دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 خرداد 1401 - 21:17

گلشنی: علوم انسانی پزشکی، سلامت و درمان را با زمینه‌های فرهنگی بیمار و جامعه تطبیق می‌دهد

باید از مشق نویسی فراتر برویم و سرمشق نویس شویممهدی گلشنی استاد فیزیک و بنیان‌گذار فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف گفت: وقتی علوم انسانی در دانشکده‌های علوم پایه و مهندسی دایر شد این را به سایر حوزه‌ها تسری دادند و لذا افرادی در حوزه علوم انسانی پزشکی پزشکان را به‌کل وضعیت بیمار توجه دادند این نگرش به پزشکان کمک می‌کنند که سلامت و درمان را با زمینه‌های فرهنگی بیمار و جامعه تطبیق دهند.
کد خبر : 663156
مهدی گلشنی

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایران، نشست تحلیلی «علوم انسانی پزشکی» با حضور جمعی از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و مهدی گلشنی استاد ممتاز دانشگاه شریف برگزار شد.


در این نشست حجت‌الاسلام محمود عیسوی مسئول نهاد رهبر در دانشگاه علوم پزشکی ایران با تأکید بر اهمیت برگزاری این نشست‌ها، به تبیین ضرورت همکاری علمی گروه‌ها و دانشگاه‌های مختلف برای ارتقاء علم و پژوهش در کشور پرداخت و اظهار داشت: یکی از عناصر تشکیل‌دهنده هر تمدنی علم و دانش است چنانچه تاریخ نشان داده در کشور ما و کشورهای مسلمان هرگاه به دانش توجه ویژه شد، تمدن اسلامی شکوفا شده و وقتی‌که این چراغ کم‌ سو شد تمدن اسلامی نیز کم‌فروغ شد لذا اگر بخواهیم باز هم در صحنه جهانی جایگاه خود را داشته باشیم و به لحاظ تمدن انسان‌ساز و جامعه‌ساز مبتنی بر آموزه‌های اسلام حرکت کنیم ناچاریم به علم توجه ویژه و نگاه متفاوتی داشته باشیم.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اعتقاد بر این است که علوم با هم تعامل دارند، علوم انسانی به خاطر همین عاملی که دارند اشتراکات مختلف پیدا می‌کنند نظیر ابن‌سینا که هم در فلسفه و هم در پزشکی مبرز بود.


وی ادامه داد: در اثر تحولات رنسانس، دانش به سمت تخصص‌گرایی حرکت کرد به‌گونه‌ای علوم از هم فاصله گرفتند، البته تخصص گرایی ازاین‌جهت مفید بود که دانش بشر را عمیق‌تر کرد اما آسیب‌زا هم بود که علوم مختلف را از هم جدا کرد و کمکی که می‌توانستند به هم بکنند را از بین برد.


مسئول نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: علوم مختلف گاهی موضوع مشترک دارند؛ گاهی هدف مشترک دارند؛ گاهی روش مشترک دارند، گاهی برای هم موضوع درست می‌کنند؛ گاهی برای هم سؤال درست می‌کنند و انواع و اقسام این ارتباطات بین علوم وجود دارد. لذا درعین‌حال که توجه به تخصص‌ها داریم و مطالعات تخصصی و جزئی‌ای که انجام می‌دهیم به این نوع ارتباط باید توجه و نگاه و دقت کنیم، قطعاً دانش و عمیق‌تر خواهد شد.
وی افزود: این مطلب نیاز به تبیین دارد و در دانشگاه‌ها بایستی به آن پرداخته شود و این جلسات شروعی برای این مهم در دانشگاه ما خواهد بود که با همراهی و همکاری اساتید و اعضای هیئت‌علمی ثمرات و نتایج مثبتی را به دنبال خواهد داشت.


مهدی گلشنی استاد فیزیک و بنیان‌گذار فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف هم در این نشست با اظهار تأسف از اینکه در دو سه دهه اخیر تحولاتی مهم در میان سرآمدان علم در غرب رخ داده که نسیم آن به ایران نوزیده، بیان کرد: این امر به خاطر نفوذ بسیار غرب در دانشگاه‌های ماست که مانع ورود این دیدگاه‌ها به ایران شده است و متأسفانه فقط اداهای زشت غرب در محیط دانشگاه ما تقلید می‌شود.


وی در تبیین این نکته ابراز داشت: به‌عنوان نمونه دو دهه است که علوم انسانی پزشکی در غرب رواج یافته ولی اینجا خبر چندانی از توجه به این مقوله از دانش نیست.


گلشنی با اشاره به اینکه فلسفه طبیعی، ریاضی و متافیزیک یعنی اصول کلی حاکم بر بقیه علوم از زمان یونان و دوران تمدن اسلامی رواج داشته است عنوان کرد: تمام دانشمندان درجه اول جهان اسلام فعالیت‌های علمی خود را عبادت می‌دانستند و هیچ نوع تفکیکی بین علوم و اعمال عبادی قائل نمی‌شدند که صریح آن نیز در روایات ما هست.


وی ادامه داد: بعد از گذشت قرن‌ها که تمدن غرب از این مبانی فاصله گرفت، امروز سرآمدان علوم در غرب به این نتیجه رسیده‌اند که باید چتری جامع بر سر همه علوم باشد. البته همین ذهنیت و بینش در دانشمندان اولیه علوم جدید هم وجود داشت، به‌عنوان نمونه نیوتن گفته بود هدف من از این کار علمی این است که بندگان خدا را به سمت او رهنمون کرده باشم. اما در دوره‌ای به بعد این‌ها نادیده گرفته شد مثلاً لاک فقط برای علومی شأنیت قائل شد که با حواس قابل درک باشد، کانت هم راه او را ادامه داد و این رویه در دانشمندان بعدی تثبیت شد، آگوست کنت هم بر آن تأکید کرد و این‌گونه پوزیتیویست در علم نهادینه شد و به همه جا صادر شد بطوریکه امروز این نگاه هم در تمام دانشگاه‌های ما نیز حاکم است.


بنیان‌گذار رشته فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف گفت: بسیاری از دانشمندان علوم مختلف در خود غرب منتقد نگاه غرب به علم شدند مثلاً راسل با اظهار تأسف از کشته شدن میلیون‌ها نفر در جنگ جهانی اول کتابی نوشت و در آن گفت که اگر علم همین‌طوری پیش برود دانش در دست قدرتمندان و ثروتمندان قرار خواهد گرفت و منحرف خواهد شد.


گلشنی ادامه داد: از ۱۹۶۰ به بعد مکاتب مختلف فلسفه علم بروز کرد و چنین عنوان شد که پاسخ سؤال درباره ارزش‌های اخلاقی را از علم جدید نمی‌شود به دست آورد زیرا هیچ نظریه‌ای در هیچ‌کدام از علوم نیست مگر اینکه بخشی از اصول عام در آن بکار رفته باشد که از خود آن علم نیست.


وی ادامه داد: به‌عنوان نمونه یکی از دانشمندان در سال ۱۹۹۳ در انجمن آمریکایی پیشرفت علم درباره نظریه تکاملی داروین گفت در نظریه تکامل داروین ما یک فرض ثابت را در نظر می‌گیریم (آن جه که می‌بینیم وجود دارد) و اصل ماورایی آن را در نظر نمی‌گیریم. فقط به‌ظاهر پرداخته می‌شود و امر ماوراء ظاهر نادیده گرفته می‌شود.


این استاد دانشگاه تأکید کرد: تجربیات مختلف از یک پدیده منجر به ایجاد تئوری می‌شود که آن‌ها را توجیه کند امروز گفته می‌شود از تجربیات مشابه می‌توان بجای یک تئوری، چند تئوری مختلف استنباط کرد.


گلشنی گفت: فلسفه نقش خیلی مهمی در علوم دارد، انیشتین همان اول که نظریه کوانتوم پیدا شد بر این باور بود که فیزیکدان‌ها و فلاسفه باید باهم بنشینند و مسائل را حل کنند اما کسی حرف او را گوش نداد ولی امروز به این نتیجه رسیدند که او درست گفته است
هایزنبرگ گفته بود دنیا را فقط با تخصص خودتان نبینید و بزرگان علم هم گفته‌اند یک نگاه کل‌نگر به جهان داشته باشید.


وی ادامه داد: تحولاتی هم در بعد عملی رخ داد اوایل قرن جمعی از اساتید دانشگاه ام آی تی بزرگ‌ترین دانشگاه تکنولوژی امریکا طی مقاله‌ای اعلام کردند ما فارغ‌التحصیلان مهندسی در جامعه امریکا موفق نیستند بعدازاین طی نشستی که بادانشگاه علوم انسانی داشتند به این نتیجه رسیدند که دانشجوی مهندسی حتماً باید دروسی از علوم انسانی در این دانشگاه فنی مهندسی را انتخاب کند کار بجایی رسید که لیسانس مشترک بین علوم انسانی و علوم پایه و علوم مهندسی طراحی و اجرا کردند و حتی رشته فلسفه علم گذاشتند بعدها در انگلیس نیز فوق‌لیسانس مشترک فیزیک و فلسفه راه انداختند.


گلشنی تأکید کرد: بعدازاینکه در امریکا دانشگاه‌های مهم مانند ییل و کلمبیا و نیویورک، ائتلاف کردند که فیزیکدان‌ها و فلاسفه مسائل مشترک فیزیک و فلسفه را حل کنند بلافاصله در انگلیس دانشگاه‌های آکسفورد و کمبریج با هم ائتلاف کردند که بین علوم تعامل کنند و مسائل را بصورت مشترک حل کنند اما متأسفانه هنوز این نسیم به محیط دانشگاهی ما نرسیده در حالی که در بخش‌هایی از غرب نه‌تنها فلسفه احیا شد بلکه توجه به دین هم احیا شد، تا جایی که انجمن بین‌المللی علم و دین در دانشگاه کمبریج تأسیس شد.


وی گفت: همچنین در بین دانشمندان، جورج الیس از فیزیکدانان طراز اول دنیا معتقد است که دیدگاه کل‌نگر که اصول عام نظیر اصل جهان خالق دارد، اصل هدف‌داری و خداباوری طبیعت، اصل منحصراً ماده نبودن طبیعت باید بر علم حاکم باشد و نظیر این‌ها امروز توسط اندیشمندان غربی دنبال می‌شود.


گلشنی در تبیین موضوع علوم انسانی پزشکی هم با ابراز اینکه عوامل نفوذی نگذاشتند تحولات مهمی که در سطح سرآمدان علم مطرح بوده در محیط دانشگاهی ما مطرح شود، گفت: هم‌اکنون طب کل‌نگر در امریکا رواج دارد و در این رابطه انجمن سلامت و پزشکی یکپارچه، دانشگاه سلامت طبیعی و مرکز ملی کل طب نگر تأسیس‌شده است که تمام زیرشاخه‌های طب‌های سنتی و مکمل را در خود جا می‌دهد.


وی ادامه داد: وقتی علوم انسانی در دانشکده‌های علوم پایه و مهندسی دایر شد این را به سایر حوزه‌ها تسری دادند و لذا افرادی در حوزه علوم انسانی پزشکی پزشکان را به‌کل وضعیت بیمار توجه دادند این نگرش به پزشکان کمک می‌کنند که سلامت و درمان را با زمینه‌های فرهنگی بیمار و جامعه تطبیق دهند.


گلشنی گفت: بسیاری از دانشگاه‌ها در غرب در دهه اخیر رشته علوم انسانی پزشکی تأسیس کرده‌اند حال وقت آن است که از مشق نویسی فراتر برویم و سرمشق نویس شویم.


وی با اشاره به مطالبه رهبر انقلاب از دانشگاه‌ها و مراکز علمی گفت: بایستی اولاً بادانش خود نیازهای روز جامعه را رفع کنیم و ثانیاً در جهت توسعه علم و دانش در جهان خود را ارتقاء دهیم.


انتهای پیام/۴۱۲۹/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب