روحالله جعفری: بعد از گذشت 35 دوره، هنوز سیاستگذاری فرهنگی برای جشنواره فیلم فجر نداریم
روحالله جعفری استاد دانشگاه، منتقد و کارگردان در گفتوگو باخبرنگار فرهنگی آنا درباره برگزاری سیوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر گفت: «با توجه به اینکه 7 روز از این رویداد مهم سینمایی در کشور میگذرد، باید در سه بخش مختلف (سیاستگذاری فرهنگی، مدیریت اجرایی و جایگاه آموزش در تولید سرمایه فرهنگی) ارزیابی منصفانه و کارشناسانه درباره این رویداد فرهنگی انجام دهیم که آیا توانسته نظر اهل رسانه، منتقدان، متخصصان، دستاندرکاران و اهالی سینما و همچنین دلسوزان راستین این عرصه یعنی مردم را جلب کند یا نه.»
وی ادامه داد: «بعد از گذشت 35 دوره از برگزاری جشنواره فیلم فجر، در حوزه سیاستگذاری فرهنگی با مشکلات عدیده و بنیادینی روبهرو هستیم که قدرت اجرایی را از اهالی سینما برای تولید کالاهای فرهنگی سلب کرده و باید تا دیر نشده در این زمینه متخصصان و نظریهپردازان فرهنگی به همراه نخبگان حوزه سینما ورود کنند و در بازتعریف مجدد سیاستهای کاربردی برای این حوزه مهم از هنر، راهکاری کارگشا یابند.»
در هر دوره جشنواره فیلم فجر، با سیلی از سلیقههای غیرفرهنگی روبهرو هستیم
جعفری عنوان کرد: «متاسفانه به دلیل نداشتن سیاستهای فرهنگی در برگزاری جشنواره فیلم فجر، با سیلی از سلیقههای غیرفرهنگی در هر دوره روبهرو هستیم که برای برگزاری دوره بعد، غیرکارشناسانه است. لذا با تغییر دبیر جشنواره، همه سیاستها و برنامهها کنار گذاشته میشود و دوباره از ابتدا باید کار را آغاز کرد که این سردرگمی باعث اتلاف سرمایه و زمان میشود و در دو بعد مادی و معنوی، خسارتهای جبرانناپذیری را به بدنه فرهنگ و هنر، بهخصوص به سینما وارد میکند. »
وی در سخنانش تاکید کرد: «برای برگزاری جشنواره فیلم فجر باید در حوزه سیاستگذاری فرهنگی مدل فرهنگی طراحی کنیم که شاخصهای مختلفی در آن دیده شده باشد و تک قطبی به این مهم نپردازیم. متاسفانه میان سیاستگذاران فرهنگی و خانواده سینما پیوند دلنشینی ایجاد نشده که بتوان بسیاری از هزینههای اضافی را در این حوزه مدیریت کرد و به یک زبان مشترک برای برونرفت از وضعیت فعلی رسید.»
این استاد دانشگاه، منتقد و کارگردان در ادامه گفت: «امیدوارم با قبول مسئولیت وزیر فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدرضا صالحی امیری این پیوند و آشتی دوباره میان سیاستگذاران فرهنگی و خانواده هنر ایجاد شود و بتوان تهدیدهای ایجاد شده را به فرصت برای بالندگی حوزه فرهنگ و هنر تبدیل کرد؛ چرا که ایشان در حوزه نظریهپردازی فرهنگی، فردی کارآمد و پویا و اندیشمند است و اگر شرایط برای ایشان مهیا شود و سنگاندازی در حوزه اختیارات ایشان از سوی عوامل غیردلسوز و پریشاناحوال نشود، میتواند کارهای اساسی و کارگشا انجام دهد که بتوان بسیاری از هزینههای اضافی را در این حوزه مدیریت کرد و به یک زبان مشترک برای برونرفت از وضعیت فعلی رسید.»
کم و زیاد کردن بخشهای مختلف جشنواره، دستاندرکاران خانواده هنر و مخاطبان را دچار سردرگمی کرده است
روحالله جعفری مسئله بعدی را ضعف در مدیریت اجرایی برگزاری جشنواره فیلم فجر عنوان کرد و گفت: «دائم با کم و زیاد کردن بخشهای مختلف جشنواره، دستاندرکاران خانواده هنر و مخاطبان دچار سردرگمی و شک و تردید برای دنبال کردن وقایع فرهنگی در این حوزه هستند، چرا که در هر دوره باید خود را با سیاستهای سلیقهای اعمالشده تطبیق دهند و این مسئله باعث تردید و گرفتن اعتماد به نفس از حوزههای مختلف اجرایی و مخاطبان میشود. »
وی تاکید کرد: «اگر از مدیران اجرایی با دانش و خلاق و آشنا با علم روز مدیریت فرهنگی و هنری استفاده شود، چنین اعمال سلیقههای ناکارآمدی که فقط مورد تایید دایرهای محدود از افراد است، در این حوزه نخواهیم بود. مدیریت اجرایی علاوه بر آن که یک تخصص است، به لحاظ علمی نیز دارای عقبهای مشخص در همه جای دنیاست که متاسفانه کمتر از آن در حوزه فرهنگ و هنر بهره بردهایم و به همین دلیل اگر نگاهی عمیق به برگزاری دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر داشته باشیم، در مییابیم که افراد محدودی که دارای پارامترهای علمی و تجربی قابل قبولی نیستند، دائماً در بخشهای مختلف تکرار شدهاند و این مسئله پویایی و خلاقیت را از دنبال کردن سیاستهای فرهنگی کارآمد و اجرایی کردن آنها گرفته است. رئیس سازمان سینمایی و همچنین دبیر این دوره از جشنواره فیلم فجر که مسئولیت برگزاری جشنواره در دوره قبلی نیز برعهده او بود، نتوانستند به عنوان مدیران فرهنگی اجرایی، عملکردی قابل قبول و دلسوزانه در برگزاری این رویداد مهم فرهنگی سینمایی داشته باشند و نشاط و امید را به خانواده فرهنگ و هنر بازگردانند.»
ضعف جایگاه آموزش در تولید سرمایه فرهنگی
جعفری در ارزیابی خود، به ضعف جایگاه آموزش در تولید سرمایه فرهنگی پرداخت و بیان کرد: «سرمایه فرهنگی برخاسته از سه منشأ متفاوت است که شامل پرورش خانوادگی و اجتماعی، آموزشهای رسمی و مهارتهای کسب شده از طریق آن و فرهنگ شغلی است. انباشت سرمایه فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوتهایی میان دارندگان این سرمایه فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند، میشود.»
وی افزود: «موضوع نخبگی و هنرمند شدن کاملاً نسبی است. نخبگان و هنرمندان ذاتاً نخبه و هنرمند نیستند بلکه جامعه آنها را در موقعیتی قرار میدهد که میتوانند نخبه و هنرمند شوند. اگر سیستم وزارت فرهنگ و ارشاد خوبی وجود داشته باشد که به کسانی که استعداد ذاتی مناسبی دارند کمک کند، ما دهها نخبه و هنرمند در عرصه فرهنگ و هنر خواهیم داشت. اما در این حوزه کاری صورت نگرفته است و باید زمینه را برای بها دادن به جایگاه آموزش علمی و اصولی در تولید سرمایههای فرهنگی به وجود آورد.»
این منتقد درباره آثار فیلمسازانی که کار اول خود را در جشنواره عرضه کردهاند، گفت: «انتخاب کار این فیلمسازان به نوبه خود موضوع حائز اهمیت و امیدوارکنندهای برای سینمای ایران است؛ اما متاسفانه به دلیل مشکلات زیربنایی میبینیم که غالب فیلمهای فیلمسازان اول، نگاه کنشگر و عمیقی به معضلات جامعهای که در آن زیست میکنند، ندارد و به دور از واقعیت عریانی است که در جامعه مردم با آن روبهرو هستند. به همین دلیل اکثر فیلمها رویکرد درستی در انتقال معنا و فرم اجرایی خلاقانه برای روبهرو شدن با داستانی که انتخاب کردهاند، ندارند. لذا اهالی رسانه و منتقدان و مردم پس از دیدن این فیلمها راضی از سینما بیرون نمیروند و چالش و پرسشی از دیدن آن چه که بر پرده دیدهاند، در ذهنشان به وجود نمیآید.»
روحالله جعفری درباره فیلمهایی که تا شب گذشته 16 بهمن ماه اکران شده گفت: «با توجه به اینکه 7 روز از این رویداد میگذرد، نزدیک به 35 فیلم از جشنواره را به تماشا نشستیم، اما در این میان دو فیلم شاخص توانست نظر منتقدان، اهالی رسانه و دست اندرکاران فرهنگ و هنر در حوزه سینما را به خود جلب کند. اولین فیلم «اِو» به معنای خانه کاری از اصغر یوسفینژاد است. این فیلم نگاه جسارت آمیزی را در پرداخت موضوعی که انتخاب میکند، دارد و از مناسبات مرسوم کلیشهای سینمایی به دور است. این فیلم در روز اختتامیه میتواند نگاه داوران را به خود جلب کند و حرف برای گفتن داشته باشد.»
جعفری ادامه داد: «فیلم بعدی که تا به امروز موفق بوده، فیلم «ماجرای نیمروز» کار محمد حسین مهدویان است. مهدویان فیلمسازی است که امسال دومین اثر خود را به جشنواره فیلم فجر ارائه کرده است. او سال گذشته نیز فیلم «ایستاده در غبار» را در جشنواره داشت. محمد حسین مهدویان به دلیل دوری جستن از تعصب و نگاه کلیشهای، رویکردی تاریخانگارانه که برآمده از رئالیزم است به موضوع فیلم «ماجرای نیمروز» دارد. فیلمساز در این فیلم توانسته با رویکرد معقول و به دور از شعارزدگی یا جانبداری از جریان و نحله فکری خاصی، قصه خود را تعریف کند و به این موضوع بپردازد که مردم ایران چه روزهای سختی را در سالهای آغازین انقلاب گذراندهاند و چه بر سر ملت نجیب و شریف ایران آمده است. این فیلم نیز در روز اختتامیه میتواند در بخشهای مختلف کاندیدا شود و حرف برای گفتن داشته باشد.»
وی تصریح کرد: «جامعه و فرهنگ با یکدیگر در رابطه هستند. تغییر در فرهنگ موجب تغییر جامعه میشود و تغییر و تحول همواره در طول تاریخ با زندگی بشر عجین بوده و از دیرباز ذهن متفکران گوناگون اجتماعی را درگیر کرده است. لذا هر چه بیشتر در حوزه فرهنگ و هنر سرمایهگذاری مادی و معنوی شود، بهتر میتوانیم روی مسائلی چون نشاط و پویایی در زندگی مردم و حل معضلات و نابسامانیهای ایجاد شده در جامعه کار کنیم. نباید این موضوع را نادیده گرفت که اگر در فیلمها از مشکلات به وفور سخن گفته میشود، دلیلش سیاهنمایی است، بلکه این امر بازتاب معضلات و گرفتاریهای جامعهای است که در آن زندگی میکنیم.»
این استاد دانشگاه بیان کرد: «اگر مدیران کلان فرهنگی و اجرایی، بهخصوص در وزارت فرهنگ و ارشاد، به لایههای مختلف فرهنگ و هنر و افرادی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند، نگاه اعتمادآمیزی داشته باشند و کمتر از ممیزیها دم بزنند، شاهد این خواهیم بود که بسیاری از چالشها و دست اندازهایی که بر سر تولید و اکران آثار سینمایی رخ میدهد، روی نخواهد داد. اگر به خانواده فرهنگ و هنر اعتماد کنیم، بسیاری از مشکلات ریز و درشتی که در جامعه گریبانگیر ما است، با کمترین هزینه رفع میشود.»
انتهای پیام/