شهید سید محمد جهانآرا: من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم بر این صفحه کاغذ، که میخواهم همچون تیغی و یا تیری برقلب سیاه دلانی که این دنیا ملت را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی میکشانند، فرود آورم. خداوندا تو خود شاهد بودی که من تعهد این آزادی را با گذران تمام وقت هستی خویش ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهایی که بعد ازانقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را میدانم که این سران تازه به دوران رسیده نعمت آزادی را درک نکردهاند چون دربند نبودهاند یا در گوشه های دریاهای پاریس و لندن و هامبورگ بوده اند و یا در... بگذریم. و تو ای امام، ای که به اندازه تمامی قرنها سختیها رنج کشیدی از دست این نابخردان خرد همه هیچ دان! لحظه لحظه این زندگی برتو همچون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و محمد(ص) گذشت.
برای شنیدن اپیزودهای بیشتر، می توانید آناکست را در شنوتو، کستباکس و اسپاتیفای هم دنبال کنید
نویسنده و گوینده: محمد وحیدی
تدوین: نعیمه کرابی
انتهای پیام/