دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 شهريور 1396 - 16:10
کارشناس انستیتو گفت‌و‌گوی تمدنهای مسکو :

پیروزی نظامی بر داعش ممکن، اما نابودی پدیده آن دشوار است

مساله این نیست که داعش عراق از دست داده یا نه. فرض کنیم از دست داده، فرض کنیم دیگر داعش در آنجا حضور ندارد، اگر چه من در این مورد تردید دارم. خب، که چه؟ آیا بعد از آن ثبات سراسری فراخواهد رسید؟ مساله کردها بالاخره حل خواهد شد؟
کد خبر : 210891

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، این روزها همواره اخبار بیشتری در مورد شکست داعش به گوش می‌رسد. داعش از موصل بیرون رانده شده، هرروزه تلفات سنگینی می‌دهد و در حال از دست دادن آخرین تکیه‌گاه‌هایش در سوریه است. آیا همان‌طور که سرگی شویگو، وزیر دفاع روسیه، اعلام کرد پایان جنگ داخلی در سوریه نزدیک است؟ چه بر سر طرفداران داعش و تفکر آن پس از شکستش خواهد آمد؟ آیا پایان داعش اصولا امکان‌پذیر است؟ این‌ها پرسش‌های است که آلکسی مالاشنکو کارشناس انستیتو گفت‌و‌گوی تمدنهای مسکو آنها را تحلیل و تبیین ‌می‌کند.


ستاد مشترک ارتش روسیه نیروهای آماده به جنگ داعش را 9هزار نفر برآورد می‌کند، در عین حال، طبق نظر ستاد مشترک ارتش روسیه تعداد نفرات گروه جبهه‌النصره متشکل از اتحاد جدید دسته‌جات تروریستی حدود 25 هزار نفر است. آیا می‌توان گفت این مساله گواه بر " غروب" داعش و احتمالا پایان کار آن است؟


مسائلی وجود دارند که کاملا قابل فهم نیستند. اخباری به‌گوش می‌رسد، از جمله ژنرال کوروبوف، رئیس اداره مرکزی اطلاعات ستاد مشترک ارتش گفته است که این گروه 25 هزار نفری در سوریه متشکل از 70 دسته مختلف است. این مساله دلالت بر آن دارد که این افراد آماده جنگ هستند و خواهند جنگید. ضمنا میان داعش و گروه موسوم به جبهه‌النصره اختلافاتی وجود دارد و همچنان با یکدیگر خواهند جنگید. حتی منابع مالی آنها هم متفاوت است.


در مورد این 9 هزار مبارز مسلح هم باید بگویم که من اصلا به این اعداد و ارقام اعتقادی ندارم، چرا که مدت زمان زیادی را در حوزه آماری خاورمیانه فعالیت کرده‌ام. چه کسی این داده‌ها را ارائه می‌دهد؟ این داده‌ها از کجا می‌آیند؟ به عنوان مثال، ما نمی‌دانستیم چه تعداد تروریست خارجی در داعش وجود دارند. داده‌ها بین 23 تا 35 هزار نفر در نوسان بوده‌اند. حالا از کجا این عدد 9 هزار پیدا شده؟ آنها را به خط کرده‌اند و شمرده‌اند؟ اما کاملا واضح است که تعداد آنها هزاران نفر است.


کاملا مشخص است که داعش علیرغم همه تلفاتی که متحمل شده_ به یک معنی داعش تلفاتی داده که ما از آن بی‌اطلاعیم_ به هر شکل ممکن به موجودیت خود ادامه می‌دهد. من به حرف‌هایی از این دست که داعش از بین خواهد رفت و نابودی آن مساله زمان و روز و ماه و ساعت است هیچ اعتقادی ندارم . چنین صحبت‌هایی تقریبا از پایان سال 2015 میلادی شنیده می‌شوند.



این روزها مقامات عراقی از آزادسازی کامل خاک خود از داعش گزارش می‌دهند. آیا داعش در حال حاضر عراق را از دست داده؟


مساله این نیست که داعش عراق از دست داده یا نه. فرض کنیم از دست داده، فرض کنیم دیگر داعش در آنجا حضور ندارد، اگر چه من در این مورد تردید دارم. خب، که چه؟ آیا بعد از آن ثبات سراسری فراخواهد رسید؟ مساله کردها بالاخره حل خواهد شد؟


بله، داعش دیگر از چنان نقشی که قبلا به عنوان عامل بی‌ثباتی ایفا می‌کرده برخوردار نیست. اما مساله اصلی در خاورمیانه و از جمله عراق این است که در آنجا آرامش برقرار باشد. من از این مساله مطمئن نیستم. همان داعش_ هرطور که بنامندش_ از برخی حمایت‌های اجتماعی برخوردار بود. این " گروه"، فرض می‌کنیم، به مثابه یک نهاد یا انستیتو دچار فروپاشی شده است. اما طرفداران‌اش همچنان باقی مانده‌اند، آن‌هم از اقشار مختلف جمعیت کشور.


دستیابی به پیروزی نظامی قطعی بر داعش ممکن است، اما نابودکردن آن به عنوان یک پدیده( فنومن) از جمله در عراق مساله دشوارتری است.


با این وجود، رسانه‌های جمعی نشان می‌دهند که خاک داعش مثل یک تکه چرم ساغری در حال جمع شدن است. ما وقتی می‌شنویم که ارتش سوریه درحال آزادسازی دیرالزور است، دوباره آزادسازی عراق را به یاد می ‌آوریم. اما همچنین اخبار بیشتری از دیگر نقاط پرتنش جهان اسلام از جمله لیبی دریافت می‌کنیم که در آن حضور داعش نمایان می‌شود. امکان دارد که داعش به دیگر مناطق جهان " سرریز" شود؟


اگر به نقشه سوریه نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که داعش مانند گذشته در شمال شرق کشور درست جایی که دیرالزور واقع است، نزدیک مرزهای شرقی، در استان‌های حلب و حمص حضور دارد. همچنین اپوزیسیون سوری شمال غرب ، ادلب و همچنین بخشی از جنوب غرب کشور را تحت کنترل خود دارد. جنگ ادامه دارد و ما نمی‌دانیم چه وقت به پایان خواهد رسید. نقشه عملیات‌های جنگی نشان می‌دهد که هنوز خبری از سوریه واحد نیست. بله، خاک داعش کوچک‌تر می‌شود، اما حتی آن مناطقی که داعش از آنها خارج می‌شود نه منطقه پیروزی که منطقه جنگی تلقی می‌شوند.


پرسشی که اکنون مطرح می‌شود این است که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فرض کنیم داعش را شکست دادیم. افرادی که از آن حمایت می‌کنند چه می‌شوند؟ همه آنها معدوم می‌شوند؟ شک دارم. بخشی از آن در خاورمیانه باقی خواهد ماند و بقیه به مناطق دیگری خواهند رفت. بعضی‌های‌شان به وطن خود مراجعت می‌کنند که می‌تواند مراکش، فرانسه، روسیه، آسیای میانه و اروپا باشد. در این مورد این افراد می‌توانند تا زمان مشخصی کاملا آرام باشند. اما از توانایی بالقوه انفجاری برخوردار خواهند بود. این یکی از اشکال حضور داعش در آینده است.


شکل دوم این است که آنها در مکان مشخصی متمرکز شوند که می‌تواند لیبی، بخش‌های مختلف آفریقا( نیجریه، نیجر) و افغانستان باشد. بدبین‌ترین ناظران از آسیای میانه نام می‌برند، اگرچه این‌طور نیست. این افراد جابجا شده دیر یا زود خود را نشان خواهند داد، خصوصا ، اگر نگاه‌ وسیع‌تری بیندازیم متوجه می‌شویم که داعش یک ایدئولوژی با هدف تشکیل دولت و حکومت است حالا در سوریه نشد، در یک جای دیگر. این پایان کار نیست. دیر یا زود طرفداران داعش در جایی خود را نشان خواهند داد.


پیش‌تر، همه از ظهور داعش دست‌پاچه شدند و فریاد می‌زدند که آنها راهزن و نظیر آن هستند. اما به هر حال داعش تشکیل شد و سه سال هم دوام آورد. هیچ تضمینی هم نیست که در جای دیگری پدیدار نشود. مبارزه برای ایده مثل مبارزه برای کمونیسم است که عده‌ای به خود بگویند" بیاییم یه بار دیگر امتحان کنیم، شاید، حتی با روش‌های بی‌رحمانه‌تر."


یایان مناقشه در خاورمیانه_ اگرچه سال‌های سال به طول خواهد انجامید_ ولی به معنای نابودی ایده داعش نیست. این وحشتناک است اما واقعیت عینی‌‌ای است که باید برای آن آماده بود. ژنرال کوروبوف می‌گوید 70 دسته راهزن گروهی شامل 25 هزار نفر( دو لشگر) تشکیل داده‌اند، اما اینها راهزن نیستند، به مراتب بدتر از آن چیزی هستند که به نظر ما می‌آید. این مرحله می‌تواند خاتمه یابد. اما مرحله جدیدی در پی آن خواهد آمد.



چنین احساسی، خصوصا پس از برقراری رژیم آتش بس میان ارتش سوریه و اپوزیسیون میانه‌رو، در حال شکل گرفتن است که جنگ در دو سطح در جریان است: مناقشه داخلی میان دولت و اپوزیسیون و همچنین جنگ میان نیروهای " نظام‌مند" (دولت و اپوزیسیون) و "غیرنظام‌مند" (ستیزه‌جویان).


در جنگ داخلی خط جبهه‌ وجود ندارد. در اینجا متضادترین گروه‌ها با ایدئولوژی‌های متفاوت که یا در راه ایده خود و یا برای خود می‌جنگند در حال عملیات هستند. در سوریه امروز، دولت سوریه، اپوزیسیون افراطی و حتی به شدت افراطی( نظیر جبهه‌النصره) و اپوزیسیون معتدل‌تر حضور دارند. افرادی هم هستند که به سیاست صرف می‌پردازند و گروه‌هایی هم وجود دارند که تنها از تفنگ و نظایر آن برخوردارند. به همین علت تجمیع تمامی این گروه‌ها در یک قالب و فراهم آوردن شرایط لازم برای تشکیل دولت انتقالی بسیار دشوار است. خط جبهه از میان هر خانواده و خانه و روستا می‌گذرد. درست مانند روسیه بعد انقلاب 1917.


وزیر دفاع روسیه با خوشحالی اعلام می‌کند که جنگ داخلی سوریه تمام شده است. او نظامی است و خیلی چیزها را لحاظ نمی‌کند. اما عملیات‌های تروریستی همچنان ادامه خواهند داشت و ما بارها در مورد قربانیان آنها خواهیم شنید.



آیا می‌توان انتظار داشت که منطقه تحت جنگ با تروریسم " تنگ‌تر" شود و طرفین درگیری بر روی مبارزه با نیروهای رادیکال‌تر تمرکز کنند؟


در جنگ داخلی_ حالا هرکسی هم که بخواهد در صدد توجیه آن برآید_ از شیوه‌های تروریستی استفاده می‌شود. چرا که جنگ داخلی از جمله جنگ با غیرنظامیان را در پی دارد. سخت بتوان متوجه شد چه کسی محق است و چه کسی نیست.


اما برای پایان جنگ به چه چیزی می‌توان امید بست؟ به خستگی طرفین. جامعه از مناقشه خسته خواهد شد. جامعه سوریه همین حالا هم چیزهای زیادی از دست داده است. مهاجرت را در نظر بگیرید_ همه از آنجا فرار می‌کنند. وقتی اشتیاق انتقام و تیراندازی به یکدیگر از میان برود، در آن صورت جنگ می‌تواند پایان یابد. اما باز این سوال پیش می‌آید که چطور می‌توان به یک مخرج مشترک دست یافت؟ هیچکس جواب آن را نمی‌داند. گفته می‌شود سوریه تجزیه خواهد شد_ سوریه همین حالا هم تجزیه شده است! اکنون باید آن را به یک شکلی جمع کرد و مشخص نمود چه نیروهایی باید آن‌را هدایت کنند.


مقایسه چندان درستی نیست، اما به هر حال به خاطر بیاورید مناقشه اعراب و اسرائیل چه وقت آغاز شد. در سال‌های چهل قرن گذشته. 60-70 سال می‌شود. از همین روی آن‌چه امروز در سوریه شاهدیم جدی و طولانی مدت است.



به هنگام صحبت از برقراری صلح در سوریه می‌توان مناطق امن را یادآور شد. بیش از سه ماه از ظهور چنین مناطقی می‌گذرد. آیا این مکانیسم اثربخش است؟


به نقشه نگاه کنید و مساحت این مناطق امن را با مساحت کل سوریه مقایسه کنید. تکه‌ای بیش نیست. این خوب است که چنین مناطقی وجود دارند اما این مناطق کمکی به حل مناقشه نمی‌کنند. مساله این است که برای نیل به این مقصود باید همواره تلاش نمود.



منبع: سایت politcom.ru / مترجم: سید مازیار کمالی



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب