از برجام تا اسنپ‌بک؛ داستان تکرار خیانت غرب به ایران/ کلید در توجه به ظرفیت‌های داخلی است

از برجام تا اسنپ‌بک؛ داستان تکرار خیانت غرب به ایران  کلید در توجه به ظرفیت‌های داخلی است
بازگشت تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران، نه نقطه ضعف که نشانه قدرت ملتی است که چهار دهه زیر شدیدترین فشارها ایستاده و امروز بیش از هر زمان دیگری به استقلال و خودکفایی نزدیک شده است.غرب یک بار دیگر با نقض آشکار تعهدات خود، ثابت کرد که در هیچ توافقی طرف قابل اعتماد نیست و تنها راه ایران، ادامه مسیر مقاومت و اتکا به ظرفیت‌های داخلی است.

به گزارش خبرگزاری آنا، از دهه‌ها پیش، جمهوری اسلامی ایران با فشارها، تحریم‌ها و توطئه‌های سنگین آمریکا و متحدانش در اروپا و جهان غرب دست و پنجه نرم کرده است. اما به‌رغم همه این دشواری‌ها، ایران مسیری را تجربه کرده و آموخته است که امروز به عنوان «راه مقاومت در برابر تحریم‌ها» شناخته می‌شود؛ مسیری که نه‌تنها بر پایه ایستادگی و خلاقیت ایرانی بنا شده، بلکه عملاً ناکامی دشمن را در دستیابی به اهدافش بار‌ها و بار‌ها به اثبات رسانده است. بازگشت روز گذشته تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، یک بار دیگر چهره واقعی دولت‌های غربی و تعهدشکنی مزمن آنان را آشکار کرد؛ همان دولت‌هایی که سال‌ها دم از «دیپلماسی» و «تعامل» زده‌اند، اما هرگاه زمان عمل به تعهداتشان فرا رسیده، گام در مسیر خیانت گذاشته‌اند.

تجربه برجام و غیرقابل اعتماد بودن غرب

آنچه در روز‌های کذشته در نیویورک رخ داد، ادامه مستقیم همان سناریوی بدعهدی آمریکا و تروئیکا قبل و بعد از سال ۲۰۱۸ است، هنگامی که دولت ترامپ به‌طور یک‌جانبه و در شرایطی که ایران به‌طور کامل به مفاد برجام پایبند بود، این توافق را ترک کرد. اروپایی‌ها نیز، که قرار بود طبق نص صریح توافقنامه از همکاری اقتصادی با ایران حمایت کنند، تحت فشار واشنگتن مسیر خیانت را در پیش گرفتند و تجارت و تعامل اقتصادی خود را با تهران قطع نمودند. این نقض آشکار تعهدات، نه‌تنها ضربه‌ای به مراودات اقتصادی ایران وارد کرد بلکه، مهم‌تر از آن، واقعیت ژرفی را بر همگان آشکار ساخت: غرب قابل اعتماد نیست، و هرگونه توافق با این قدرت‌ها، بدون پشتوانه مقاومت ملی، محکوم به شکست است.

شروط سلطه‌طلبانه قدرت‌های غربی برای ایران

این بار نیز، پس از تجاوزات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران در تیرماه ۱۴۰۴، اروپا با بی‌شرمی تمام سه شرط را بر ایران تعیین کرد: دسترسی فوری برای بازرسان، اعلام مکان دقیق ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده، و آغاز مذاکرات مستقیم با آمریکا.

در ظاهر، شعارشان «شفافیت» و «اطمینان» بود، اما در عمل این شروط به منزله تسلیم‌نامه‌ای تحقیرآمیز طراحی شده بود تا حاکمیت ملی را مخدوش کنند. هرچند دولت اعلام آمادگی کرد برای همکاری در سطح عقلانی و به نفع کشور گام بردارد، اما وقتی به‌خواسته‌های واقعی آمریکا رسید، پرده‌ها بالا رفت: واشنگتن می‌خواست کل ذخایر اورانیوم ایران در ازای فقط سه ماه تعلیق تحریم‌های اسنپ‌بک تحویل داده شود. این پیشنهاد غیرمنصفانه و استعمارگرانه، نه از منطق حقوق بین‌الملل، نه از انصاف، بلکه تنها از غرور سلطه‌طلبانه قدرت‌های غربی سرچشمه می‌گرفت.

هدف کشور‌های غربی عقب‌نشاندن ایران از حق مشروع هسته‌ای است

بازگشت تحریم‌های سازمان ملل که در سال ۲۰۱۵ و در توافق هسته‌ای گنجانده شده بود، امروز دیگر نه یک اتفاق غیرمنتظره بلکه نتیجه محاسبه دقیق غرب است: فشار حداکثری، بی‌اعتنایی به حقوق ملت‌ها، نقض عهد و استفاده ابزاری از نهاد‌های بین‌المللی برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک خود. تصویب اسنپ‌بک در شورای امنیت با مخالفت روسیه و چین، و شکست تلاش این دو کشور برای به‌تعویق‌انداختن آن، نشان داد که ساختار فعلی قدرت در جهان همچنان تحت سلطه جریان غربی و متحدان آن است. با این حال، کشورمان پیش‌تر بار‌ها ثابت کرده است که حتی در بدترین تحریم‌ها، می‌تواند با اتکا به توان داخلی و همکاری با متحدان مستقل، فشار‌ها را به فرصت تبدیل کند.

هدف اصلی غرب، از واشنگتن تا بروکسل، نه «صلح» است و نه «امنیت جهانی»؛ هدف آنان، عقب‌نشاندن ایران از حق مشروع خود برای توسعه فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز و قطع مسیر رسیدن این کشور به قله‌های علمی و صنعتی مستقل است. بهانه «غنی‌سازی ۶۰ درصد» به مثابه شمشیر سیاسی علیه ایران استفاده می‌شود، در حالی که خود کشور‌های غربی نه‌تنها از فناوری هسته‌ای در ابعاد وسیع بهره‌مند هستند، بلکه زرادخانه‌های هسته‌ای انبوهی در اختیار دارند. این سیاست دوگانه و ریاکارانه، همان چیزی است که باعث بی‌اعتباری نهاد‌های بین‌المللی در نظر ملت‌های مستقل شده است.

راه مقابله با تحریم از مقاومت می‌گذرد

امروز، ایران با تجربه چهار دهه مقاومت تحت فشار، می‌داند که راه مقابله با تحریم، تسلیم‌پذیری یا چشم دوختن به وعده‌های پوچ غرب نیست. مسیر واقعی، همان است که در تحریم‌های سال‌های ۹۰ میلادی تا امروز اتخاذ کرده: خودکفایی، توسعه صنایع داخلی، گسترش همکاری با کشور‌های غیرمتعهد، و تقویت پیوند‌های راهبردی با قدرت‌های مخالف سلطه‌گری غربی، همچون چین و روسیه. تجربه فروش نفت به چین با وجود تحریم‌ها و نیز همکاری‌های فنی - نظامی با روسیه، نشان داد که حتی تحریم‌های جامع شورای امنیت هم قادر به تخریب کامل اقتصاد ایران نیستند، اگر اراده ملی و برنامه‌ریزی مقاومت در کار باشد.

بازار ایران، هرچند با کاهش ارزش ریال و تورم بالا مواجه شد، اما این اولین باری نیست که مردم با چنین فشار‌هایی روبه‌رو می‌شوند. تاریخ پس از انقلاب اسلامی سرشار از نمونه‌هایی است که ملت توانسته با «اقتصاد مقاومتی» نه‌تنها دوام آورد، بلکه در برخی بخش‌ها پیشرفت کند. صنایع کوچک و متوسط، که اکنون بیش از ۹۰ درصد واحد‌های صنعتی ایران را تشکیل می‌دهند، آموخته‌اند چگونه با مسیر‌های جایگزین و استفاده از ظرفیت‌های داخلی، کمبود‌های ناشی از تحریم را جبران کنند. این همان نقطه‌ای است که غرب هرگز در محاسبات خود درک نکرده: فرهنگ و ذهنیت مقاوم ایرانی، که سختی را با نوآوری پاسخ می‌دهد.

تحریم می‌تواند فرصت باشد

در جنگ اقتصادی تازه، حتی تلاش غرب برای محاصره حمل‌ونقل و بیمه کشتی‌های ایران، فرصتی خواهد بود برای توسعه ناوگان بومی و طراحی سازوکار‌های بیمه‌ای مستقل، مشابه آنچه در دوره تحریم‌های پیشین ایجاد شد. بر خلاف تصور آنان، اقتصاد ایران به یک شبکه پیچیده از مسیر‌های جایگزین مجهز شده که هرچه فشار‌ها بیشتر شود، تجربه کار با این شبکه نیز تقویت می‌شود.

دولت‌های غربی اینک یک بار دیگر با تصمیم خود، چهره واقعی‌شان را آشکار کردند: آنان هرگز به تفاهم‌های بین‌المللی وفادار نبوده‌اند و هرگاه منافعشان اقتضا کند، متن توافق را زیر پا می‌گذارند. بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران، همانند خروج آمریکا از برجام، سند دیگری شد بر بدعهدی ساختاری غرب.

کلید موفقیت و مقاومت اتکا به ظرفیت داخلی است

اما نکته کلیدی در این مرحله، آموخته‌های ایران از این چرخه مکرر فشار و تحریم است. ایران دریافته که اتکا به ظرفیت داخلی، محور قرار دادن اقتصاد دانش‌بنیان، و تقویت اتحاد با کشور‌های مستقل در جهان، می‌تواند نه‌تنها اثرات تحریم را خنثی کند بلکه حتی برخی عرصه‌های توسعه را شتاب دهد. امروز، هر کارخانه کوچک، هر کارگاه تولیدی، و هر صنعتگر ایرانی بخشی از جبهه مقاومت اقتصادی را تشکیل می‌دهد، جبهه‌ای که دشمن قادر به درهم‌شکستن آن نیست، زیرا بر پایه انگیزه ملی و تجربه تاریخی بنا شده است.

آری، ایران این مسیر را پیش‌تر طی کرده و می‌داند که چگونه از چالش‌ها، فرصت بسازد. بازگشت تحریم‌های شورای امنیت شاید هدفشان تحت‌فشار گذاشتن مردم باشد، اما در عمل بار دیگر سبب خواهد شد ملت ایران به بسیج توان داخلی بپردازد، اعتماد به وعده‌های غرب را کنار بگذارد، و سیاست «نگاه به شرق» را عمق و گستره بیشتری بدهد. هر گامی که واشنگتن و اروپا برای محدود کردن ایران برمی‌دارند، در واقع ایران را به سوی استقلال بیشتر سوق می‌دهد؛ استقلالی که دشمن بیش از هر چیز از آن هراس دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا