زادگاه معمر قذافی، رویای داعش را تعبیر نکرد
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، واشنگتن پست در گزارشی درباره ناکامی داعش در سرت نوشت: زمانیکه پلیس مذهبی داعش در خانهاش را زدند، احمد ابو عمود میترسید که دیگر خانوادهاش را نبیند. دو شبهنظامی داعش سوار بر ماشینی بودند که معمولا افراد را برای پرداخت جریمه، شلاق خوردن یا انتقال به زندان به دفتر مرکزی داعش میبردند. اما آنها در آن بعدازظهر سرد ماه فوریه (بهمن 94) برای این کارها نیامده بودند، بلکه میخواستند شغلی به احمد پیشنهاد کنند.
پیش از تصرف شهر به دست داعش، احمد افسر پلیس راهنمایی بود؛ اعضای داعش به او گفتند که قصد دارند نهاد جدیدی در این زمینه تاسیس کنند و او را به عنوان فرمانده آن انتخاب کردهاند. او میگوید:« آنها به تدریج قصد داشتند به تمام افرادی که در ساختار خلافت داعش زندگی میکردند، گواهینامه رانندگی بدهند.» اگرچه آنها همچون همتایان خود در سوریه و عراق با خشونت بر مردم حکومت میکردند، اعضای داعش در لیبی به دنبال تشکیل دولتی بودند که بوروکراسی کارآمد، خدمات عمومی و سیستم قضایی مطمئن داشته باشد.
شهروندان شهر ساحلی سرت طی یک هفته گذشته در مصاحبههای خود با منابع خبری، گوشهای از اقدامات این گروه را شرح دادند که قصد داشت خلافت خودخواندهاش را در لیبی گسترش دهد. داعش در حال مقدمهسازی بود که سرت را به عنوان پایتخت جدید خود معرفی کند. این هدف اکنون تاحدود زیادی دور از دسترس آنها شده است زیرا طی چند هفته گذشته حملات شدیدی علیه داعش در این شهر آغاز و کنترل بسیار از مناطق این شهر از دست آنها خارج شده است.
اما اتفاقات سرت از بلندپروازیهای این گروه تروریستی در شمال آفریقا حکایت دارد. همچنین دیدگاه آنها نسبت به جامعهای را نشان میدهد که قرار است تحت کنترل شدید ایدئولوژیک اداره شود. محمد زیانی 27 ساله و یکی از اهالی سرت در این زمینه میگوید: «اگر شما زندگی در حکومت مدنظر آنها را بپذیرید، هیچ مشکل و مانعی پیش رو نخواهید داشت. آنها دقیقا سعی داشتند یک دولت ایجاد کنند.»
سرت ارزشی استراتژیک و نمادین برای داعش داشت. این شهر زادگاه معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی بوده و همان جایی است که قذافی در جریان ناآرامیهای این کشور کشته شد. همچنین بخش زیادی از ذخایر گاز و نفت لیبی در این شهر قرار دارد. داعش با استفاده از بیثباتی و رقابتهای قومی که در این کشور به وجود آمده بود، سعی کرد قویترین شاخه خود در خارج از خاورمیانه را در لیبی به وجود آورد. داعش در اوایل سال 2015 وارد سرت شد و حمایت شبکههای جهادی و رهبران قومی را به دست آورد که هنوز طرفدار قذافی بودند اما رضایتی از وضع جاری لیبی نداشتند. تا تابستان 2015، داعش توانست کنترل تمام شهر را به دست بگیرد.
پس از آن بود که قوانین سخت و عجیب داعش که پیشتر در سوریه و عراق دیده میشد، برای شهروندان سرت نیز اجباری شد. مردان مجبور بودند ریشهای بلند بگذارند و حضور زنان در شهر بسیار محدود شد. پلیسهای مذهبی نیز در هر نقطه از شهر مستقر شدند. آنها در ابتدا هر فردی را که از قوانین تخطی میکرد، به طرز فجیعی به قتل میرسانند. در زمان انجام اعدامها در ملأعام، تمام مردم مجبور به تماشای این صحنه بودند. اولین نفری که در این شهر اعدام شد، جوانی به اسم احمد ابو زمیتا بود که به اتهام جاسوسی علیه داعش اعدام و بدنش سه روز در میدان مرکزی سرت باقی ماند. البته با تشکیل نظام قضایی، روند اینگونه اعدام و مجازاتها متوقف شد.
از سوی دیگر، داعش اهداف خود را بسیار بادقت انتخاب میکرد. به نظر میرسید آنها برای تشکیل یک دولت، بیشتر روی افراد باتجربه حساب باز کرده بودند. به جای اعدام مقامات محلی و افسران پلیس که تروریستهای این گروه معمولا درسوریه و عراق انجام دادند، داعشیها در سرت از این افراد خواستند در پستهای خود باقی بمانند و تنها از دستور آنها پیروی کنند. حتی شهروندان سرت میگویند که داعشیها در این شهر دختران مجرد و زنان بیوه را مجبور به ازدواج با نیروهای خود نمیکردند. مصباح زرقا، جوان 23 ساله و یکی از اهالی سرت در این زمینه میگوید: «هرگز چنین اتفاقی برای زنان رخ نداد. مطمئنا اگر چنین اتفاقی میافتاد، ما در مقابل آنها میایستادیم». با این حال تمام نمادها و ظواهر داعشیها در سراسر شهر دیده میشد و ایستگاه رادیویی در تمام ساعات روز، تعالیم افراطی آنها را آموزش میداد. کارگرهایی هم برای نظافت شهری استخدام شدند. به کودکان فقیر و یتیم نیز خدمات ویژهای داده میشد. رفتار شبهنظامیان داعش با فروشندگان نیز خوب بود. محمد زیانی که فروشگاه لوزام خانگی دارد، به این نکته اشاره میکند که داعشی هنگام خرید بسیار خرج میکردند و همیشه پول فراوانی با خود داشتند.
تا پایان تابستان 2015، ساختار دولتی داعش به تدریج پیچیدهتر شد. آنها منطقه تحت خلافت خود را «ولایت طرابلس» نامیدند. داعش در تبلیغات و فضای مجازی سعی میکرد لیبی را جبهه جدیدی معرفی کند که صدها مبارز خارجی برای حمایت از ساختار خلافت به آنجا میآیند. از شبهنظامیان زن خواسته میشد به آنها بپیوندند و پزشکان، وکلا و مهندسانی استخدام شدند که از دستورهای داعش پیروی میکردند. بیشتر افراد خارجی از شمال آفریقا، سوریه، عربستان سعودی و منقطه صحرا در آفریقا به لیبی میآمدند. در سرت، تمبرهای مشکی که روی آنها «اداره خدمات عمومی» به دو زبان عربی و انگلیسی چاپ شده بود، به دیوار هر مغازه و محل کاری نصب شده بود. این بدین معنا بود که صاحب مغازه مجوز کار خود را از ساختار خلافت داعش گرفته بود و مالیات پرداخت میکرد.
اگرچه پزشکان خارجی در بیمارستانها کار میکردند، تعداد آنها کافی نبود. بنابراین داعش به دنبال استخدام افراد موردنیاز از مردم محلی بود. سلیم شفلا 23 ساله که پرستار و داروساز است در این زمینه میگوید: «آنها به من گفتند که به آنها محلق شوم وگرنه کشته خواهم شد. فردای آن روز به طور مخفیانه به مصراته فرار کردم». در نزدیکی زندان شهر، ساختمانی قرار داشت که بر مجازات افراد متخلف نظارت میکرد. ابو عمود، افسر پلیس راهنمایی میگوید: سیستم مورد نظر آنها کاملا برنامهریزی شده بود. داعشیها همچنین ساختمانی را مشخص کرده بودند که هر فرد متقاضی فروش خودرو به آنجا میرفت و هزینهای به دستگاه حکومتی شبهنظامیان پرداخت میکرد. پس از فروش خودرو، مهر داعش روی پلاک آن حک میشد.
آنها همچنین قصد داشتند گواهینامه و دیگر اسناد دولتی را صادر دهند. در آن عصر ماه فوریه (بهمن 94) دو پلیس داعشی از ابو عمود خواستند که 17 نفر از همکارانش را برای پیوستن به این گروه متقاعد کند. ابوعمود اگرچه با داعش بیعت کرد، بیشتر شهروندان میدانند که او چاره دیگری نداشت. همان روز نیروهای داعش از او خواستند که برای دریافت دستورهای جدید، به طور مرتب در جلسات شرکت کند. آنها در حال تدوین برنامههای خود بودند که از اوایل ماه می (اردیبهشت 95) حملات همهجانبه دولتی علیه آنها شروع شد. ابوعمود که نسبت به پیروزی نیروهای دولتی مطمئن است، میگوید: حالا منتظر این هستیم که یونیفورمهای جدیدمان برسد.
انتهای پیام/