بیداد خشونت شهری در خیابانهای پایتخت/ هزینههای نجومی درمان اسلوب مجروح زندگی شهری
مهرو ماهر، گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- بر اساس اعلام پزشکی قانونی استان تهران در فروردین و اردیبهشت ماه امسال 16 هزار و 207 نفر به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کردهاند. همچنین در پنج ماهه امسال 56 نفر در اثر اصابت سلاح سرد در تهران جان خود را از دست دادهاند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 7/5 درصد افزایش یافته است.
آمار پزشکی قانونی تهران مهر تاییدی بر نتایج مطالعات و تحقیقات انجمن علمی اقتصاد شهری ایران مبنی بر رکورددار بودن تهران در خشونت شهری میزند زیرا اخیرا این انجمن اعلام کرد استان تهران با ۱۰۱ هزار مورد نزاع، رتبه نخست کشور را در خشونت شهری به خود اختصاص داده است.
مصادیق خشونت شهری
سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران معتقد است خشم، پرخاشگری و ظهور و بروز این مدل رفتارها را میتوان در بستر شهری مورد بررسی قرار داد زیرا بخشی از «خشم شهری» زائیده چالشهای شهری همچون فقر، شکاف طبقاتی، تعارضهای فرهنگی، از هم گسیختگی سامان اجتماعی و ... است.
وی با تاکید بر اینکه مشاهدات عینی و تجربی نشان میدهد آمار جرم و بزهکاری، پرخاشگری و ... در سطوح کلانشهرها به طور میانگین از شهرهای متوسط و کوچک بیشتر است، میافزاید: تقریبا برای شهروندان تهرانی مشاهده یک نزاع شهری در روز به یک امر عادی تبدیل شده است.
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی، خشونت شهری را یک هیجان کنترل نشده و پاسخ داده نشده افراد از سوی جامعه میداند و به خبرنگار آنا میگوید: خشونت شهری باعث آسیب رساندن به خود فرد و دیگران میشود و متاسفانه امروزه آستانه تحمل افراد در کلانشهرها بسیار پایین آمده برهمین اساس شاهدیم افراد خیلی سریع با کوچکترین موضوعی تعادل روحی و روانی خود را از دست داده و بهم میریزند.
این جامعه شناس به مصادیق خشونت شهری اشاره کرده و میگوید: امروز خشونت شهری از درگیریهای لفظی و کلامی تا درگیریهای فیزیکی و نزاع را در بر میگیرد به طوری که گاهی درگیریهای کلامی بر اعصاب و روان افراد تاثیر منفی گذاشته و منجر به بروز خشونت فیزیکی و نزاع میشود. همچنین خشونت شهری مصادیق دیگری نیز از جمله تضییع حقوق دیگران دارد به طوری که در نحوه رانندگی افراد در کلانشهرها مشاهده میکنیم که با سبقت بیجا به سلامت روان دیگران آسیب میزنند.
طباطبایی، مدرس دانشگاه خوارزمی به برخی آمارها در خصوص نزاعهای شهری اشاره کرده و میگوید: در سال ۹۴ بیش از ۵۶۰ هزار نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور ارجاع داده شده که در این میان قریب به ۱۷۴ هزار مورد از آنها به زنان اختصاص داشته است.
وی با اشاره به اینکه استان تهران با بیش از ۱۰۱ هزار مورد نزاع رتبه نخست کشور را در خشونت شهری داراست، ادامه میدهد: خراسان رضوی و اصفهان بعد از استان تهران بیشترین نزاع را داشتهاند و استانهای خراسان جنوبی، ایلام و سمنان کمترین آمار مراجعان نزاع به پزشکی قانونی را تشکیل میدهند.
دلایل بروز خشونت در کلانشهرها
بر همین اساس محمدی دلایل بروز خشونت در کلانشهرها را اعلام و بیان میکند: بروز خشونت ریشه در موارد بسیار زیادی دارد به عنوان مثال امروزه روابط میان فردی و صله رحم در جامعه ما کمرنگ و حتی در برخی مناطق حذف شده است، فشارهای اجتماعی و اقتصادی، ناکامی در اشتغال، ازدواج و تامین معیشت خانواده بسیار افزایش یافته است و حتی شاهد افزایش تبعیض و نابرابری در توزیع امکانات و فرصتهای اجتماعی هستیم بر همین اساس مشکلات اقتصادی، فقر و هیجانات تلمبار شده جوانان که فرصتی برای تخلیه و پاسخگویی ندارند گاهی خود را به صورت خشونت شهری در انظار عمومی نمود پیدا میکند که همه این مسایل و موارد در کنار هم بر کاهش آستانه تحمل افراد تاثیر گذار است.
در ادامه این مبحث طباطبایی معتقد است: آمار منتشر شده از سوی سازمان پزشکی قانونی تنها بخشی از واقعیت است زیرا بسیاری از نزاعها و پرخاشگریها به مراجع قانونی گزارش نمیشود، ضمن اینکه «خشم شهری» تنها در نزاع خلاصه نمیشود و بسیاری از مواردی همچون نگاههای تند و تیز، فحاشی، استفاده از کلمات رکیک، تنه زدن و ... نیز باید در زمره نتایج خشم شهری گنجانده شود که عملا در هیچ مرکزی ثبت و ضبط نمیشود بنابراین ضرورت دارد تا کلینیکهای تخصصی با همکاری جامعه شناسان و کارشناسان حوزه شهری در کلان شهرها و به ویژه تهران تاسیس شود تا بر میزان مهارتهای فردی برای کنترل خشم افراد افزوده شود.
اسلوب زندگی ما آسیب دیده و مجروح است
این در حالیست که محمدی بر آموزش و افزایش مهارت افراد در برقراری ارتباطات تاکید دارد و میگوید: ما جامعه ماهری در بروز مهارتهای ارتباطی نیستیم و حتی هنوز قصد نداریم روی این موضوع کار کرده و در نظام تعلیم و تربیت و در رفتارهای زندگی تغییری ایجاد کنیم برهمین اساس اسلوب زندگی ما آسیب دیده و مجروح است که تحت تاثیر آموزههای وارداتی و بی ارتباط با فرهنگ اصیل ما است.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی کمبود مراکز مشاوره و روانشناسی را مساله جامعه نمیداند و معتقد است: مشکل امروز ما کمبود کلینیکهای رواشناسی و مشاوره در تهران نیست بلکه مشکل ما این است که افراد اعتقادی به فرآیند مشاوره ندارند و حتی افرادی هم که به کلینیکهای مشاوره مراجعه میکنند به آخر خط و بن بست رسیدهاند.
محمدی ادامه میدهد: اگر جامعه در ابتداییترین مراحل رشد افراد یعنی در نظام تعلیم و تربیت فرد در مقطع آموزش ابتدایی، فرهنگ مشاوره و مراجعه به روانشناس را آموزش ببیند طبیعتا در چنین شرایطی ما دغدغه کمبود مراکز رواشناسی و مشاوره را نخواهیم داشت زیرا ما نباید اجازه دهیم که جامعه به سطحی از آسیب روانی برسد که بر تعداد کلینیکهای روانشناسی و مشاوره تمرکز کنیم. در حالی که بهتر است فرهنگ مشاوره را به نحوی در جامعه نهادینه کنیم که اگر امروز زن و شوهری با صلح و آرامش در کنار هم زندگی میکنند صرفا برای ادامه زندگی بهتر و قبل از بروز هر اتفاق ناگواری به مشاور مراجعه کنند.
گریز مردم، هزینههای نجومی کلینیکهای روانشناسی
این جامعه شناس همچنین به هزینههای سنگین مراکز مشاوره و رواشناسی اشاره کرده و میگوید: علاوه بر اینکه فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس در کشور ما نهادینه نشده است هزینههای سنگین مشاوره نیز بر کاهش تمایل مردم در مراجعه به مراکز مشاوره و روانشناسی نیز دامن زده است زیرا هزینههای کنترل نشده کلینیکهای روانشناسی و هزینههای نجومی برخی از کلینیکهای روانشناسی منجر به کاهش استفاده مردم از متخصصان سلامت روان باشد در حالی که باید برای هزینههای این صنف نیز چاره اساسی اندیشید و تحت خدمات بیمه روانشناختی صد در صدی قرار بگیرند به این ترتیب جامعه ما می تواند از سلامت روان لازم برخوردار شود.
غفلت مسئولان و دولتمردان به بیمه خدمات روانشناسی
محمدی ادامه میدهد: در تمام کشورهای پیشرفته دنیا بحث مشاوره از بیمههای لازم برخوردار است اما بیمه خدمات روانشناسی و مشاوره سالهاست در کشور ما مغفول مانده است و موفق نشدهایم بیمه خدمات روانشناختی را در جامعه اعمال کنیم زیرا مسئولان تصور میکنند فقط بیماریهای جسمانی به بیمهها نیاز دارند در حالی که اگر بیمهها را به سمت خدمات روانشناختی سوق دهیم شاید هزینههای درمان جسمانی نیز به شدت کاهش پیدا کند چون بخشی بسیاری از بیماریهای ما عصبی هستند و ریشه در سلامت روان افراد دارند.
این آسیب شناس اجتماعی معتقد است متولیان خدمات اجتماعی در جامعه و دولت در مورد بیمه خدمات روانشناسی و مشاوره، سرمایه گذاری و فرهنگسازی نکردهاند و متاسفانه جامعه هنوز به باور مراجعه به مشاور و روانشناس نرسیده است.
به گزارش آنا، امروز خشونت شهری به یک آسیب اجتماعی در کلانشهرها تبدیل شده است که باید از سوی محققان و کارشناسان اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا در صورت نیاز به ترویج مهارتهای ارتباطی در مدارس و دانشگاهها نسبت به این موضوع تدبیری اندیشیده شود تا افراد از سنین پایین با مهارتهای ارتباطی و مراجعه به مشاور آشنا شوند و شاهد وقوع نزاع و درگیری گسترده و مصیبت بار در کلانشهرها نباشیم. همچنین با توجه اینکه هزینههای مراجعه به مشاور سنگین و سرسام آور است باید تسهیلات و بیمههای اجتماعی از متقاضیان مراجعه به این مراکز حمایت کنند.
انتهای پیام/