کارمند را با پسوند دارندگی «مند» معرفی کردهاند که به مفهوم صاحبِ کار اشاره دارد و به این اعتبار همه افراد جامعه که به هر شیوهای در جایگاه خدمت هستند؛ کارمند اطلاق میشود اما تا به حال اندیشیدهاید چرا سطح اجتماعی کارگزاران دولت علیرغم عدم عرضه محصول عینی در قیاس با کار تولیدگران، بالاتر از سایر خدمات اجتماعی در همه عرصهها، نمود دارد؟
پاسخ به این پرسش نیازمند تحلیل و بررسی شیوههای خدمت نزد این قشر پویای اجتماعی است که به مانند چرخهای جامعه در روانسازی رفتار اجتماعی نقش دارند و کارمند بنا به میزان برخورداری از درایت سازمانیِ برآمده از قدرت تعقل و ادراکِ همنوع، اعتبار اجتماعی میگیرد و همه افراد جامعه نیازمندِ نان و خدمت نانوا خواهند بود در حالیکه محتمل است فردی در تمام دوره زندگی خود به یک یا چند سازمان و اداره به هیچ وجه مراجعهای نداشته باشد پس نوع خدمت نانوا میتواند تعقلمحور باشد و با توسعه ابزار و نوعی از نگاه مشتریپسند، خدمترسانی کند اما نوعا خدمت او یدی و منطبق با یک رفتار معمولی پرتکرار است و معمولا جز در موارد فیزیکی، نیازمند خلاقیت و یا تصمیم در لحظه نخواهد بود اما کارگزاران سازمانها مستقیم و منطبق با دیدگاه انسان برای پاسخگویی به مخاطب تلاش میکنند که این نوع از خدمت نیازمند توجه خاص به اربابرجوع با محوریت انسان است و همین امر موجب برتری خدمت کارمند در عرصه خدمترسانی میشود.
خدمت در سازمانهای ایران بر اساس رسمی نانوشته در عهدی که سطح اجتماعی فقط در گرو تحصیلات بود به آب باریکه زندگی فردی تعبیر شد و با کملطفی در تعریف کار سازمانی، خدمت دولتی را نوعی از رفتار بیدغدغه در نانآوری و تامین معاش خانواده تلقی کردند و در دورهای خاص با افزایش جمعیت پرسنلی، جمع بسیاری از افراد جذب نهادهای دولتی شدند که علاوه بر افزایش غیراصولی تعداد کارگزاران دولتی، عدم اقبال به اتوماسیونهای اداری نیز رقم خورد و سازمانها بنا به درگیری درونی بین اجزا بنا به تعدد سلایق و تغییرناپذیری از ورود رباتهای هوشمند سازمانی «اتوماسیونها» جلوگیری کردند و عملا با حجم بسیاری از نیازمندیهای اجتماعی روبهرو میشویم که سازمانها بر خلاف توسعه محیطی و پرسنلی، قدرت پاسخگویی صریح و صحیح را کمتر دارند پس در مقابل کشور 110 میلیونی ژاپن با 300000 کارمند و البته ساعات کار محدود در روز و هفته، تعجب خواهیم کرد که در کشور ما دو و نیم میلیون نفر در خدمت ملت هستند که از این تعداد یک میلیون نفر از دولت حقوق میگیرند و مابقی در ساختارهای غیر دولتی خدمت میکنند.
تعجب دوچندان خواهد شد اگر به آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز به عبارت کار مفید روزانه هر کارمند بیش از 22 دقیقه نیست توجه بیشتری داشته باشیم؛ دیگر نمیتوان به سادگی از کنار این مساله گذشت و باید ساختارهای فعلی را با توسعه مشاغل مولّد کنترل کرد و از وظایف دولتمردان خواهد بود تا در ابتدا سطح اجتماعی مشاغل را وابسته به نیازمندی مردم به آنها و تولیدات آنها یکسانسازی کند و یا در طبقهبندی اجتماعی جز در موراد ضروری وابسته به نیروهای نظامی و امنیتی سایر مشاغل را در اهدافِ به صرف خدمت بازنگری و معرفی کند تا با کنترل سطح اجتماعی بتوانیم در رغبتافزایی بین جوانان در اقبال به مشاغل تولیدی، جدّیتر تلاش کنیم.
تعریف سواد وابسته به نگاه شغلیابی نیز از عمده مشکلات حریم کارمندی تلقی میشود به این شکل که عمدتاً، تحصیلات را به اعتبار یافتن موقعیت شغلی مناسب و مشخصا دولتی دنبال کردهایم و این امر با برنامهها و اهداف موسسات آموزش عالی در توسعه شتابان و زایش دانشگاههای متعدد، منافات دارد پس شایسته است تحصیلات، مابهازای افزایش قدرت تصمیمگیری در رفتار فردی و اجتماعی، فارغ از شغلیابی پیگیری شود که در صورت تحقق این باور، جامعهای فرهیخته خواهیم داشت تا به اعتبار آگاهیهای علمی و عمومی، زندگی در آن جامعه ایمنتر خواهد بود زیرا به اعتبار سواد و اندیشه متعالی، همه صاحبان مشاغل در محیطی ایمن، ایمن تلاش خواهند کرد و درگیریهای اجتماعی و چالشهای بعضا آزاردهنده در جامعه کاهش یافته و کنترل خواهد شد.
روز کارمند مناسبتی برای پاسداشت مقام خادمان ملت به اعتبار دولتمردان شهید است که این حُسن انتخاب نیز صاحب پیامهای متعددی خواهد بود که خدمت بههیچوجه تابع مقیاس شمارشی و آماری نیست بلکه کارگشایی به هر میزان، معتبر و محترم است، بنابراین تکریم اربابرجوع و اعتقاد به اصل مشتریمحوری، میتواند پیششرط موفقیت کارگزارن باشد تا به باور متعالی دینی واقف شویم که ابراز نیازمندی مردم از نعمتهای الهی برای کارگزاران است که به درستی باید قدرشناس این موقعیت باشند.
*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
انتهای پیام/