مهندسی که از مکانیکی به ویراستاری رسید!؛ بازار داغ پایاننامهفروشی و چالش درستنویسی
خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ حسین بوذری؛ اعظم بیگی خردمند دکتری مهندسی مواد و استادیار گروه مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد است.
بیگی خردمند دارای پروانه کارشناسی استاندارد بوده و ویراستار کشوری در سازمان ملی استاندارد است و تاکنون ۱۶۰ استاندارد ملی تدوین کرده است.
هسته فناور «ویراستاران دانش» سال ۱۳۹۸ با هدف ویراستاری متون علمی ازجمله پایاننامه دانشجویی، مقاله، استاندارد و کتاب تشکیل شد و اعضای این هسته فناور همهساله با تعدادی ویراستاری در زمینه استانداردهای ملی و مقالات کار کرده است.
مشکلی که این هسته فناور و بهطور کلی ویراستاران با آن مواجه هستند، پایاننامهها و رسالههای آمادهای است که در بازار وجود دارد و دانشجویان خود به تدوین پایاننامه اقدام نمیکنند.
این هسته فناور، خدمات علمی ویراستاری ارائه میکند و پرواضح است که برای ارائه صحیح متون علمی و ویرایشی باید مرحله ویراستاری علمی و ویرایشی انجام شود.
خبرنگار آنا برای بررسی جزئیات فعالیت هسته فناور «ویراستاران دانش» بهعنوان هسته تخصصی در حوزه ویراستاری و وضعیت کنونی بخش ویراستاری کشور گفتوگویی را با خردمند بیگی مدیر این هسته ترتیب داده است که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
تدوین ۱۶۰ استاندارد ملی و انتخاب بهعنوان ویراستار نمونه کشور
آنا: ابتدا درباره فعالیتتان بگویید، چه شد که با وجود تحصیل در رشته مواد و مکانیک جذب ویراستاری شدید؟
خردمند بیگی: سابقه فعالیت ششساله در اداره استاندارد را دارم، البته این برای زمانی است که عضو هیئت علمی دانشگاه نبودم، بهطوری که بهمدت ۲۰ سال با سازمان ملی استاندارد همکاری علمی، پژوهشی و تحقیقاتی دارم و ۱۶۰ استاندارد ملی هم تدوین کردم و از معدود افرادی هستم که موفق شدم این تعداد استاندارد تنظیم کنم، بههمین دلیل دو تا سه بار بهعنوان دبیر نمونه تدوین کشور و ویراستار نمونه انتخاب شدم.
هدفم از گرایش به ویراستاری این بود که وقتی یک متن اعم از استاندارد، مقاله، پایاننامه و ... را در رشته مکانیک میخوانم، از نظر علمی مشکل نداشته و دوم اینکه از منظر ویراستاری، نگارشی و آئین نگارش فارسی بدون ابهام و مسئله باشد و تکراری نباشد و با علاقه بسیاری این موارد را بررسی میکردم.
آنا: هنوزهم استاندارد ملی تدوین میکنید؟
خردمند بیگی: بله. مجوز تدوین استاندارد ملی هم دارم و اکنون بررسیها برای کار روی طنابهای فولادی آسانسورها را آغاز کردهام که کارم بهطور رسمی از مهر 1403 آغاز میشود، از شهرهای مختلف استانداردها را به ما ارسال میکنند و با همراهی همکاران ویرایش میکنیم که البته بنده را به عنوان هسته و برند دانشگاه آزاد اسلامی میشناسند.
بنابراین هسته فناور «ویراستاران دانش» را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد تشکیل دادم تا همانطور که برای سازمان ملی استاندارد ویراستاری را انجام میدهیم در دانشگاه آزاد اسلامی هم انجام دهیم، اما به زعم من پروژه با شکست مواجه شد.
آنا: به چه دلیل؟
خردمند بیگی: نخست اینکه بازار پایاننامهفروشی داغ است و دانشجو پایاننامه را میخرد و به این ترتیب زحمتی به خودش نمیدهد که پایاننامه را ویرایش کند.
دوم اینکه اگر دانشجویی به تدوین پایاننامه اقدام کند، از مراکز تکثیر دانشگاهها، استادان و ... ایرادی به کار این دانشجو نمیگیرند.
اگر سری به کتابخانههای دانشگاهها بزنید و پایاننامهها را مرور کنید متوجه میشوید که اغلب این پایاننامهها دارای اغلاط زیادی هستند، چراکه دانشجو، پایاننامه را تصحیح نمیکند، در نتیجه پایاننامه یا مقاله دارای غلط علمی و ویرایشی است و دانشجو هم با نمره خوب از پایاننامه دفاع میکند.
آنا: ریشه این مسئله را چه میدانید؟
خردمند بیگی: سهلانگاری، بیتوجهی و درست نبودن قوانین در دفاع دانشجویان از پایاننامهها. بیش از ۲۰ سال در دانشگاه سابقه تدریس دارم و دانشجوی امروز را با دانشجوی ۲۰ سال پیش مقایسه کنید، ببینید سطح نمرات، انگیزه و روند کار دانشجویان باهم چه تفاوتی دارد و این را به پایاننامه و مقاله تعمیم دهید.
معدود دانشجو وجود دارد که مقاله مینویسد، دانشبنیان دارد و در نتیجه مهاجرت میکند و سایر دانشجویان فقط میخواهند مدرک بگیرند و بروند. من و همکارم با وجودی که دوست داشتیم در حوزه استانی و کشوری کار کنیم، اما من خیلی ویراستاری کردم که برای سازمان ملی استاندارد است.
«ویراستاری» باید در کشور تخصصیتر شود
آنا: ضعف عمدهای که در شغل ویراستاری اغلب با آن مواجه هستیم، ویرایش یا مقالهای است که فرد ویراستار تخصصی در آن حوزه و رشته ندارد، در حالی که ویراستار موفق و حرفهای باید به اصطلاحات تخصصی اشراف داشته باشد. نظرتان چیست؟
خردمند بیگی: این موضوع دو مقوله دارد؛ نخست ویراستاری علمی و دیگری ویراستاری ادبی. ممکن است سازمان استاندارد ملی پروژههای مرتبط با حوزه مهندسی پزشکی، جغرافیا، تاریخ و ... را از من مطالبه کند، از ابتدا میگویم که اگر قبول کنم باید تمام لغات تخصصی در دیکشنری کنارم باشد تا با آن لغات ویراستاری کنم، اینگونه متن درست درخواهد آمد، خوشبختانه بهخوبی انگلیسی به فارسی را تطبیق میدهم و استانداردها هم برگردان انگلیسی هستند، اما در ادبیات فارسی و نگارش همه مشکل دارند و آنقدر خط خطی میکنم تا یک متن روان دربیاید.
اگر سری به کتابخانههای دانشگاهها بزنید و پایاننامهها را مرور کنید متوجه میشوید که اغلب این پایاننامهها دارای اغلاط زیادی هستند، چراکه دانشجو، پایاننامه را تصحیح نمیکند، در نتیجه پایاننامه یا مقاله دارای غلط علمی و ویرایشی است و دانشجو هم با نمره خوب از پایاننامه دفاع میکند.
درصورتی که مسئولان حمایت کنند میتوانیم هسته فناور «ویراستاران دانش» به تخصصیتر و به گروههای مختلف فنی ـ مهندسی، علوم پایه و ... تبدیل کنیم و از همکاران مختلف متخصص در علوم پایه، فنی و مهندسی، پزشکی و ... میآمدند و یک تیم تشکیل و کارها به آنها ارجاع میشد و در نهایت ویراستاری ادبی هم انجام میدادیم.
آنا: فعالیتهای ویراستاری با وجود انجمن صنفی در کشور بهخوبی ساماندهی نشده، چه راهکاری در این زمینه دارید؟
خردمند بیگی: نهادینهشدن شغل ویراستاری مستلزم ساماندهی ویراستاران کشور است، اما با وجود این مهم هنوز این شغل بهخوبی در کشور به منصه ظهور نرسیده است.
در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات صحبتهایی مبنی بر راهاندازی انجمن ویراستاری شده بود، اما نمیدانم موفقیتآمیز بود یا خیر؟ اینکه برای راهاندازی یک انجمن واحد ویراستاری در دانشگاهها بهصورت جسته و گریخته کارهایی انجام شود، شکست میخورد، چراکه قوانین درست نیستند و حتی در برخی اوقات عنوان میکنند در نمره دادن به دانشجو ارفاق قائل شویم تا دانشجو سرخورده نشود.
بنابراین تصور میکنید وقتی این مسائل در مقطع کارشناسی وجود دارد، در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری نیست؟ وقتی میخواستم از رساله دکتری دفاع کنم، استادان حتی به کاما، خط فاصله و نقطه آخر هم ایراد میگرفتند، اما امروز این موارد توسط دانشجویان و استادان رعایت نمیشود.
مسئولان با تعریف یک طرح به صورت ۱۰ پایاننامه از هر استان را انتخاب کنند، ان وقت متوجه میشوند که آن پایاننامه چقدر غلط دارد، چراکه پایاننامهها از فیلترهای مختلف عبور نمیکند و استاد راهنما نگاهی کرده و آن را تأیید و مدیر گروه امضا میکند، در تحصیلات تکمیلی و کتابخانه دانشگاهها هم همینطور، بهراحتی امضا میشود و این سلسله همچنان ادامه دارد.
بهدلیل این مسائل دلسرد شدیم و قصد داشتم دو سال در زمینه ویراستاری فعالیت نکنم.
آنا: ویراستاری چه تفاوتی با نمونهخوانی دارد؟
خردمند بیگی: این دو تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند؛ به خصوص در فعالیتهای ترجمهای، تألیف یا برگردان انگلیسی به فارسی که کار ویراستار متفاوت است، فردی که نمونه میخواند، یک فرمت دارد، با شرکتهای تایپ، تکثیر، کپی و ... قرارداد منعقد کرده و پایاننامه میگیرد و براساس نمونه به تنظیم پایاننامه اقدام میکند.
بهعنوان مثال عنوان باید با فونت b nazanin ۱۴ و BOLD باشد و براساس نمونه انجام میشود و ویراستاری میکند، شکل پایاننامه و کتاب به ظاهر درست است، اما وقتی مطالعه میکنیم دارای اغلاط است.
بهعنوان مثال فعل «گردیدن» اشتباه است، اما در نمونهخوانی زیاد به چشم میخورد یا در جملات از «میگردد» استفاده میشود، در صورتی که «میگردد» فعل چرخیدن است، بنابراین در ویراستاری نباید این کلمه را به کار برد و اگر بخواهیم ادبیات درست فارسی را پیاده کنیم باید ببینیم چه کلماتی باید استفاده و یا نباید استفاده شوند.
آنا: ویراستاری حرفهای نیاز به تحصیلات آکادمیک دارد؟ بسیاری معتقدند که فرد باید برای این موضوع تحصیلات آکادمیک داشته باشد، آیا با آموزشهای غیرآکادمیک هم میتوان این حرفه را دنبال کرد؟
خردمند بیگی: فرد باید باسواد باشد؛ نه اینکه تحصیل دانشگاهی داشته باشد، ۲۵ سال است در حوزه ویراستاری فعالیت میکنم و سال ۸۲ ویراستار شدم و در کلاسهای مختلف و دورههای کوتاهمدت شرکت کردم و نمونه کار زیاد دارم. میتوان یک دوره کوتاهمدت در ترجمههای فنی، ویراستاری ادبی و آیین نگارش فارسی برای کسی که میخواهد ویراستار شود، تشکیل داد.
آنا: مصحّح و ویراستار چه وجه تمایزی دارند؟ آیا این تفاوت زیرساختی و حرفهای است؟
خردمند بیگی: ویراستار هر دو بُعد علمی و ادبی را انجام میدهد و پیشنهاد میدهد، اما کسی که تصحیح میکند، یک بار دیگر میخواند و مطالبی که ویراستار گفته را جایگزین میکند، در حقیقت مصحح فرمانهای ویراستار را تدوین میکند.
بروکراسیهای اداری خون محققان را در شیشه کرده است!
آنا: برنامه شما در حوزه ویراستاری برای آینده چیست؟
خردمند بیگی: با سازمان ملی استاندارد کار حرفهای انجام میدهم و دوست دارم در بُعد رسانههای ملی، کتاب و ... به تدوین متون علمی در رشته خودم ادامه دهم و به آن علاقه دارم.
آنا: وضعیت شغلی «ویراستاری» در کشور چگونه است و در این حرفه چه تعداد شغل ایجاد میشود؟
خردمند بیگی: بستگی به قوانین ما دارد که آیا سختگیرانه است یا خیر؟ تصور کنید اگر قوانین راحت باشد و دانشجو بهراحتی از گلوگاههای انتشار، ثبت و تأیید عبور کند، شغل ایجاد نمیشود، مگر اینکه در مکانهایی که با ویراستاران ارتباط دارند اعم از انتشارات، امور پایاننامهها، روزنامهها، مجلات و... گلوگاههای ویرایشی ایجاد کنند؛ دراینصورت شغلهای خوبی خواهیم داشت.
آنا: افرادی به شما مراجعه کردهاند که قصد داشته باشند به حرفه ویراستاری ورود کنند؟
خردمند بیگی: بله. دانشجویانی بودهاند که به هسته فناور «ویراستاران دانش» مراجعه کرده و برای فعالیت در این حرفه درخواست کمک کردهاند و ما هم راهنمایی کردیم، یکی از دانشجویان حتی موفق به راهاندازی چاپ و تکثیر شد و حتی به ویرایش پایاننامهها میپردازد.
آنا: برای رشد و شکوفایی مراکز رشد، هستههای فناور و شرکتهای دانشبنیان چه پیشنهادی دارید و چه موانعی را پیش روی رشد این مراکز میبینید؟
خردمند بیگی: بوروکراسی و چالشهای اداری موانع مهم در مسیر رشد و شکوفایی مراکز رشد هستند، مثالی میزنم، سال ۸۷ با شرکت گاز قرارداد ۵۰ میلیون تومانی برای پیشبرد یک طرح منعقد کردم و ۳۵ میلیون تومان از این مبلغ را صرف خرید دستگاه آزمایشگاهی برای دانشگاه آزاد شهرکرد کردم.
برای اجرای طرح خونم را در شیشه کردند، چراکه با برورکراسیهای اداری بیضابطه مواجه شدم و همراهی خوب ندیدم و دست و پای محققان در مسیر پرپیچوخم مالی و پژوهشی بسته میشود، مراکز رشد هم همینطور. حتی پیشنهاد تأسیس کارخانه دادم، اما نخستین مانع در مسیرم مسائل مالی و دومین بوروکراسی اداری بود، بهطوری که تحقق یک طرح پیشنهاد ۶ ماه زمان میبرد و همین عامل انگیزه را از بین میبرد.
زمانی که در مرکز رشد به تأسیس هسته فناور اقدام کردم، ابتدا قصدم فعالیت ویراستاری در این هسته نبود؛ بلکه مقرر شد روی لنت ترمز هواپیما کار کنم، چراکه در این زمینه کار پژوهشی انجام داده بودم و حتی مقاله داشتم و میخواستم لنت ترمز هواپیما تولید کنم، اما به این نتیجه رسیدم که دانشگاه تسهیلات لازم را مهیا نمیکند.
آنا: اکنون چطور، قصد تولید لنت ترمز هواپیما را دارید؟
خردمند بیگی: از ابتدا وقتی چیزی را مطرح میکنید، هیچکس روش اجرایی دقیق را نمیداند و نقشه راه را به شما نمیدهند. نقشه راه برای همه مشخص است، اما شفاف نیست. اینکه اکنون بخواهم در مرکز رشد شرکتی تأسیس کنم قرار است تا ۶ ماه آینده چند درصد پیشرفت کنم؟ بنابراین دورنمایی نیست، در حالی که برخی کشورهای خارجی دورنما میدهند، اما در ایران نقشه راه شفاف وجود ندارد. یک فلوچارت وجود دارد که ابتدا پروپوزال مینویسید و داوری آن هم زمانبر است، چراکه داوران استانی هستند و ممکن است مغرضانه برخورد کنند یا دانش کافی نداشته باشند.
بیش از اینکه به فکر این باشند که مرکز رشد پیدا کند و به تولید برسد، بیشتر در چم و خم اداری و بوروکراسی گرفتار میشویم، مهمتر از همه اینکه پول نیست!
انتهای پیام/