دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 اسفند 1394 - 13:46

فرایند «ناشر-مولف» در خدمتِ کتاب‌سازی

چرا میل به انتشار کتاب در کشور ما زیاد است؟ چرا هر بچه‌مدرسه‌ای دلش می‌خواهد کتاب چاپ کند؟ انتشار کتاب به شیوه «ناشر-مولف» امکان نویسنده و شاعر و پژوهشگر شدن بدون نیاز به دانش و تجربه فنی و عملی برای بسیاری فراهم می‌کند.
کد خبر : 70053

هادی حسینی‌نژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: «کتاب‌سازی» آسیبی آشنا در فرهنگ لغات چرخه نشر در کشور ما است؛ آسیبی که نشانه‌های مختلفی دارد اما تعریفِ کلی که از آن وجود دارد، کتاب‌ شدنِ متنی است که چنین لیاقتی را ندارد. این رویداد، عواقب خطرناکی را با خود به همراه دارد؛ چه برای اقتصاد نشر، چه برای فرهنگ و سطح سلیقه‌ عمومی! اما در عین حال این رویه، به طور غیر مستقیم به منطقِ آمارسازی خدمت می‌کند؛ آنچنان که در بازخوانی آمار نشر توسط مسئولان و مدیران فرهنگی، آمارِ انبوهِ عناوین کتاب‌سازی شده نیز قرائت شده و بر آن تکیه می‌شود. به عبارت دیگر خوب است بدانیم چند درصد از افتخار راوی در ارائه‌ آمارِ 60-70 هزار عنوان (نوبت اول و سایر نوبت‌های چاپی) مربوط به کتاب‌های واقعی است و چه مقدار به عناوینِ کتاب‌سازی شده مربوط می‌شود؟


دبیر کتاب سال: متاسفانه امسال نیز همچنان کمیت در حوزه پژوهش و نگارش بر کیفیت می‌تازد؛ به نحوی که مانند رویه‌ای که سال قبل نیز وجود داشت، کیفیت به شدت در حال افت است

ماجرای کتاب‌سازی و عواقبِ این آسیبِ بزرگ، آن‌گاه اهمیت ویژه پیدا می‌کند که بدانیم این رویه در سال‌های اخیر تا چه حد رو به رشد بوده و چقدر نگران کننده است.


محمدعلی مهدوی‌راد دبیر سی‌وسومین جایزه کتاب سال در نشست خبری امسالِ این جایزه در این باره گفت: «متاسفانه امسال نیز همچنان کمیت در حوزه پژوهش و نگارش بر کیفیت می‌تازد؛ به نحوی که مانند رویه‌ای که سال قبل نیز وجود داشت، کیفیت به شدت در حال افت است.... البته کتاب‌سازی تنها مربوط به کشور ما نیست. وزارت ارشاد نیز تنها به اجرایی شدن ضوابط نشر نظارت دارد و نمی‌تواند مانع از انتشار کتاب‌های ضعیف شود. از طرف دیگر هنوز قانون درستی برای سرقت‌های ادبی و سرقت مطالب و کتاب‌سازی نداریم؛ بنابراین تاکید من بر آسیب‌شناسی است.»


افشین داورپناه معاون پژوهشی خانه کتاب نیز در آن نشست، به افت کیفیت پایین آثار منتشرشده اشاره کرد و گفت: «متاسفانه وقتی نزدیک به 43 هزار کتاب چاپ اولی را تورق می‌کنیم می‌بینیم که بسیاری از آن‌ها کتاب‌سازی است و کتاب‌سازی در آن‌ها بیداد می‌کند.»


نظر به تاکید‌ کارشناسان و اهالی فن، رسیدگی به معضل کتاب‌سازی در کشور، نیاز به آسیب‌شناسی‌های چندجانبه دارد؛ چه در حوزه مراکز نشر و بازار کتاب، و چه در میان جامعه. اصلا باید دید چرا میل به انتشار کتاب در کشور ما زیاد است؟ یا به قول فرید مرادی؛ کارشناس و ویراستار شناخته شده کشورمان در حوزه نشر: «چرا هر بچه مدرسه‌ای دلش می‌خواهد کتاب چاپ کند؟». اما از ضرورت این آسیب‌شناسی‌ها که بگذریم، این سوال مطرح می‌شود که در عمل چه راهکارهایی برای جلوگیری از پدیده شومِ‌ کتاب‌سازی وجود دارد؟ یا به عبارت دیگر چطور می‌شود مسیرهای در معرض خطر را بر ظهور این پدیده بست؟


یکی از عوامل و راه‌های قابل تامل پیش‌پای کتاب‌سازان، امکان انتشار کتاب با عنوانِ «ناشر-مولف» است

یکی از عوامل و راه‌های قابل تامل پیش‌پای کتاب‌سازان، امکان انتشار کتاب با عنوانِ «ناشر-مولف» است. در این شیوه‌ قانونی، دایره‌ نشر که در مختصات استاندارد و علمی‌اش از کارشناسان مختلف در حوزه‌های فرهنگی و علمی تشکیل شده، از سر راه برداشته می‌شود و تنها ذهنیتِ مولف است که کیفیتِ اثر را تایید می‌کند. طبیعی است که در این شیوه، از ابتدا شاهد دخالت سطح سلیقه، تفکر و توانایی‌های مولف در تصمیم انتشار هستیم. در ادامه؛ مولف برای انتشار اثرش اقدام می‌کند و وزارت ارشاد نیز بدون نظارت محتوایی، تنها در صورت مشاهده نشدن تعدی از خطوط قرمز توسط مولف، مجوز نشر کتاب را صادر می‌کند.


مولف که ناشر خود نیز هست، برای چاپ کتاب اقدام می‌کند و در ادامه پخش و بازاریابی. اما آسیب از آنجا شروع می‌شود که از این کانال، کتاب‌های بی‌ارزش و خالی از محتوای جدید و تاثیرگذار، مجوز نشر می‌گیرند و امکان انتشار در بازار نشر کشور را پیدا می‌کند. اما اتفاق بدتر این است که معمولا مولف (ناشر-مولف) نه امکان و توانایی فنی و نه سرمایه قابل توجهی برای انتشار دارد و به همین خاطر انتشار کتاب نیز نمی‌تواند در حد استاندارد باشد.


اما اتفاقِ وخیم‌تر آن است که شیوه «ناشر-مولف» باعث افزایش میل به کتاب‌سازی در جامعه می‌شود؛ چراکه این امکان را به هر کسی می‌دهد که هر متن سخیفی را به عنوان کتاب منتشر کند. در چنین شرایطی است که برخی افراد سالانه 4-5 (و یا شاید بیشتر) کتاب چاپ می‌کنند؛ کتاب‌هایی که بدون نظارت محتوایی از ارشاد مجوز گرفته و مولف به جز چاپ 3 نسخه از اثرش که باید در مرحله اعلام وصول به ارشاد تحویل بدهد، الزامی برای انتشار بیشتر ندارد. یعنی شخص می‌تواند تنها سه نسخه از متن‌اش را به صورت دیجیتالی (پرینت) منتشر کرده و با بدوی‌ترین شکل ممکن آن را صحافی کند و ...


آمار کتاب‌های اینچنینی هم به آمار سالانه نشر کشور اضافه می‌شود و تعبیر «آمارسازی» را جوری دیگر تکمیل می‌کند

چنان که گفته شد، آمار کتاب‌های اینچنینی هم به آمار سالانه نشر کشور اضافه می‌شود و تعبیر «آمارسازی» را جوری دیگر تکمیل می‌کند. از طرف دیگر امکان نویسنده و شاعر و پژوهشگر شدن بدون نیاز به دانش و تجربه فنی و عملی برای بسیاری فراهم می‌شود؛ مولفانی که در ادامه با مراجعه به خانه کتاب، کارتِ «اهل قلم» می‌گیرند، بیمه می‌شوند و از خدمات و تسهیلات دولتی دیگر نیز استفاده می‌کنند.


البته این نوشتار، به هیچ وجه در صدد بیان این گفته نیست که هر کتابی که به شیوه «ناشر-مولف» منتشر می‌شود، کتاب سخیفی است. حتما نمونه‌های قابل قبولی نیز هست؛‌ مثل خلیل جوادی که سال‌هاست به این شیوه آثارش را منتشر می‌کند. او در این‌باره به خبرنگار آنا گفت: «6 عنوان کتاب آخرم را به شیوه ناشر-مولف منتشر کردم؛ از جمله کتاب محکمه الهی که چاپ اول آن 5 هزار و چاپ دوم آن 50 هزار تیراژ داشت و حالا به فکر چاپ سوم آن هستم.»


وی ادامه داد: «این شیوه به من اجازه می‌دهد روی کیفیت انتشار،‌ پخش و فروش نظارت بهتری داشته باشم و از انتشار کتابم راضی‌تر باشم. مثلا برای من عجیب بود در شرایطی که کتاب‌های ناشر-مولفی من با شمارگان بالا در بازار فروش می‌رفت، چطور ناشری که یک عنوان از من را با تیراژ 1000 نسخه‌ای چاپ کرده بود،‌ چند سالی از پس فروش و توزیع آن برنمی‌آمد.»


جوادی همچنین درباره روند توزیع کتاب‌هایش گفت: «در ابتدا کتاب‌هایم را از طریق دوستان و آشنایان در سراسر کشور، به کتاب‌فروشی‌ها می‌رساندم اما زیاد نمی‌شود به دیگران زحمت داد. به همین خاطر مدتی است کتاب‌هایم را از طریق 2 مرکز پخش بزرگ و معروف، توزیع می‌کنم.»


انتهای پیام/

برچسب ها: فرید مرادی
ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
محمد رضا صفایی
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۲۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۴
۰
خیلی از افراد نیز سرقت میکنند چون این افراد سرقت میکنند باید همه را دزد حساب کرد؟! عجب استدلال های توخالی
بهروز شهرکی
Iran (Islamic Republic of)
چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۶:۱۰
۰
البته نمیتوان گفت انتقادها به ناشر مولف اشتباه است. اما کنار گذاشتن ناشر مولف هم با وجود این ناشرهایی که در بازار کتاب ریخته اند و معمولا دنبال سر کیسه کردن هستند و یا دنبال کتابهای خاص میگردند کار درستی نیست. مطلقا جلوی ناشر مولف را گرفتن هم یک نوع خود زنی است. هیچ وقت فراموش نمیکنم که اولین کتابم را به ناشری دادم و او هم پول قابل توجهی از من گرفت بعد هم شروع کرد به سر دواندن تا اینکه مدتی گم شد و بعد هم جلوی در دفترش یک تکه کاغذ چسبانده بودند که هر کس از این انتشارات شکایت دارد به کلانتری خیابان جمهوری مراجعه کند. من که بی خیال پولم شدم چون از یک آدم لاابالی پولی در نمی آید! اما تصمیم گرفتم از آن پس ناشر اگر بمیرد هم کتابی برای نشر به ندهم.‌ خودم مینویسم خودم چاپ میکنم و اگر لازم باشد خودم میبرم جلوی پارک میفروشم.
بهروز شهرکی
Iran (Islamic Republic of)
سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۹
۰
پس وقتی خوب و خراب درهم شده باید در نظارت تجدید نظر کرد نه اینکه به خودزنی فرهنگی و حذف تفکر و قلم روی آورد. همه ی ناشرها میدانند که اگر مولف نباشد نشری هم نیست اما همه دنیا میدانند که اگر ناشر منصف و سالم نباشد باز هم قلم، نویسندگی، کتاب و نشر هست. پس باید بجای حذف ناشر مولف به حذف ناشرهای اسمی که تقریبا فراگیر شده پرداخت. ضمن اینکه ناشر اگر واقعا قصد نشر و کسب درآمد دارد خب لطف بفرماید مولف استخدام کند تا مطلب دلخواهش را بنویسد، چرا نشسته و راه را نگاه میکند تا مولفی با اثرش پیدایش شود و با نیرنگ اثر را تصاحب کند و در نهایت با صدتا منت به مولف بگوید من تو را در سطح کشور معروف کردم. معروف شدن آب و نان میشود آقای ناشر؟! آدم خوب است اگر جوالدوزی به دیگران میزند سوزنی هم به خود بزند!
هلدینگ شایسته