مسئولان نسبت خود را با رجایی و باهنر روشن کنند
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از خراسان، قدر مسلم اصلی ترین رمز و راز ماندگاری رجایی و باهنر در تاریخ، شهادت مظلومانه این دو انسان عزیز و بزرگوار است اما علاوه بر این، عواملی وجود دارد که یاد و خاطره این دو انسان وارسته و آزاده در اذهان و از همه مهم تر دل آحاد مردم جایگاهی شایسته دارد. میدانیم که هیچ یک از این دو به خاطر کوتاهی مدت مسئولیت، برای ارائه مدل موفقی از مدیریت و یا انجام کارهای شاخص و اثرگذار فرصتی نیافتند و جلادان به ناجوانمردانه ترین شکل این مردان خدا را در آتش انفجار بمب خیانت و قساوت به شهادت رساندند.
ولی در همان مدت کوتاه، «شخصیت، اخلاق و رفتار» آنان آن چنان با مورد انتظارها از یک مسئول مسلمان متعهد انقلابی در تراز جمهوری اسلامی تطابق داشت که الگویی شدند مانا و قابل اقتدا برای همه مسئولان کشور و خدمتگزاران به مردم، البته این که چه تعداد از مسئولان ردههای مختلف در گفتار و عمل رجایی و باهنر را الگوی خود قرار دادند بسی محل تامل است!
بخشی از ویژگیهای شخصیتی و منشی و رفتاری رئیس جمهور و نخست وزیر شهید این سامان در بیان رهبری چنین آمده که بسیار قابل توجه و دقت و درس آموز و عبرت دهنده است.
اخلاص، از جمله ویژگیهای برشمرده شده توسط رهبری برای این عزیزان است، اخلاص همان کیمیا گوهری که مردان خدا دارند و به واسطه تلالؤ آن راه حق را و کار درست و حق را برای رضایت باری تعالی انجام میدهند و در این مسیرگاه با مشکلات فراوان مواجه میشوند اما چه باک ایشان را در پیمودن مسیر « حق برای حق» و چه بسیار مخلصانی که در این راه آبرو، مال و حتی جان و فرزندان خود را فدا کردند. وقتی اخلاص باشد دیگر دروغ جایی ندارد، ریا میدان بروز نمییابد، تهمت زدن و دیگران را به مسخره گرفتن و کوبیدن این و آن و ترور شخصیت چهره کریه خود را در جامعه نشان نمیدهد، منیت و غرور و تکبر فرصت شیطنت و بروز نمییابد و از همه مهم تر که خداوند رحمان رحیم خود، زمینه به ثمر نشستن نهال کار و خدمت با اخلاص را به بهترین شکل فراهم میکند و ضامن میشود.
ایمان به اهداف امام و انقلاب و جمهوری اسلامی
ایمان و باورمندی به اهداف امام و شهیدان و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران، یکی از اصلی ترین لوازم موفقیت هر مسئولی در هر ردهای است، گفتار و منش و رفتار رجایی و باهنر سرشار از تجلی این باورمندی بود. هنوز چند سالی بیشتر نگذشته از حمایت آن چنانی و آرای میلیونی مردم در سال 84 به کسی که خود را شبیه رجایی میدانست هر چند چون خودش و تعدادی از اطرافیانش «کردند آن چه نباید» کارشان به رد صلاحیت برای ریاست جمهوری هم کشیده شد!
ایمان رجایی و باهنر به اهداف امام و شهیدان و انقلاب و جمهوری اسلامی در موضع گیریها ، تسلیم در برابر قانون، صبر در برابر ناملایمتهای بسیار و تهمتهایی که به ایشان زده میشد خصوصا توسط بنی صدر و منافقین در زمان نخست وزیر رجایی و. .. تبعیت و گوش جان سپردن به سفارشها و رهنمودهای خمینی عزیز به عنوان ولی فقیه و عمود خیمه نظام اسلامی کاملا مشهود بود و در نهایت ایمان و وفاداری به خون شهیدان و آرمانهای انقلاب با شهادت این عزیزان در پیکار خدمت به مردم با خون پاکشان مهر و امضا شد.
روحیه خدمت گزاری
این بزرگواران اهل خدمت بی منت به مردم بودند چرا که همانند سلسله جنبان انقلاب اسلامی، اینان نیز «مردم» را با صداقت و از بن دندان «ولی نعمت» خود میدانستند و خدمت به مردم و خلق خدا خصوصا خدمت به اقشار و دهکهای پایین و ضعیف نگاه داشته شدگان جامعه را خدمت به خدا برمی شمردند، اینان به واقع باور داشتند که «تلاش جهادی» برای ارتقای کیفیت و کمیت زندگی معنوی و مادی مردم، وظیفه ذاتی خدمتگزاران در جمهوری اسلامی است و این جمله امام انقلاب را هم خوب گوش کرده بودند و هم به جان باور داشتند فرمود: «اگر به من خدمتگزار بگویید بهتر است از این که رهبر بگویید.»
مردمی بودن
رجایی در زمان طاغوت مدتی در نیروی هوایی بود، سپس وجودش به شغل شریف معلمی که به قول امام شغل انبیاست، متبرک شد. پیش از اینها هنگام مهاجرت از قزوین به تهران «دست فروشی» هم کرده بود، بعد از انقلاب نماینده مردم تهران، مدتی نخست وزیر بنی صدر و حدود یک ماه هم رئیس جمهور بود او در هیچ یک از این برههها از مردم فاصله نگرفت، با مردم زندگی کرد، حرفهای مردم را تا میتوانست و فرصتی دست میداد از زبان خودشان میشنید، به نقاط دور افتاده و کم برخوردار و ضعیف نگاه داشته شده سر میزد، صادقانه و بی ریا بر پیشانی کارگر و کشاورز بوسه میزد، ادا درنمی آورد واقعا و از صمیم قلب مردم را دوست میداشت، به قول امام «عملش» بیشتر از «علمش» بود، بی ادعا بود و بی تکبر، متواضع بود و ساده زیست، به گواه شاهدان صادق و با ایمان و راستگو و به گواه بزرگان انقلاب رجایی معلم و نماینده و نخست وزیر و رئیس جمهور همچنان مخلص و ساده زیست، بی تکبر و متواضع بود.
رجایی و باهنر متعهد و دلسوز ایران عزیز و مردم بزرگوارش بودند، هیچ فخری به مردم نمیفروختند این جملات امام را که میفرمود «اگر اینها [مردم] نبودند ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه را آوردند و نشاندند به جایی،. .. این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همه اینها و ما اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم نمیتوانیم از عهده خدمت اینها برآییم خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگزار برای اینها باشیم.»
را از عمق جان باور داشتند و به همین خاطر نه تنها بر مردم منتی نداشتند و فخر نمیفروختند بلکه فخر و افتخارشان با مردم زندگی کردن و خدمت کردن به مردم بود.
کیسه ندوختند!
کیسه ندوختن از مسئولیت و مشغول نشدن به جمع آوری ثروت و مال و منال را رهبر عزیزمان از دیگر ویژگیها و خصوصیات رجایی و باهنر برشمردند، زندگی ساده و به دور از تجملات و اشرافی گری این دو بزرگوار از جمله خصوصیاتی است که علاوه بر امام و رهبری و دیگر بزرگان و مسئولان آن روز و امروز، مردم کوچه و بازار و همسایگان و دوستان و آشنایان و اقوام و بستگان ایشان به آن اذعان دارند، میزان اموال و دارایی و برخورداری این دو عزیز قبل از عهده داری مسئولیت تا هنگام شهادت کاملا شفاف و روشن است وقتی کسی از بودن مقداری میوه سر میز ناهار کاری گلایه میکند و دستور جمع کردن آنها را میدهد و یا حتی از پذیرش نصب یک کولر آبی اجتناب میکند و. .. و میزان حقوق و دستمزدش نیز کاملا مشخص و شفاف است و در پاکی و «پاک دستی» شهره عام و خاص میشود آن هم با آن اخلاصی که در او وجود دارد معلوم است از پست و مقام و مسئولیت خود کمترین سوءاستفادهای نمیکند و از این «فرصت» برای «خدمت» به مردم و کشور بهره میبرد نه برای کیسه دوختن و ایجاد رانت و فضای ویژه خواری برای خود و اطرافیان و وابستگان و همفکران و هم حزبیهای خود.
اما چه میشود که برخی مسئولان و مدیران در سطوح مختلف از شخصیت و رفتار و اخلاق و سلوک مدیریت و روحیه خدمتگزاری بی منت به مردم و ایمان به اهداف امام و انقلاب و کیسه ندوختن از مسئولیتها فاصله میگیرند و کار به جایی میرسد که گاه فقر و فساد و تبعیض و رانت خواری و اختلاسهای چند هزار میلیاردی، حقوقهای نجومی و پاداشهای چند صد میلیونی سر از برخی سازمانها و موسسات و وزارتخانهها درمی آورد و همچون آتشی از دهان اژدها بیرون آمده و به جان اعتماد و اطمینان مردم میافتد و خون صدها هزار شهید فدایی دین و میهن را، خون 17 هزار شهید قرآنی ترور از جمله رجایی و باهنر را و خون شهیدان مدافع حرم را نادیده میگیرد. خود موضوعی مفصل و آیین بدی است که باید بیشتر از اینها بدان پرداخت البته قبل تبدیل این اژدها به اژدهای هفت سر.
امثال رجایی و باهنر گرچه شق القمر نکردند اما با اخلاص، دلسوزی، فداکاری، روحیه خدمتگزاری، وفاداری به آرمانهای انقلاب و امام و شهیدان، مردمی بودن، کیسه ندوختن و تقدیم جان خود، در تاریخ و اذهان مردم ایران ماندگار و عزیز شدند و الگویی دست یافتنی برای همه مدیران و خدمتگزاران این مملکت، مدیران امروز و فردا، تکلیف خود را با شهیدان، با رجایی و باهنر با انقلاب و تاریخ و مردم ایران روشن کنند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/