... . مخاطب یک شعر، اثر ادبی و در اینجا داستان، گاهی فرد است و گاهی عموم؛ ولی زمانی پیام و قدرت کلام و بیان هنرمند به قدری مقتدر و مسحر است که اثر در عین فردی بودن همگان را و در عین همگانی بودن فرد را نیز شامل میشود و اینست که اثری جهانی و ماندنی میشود.
دیجوریان با مثالی که میزند سعی در روشن تر کردن موضوع دارد و میگوید: هر انسانی با تصور و تجربهای که از عشق و جدایی و مرگ و زندگی دارد به یک اثر هنری نگاه میکند. و این از عوامل و دلایلی است که در پسند او تاثیر گذار است. بر خلاف تولد، مرگ شکلهای متفاوتی دارد. وقتی از اینها میگوییم جوان با پیر و گرسنه با سیر و سواره با پیاده و دل داده با نداده به مسئله یکسان نگاه نمیکنند و وقتی قلمیتوانست این واقعیتها را در عین متفاوت بودن از قالب و چشم اندازی همگانی به تصویر کشد قطعاً جهانی نیز خواهد شد. البته که سکوی پرتاب، وسایل اولیه و محرک، موقعیّت اجتماعی، اقتصادی و... نویسنده و هنر در همه جا یکسان نیست و موفقیت در این زمینه همیشه یک تجربه عمومینیست بلکه خصوصی است.
مترجم رمان «رز گمشده» درباره مساله کم خوانده شدن داستانهای روز ایرانی در ترکیه میگوید: یکی از دیگر دلایل اینکه کتابهای رمان و داستان نویسندگان ایرانی در ترکیه و یا حتی در کشورهای دیگر چندان مخاطب ندارند، در کنار مشمول نبودن نکاتی که ذکر کردم، ناشناخته بودن نام نویسنده و هنرمند از طرف رسانههای عمومی و مردم دیگر کشورهاست. برای مثال در ایران اگر کارهای نویسندگان ترک چون اورهان پاموک، یاشار کمال، عزیز نسین، الف شفق، سردار اُزکان و... خوانده میشود یکی از دلایلش این است که در کنار محتوا داشتن آثار، این افراد در ادبیات اروپایی و جهانی هم مشهورند.
وی در مثال دیگری میگوید: آثار پاموک قبلا در ایران خوانده میشد ولی با دریافت جایزه نوبل قطب نمای عموم دوستداران ادبیات چه در دنیا و چه در ایران به قبله کارهایش بیشتر رو کرد. حالا ما در ادبیات ایران در دهههای گذشته، نویسندگان و پدیدههایی که بتوانند در ادبیات جهان نیز جایگاهی برای خود تخصیص و تحکیم کنند، نداشتهایم و یا کمتر داشتهایم. داستانهایمان یا خاص بوده اند و یا محتوا و مسئلهشان اغلب منطقهای و یا در رابطه با مسائل خاص کشور بوده است که اگر موفقیتی داشتهاند بیشتر بومی و با پشتیبانی ارگانهای داخلی بوده و طبیعتاً مخاطب جهانی نداشتهاند.
دیجوریان در بخش دیگری از این گفتگو میگوید: البته در ترکیه که مرکز و مقوله صحبت ماست از آثار نویسندگان کهن و کلاسیک مثل سعدی، حافظ، فردوسی و یا مولوی و... یا نوشته نویسندگان معاصر مثال هدایت، بهرنگی، جلال آلاحمد، بزرگ علوی و از شاعران فروغ فرخزاد، سپهری و شاملو شناخت وجود دارد ولی از آثار دیگر شاعران و یا نویسندگان متاخر (هر چند خوب) در بازار آنجا خبری نیست و اگر هم به ندرت باشد مخاطب چندانی ندارد.
بخشی از این گفتگو به بیان نکته ای امیدارکننده از طرف دیجوریان اختصاص داشت که در بیان آن گفت: در سالهای اخیر به خاطر فعالیتها و داد و ستدهای فشرده تر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جهانگردی بین دو کشور و همچنین آشنایی بیشتر مردم و نسل جوان ترکیه با ادبیات و هنر فارسی و در کنار اینها؛ موفقیت دیگر آثار هنری ایران در عرضههای بین الملل مانند سینما باعث شده که خوانندگان نسل جدید ترکیه به آثار هنرمندان ایرانی توجه بیشتری کنند. در دانشگاههای معتبر ترکیه رشته ادبیات و زبان فارسی رفته رفته گسترده تر میشود و در دبیرستانهای اینجا نیز درس ادبیات فارسی جزء رشتههای انتخابی دانش آموزان قرار داده شده است.
این مترجم در پایان گفت: اگر چه در ایران نیز به دلایل خاص خود هنرمندان در گُلدان چنار پرورش میدهند؛ موفقیتها اغلب شخصی است و هر چند جوانها هر از گاهی کارهای خوبی را ارائه میدهند اما باور دارم که اگر خود را زیاد تکرار نکنیم، و از نگاه همگن بومیبودن بیرون آمده و بتوانیم با چشم انداز بکر و بدیع تری جهان را نظاره کنیم، هم سوژه و هم بهانه برای خلق مدام آثار خوب بسیار است. هر چند یک شاعر، نویسنده و یا هنرمند خوب هر لحظه ممکن است در هر کجای جهان به دنیا بیاید و این نه مختص ترکیه و نه مختص غرب و یا شرق است و هر چقدر هم که گاهی بعضی از آثار به دلایلی نتواند چاپ شوند و همچنانکه قبلا هم گفته ام هنرِ خوب مثل سیل و سرنوشت است. یعنی جلویش را نمیتوان سد کرد؛ به هر صورت راه خودش را پیدا میکند و جاری میشود.
پس از بیان مطالب مقدماتی و گفتگو با مترجم ایرانی مقیم ترکیه و با داشتن نگاهی به بازار کتاب کشورمان، میبینیم که مترجمان فعالی در ایران هستند که آثار ادبی تولیدکنندگان و مولفان ترک را به فارسی برگردانند؛ حتی از زبانهای دیگر مانند انگلیسی. اما متقابلا چنین وضعیتی وجود ندارد و به نظر میرسد علتش، عدم وجود احساس نیاز باشد و این همان صورت مساله اصلی است.
اورهان پاموک برنده جایزه نوبل شده و یا الف شفق با رمان «ملت عشق» اش اسمی در کرده است، پس به سراغ مطالعهشان میرویم. اما چندان کاری به کار کتابهای نظریهپردازان ترکیه در زمینه اقتصاد و فرهنگ نداریم. باز هم متقابلا چنین وضعیتی وجود ندارد و در حوزه دین و تطابق این مفاهیم با هنر، ترکها هستند که به دنبال ترجمه از نویسندگان ایرانی هستند.
منبع:مهر
انتهای پیام/