تأیید یا رد سرنوشتساز برای دانشبنیانها/ ظرفیت تضاد منافع در اکوسیستم فناوری بالاست
خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ میترا سعیدیکیا: پیش از اینها درباره فعالیت دانشبنیانها و تاثیر مستقیم آنها در اقتصاد کشور مباحث مهمی مطرح شده که بخشی از این اخبار و گزارشها را در تریبون خبرگزاری علم و فناوری آنا مشاهده کردیم؛ بنابراین از این حیث میزگردی مناظرهای در رسانه آنا با هدف مروری بر مشقتهای شرکتهای دانشبنیان برگزار شد.
در این میزگرد به روند ارزیابی شرکتهای دانشبنیان، چالشهای اخذ تأییدیه دانشبنیانی، فرق وضعیت شرکتهای دانشبنیان شده با شرکتهای در تلاش برای دریافت تأییدیه و علل درگیری دانشبنیانها با ارگانهای مختلف اشاره شد.
این گزارش با عنوان «بررسی چالشهای ارزیابی دانشبنیانها/ مروری بر مشقت ثبت شرکتهای فناورانه» در خبرگزاری علم و فناوری آنا منتشر شد.
میزگرد مناظرهای بین یاسر شادان مدیر کارگزار ارزیابی شرکتهای دانشبنیان در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، سید سلمان اخوت مدیرمسئول تحقیق و توسعه یک شرکت دانشبنیان تولیدکننده پیشرفتهترین دستگاههای پزشکی و فرهاد احدوند مخترع و فعال عرصه علم و فناوری اجرا شد که قسمت دوم و پایانی این گفتوگو و مناظره علمی را در ادامه میخوانید.
*آقای شادان در قسمت قبل گفتوگو به روند ارزیابی دانشبنیانها اشاره کردید؛ اما چند سالی است که میگویند قرار است 30 تا 45 روز به دو هفته ارزیابی کاهش پیدا کند؟
شادان: از سال 95 در جریان بودم و میدانم زمان ارزیابی طولانی دو الی سه ماه بوده است. این دو ماه در وهله اول به 50 روز کاهش یافت و بعد از آن به 45 روز رسید. اکنون با فرآیندها و تجدید ارزیابی های و تجدید آییننامههایی که انجام شده به حدود 45- 40 روز رسیده است؛ اکنون در تلاش هستیم که به 30 روز برسد. دو هفته زمانی است که کارگزار نظر مشورتی خود را اعلام میکند و درنهایت داوری توسط شوراهای سرممیزی در معاونت علمی انجام و در نهایت نتیجه اعلام میشود. اکنون فرآیند ارزیابی 30 الی 45 روز است.
* با توجه به اینکه به صورت تخصصی در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی ارزیابی انجام میدهید، این محصولات چه تفاوتی با سایر تولیدات دانشبنیان دارد و شرکتهایی که مراجعه میکنند چه چالشهایی دارند که رد میشوند؟
شادان: در حال حاضر بر اساس آمار در حوزه تجهیزات پزشکی 378 شرکت تأیید شدند. برخی از شرکتها ممکن است برچسب تجهیزات پزشکی نداشته باشند و محصولات مختلف تولید میکنند اما ممکن است یک الی دو محصول در حوزه تجهیزات پزشکی داشته باشند و در این آمار قرار نگرفته باشد؛ اما محصولات مرتبط است.
*عمده چالش شرکتها در روند ارزیابی چه بوده است؟
سه شرط برای ارزیابی شرکتها در راستای تایید یا رد وجود دارد. نکته اساسی این است که در این پروسه شرکت ارزیابی نمیشود ولی محصول مورد ارزیابی قرار میگیرد. اگر یک محصول از شرکت مورد ارزیابی و تأیید قرار بگیرد، شرکت را دانشبنیان اعلام میکنیم. هر محصولی به صورت مجزا سه شرط برای ارزیابی دارد. شروط نمونه و شرط مرحله تولید، شرط دوم سطح فناوری و شرط سوم تسلط بر دانش فنی است. اگر این سه شرط برای یک محصول با هم ارزیابی و تأیید شوند، محصول دانشبنیان میشود. اگر این سه شرط برای هر محصول مورد تأیید قرار بگیرد، آن محصول از نظر دانشبنیانی مورد تأیید قرار میگیرد
شادان: عمده چالش شرکتها در شروط دوم (شرط سطح فناوری) و سوم (تسلط بر دانش فنی) است. به صورت کلی در ارزیابیها عمده چالش در مرحله سطح فناوری و تسلط بر دانش فنی است. سطح فناوری میگوید شرکت بایستی محصولی که تولید میکند یا فرآیندی که توسط آن محصول تولید میشود، از نظر دانشی پیچیدگی فنی داشته باشد و فعالیت آن شرکت در زمره فناوریهای برتر قرار بگیرد که شاخصهایی در این خصوص وجود دارد. یکی از شاخصها، فهرست محصولات و خدمات دانشبنیان است ولی تنها شاخص فهرست نیست.
*محصولی جزو فهرست باشد، ممکن است تأیید نشود؟
بله؛ ممکن است محصولی ظاهراً در فهرست باشد اما در ارزیابی صورت گرفته و خروجی محصول، از اینکه محصول داخل فهرست است، احراز نشود. «فهرست» یک شاخص کلی است برای اینکه شرکت ها کلیت فعالیت خود را بدانند که در چه حوزهای فعالیت میکنند. ممکن است در فهرست داروی خاصی ذکر شده باشد و 10 شرکت در آن حوزه فعالیت کنند و آن دارو را تولید کنند.
ممکن است برخی از شرکتها در همان دارو سطح یک، برخی از شرکتها سطح دو را دریافت کنند اما برخی از شرکتها در سطح فناوری و برخی از شرکتها در سطح تسلط بر دانش فنی محصول رد شوند. نهایتا شورای سردبیری و سرممیزی در دبیرخانه ممیزی کند که واجد شرایط باشد تصمیم نهایی را اخذ میکند.
شروط سطح فناوری و سطح تسلط هم شروط پرچالش شرکتهاست. سطح فناوری یعنی به علت پیچیدگی فنی، کپی برداری از دانش فنی آن شرکت مشکل باشد و شرط تسلط به این معناست که شرکت به دانش فنی مسلط باشد.
اگر بخواهیم در مورد سلامت صحبت کنیم، طبیعتا میدانید شرکت های حوزه سلامت، تجهیزات پزشکی و دارو یک متولی به نام وزارت بهداشت یا سازمان غذا و دارو و اداره کل تجهیزات پزشکی دارند. برای حوزه دارو، سازمان اداره کل دارو و ملزومات دارویی، ملزومات و الزاماتی در این حوزه دارند. چالش عمده شرکت های حوزه تجهیزات پزشکی و دارو در بحث عملکرد و بحث های مربوط به ایمنی و ایمنی عملکرد و احراز عملکرد است.
برخی از شرکت ها در سطح فناوری و برخی از شرکت ها در سطح تسلط رد میشوند. ارزیابی آنها، براساس اینکه آن سند کجاست، بررسی میشود. این کلیت موضوع است و چالش عمده شرکت های حوزه سلامت و پزشکی در ارتباط با ایمنی عملکرد و احراز عملکرد محصولات است.
*آقای اخوت به چالش اصلی دانشبنیانهای حوزه سلامت اشاره کردند که پای وزارت بهداشت هم در میان است و شاید یکی از معضلات دانشبنیانها باشد.
اخوت: بله.عارضه هایی که یک نظام ارزیابی در وزارتخانه داشته، بیان کردم در آنجا دچار تضاد منافع شدیم. آقای دکتر اسدی فرد به عنوان معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی، باید حواسشان جمع باشد دچار تضاد منافع نشوند. درهر صورت این اتفاق میافتد البته برای شرکت ما نیفتاده است؛ اما حواسمان باشد که ارزیاب ها و نظام های ارزیابی دچار تضاد منافع نشوند.
این نظام ظرفیت این ایراد را دارد که ارزیابی بداند که محصول شما میتواند در آینده موفق باشد و تایید یا رد شرکت را منوط به این کند که خودش منافع داشته باشد. معاونت علمی باید مراقب باشد که دچار این مسئله نشود و دوم اینکه قوانین خود را شفاف کند. معاونت باید حواسش باشد که اگر به شرکتی نه میگوید شفاف باشد. چرا نه؟ و اگر به شرکتی تأیید میدهد، شفاف باشد چرا بله.
معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری باید مراقب باشد که دچار تضاد منافع نشود و دوم اینکه قوانین خود را شفاف کند
برای شرکت ما که محصول هایتک داشتیم، شفاف بود. من این را در مقایسه با اروپا بیان کردم. ما نباید خودمان را دست کم بگیریم. در مقایسه با نظام اروپا میگویم که معاونت علمی جای کار دارد که روی این قانون کار کند. قانون جهش تولید شرکتهای دانشبنیان قانونی پیشرفته است. اگر کسی عمق این قانون را در بیاورد، متوجه میشود کسانی که در تیم ایجاد این قانون بودند، هم حقوق دان بودند و هم فنی. این خیلی مهم است. در شرکت ها هم همینطور است، ما فقط بعد فنی را میبینیم و تنها با بعد فنی نمیتوان بنگاه داری انجام داد. یک بنگاه مسائل مالی و حقوقی دارد. قانون جهش دانشبنیان در مورد ارزیابی مسئله و حرف ندارد. اینها بیشتر آئین نامه های داخلی است. قانون جهش تولید نیاز به تصویب مجلس داشت اما نظام ارزیابی نیازی به تصویب مجلس ندارد البته در اروپا زمانی که نظام های ارزیابی از یک حد بزرگتر میشود، نیاز به قانونگذاری پارلمان اتحادیه اروپا داغ میشود. تفاوت mdd با mdr همین است. mdr قانونی است که مصوب پارلمان اتحادیه اروپا در سال 2017 است.
با رشدی که شرکتهای دانشبنیان دارند، جا دارد معاونت علمی، عنوان یک نهاد تخصصی خوب بوده و خیلی وقت ها این پیشنهاد را داریم که معاونت علمی میتواند به عنوان یک قاضی بی طرف در حوزه سلامت و حوزه های دیگر باشد. در حوزه غذا و نهاده های دامی این را میدانم ساختار دولتی که در وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت شکل گرفته، دچار تضاد منافع شده است. معاونت در جاهایی توان خود را بکار گرفته اما در جاهای دیگر نتوانسته است. شاید دلیل اینکه در جاهایی نتوانسته، خلأهای قانونی باشد. قانون جهش تولید دانشبنیان، بخشی از این خلاء ها را پر کرده اما جا دارد که کامل تر و کافی تر باشد.
*گفتید که در پروسه ارزیابی به مشکلی برنخوردید؛ اما اشاره کردید که بیمه و مالیات یکی از مشکلات شرکت ها است که اگر فرآیند مدیریتی را بلد نباشند، شرکت با شکست مواجه میشود؟ با توجه به اینکه تیم چند نفره و کم داشتید، این مشکل در شرکت شما وجود نداشت؟ چه مسئله ای باعث موفقیت شما شد که در فرآیند ارزیابی مشکلی نداشته باشید؟ انتقادی از روند ارزیابی آن زمان نداشتید؟
اخوت: ما هنوز شکست نخورده ایم اما در ساختار وزارت بهداشت به وضوح میبینم که ما هم میتوانیم شکست بخوریم. شرکت آریا طب فیروز یک ویژگی خاص داشت و آن هم حضور دهه های 40، شصت و پنجاه در کنار هم بود.
نسل اول نسلی بود که بعد از اتمام جنگ، کار خصوصی و بنگاه داری خصوصی در حوزه های قطعات خودرو و لوازم آرایشی و بهداشتی و ... کرد. بنابراین با اصول بنگاه داری آشنا بود. زمانی که در سال 1392 پروژه را شروع کردیم (سال 90 با مدرک دکترای مکانیک از دانشگاه خواجه نصیر فارغ التحصیل شده بودم) نسل ما نسل تقریبا فارغ التحصیل با کله های پربار بود که کنار هم قرار گرفتیم. ما میگوییم دانش ایرانی، مدیریت ایرانی و سرمایه ایرانی. این سه باید کنار هم باشد. اگر مدیر عامل شرکت به عنوان سهامداران اصلی مجموعه نبودند، حتما ما 4 نسل به شدت شکست میخوردیم و به شدت ناامید میشدیم.
* با توجه به اینکه شرکت به جایی رسیده که توانسته از آب و گل در بیاید آیا بازهم به فکر خارج از کشور بوده اید؟
اخوت: نسل دهه 30 و 40 مانع مهاجرت ما شد. دوستان زیادی دارم که از ایران رفته اند و اکنون اثر مهاجرت را بعد از 15 سال در آنها میبینم. واقعا بعضی از آنها دوست دارند که در کشور خودشان باشند. همین که ما اینجا کنار هم راحت حرف میزنیم و میدانیم زمانی که از خیابان رد میشویم، چه کار باید بکنیم و ... تا اینکه وارد سیستمی بشویم که قوانین سخت گیرانه دارد، بهترین منابع انسانی را از بهترین نقطه دنیا می آورد بهتر است. حتما یک گروه خاصی از بچه ها در آنجا به پوزیشن های بالا میرسند اما این اتفاق برای تمام کسانی که مهاجرت میکنند، نمیافتد. بچه ها در رودربایستی قرار میگیرند.
دل آنها حتما با مملکت است. ما یک شانس داشتیم که تیم ما به آن تیم متصل شد. همیشه در تعریف آریا طب میگوییم که آریا طب فیروز حاصل همکاری دو نسل بود و نسل اول در مباحث بیزینسی و بنگاه داری مطرح بود. این به معنای این نیست که دچار مشکل نشده باشیم. در مباحث بیمه و مالیات به دلایل مطرح شده، بی رحمانه برخورد میکند. اول شما را جریمه میکند، جریمه را میگیرد و بعد به اعتراض شما رسیدگی میکند. این میتواند بسیاری از شرکت ها را نابود و بچه ها را ناامید میکند. زمانی که شکست بخورید، مجدد شروع میکنید و نابودی عارض نیست اما اگر ناامید بشوید، کاری نمیکنید و یا در نقطه ای میرسید که شیشه را میشکنید.
ما شانس آوردیم. تیم در کنار ما بود. البته هنوز مشخص نیست که بتوانیم از این گذرگاه بگذریم.
*ممکن است دوباره به فکر رفتن بیفتید؟
اخوت: چند سال بعد تماس بگیرید که هستم یا نه. نظام تضاد منافع به این سادگی دست بردار نیست. نظام تضاد منافع که در وزارت بهداشت شکل گرفته اجازه نفس کشیدن نمیدهد. 1500 دستگاه دیالیز در کشور کار میکند. بهانه گیری کار بسیار ساده ای است. یکی از چالش های ما با آنها همین است. اینکه مشتری ناراضی است.
وزارت بهداشت به ما گفت از دستگاه شکایت دارید. اعتبار سنجی شکایت خودش یک کار است. بعد متوجه شدیم که اینها همه بهانه است. ماهی صد هزار جلسه دیالیز با دستگاه های شرکت ما برگزار میشود و اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، همه چیز به هم میریزد. این ایرادی است که نظام تضاد منافع ایجاد میکند.
ایرادی در کشور ما وجود دارد که سطح کلان است. در تمام دنیا اجازه میدهند که بخش خصوصی مستقل، بزرگ شود. حرف از شکلگیری و ایجاد نمیزنم و منظورم بزرگ شدن آن است. سیستم ما به لحاظ نهادی، به این سادگی این اجازه را نمیدهد. شاید بخش خصوصی مستقل بزرگ را به عنوان یک خطر امنیتی بزرگ تشخیص میدهد. به نظر این چیزی است که باید در جایی والاتر (حتی در شورای عالی امنیت ملی) باید به آن فکر شود. شاید هم فکر شده و به این نتیجه رسیده که باید سیستم به این صورت باشد.
نهادهای ما به لحاظ ساختاری به گونهای چیده شدند که شما نمیتوانید یک شرکت خصوصی مستقل خیلی بزرگ شوید. یعنی اگر به یک حدی بزرگ شوید، باید همکاریهایی با برخی نهادههای بزرگ در کشور داشته باشید.
*ارتباط با خارج از کشور در فکر شما چطور تداعی میشود؟ آیا ممکن است به صادرات ختم شود؟
اخوت: کلا اقتصاد کشور اگر به صادرات فکر نکند در تمام حوزه ها، سریع اشباع میشود.اگر به این حوزه ها برای صادرات فکر نکنیم، در همه حوزههای کشور نه فقط در حوزه دانشبنیان، فردای کشور را از دست داده ایم.
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در شاخصهای ارزیابی باید بحث رشد صادراتی را وارد کند؛ البته خود معاونت هم باید بازوهای صادراتی را تقویت کند. به نظر بنده نهادهایی که قدیمی هستند و شکل گرفتهاند، تنبل هستند و میل به تغییر کمی دارند. بسیاری از وزارتخانهها این گونه هستند؛ البته وزارت خارجه اخیرا معاونت اقتصادی فعال گذاشته است. معاونت اقتصادی وزارت خارجه با معاونت بینالملل معاونت علمی و فناوری رابطه نزدیک دارند. اینها نشانههای خوبی است.
*شما چطور اقای احدوند؟ آیا به فکر مهاجرت بودهاید؟
احدوند: بله. البته که عرق به کشور مانع از تفکر به مهاجرت میشود؛ اما وقتی که میبینم ایدههایم در کشور دیگری خواهان دارد، چرا نروم.
به گزارش خبرنگار علم و فناوری آنا، همواره پایان باز میزگردهایی با رنگ و بوی مناظره وجود دارد. اما در هر صورت ضروری است که دانشبنیانها در عرصه اقتصاد کشور طوری ورود کنند که مقام معظم رهبری انتظار دارد و این وفاق زمانی رقم میخورد که چالشی بین اعضای اکوسیستم فناوری مانند فناور، صاحبان شرکت دانشبنیان، معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان و سایر ارگانهای موثر استفادهکننده مستقیم و غیر مستقیم از محصولات بر پایه دانش وجود نداشته باشند.
این عدم وجود معضل منوط به ارتباط بیپایان این اکوسیستم با هم است. اگر از قاب دانشبنیان به مسئله نگاه کنیم باید دانشبنیان شویم و اگر از دیدگاه ارزیابان بنگریم باید شاخصهای لازم وجود داشته باشد. اما باید دید که رد یا تأیید یک شرکت ذیل دانشبنیانی برای کشور سرنوشتساز است که هر چقدر در راستای حل آن گام برداشته شود کم است. زیرا برخی چالشهای تکرارنشدنی وجود دارد که باید توسط ارگانهای مربوطه به اکوسیستم فناوری و نوآوری نیز در نظر گرفته شود تا منویات رهبری در زمینه تحقق اقتصاد دانشبنیان بهخوبی قابل لمس و قابل رؤیت باشد.
انتهای پیام/