حافظآهی: رسالت برنامه چرخ انتقال نگاه علمی به مخاطبان است/ الهه بهبودی: به شبهههای علمی پاسخ میدهیم
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانشبنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مجله تصویری «چرخ» مهمترین رویدادهای علم و فناوری است که مسائل روزمره زندگی را با نگاهی تخصصی و بهزبانی ساده و با حضور کارشناسان، اساتید دانشگاه و نخبگان بررسی و واکاوی میکند. خبرگزاری آنا در هفته ترویج علم به سراغ دست اندرکاران برنامه «چرخ» رفته و در گپ و گفتی صمیمی پای دغدغههای علمی آنها نشسته است. برنامه «چرخ» به عنوان یک برنامه علمی و بروز روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه، ساعت ۱۹ بهصورت زنده از شبکه ۴ سیما پخش میشود. مجری «چرخ» حافظ آهی است و محمد جباری سردبیری برنامه و الهه بهبودی تهیهکنندگی «چرخ» را بر عهده دارند.
بیشتر بخوانید:
تبدیل پژوهشهای بنیادین به فناوریهای پیشرو از اولویت بالاتری برخوردار است
در این بخش مشروح گفتگوی خبرگزاری آنا با الهه بهبودی تهیه کننده و حافظ آهی مجری برنامه «چرخ» را می خوانید.
آنا: در خصوص فعالیتهای حرفهای و عاملی که منجر به ساخت برنامه چرخ شد، توضیح دهید.
بهبودی: از سال 82 در سازمان صدا و سیما مشغول به کار هستم که 15 سال است که در حوزه تهیه و تولید کار میکنم. حوزه کودک و نوجوان، حوزه خانواده، طرح و برنامه نمایشی، برنامههای گروه اجتماعی از جمله حوزههایی است که در این سالها تجربه کردهام اما تجربه برنامه علمی را نداشتم. من در رشته فلسفه تحصیل کردهام؛ از همین رو خیلی درگیر موضوعات علمی نبودم اما هنگامی که پیشنهاد برنامه چرخ به من داده شد، با توجه به سابقه خوب این برنامه، برای من جذاب بود. برنامههای علمی در حوزه رسانه محجوب است، با توجه به اینکه فضای برنامههای علمی محدود است، رقابت افراد مختلف برای حضور در این برنامهها بیشتر میشود. برنامههای علمی در رسانه غالباً به شبکه چهار منتهی میشود. در این شبکه نیز برنامههای علمی به برنامههای طلوع، چرخ و گروه دانش محدود میشود. این برنامهها نیز چند سال در یک فضا با یک گروه کار کردهاند و روال خودشان را دارند، از همین رو این فضا بسته است. عیب از متصدیان این برنامهها نیست بلکه رسانه ها این فضا را فراهم نکرده اند. برای اینکه از جاهای مختلف، چهرههای جدید، صداهای جدید شنیده یا دیده شوند؛ نیاز است فضای برنامههای علمی باز شود. باز کردن این فضا یکی از انگیزههای جدی من در برنامه چرخ است. اینکه یک برنامهساز فقط با تعدادی افراد خاص کار کند، باعث میشود خیلی از فعالان پشت در بمانند. اینکه این درها بازشود تا افراد جوان، چهرههای جدید و افراد مشتاق بتوانند بیایند و در این فضا فعالیت کنند از انگیزههای جدی من برای ورود به برنامه چرخ است.
آنا: جناب آقای حافظ آهی برنامه ی چرخ، اولین تجربه ی برنامه ی علمی تان بوده است؟
حافظ آهی: خیر، قبل از اینکه بخواهم با گروه چرخ همکاری کنم، از سال 85، برنامهسازی علمی را ابتدا در رادیو، بعد در تلویزیون در صدا و سیما شروع کردم. بیشتر برنامههایی که خودم اجرا میکردم برنامههایی بودند که سازندهاش نیز خودم بود.
آنا: به حوزه علمی علاقهمند بودید؟
حافظ آهی: بله. البته من همکاریم با صدا و سیما را از قبل شروع کرده بودم ولی فکر میکنم از سال 85 مشخصاً به برنامهسازی علمی روی آوردم و بیش از یک دهه است در این حوزه فعالیت میکنم. بنابراین غیر از برنامهسازی در حوزه علم، کار دیگری انجام ندادم. برنامه چرخ یکی از اولین و شاید معدود همکاریهای من بهعنوان مجری است که تهیه کنندگی و سردبیری اش با خودم نیست
به دنبال انتقال نگاه علمی به مخاطب هستیم
آنا: نظر شما در خصوص شناخته شدن شبکه چهار به عنوان مرجع اخبار و برنامههای علمی چیست؟
بهبودی: تخصصی بودن شبکهها یک وجه مثبت دارد. ابتدا مقرر بود شبکهها به صورت تخصصی اداره شوند؛ به طور مثال شبکه دو، شبکه تخصصی کودک شود؛ اما اکنون شبکه پویا است و شبکههای دیگر نیز برنامه کودک دارند. علم نیز همین صورت شده است و شبکههای مختلف در این حوزه فعالیت میکنند، به طور مثال شبکه سه که شبکه جوان است در برنامهای یکسری فناوریها را برای جوانان معرفی میکند. در کل اینکه شبکه چهار به صورت تخصصی به علم بپردازد، یک اتفاق مبارک است.
فصلهای پنج و شش برنامه چرخ که از تیر ماه سال 96 آغاز شده بر عهده ما است. هر فصل تقریباً یک سال طول میکشد.
در فصل پنج برنامه چرخ، قسمتی با عنوان صندلی علمسنجی را داشتیم که در آن افراد شاخص به شبهات علمی پاسخ میدادند. در فصل شش هم این مسیر در فرم دیگری ادامه داشت و هر روز با پرسش یک سؤال علمی مربوط به شبهات علمی از مردم نظر سنجی صورت میگرفت.
مطرح کردن این سؤالات بازخوردهای زیادی در پی داشت به طور مثال در خصوص این سؤال که هر مزهای چه جایی روی زبان دارد؟ مسئول پخش میگفت این سؤال اشتباه است، من اصلاً اجازه پخش نمیدهم. در نهایت ما اثبات کردیم با گزارههای علمی و اتاق فکری که روی این مسئله تحقیق کرده، همین موضوع جدیدترین دستاورد علمی است. ما سعی میکنیم در یک فضای مردمپسند این سؤالات را بهعنوان گزارههای علمی مطرح کنیم، حتی جایزه بدهیم به مخاطب و جواب درست این سؤال را ارائه بدهیم.
از طرفی ما به صورت مستمر پخش نداریم؛ به طور مثال در بحث ذرتهای آلوده پس از برنامه ما، برنامهای در شبکه سه در همین خصوص کار کرد که متاسفانه جوابها علمی و بررسی شده نبود و در یک فضای اجتماعی برگزار شده بود، آنقدر تأثیر این برنامه در شبکه سه کلان است که مثلاً یک تریبونی بهعنوان تریبون علمی شبکه چهار نمیتواند آن اشتباهی را که در ذهنها میافتد، راحت جبران کند.
ما یک مخاطب خاصی داریم، سعی میکنیم یکسری اشتباهات علمی را آنجا مطرح کرده، تصحیح کنیم و اطلاعات دقیق بدهیم ولی همچنان رسانههایی که به سمت فضاهای زرد و جلب مخاطب پیش میروند، قویتر از ما هستند. یعنی تریبون ما آن قدرت را ندارد. برنامه روتین نداریم که بگوییم مثلاً اگر امروز اتفاق خاصی افتاد بیاییم و پاسخ بدهیم. نهایتاٌ من آن روزی که آنتن دارم میتوانم بیایم و به این مسئله بپردازم.
گاهی برنامههایمان به صورت موضوعی میباشد، هر روز یک میزی داریم، میز علم، میز فناوری، میز طبیعت و غیره. بعضاً در این روزها ما یک گفتگوهای مناظرهای راه میاندازیم. مثلاً آمدیم وارد حوزهای شدیم راجع به تغذیه حیوانات که آیا این کار تغذیه حیوانات شهری کار درستی است یا خیر؟ این کار قبل از اینکه حتی برنامه روی آنتن برود، برای ما بسیار حاشیهساز شد.
متاسفانه رویکردها، رویکرد علمی نبوده و کاملا احساسی است. ما یک برنامه علمی هستیم، چقدر میتوانیم مقاومت کنیم؟ قبل و بعد از برنامه حاشیه بود و از اقصی نقاط جهان با من تماس گرفته میشد. مثلاً از هلند شب قبل از برنامه به من زنگ زدند و گفتند چرا شما میخواهید فردا فلان نفر را دعوت کنید، بعد من توضیح دادم که من این فرد را دعوت میکنم، او افکار و رویکردهایش را مطرح میکند و مخاطب تصمیمش را میگیرد. یعنی حتی تحمل برای آن بیان هم وجود ندارد و در برنامه چرخ نمیتوانیم به هر موضوعی به راحتی بپردازیم. اینها نشان میدهد که آن آمادگی برای یک بحث علمی حتی بین افرادی که فرهیخته و تحصیلکرده هستند، وجود ندارد.
آنا: تفاوت این تجربه با تجربههای قبلی چیست؟
حافظ آهی: برای من یک تجربه خیلی خوبی است چراکه دارم با تیمی کار میکنم که نگاهش کاملاً با نگاه من متفاوت است. بحث این نیست که چی درست است چی غلط، بحث سلیقه است. یعنی من بهعنوان یک مجری که در این برنامه هستم، سلیقههای مختلف را در برنامههای مختلف دارم سعی میکنم که یاد بگیرم و هضمشان کنم. و خیلی خوب است چون بالاخره این تفاوتها باعث تکامل میشود.
آنا: تفاوت نگاه شما با دیگر دوستان در چه زمینهای است؟
حافظ آهی: فکر میکنم که هدف من یا دوستانم این نیست که بیاییم در برنامهای که مثلاً 45 دقیقه آنتن داریم درباره این صحبت کنیم که فلان محقق در فلان دانشگاه موفق شد که فلان کار را انجام دهد. این یک خبر است که میتواند ارزش خبری داشته باشد اما آن چیزی که برای من مفید است، این نیست، بلکه نگاه علمی است که باید به من منتقل شود. وقتی نگاه علمی به مخاطب منتقل میشود، طبیعتاً نگاه مخاطب علمی میشود و باعث میشود خیلی از موارد شبه علم، خرافات علمی و کجفهمیهای علمی را دیگر حالا لازم نباشیم دائرةالمعارف به دست بگیریم و دانه دانه ورق بزنیم و تطبیق بدهیم. در واقع مخاطب نگاهی پیدا میکند که نگاه او میتواند با آن خرافه،شبهه یا هر چیز دیگر مقابله کند.
کنداکتوری برنامهها طبق نیاز مخاطب پیش نمیرود
آنا: برای افزایش پذیرش دیالوگ علمی در حوزه رسانه، به نظرتان ما به چه چیزی احتیاج داریم؟ یعنی صرفاً افزایش رویکرد ژورنالیسم علمی در رسانهها کافی است یا باید یک تغییر فرهنگی اجتماعی را ایجاد کنیم؟
بهبودی: تغییر فرهنگی بالاخره از یک جایی باید شروع شود. فرهنگ هم مقولهای نیست که امروز اقدام کنیم و فردا تغییر ببینیم. اما مثلاً خود من اگر که مدیر یک رسانه باشم، پیش از آنکه برنامهای روی آنتن برود به دستاندرکاران میگویم در این بحث حاشیه وجود دارد، هر فشاری که از بیرون وجود داشته باشد چه قبل و چه بعد از برنامه، نباید اهمیت داشته باشد.
رسانهها باید از ما حمایت و پشتیبانی کنند، اگر ما اعتقاد به گفتمان علمی داریم پس باید حمایتش کنیم؛ حال چه مخاطبان و بعضی جریانها دوست داشته یا نداشته باشند. ما داریم گفتگو میکنیم. باید به کرات این اتفاق بیفتد تا فرهنگش شکل بگیرد. اما به محض اینکه ما یک حرفی بزنیم و بیایند برنامه را تعطیل کنند، یعنی فرهنگش جا نخواهد افتاد.
من فکر میکنم باید دو تا سه شبکه اصلیمان بتواند کنداکتوری داشته باشند که قادر پاسخگویی به همه نیازهای مخاطبان باشند. مثلاٌ شبکه یک همه برنامهها را باید داشته باشد. اینها نظرات شخصی من است، بنده نه مدیر هستم نه سیاستگذار.
من شبکهای را دوست دارم که در خروجی آن چیزهای مختلفی را که نیازم است پیدا کنم. مثلاً شبکه مستند، مستندهای خیلی زیبایی دارد اما برای دیده شدن باید تبلیغات زیادی صورت بگیرد. در صورتی که همان مستند میآید در شبکه سه پخش میشود و خیلیها آن را میبینند. 100 سال هم در شبکه مستند پخش شود، ممکن است کسی آن را نبیند. من نمیگویم شبکهها تخصصی نباشند ولی فکر میکنم حداقل یک تا سه شبکه نیاز داریم که عمومی باشد و برنامه علمی خیلی خوب هم داشته باشند. تجربه ما نشان داده است که برنامه علمی آنجا بیشتر دیده خواهد شد. مثلاً من شبکه افق و جامجم کار کردهام، مستندها و برنامههای خوبی آنجا ساخته شده است. مثلاً مسابقه فرمانده، برنامهای که وقتی آمد شبکه سه خیلیها آن را دیدند ولی تا وقتی شبکه افق بود اینقدر آمار بیننده نداشت. پس بنابراین تخصصی بودن خوب است ولی تجربه نشان داده که یکسری شبکهها هستند که مردم بیشتر اینها را میبینند و خوب است که در خروجیاش مطالب مختلفی داشته باشیم.
آنا: شما بهعنوان مجری و کسی که در واقع در ویترین برنامه حضور دارید در شبکه های اجتماعی چه بازخوردی میگیرید؟
حافظ آهی: هر چقدر برنامه چالشیتر باشد، درگیریهای خارج از فضای برنامه هم بیشتر میشود که خب بیشتر آن در فضای مجازی است. اجازه بدهید یک مثالی بزنم، قبل از اینکه هر برنامهای پخش شود ما در شبکههای اجتماعی تبلیغ آن برنامه را میکنیم و خیلی وقتها من خودم در برنامه از مخاطب خواهش میکنم که برود در صفحه اینستاگرام و به نظراتی که پایین پستها داده شده است، جواب دهد تا بتوانیم به صورت مستقیم با مخاطبان در ارتباط باشیم. برای مثال به مناسبت پنجاهمین سالگرد سفر انسان به ماه برنامهمان را به این موضوع اختصاص دادیم. بیشتر سؤالها بهطور ناراحتکنندهای این بود که آیا انسان به ماه رفت یا نه؟ میدانید مسئله نگاه غیر تخصصی به این موضوع است. یعنی وقتی منِ غیرمتخصص میآیم در یک برنامه دیگر و در یک شبکه دیگر، در اینباره صحبت میکنم که چهکسی گفته آمریکاییها به ماه رفتهاند؟ برای اینکه فقط صرفاً یک نگاه خاصی دارم، این مسئله روی ذهن مخاطبان تاثیر میگذارد.
آنا: چالشیترین سوژههایی که در دو سال گذشته به آنها پرداختید چه چیزهایی بود؟
بهبودی: سه تا مناظره اخیر از جمله برنامههای چالشی چرخ بودند. یکی بحث تغذیه حیوانات، انتقال آب دریای خزر و دیگری بحث شکار حیوانات بود. درکل وقتی مناظره داریم یا وقتی مهمان تکگویی داریم، برنامه چالشی میشود. در واقع دوستانی بودند که در این حوزه فعالیت میکردند و تحصیلات مرتبط با آن را داشتند. اما دو رویکرد متفاوت داشتند. بعضیها موافق این تغذیه بودند و برخی مخالف. البته ما میخواستیم تقابل جدیتری را داشته باشیم ولی یک مقدار فشارهایی که به ما آمد، دستمان را در این قضیه بست. متوجه شدیم که تحمل این قضیه وجود ندارد.
بههرحال این دوستان افراد خیلی محترم، تحصیلکرده، فعال و فرهیختهای هستند، ولی در عجبم این مجموعه بهقدری به ما فشار آورد که حتی یک نفر صدایش شنیده نشود و جالب هم این است آن فردی که در برنامه ما صدایش شنیده نشد، در برنامههای دیگر به کرات روی آنتن است و دارد از وی مستند پخش میشود. بهعنوان کارشناس میآید در جایی که تأثیرگذاری بدتری دارد!
آنا: نظر شما درخصوص تحلیلهای نادرستی که بهجای تحلیل علمی در شبکههای اجتماعی به خورد مخاطبان داده میشود چیست؟ چگونه میتوان با آن مقابله کرد؟
بهبودی: طبیعتاً ما که جلوی رسانههای مجازی را نمیتوانیم بگیریم. پس تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که یک رسانه معتبری باشیم که مردم به ما اعتماد داشته باشند و به موقع عکسالعمل نشان دهیم. البته متأسفانه این قضیه ممکن است مقداری فرساینده هم باشد. یعنی ما یک آسیبی در فضای مدرن داریم که یک سری جریانهای جعلی در فضای مجازی به ما تحمیل میکنند و ما باید وقت عزیزمان را برای اینکه به اینها پاسخ دهیم، تلف کنیم. یک استاد دانشگاه فلسفه میگفت: «دیگر این روزها شبهه در هوا میپرد! اگر ما بخواهیم به دنبال اینها برویم و هر کدام را در حوزه دین جواب بدهیم دیگر اصلاً به کار علمی نمیرسی.»
این قضیه یک مقدار آسیبزا و آمارش هم زیاد است. نمیدانم چطور باید این را مدیریت کرد اما به نظرم فعلاً بهترین راه این است که حداقل ما برای پاسخگویی آنقدر منبع معتبر و جا افتادهای باشیم که وقتی آن را دیدند به ما رجوع بکنند و پاسخ دقیق را بگیرند. حتی در خود رسانه این اتفاق میافتد، یعنی یک منبع مطلبی را منتشر میکند، دیگر جواب درست من هم فایده ندارد، حالا چه برسد به منابعی که بیرون از رسانه هستند.
وقتی یک شایعهای منتشر میشود، حتی به عنوان یک آیتم کوچک، باید به شبههها و دروغهای علمی منتشر شده پاسخ داده شود. به نظرم اینها نباید اولویت ما باشد چون میتواند یک جریان انحرافی باشد برای اتلاف وقت ما، ولی حتماً میتواند به عنوان یک آیتم مثلاً 10 دقیقهای در یک برنامه معتبر به آن پرداخته شود. حتی میتوانیم در یک برنامه اجتماعی صبحگاهی یا شبانگاهی، چنین آیتمهایی را داشته باشیم.
ارتباط دوسویه با مخاطبان داریم
آنا: ملاک شما در انتخاب سوژههایتان در دو سال گذشته چه بوده؟ و آیا اتفاقهایی افتاده که ملاکهای شما را تغییر دهد؟
بهبودی: خیر ملاکهایمان را تغییر نداده، اما اتفاقهایی افتاده که مثلاً سوژه ما را تغییر داده است. برای مثال من برای یک روز، موضوعی را مد نظر داشته باشم، اما یک اتفاقی بیفتد، مانند یک کنفرانس، حادثهای مهم و در واقع موضوعاتی که مردم با آنها در حوزههای علمی درگیر هستند. این یکی از ملاکها است. از طرف دیگر فقط بروز بودن هم وظیفه ما نیست. مثلاً ما در فصل گذشته یک آیتم داشتیم به عنوان اتاق دانشمند که یک رویکرد مردمشناختی به بحث دانشمندان بود و به اتاق دانشمندان میرفتیم.
به محیط کارشان میرفتیم و حتی از پروژههای تحقیقاتی آنها هم نمیپرسیدیم، بیشتر سعی داشتیم روزمرگی آنها را به مردم نشان دهیم. مثلاً برای ما خیلی جالب بود، به اتاق یک دانشمند خانم رفته بودیم، این شخص آنقدر مشغله علمی داشت که گوشه کنار اتاقش خاک و گردوغبار بود و فرصت تمیز کردن آن را نداشت، این برنامه ورود به دنیای آدمهایی بود که دغدغههایی متفاوت دارند. ملاک ما این است که بتوانیم مردم را به جامعه علمی نزدیک کنیم و این نزدیک شدن لزوماً به معنی این نیست که مردم را با دادههای علمی آشنا کنیم. به آنها بگوییم که دانشمندان مردم عجیب و غریبی نیستند یا الگوی زندگیشان چه چیزهایی میتواند باشد. خود این موضوع میتواند آموزنده باشد.
هدف ما آموزش است. در واقع قرار نیست اگر ما برنامهای مثلاً با موضوع زیستشناسی، نجوم، و شیمی میسازیم، همین مطالب را به مخاطبمان یاد بدهیم، اینها را باید در دانشگاه یاد بگیرند. ما نگاه علمی را قرار است به مخاطب منتقل کنیم که هدف اصلی هم، فکر میکنم همین باشد.
آنا: چقدر برنامه چرخ در فضای مجازی فعال هست؟ آیا برای افزایش فعالیت در فضای مجازی برنامهای دارید؟
بهبودی: وظیفه اول ما آنتن است. یعنی قطعاً در دنیای امروز این را همه مدیران هم متوجه هستند که نمیشود از فضای مجازی غافل بود. ما از این ظرفیت برای خدمت کردن به رسالت اصلیمان استفاده میکنیم. در تلگرام و بهطور ویژهتر در اینستاگرام فعال هستیم و پادکستهای برنامه به شکل مرتب در این صفحه بارگذاری میشود. در واقع تلاش داریم یک فرصتی ایجاد کنیم که مردم در فضای مجازی بخشهایی از برنامه را ببینند و ترغیب شوند که آن را دنبال کنند. در آپارات و رسانههایی مانند آن نیز کلیت برنامه قرار داده میشود. یعنی یکسری از مخاطبان ما از خود تلویزیون میروند به اینستاگرام، و عدهای دیگر از فضای مجازی به سمت تلویزیون میآیند و برنامه ما را دنبال میکنند. یک کار دیگر این است وقتی برنامه هنوز روی آنتن نرفته، به مخاطبان بگوییم شما دوست دارید از مهمان برنامه چه سؤالی بپرسیم. و آنها سوالاتشان را از طریق اینستاگرام برای ما میفرستند و در برنامه مطرح میشود.
خیلی شبها از مخاطبان سؤال میکنیم که آیا این برنامه را پسندید یا خیر؟ مردم میآیند در اینستاگرام پاسخ میدهند و کامنت میگذارند. یعنی این ارتباط کاملاً دو سویه است و خدا را شکر تقریباً رو به رشد بوده است. میتوانم بگویم در چهار پنج ماه گذشته بدون تبلیغات خاصی نزدیک 3 هزار دنبال کننده به صفحه اینستاگرام ما اضافه شده است.
خدا را شکر مخاطبان جدی و حرفهای هستند یعنی برنامه را دنبال میکنند، کامنت میگذارند، نظر میدهند و البته قرار است این صفحه مجازی تکمیلکننده برنامه باشد. برای مثال یک وقتهایی ما مهمان داریم، مثل همان آقای فضانورد، روی آنتن نرسیدیم که برخی سؤالات مخاطبان را بپرسیم. برنامه که تمام شد ما با ایشان ادامه دادیم. سپس این بخش را که مخاطب روی آنتن مشاهده نکرده بود را در فضای مجازی منتشر کردیم.
انتهای پیام/4133
انتهای پیام/