ثمره بیانات رهبری، خروج از انفعال و اقدامی بنیادین در سطح جهانی است/ مطالبهگری صحیح و بستن راه انحراف وظیفه اصلی جریان دانشجویی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا _ فاطمه بحیرائی؛ مقام معظم رهبری ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ مصادف با ۲۴ رمضان ۱۴۴۳، در دیدار صدها نفر از دانشجویان، اعضای تشکلهای دانشجویی، روسای دانشگاهها و غیره، دانشگاه را جزو اساسیترین مسائل انقلاب خواندند و با تبیین نتایج و دستاوردها، در رابطه با چالش مهم و مستمرِ نگاه انقلابی و نگاه جریان واپسگرای ضدانقلاب به دانشگاه، فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران به دانشگاه امروز خود افتخار میکند و جوان دانشجو، امروز باید با تفکر و اندیشهورزی، عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و پرهیز از هرگونه انفعال و ناامیدی، آرمانهای انقلاب و کار جدی و واقعی را از مسئولان کشور مطالبه کند.»
در این مراسم رهبر معظم انقلاب اسلامی، در توصیههای خود مسائلی همچون هویتبخشی به دانشگاهها، مقابله با آرمانزدایی و دینزدایی، ایجاد حس خودباوری در دانشجویان، اصلاح ادبیات مطالبهگری بهمنظور حرکت در مسیر انقلاب و همگام نشدن با جریان واپسگرای ضدانقلاب و توسعه فعالیتهای فرهنگی و بینالمللی را متذکر شدند. در همین راستا با حجتالاسلام نورالدین زندیه، عضو هیئت علمی و قائم مقام فرهنگی دانشگاه امام صادق (ع) به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آنرا از نظر میگذرانید.
آنچه در گفتوگوی ما با حجتالاسلام زندیه میخوانید:
* جریان دانشجویی میتواند بهعنوان چشم بینای نظام رصد کند و بهعنوان زبانی آزاد، هشدار دهد
* وظیفه جریان دانشجویی مطالبهگری صحیح و بستن راه انحراف است
* دفاتر ارتباط با صنعت و دانشبنیان شدن کشور بنمایه تقویت حس خودباوری در دانشجویان است
* استعمار نو هدفش این است که هیچ ملتی احساس آزادی و استقلال نکند
* جریانهای دانشجویی با دست خالی و سلاح قدرتمند زبان و قلم، کار را برای عوامل تحریف و ظلم سخت کردند
جریان دانشجویی میتواند بهعنوان چشم بینای نظام رصد کند و بهعنوان زبانی آزاد، هشدار دهد
آنا: مقام معظم رهبری در بیانات خود به عمیقشدن در مسائل اساسی کشور توسط دانشجویان اشاره فرمودند، از نظر شما این امر چگونه محقق خواهد شد؟
حجتالاسلام زندیه: تعبیر مقام معظم رهبری مدظله این بود که با مسائل کشور مماس شوید؛ ارتباط دانشگاه با مسائل کشور، یک موضوع کلان است که یک بخش مهم آن نحوه نقشآفرینی دانشجویان و جریانهای دانشجویی در این موضوع خواهد بود. آنچه مدنظر مقام معظم رهبری است، الزاماً ورود عملیاتی یا تعامل سازمانی دانشگاه با حوزه اجرایی نیست، بلکه از دانشجو انتظار میرود با تقویت روحیه «احساس مسئولیت» در خود و محیط اطراف، بهعنوان موتور محرکهای برای پیگیری و تحقق آرمانهای بنیادین کشور، عمل کند.
جامعه دانشجویی میتواند خارج از سیستم رسمی، از راههای مختلف، به شناسایی مسائل اساسی کشور بپردازد و آنها را برجسته کند و از طرق مختلف، آنها را دائم در منظر مسئولان قرار داده، پیگیری کند و حتی با بررسیهای عمیق علمی، راه تحقق سریع آنها یا موانع موجود را استخراج کند و در اختیار مسئولان قرار دهد. اما نکته اساسی این بخش از بیانات حضرت آقا این است که این ظرفیت و نشاط دانشجویی اگر درست بهکار گرفته نشود، میتواند درگیر مسائل جزئی، کماهمیت یا امور فرعی شود یا در اختیار اهداف و نیات ناصحیح برخی جریانهای سیاسی قرار گیرد؛ لذا توصیه اساسی ایشان در خصوص موضوع فعالیت است که جریانهای دانشجویی، محدود به مسائل داخلی و جزئی دانشگاه نباشند و ظرفیتشان را به سطح مسائل کلان و نیازهای کشور توسعه دهند زیرا ظرفیت عظیم مردمی و نشاط دانشجویی، فراتر از یک دانشگاه و مسائل صنفی محدود است و باید در این مسیر شاهد نقشآفرینیهای عظیمی باشیم. جریانهای دانشجویی، محدود به مسائل داخلی و جزئی دانشگاه نباشند و ظرفیتشان را به سطح مسائل کلان و نیازهای کشور توسعه دهند
جریان دانشجویی میتواند بهعنوان چشم بینای نظام رصد کند و بهعنوان زبانی آزاد، هشدار دهد. هر قدر این کار علمیتر، پختهتر و با تفکر جمعی انجام شود، آثارش هم بهتر خواهد بود. لذا برخورداری از بصیرت برای اولویتگذاری صحیح، مقدمه واجب این حرکت است.
درحال حاضر مشکلات فراوانی در سطح قوای سهگانه وجود دارد؛ جریانهای دانشجویی باید این مسائل را احصا و اولویتبندی کنند و با طرح سوالات علمی، برای آن راهحل ارائه دهند، در نشستهای تخصصی با مسئولان، مطالبه علمی و خردوزانه داشته باشند، تحقق آرمانها و وعدهها را پیگیری کنند و به مردم گزارش دهند تا جامعه در شناخت و انتخابها درست عمل کنند و همراه و همگام این جریان صحیح باشند.
بیشتر بخوانید:
- بزرگخو: مقام معظم رهبری در دیدار رمضانی با دانشجویان بر مثبتاندیشی نسبت به فعالیت دانشجویان تاکید کردند
- از توجه انقلاب به نخبگان تا حل مسائل کشور از سوی دانشگاهیان
وظیفه جریان دانشجویی مطالبهگری صحیح و بستن راه انحراف است
آنا: ادبیات مطالبهگری دانشجویان باید چگونه باشد که طبق فرمایشات حضرت آقا متهم به نق زدن نشوند؟
حجتالاسلام زندیه: مطالبهگری، بهدلیل مدل و کارکردش بهگونهای است که میتواند هم در خدمت اصلاح باشد و هم در مسیر اهداف نفسانی و غیره قرار گیرد. ازسوی دیگر میتواند خالصانه و ناظر به نتیجه اتفاق بیفتد یا بهرهای از ناخالصی یا ناشیگری و دوری از تدبیر در آن باشد. ازاینرو اگر مطالبهگری «براساس نصح، خیرخواهی و انصاف» و «مدبرانه و ناظر به نتیجه» دنبال شود، قطعاً اثرگذار خواهد بود و اگر ذرهای از این دو عامل دور و به انگیزههای غیرصحیح آلوده شود، به همان مقدار از اثربخشی دور خواهد شد و بدتر اینکه فضا و فرصت را برای مطالبهگران ناصح نیز غبارآلود خواهد کرد. اگر مطالبهگری به انگیزههای غیرصحیح آلوده شود، از اثربخشی دور خواهد شد و فضا را برای مطالبهگران ناصح نیز غبارآلود خواهد کرد
لذا مقام معظم رهبری مدظله این دو مسیر را از هم جدا کردهاند: «نقد منصفانه و پاسخگویی منصفانه به نقد، به تقویت دستگاه و نظام کمک میکند، لیکن این نباید با مناقشات و گفتوگوها و بگومگوهای لفظی اشتباه شود.» (۴ شهریور ۱۳۸۳) «انتقاد، طلب اصلاح و مطالبه مطالبات مردم، خوب است؛ عیبجویی بیمنطق، بزرگنمایی، تهمتزنی، افترا و شایعهپراکنی بیاساس بد است؛ اینها را باید از هم تفکیک کرد.» (۸ آبان ۱۳۸۴)
اگر قواعدی که عرض شد، رعایت نشود، هم اثرپذیری را برای انسانهای شنوا کمتر میکند، هم برای انسانهای لجباز و مُصرّی که قصد اصلاح مسیرشان را ندارند، بهانه خوبی برای نپذیرفتن، مهیا میشود و از سوی دیگر برای ناظران و کسانیکه باید با این مطالبه همراه شوند، موجب کاهش انگیزه در همراهی و ایجاد جریان خواهد بود. نکته اساسی دیگر اینکه اگر بخواهیم دانشجویان به نقزن و حرافی، متهم نشوند، تا جاییکه توان و اختیارش را داریم، بهتر است خودمان هم اقداماتی را انجام دهیم و کمک کنیم تا صدق و نصح خودمان را اثبات کنیم؛ یعنی مطالبه در بستر مشارکت و همکاری انجام شود.
متاسفانه همیشه برخی جریانهای مدعی عدالتخواه و مطالبهگری در کشور وجود داشتهاند که اولاً خودشان از هر مبنا و اقدام مثبتی تهی هستند، ثانیاً برای رسیدن به اهدافشان، از پیمودن هیچ مسیر غلط و نادرستی ابا ندارند و بیشتر از آنکه دنبال تحقق اهداف درست باشند، دنبال سروصدا و نمایش خودشان هستند؛ مهمترین آثار و نتیجه این مدعیان، این بوده است که فضا را برای مطالبهگری راستین غبارآلود کرده و فرصت و بهانه را بهدست طرف مقابل دادهاند؛ لذا امروز جریان دانشجویی وظیفه دارد کیفیت مطالبهگری صحیح را با عمل درست و سنجیده، تبیین کند و راه را برای این انحراف ببندد.
دفاتر ارتباط با صنعت و دانشبنیان شدن کشور بنمایه تقویت حس خودباوری در دانشجویان است
آنا: چگونه میتوان مسیر بهرهگیری از دانشجویان در بدنه حاکمیت را هموار کرد تا براساس بیانات رهبری حس اعتماد، اهمیت و خودباوری در دانشجویان تقویت شود؟
حجتالاسلام زندیه: بهنظرم این موضوع، از سویی وظیفه وزارت علوم و دانشگاهها است و از سوی دیگر مسیر مدنظر مقام معظم رهبری برای ارتباط بین دانشگاه و نهادهای اجرایی باید هموارتر شود؛ قبلا در یک فضای محدودتر، از این موضوع به ارتباط صنعت و دانشگاه یاد میشد، که در حقیقت موضوع کلانتری است که هم دانشگاه باید برای خودش در راستای رفع نیاز نهادهای اجرایی مسئولیت اجتماعی قائل باشد و هم نهادها نیازها و فضای خودشان را در اختیار جامعه علمی قرار دهند. بنظر بنده، راه حل اساسی موضوع، در حل این مسئله کلانتر است. اگر این امر محقق شود هم نهادها راحت اعتماد خواهند کرد و هم جوانان از زمان تحصیل با موقعیتهایی که امکان خدمت دارند بیشتر آشنا خواهند شد.
البته توسعه مراکز رشد، مراکز نوآوری و دفاتر ارتباط با صنعت، و موارد مشابه و موضوع «دانشبنیان شدن کشور» که مورد تاکید رهبری قرار گرفت، قطعاً بستر مناسبی برای این اتفاق خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
تاکید مقام معظم رهبری بر توسعه فعالیتهای بینالمللی دانشجویی
دیداری از جنس دلسوزیهای پدرانه/ وقتی کلام فصیح رهبری افطار دانشجویان میشود
استعمار نو هدفش این است که هیچ ملتی احساس آزادی و استقلال نکند
آنا: موارد مذکور میتواند مانع هویتزدایی و موجب هویتبخشی به دانشگاهها شود؟
حجتالاسلام زندیه: موضوع هویتبخشی دانشگاه، شاید اساسیترین نکته سخنرانی روز دیدار مقام معظم رهبری با دانشجویان بود؛ یک موضوع مهم در دنیا وجود دارد که برخی خودبرتربینان، خودشان را اصل و بقیه را فرع بر خود و اهدافشان تلقی میکنند. کسیکه خودش را محور قرار دهد و بر اساس موقعیت خودش، منطقهای را خاور دور یا خاور نزدیک یا میانه فرض کند، برگرفته از همین نگاه است.
ما در تعالیم اسلام داریم که «بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفرید.» (لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً: نهجالبلاغه: نامه۳۱) استعمار نو هدفش این است که هیچ ملتی چنین احساس آزادی و استقلالی برای خودش نداشته باشد و فکر نکند بدون کمک دیگران میتواند رشد کند و تصمیم بگیرد. این حس و انتخاب مهم که در دوگانه اینکه «انسان خودش را مستقل و متصل به استعدادهای خودش و کمک خدا تعریف کند» یا اینکه منفعلانه، «خودش را در ذیل قدرت و توانایی یک بشر دیگر تعریف کند»، آغاز و مبنای دو حرکت کاملاً متفاوت است. اولی انسان را به رشد و استقلال میرساند و دومی انسان را برای همیشه بنده و راهرو دیگران قرار خواهد داد. موضوع هویت، که انقلاب مسیر آن را تغییر داد، یک موضوع ساده نیست؛ بلکه محل انتخاب یک مسیر بنیادی است
مقدمه مسیر رشد و استقلال این است که انسان برای خودش هویتی قائل باشد. هویتی که ارکانش استعداد درونی و کمکهای الهی است و نتیجهاش این است که خودت برای خودت تصمیم میگیری، استعدادهای وجودی و سرزمینیات شکوفا میشود و خودت حرفی برای گفتن داری؛ و بیهویتی یعنی اینکه مجبور باشی در ذیل پرچم، تصمیم، یافتهها و نظرات دیگران حرکت کنی، چه خوب چه بد؛ چه بخواهی و چه نخواهی.
دانشگاه قبل از انقلاب، برای این کار میکرد که ما را از نسبت به هویت خودمان غافل کند و در چنین خلأ بیهویتی، یک هویت جدید غربی و استعماری را به ما معرفی کند که متصل و وابسته به آن باشیم و برای همان هویت تلاش کنیم و در حقیقت برای رسیدن به یک هویت فرعی، دست به دامان یک قدرتی شویم و مروج و مصرفکننده یافتههای آنان باشیم. بر این اساس موضوع هویت، که انقلاب مسیر آن را تغییر داد، یک موضوع ساده نیست؛ بلکه محل انتخاب یک مسیر بنیادی است. به هر میزان دانشگاه در این خصوص موفق عمل کند، شکوفایی استعدادها و رشد کشور را بهدنبال خواهد داشت. بنده میتوانم ادعا کنم برخی از افرادی که برای همیشه از کشور مهاجرت میکنند، دقیقاً بهخاطر این است که متاسفانه برخی توانستهاند این نکته را جا بیندازند که هویت و موفقیت در آن سوی مرزها است و امکان رشد و پیشرفت، تا زمانیکه خود را متصل به یک قدرت خارجی نکنیم وجود ندارد؛ درغیر این صورت خیلیها هستند که خود و کشورشان را باور کردند و در برابر سختیها و کمبودها کوتاه نیامدند و پیشرفتهای چشمگیری مبتنیبر توان داخلی و هویت ملی ایجاد کردند.
جریانهای دانشجویی با دست خالی و سلاح قدرتمند زبان و قلم، کار را برای عوامل تحریف و ظلم سخت کردند
آنا: با توجه به موارد فوق برای توسعه فعالیتهای بینالمللی چه مسیری باید ترسیم کرد؟
حجتالاسلام زندیه: استکبار در برابر آزادیخواهی و اقبال به معارف اسلام، از طرفی برای رسانههای حقیقتطلب، ایجاد محدودیت میکند و از سوی دیگر سعی میکند هم خودش حقائق را وارونه کند و هم مسیر را برای اندیشههای انحرافی هموار کند که تلقیها از اسلام و حقیقت چیزی باشد که او دوست دارد. به نظر حقیر، درحال حاضر روحیه حقیقتجویی دنیا بالا رفته است اما جنگ رسانهای تلاش میکند این روحیهها را به سمتوسوی یأس و ناامیدی سوق دهد یا نشانههایی غلط از حقیقت ارائه دهد. برای این هدفشان هم از همه ابزارها استفاده میکنند. آنچه در بیداری اسلامی شاهدش بودیم، نمودی از ظهور این حقیقتجویی بود که استکبار و عوامل منطقهای آن توانست با همان ترفندها که گفته شد، مسیر این بیداری را از پیروی قطعی آن، منحرف کند. جنگ رسانهای تلاش میکند روحیه آزادیخواهی را به سمتوسوی یأس و ناامیدی سوق دهد یا نشانههایی غلط از حقیقت ارائه دهداین یک تلاش دوطرفه است و هر لحظه در حال انجام است؛ فطرت حقیقتخواه انسانها و روحیه آزادیخواهیشان مهمترین ثروت جریان حق است که آنها را به سمت حقیقت سوق میدهد، مهمترین مانعش هم دستگاههای ایجاد تحریف و موانع فراوان این نظام استکباری است.
در طول تاریخ بهویژه در سدههای اخیر، جریانهای دانشجویی و گروههای جوان نشان دادهاند با دست خالی و با سلاح قدرتمند زبان، قلم و غیره و با برانگیختن روحیه نشاط و مبارزهطلبی جوانان، امکان کنار زدن عوامل ظلم را دارند و حداقل کاری که میتوانند بکنند این است که کار را برای عوامل تحریف و ظلم سخت کنند؛ نکته مهم و اساسی توصیه حضرت آقا این بود که ما باید به سمت جبهه واحد جهانی پیش برویم و از انفعال بیرون آمده و به یک اقدام بنیادین در سطح جهانی ورود کنیم؛ لذا توصیه به فعالیتهای بینالمللی داشتند. با توجه به افزایش ارتباطات در مجامع علمی، بهویژه در بستر فضای مجازی، بستر این روشنگری و مبارزه منطق و بیدارسازی فراهمتر شده است و ما وظیفه داریم با تشکیل هستههای متعدد و ایجاد ارتباط بین اینها، ذهنها و دلها را در راستای واحد خداجویی و ظلمستیزی همراه کنیم.
بیشتر بخوانید:
در محضر رهبر معظم انقلاب بر لزوم شناخت دقیق دانشگاهیان از مسائل کشور تأکید شد
منویات رهبری در حل مسائل کشور راهبرد دانشگاه آزاد اسلامی است
جوانان و دانشجویان بهراحتی میتوانند از ظرفیت شبکهسازی فضای علمی و ارتباطات مجامع علمی، استفاده کنند و این عرصه را به تعبیر رهبری از موضوع «دانش»، به موضوع «تفکر» توسعه دهند و با آن به جهاد تبیین بپردازند. زبان علم یک زبان مشترک است و در تعابیر قرآنیاش لسان قوم جامعه علمی، دانش و تفکر است. در این میدان دو نوع فعالیت باید اتفاق بیفتد، یک فعالیت نظاممند زنجیرهای و مسنجم که نیاز به طراحی متمرکز دارد و یک سری فعالیتهای خودجوش و آتش به اختیار (البته بر اساس یک اندیشه و مسیر و هدف واحد). هر کدام از اینها اقتضائاتی دارد که در این گفتار کوتاه امکان بسط آن نیست اما قطعاً میتواند موضوع اساسی برای بررسی در فعالیت تشکلها باشد. تنها نکته اساسی این است که ملاحظات این حوزه فراوان بوده و لازم است با لحاظ آنها انجام شود که اثر درست دریافت شود. دانشجویان بهراحتی میتوانند از ظرفیت ارتباطات مجامع علمی، استفاده کنند و این عرصه را به تعبیر رهبری از موضوع «دانش»، به موضوع «تفکر» توسعه دهند و با آن به جهاد تبیین بپردازند
ارتباط هویتی و اشتراکات ایران با کشورهای همسایه، زمینه بسیار مناسبی است که باعث شده همین الان با کمترین امکانات و با استفاده از فضاهای موجود، ارتباطهای خوبی بین جریانهای دانشجویی با کشورهای همسایه اتفاق بیفتد. اگر خیلی خلاصه بخواهم به چند مورد اشاره کنم، ارتباط دانشجویان آذریزبان و تشکلهای آذری با جوانان کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان؛ ارتباط جوانان بصره عراق و اهواز در بستر اجرای برنامههای متنوع فرهنگی و قرآنی؛ شرکت دانشجویان و طلاب خارجی در برنامههایی مثل راهیان نور و اردوهای جهادی و الگوگیری از آنها و اجرای آن در کشورهای خودشان، برگزاری نشستهای علمی بین دانشجویان ایران و عراق و اجرای برنامههای مشترک؛ برگزاری نشستها و گفتوگوها و مباحثات در موضوعات متنوع، از جمله اقداماتی بوده که در حال انجام است و نشان میدهد هم شدنی است و هم قابل توسعه.
برای این کار همه دانشگاهها میتوانند از ظرفیتهای مراکزی مثل جامعهالمصطفی، دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاههای بینالمللی مثل دانشگاه امام رضای مشهد و موارد مشابه نیز استفاده کنند. البته ارتباطات خوبی با دانشگاههای اروپا هم ایجاد شده است که بهنظرم لازم است در این خصوص یک اتحادیهای بین تشکلهای کشور شکل گیرد که هم اقدامات این حوزه سنجیده اتفاق بیفتد و هم با تبادل تجربه و تقسیم کار مناسب از هدر رفت انرژی اجتناب شود.
انتهای پیام/۱۰۴/
انتهای پیام/