نقش سردار سلیمانی در خنثی کردن توطئه آمریکا و انگلیس در سوریه/ طرح سال ۲۰۰۵ واشنگتن برای تغییر حاکمیت دمشق
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، "ویلیام ون واگنن" مورخ ایرلندی در مقاله جامع و کاملی که در وبسایت آنتی وار منتشر کرده به بررسی نقش توطئه آمیز آمریکا و انگلیس برای به بحران کشیدن سوریه و تغییر رژیم دمشق میپردازد.
به نوشته این مورخ، در دیدگاه جریان اصلی، القاعده نقشی در درگیری سوریه ایفا نکرد تا اینکه ابوبکر البغدادی سرکرده معدوم داعش ابومحمد الجولانی معاون خود را در اوت ۲۰۱۱ برای ایجاد شاخهای داعش به سوریه اعزام کرد. گروهی که در بعدها در سوریه جبهه النصره نامیده شد. علاوه بر این، القاعده ظاهراً تا دسامبر ۲۰۱۱ هیچ عملیات نظامی در سوریه انجام نداده و تا ژانویه ۲۰۱۲ تأسیس خود را هم اعلام نکرده بود.
همراهی کشورهای مرتجع عرب منطقه با واشنگتن و لندن در به بحران کشیدن سوریه
با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شبهنظامیان وابسته به القاعده خیلی زودتر در درگیریهای سوریه شرکت داشتند. بندر بن سلطان، رئیس اطلاعات عربستان سعودی، عبدالحلیم خدام معاون رئیسجمهور سابق سوریه و سعد حریری، نخستوزیر لبنان، همگی نقش کلیدی در اعزام شبهنظامیان وابسته به القاعده به سوریه در مراحل اولیه درگیری داشتند. آنها این کار را به دستور برنامه ریزان ایالاتمتحده و بریتانیا انجام دادند که امیدوار بودند جرقه یک جنگ داخلی فرقهای را در سوریه بزنند که منجر به تغییر رژیم در دمشق شود.
لازم به ذکر است که از اواخر سال ۲۰۱۰ بود که تروریستها از عراق به سوریه اعزام شدند. از مارس ۲۰۱۱، آنها شروع به حمله به نیروهای امنیتی، پلیس و سربازان سوریه تحت پوشش اعتراضات ضد دولتی کردند. شبهنظامیان فتح الاسلام در اوایل آوریل ۲۰۱۱ به همین منظور از لبنان به سوریه اعزام شدند. شبهنظامیان گروه مبارز اسلامی لیبی در اکتبر ۲۰۱۱ پس از سرنگونی موفقیتآمیز دولت لیبی، جنگ را در سوریه آغاز کردند. شواهدی هم وجود دارد که نشان میدهد اولین معترضانی که در ۱۸ مارس ۲۰۱۱ در درعا کشته شدند، توسط ستیزهجویان سلفی بهعنوان بخشی از یک حمله شبیهسازیشده کشته شدند، نه توسط نیروهای امنیتی دولت سوریه.
تلاشهای بریتانیا برای سازماندهی تهاجم تروریستها به سوریه بخشی از تلاش گستردهتر ایالاتمتحده برای تغییر رژیم در این کشور بوده است
ون واگنن خیلی خوب بهمرور تلاشهای ایالاتمتحده و بریتانیا برای مشارکت با گروههای وابسته به القاعده برای سرنگونی دولت سوریه و نقشی که این شبهنظامیان در هفتهها و ماههای اول درگیری سوریه در سال ۲۰۱۱ ایفا کردند میپردازد.
این مورخ ایرلندی تأکید میکند که برنامه ریزان آمریکایی مدتها بود که به دنبال سرنگونی دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه بودند. "وسلی کلارک" ژنرال آمریکایی بعدها فاش کرد که تهاجم ایالاتمتحده به عراق در سال ۲۰۰۳ بخشی از یک طرح بزرگتر بود که توسط دفتر "دونالد رامسفلد" وزیر دفاع ایالاتمتحده برای از گردونه خارجه کردن هفتکشور در مدت پنج سال ازجمله ایران، لیبی و سوریه طراحی شده بود.
در دسامبر ۲۰۰۵، وال استریت ژورنال گزارش داد که در محافل دولت ایالاتمتحده، «فشار برای تغییر رژیم در دمشق در حال افزایش است» و به گفته "ریچارد پرل" نو محافظهکار بدنام و معمار تهاجم آمریکا به عراق، "بشار اسد هرگز اینقدر ضعیف نبوده است بنابراین ما باید از آن بهره ببریم". پرل بهعنوان یکی از اعضای هیئت سیاست دفاعی ایالاتمتحده فردی است که با اظهاراتش تلاش کرد که دولت سوریه را در ترور رفقی حریری نخستوزیر سابق لبنان مقصر جلوه دهد.
در مارس ۲۰۰۶، عبدالحلیم خدام معاون رئیسجمهور سابق سوریه با علی البیانونی، رهبر اخوانالمسلمین سوریه برای تشکیل یک گروه مخالف جدید در تبعید، به نام جبهه نجات ملی (ان.اس.اف) توافق کرد. در اکتبر ۲۰۰۶، تعدادی از اعضای ان.اس.اف با "مایکل دوران" از شورای امنیت ملی ایالاتمتحده، که از نزدیکان "الیوت آبرامز" مقام برجسته نومحافظه کار و دولت بوش بود، ملاقات کردند تا در مورد امکان تغییر رژیم در سوریه گفتگو کنند. نمایندگان ان.اس.اف همچنین در همان ماه با ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان دیدار کردند.
بریتانیا یگانهای دیگری از جنگجویان مرتبط با القاعده را سازماندهی کرد که میتوانستند برای تغییر رژیم در سوریه به نمایندگی از برنامه ریزان ایالاتمتحده به لطف همتایان خود در اطلاعات بریتانیا مستقر شوند.
بیشتر بخوانید:
طهرانچی: سردار سلیمانی بازی آمریکا را به هم ریخت/ ولایتی: حاج قاسم زندهکننده نام یاران علی(ع) است
خطیبزاده: ترور سردار سلیمانی مصداق تروریسم دولتی آمریکا بود/ ایران در انتظار پایان بیعملی اروپاست
ون واگنن ادامه میدهد که اغلب فراموش میشود که بریتانیا مدتها پناهگاه گروههای وابسته به القاعده بوده است. وی به کتاب "مارک کورتیس" روزنامهنگار تحت عنوان "تبانی بریتانیا با اسلام رادیکال" اشاره میکند که در آن آمده: «لندن تا سال ۱۹۹۸، همراه با افغانستان تحت کنترل طالبان که "اسامه بنلادن" را در خود جای داده بود، به مرکز اداری اصلی تروریسم جهانی تبدیل شد و چشمپوشی از فعالیتهای این گروههای تروریستی بهشدت مشهود بود.»
گاردین گزارش میدهد که ارتباط بنلادن با بریتانیا به اوایل دهه ۱۹۹۰ بازمیگردد، زمانی که او یک گروه مستقر در لندن به نام "کمیته مشورتی و اصلاحات" را تأسیس کرد. "کریستوفر ام. دیویدسون" در کتاب خود "جنگهای سایه: مبارزه مخفی برای خاورمیانه" اشاره میکند که بنلادن شخصاً از بریتانیا بازدید کرد و درخواست پناهندگی در آنجا را بررسی کرد، درحالیکه دفتر او در لندن هم برای انتشار اظهارات اسامه بنلادن و هم برای اطلاعرسانی طراحی شده بود.
در سال ۲۰۰۹، همان سالی که برنامه ریزان آمریکایی به احیای القاعده در عراق کمک میکردند، "رولاند دوما" وزیر امور خارجه فرانسه فاش کرد: «آنها (مقامات ارشد بریتانیایی) در حال آماده کردن چیزی در سوریه بودند... بریتانیا در حال سازماندهی حمله شورشیان به سوریه بود. حتی از من پرسیدند، باوجوداینکه من دیگر وزیر امور خارجه نیستم، آیا میخواهم شرکت کنم؟»
هنگامیکه از دوما پرسیده شد که چرا بریتانیا چنین طرحی را انجام میدهد، دوما پاسخ داد: «این مهم است که بفهمیم رژیم سوریه صحبتهای ضد اسرائیلی میکند و اینکه قبلاً توسط نخستوزیر اسرائیل به او گفته شده بود که اسرائیلیها به دنبال این هستند که هر کشوری را که با آن در منطقه همراه نباشد، ویران کنند.»
تردید وجود دارد که برنامه ریزان بریتانیایی چنین پروژهای را بدون راهنمایی همتایان آمریکایی خود انجام داده باشند. این نشان میدهد که تلاشهای بریتانیا برای سازماندهی تهاجم شورشیان به سوریه بخشی از تلاش گستردهتر ایالاتمتحده برای ترویج تغییر رژیم در این کشور بوده است.
البته ارتش شورشی مورداشاره دوما ابتدا نه به سوریه، بلکه به لیبی اعزام شد.
"تئو پادنوس" روزنامهنگار آمریکایی، که به مدت دو سال اسیر جبهه النصره بود، پس از جدا شدن النصره از داعش به دخالت اولیه القاعده در درگیریهای سوریه اشاره کرد. پادنوس توضیح داد که فرماندهان و سربازان پیاده [داعش] [دولت اسلامی] معتقد بودند که رهبران آنها، با هدایت امور از اتاقهای برنامهریزی در استان الانبار در عراق، جنگجویان را در اواخر سال ۲۰۱۰ به سوریه اعزام کرده بودند.
درنهایت در آگوست ۲۰۱۱، پسازآنکه عناصر القاعده به مدت پنج ماه در سوریه فعال بودند، ابوبکر البغدادی سرکرده معدوم داعش معاونش ابومحمد الجولانی را از عراق به سوریه اعزام کرد تا بهطور رسمی حق امتیاز این گروه را به سوریه گسترش دهد که به جبهه النصره معروف شد.
حمایت ایالاتمتحده، بریتانیا، ترکیه و برخی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس از داعش در سوریه برای سالها ادامه یافت.
اگر مشاورههای میدانی سردار سلیمانی به فرماندهان ارتش سوریه نبود امکان نداشت که نیروهای دمشق بتوانند حلب را آزاد کنند
حمایت مستقیم کشورهای حاشیه خلیجفارس از داعش توسط "هیلاری کلینتون" در یک ایمیل افشاشده در اوت ۲۰۱۴ تأیید شد. این ایمیل که زمانی منتشر شد که داعش بهسرعت بخشهای زیادی از خاک عراق و سوریه تصرف میکرد، خاطرنشان کرد که دولتهای قطر و عربستان سعودی حمایت مخفیانه مالی و لجستیکی به داعش و دیگر گروههای رادیکال منطقه ارائه میکنند.
پیروزی ارتش سوریه در نبرد حلب دستاورد حضور سردار شهید سلیمانی در مبارزه علیه تروریسم
ژنرال "مارتین دمپسی" رئیس ستاد مشترک ارتش ایالاتمتحده نیز همین موضوع را در جلسه استماع سنا در سپتامبر ۲۰۱۴ تأیید کرد. دمپسی به سناتور "لیندسی گراهام" توضیح داد که در خصوص کشورهای عربی متحد نزدیک ایالاتمتحده که حمایت مالی از داعش را انجام میدهند اطلاعاتی دارد. گراهام سپس استدلال کرد که این امر موجه است زیرا کشورهای عربی متحد واشنگتن از داعش برای مبارزه با دولت سوریه استفاده میکنند. سپس جو بایدن معاون رئیسجمهور سابق باراک اوباما در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد در اکتبر ۲۰۱۴ همین موضوع را تصدیق کرد. واشنگتنپست بهجای ابراز شوک و نگرانی نسبت به چنین افشاگری، سعی کرد اظهارات بایدن را کماهمیت جلوه دهد و آنها را بهعنوان یک "گاف" توصیف کرد.
در این میان وقتی نقش آمریکا و انگلیس در منطقه غرب آسیا را با رویکرد جمهوری اسلامی ایران در تحولات کشورهای منطقه مقایسه میکنیم متوجه میشویم که چرا اعتبار و ارزش تهران نزد مردم منطقه روبه افزایش و آبروی لندن و واشنگتن روبه کاهش است.
بیشتر بخوانید:
واکنش شدید ایران به حمله موشکی صهیونیستها به بندر لاذقیه
نقش آمریکا در خارج کردن رهبران داعش از حسکه سوریه
ایران در قبال تحولاتی که در برخی کشورهای اسلامی قاره آفریقا تحت عنوان بهار عربی صورت گرفت موضعی کاملاً منطقی و در راستای تعمیق اندیشه پرهیز از خشونت پیش گرفت زیرا معتقد بود که این تحولات مردمی هستند اما وقتی نوبت به سوریه رسید خیلی خوب و شاید زودتر از همه کشورهای جهان متوجه شد که این سازمانهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل هستند که قصد دارند سوریه را به بحران بکشند زیرا دمشق بخشی از محور مقاومت علیه اشغالگران صهیونیست بود.
شکی نیست که از بابت میدانی فردی که سیاست ایران در منطقه و سوریه را راهبری میکرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که حضورش در جبهه ضد تروریسم در سوریه و عراق اجازه نداد تا تلآویو به آرزوی دیرینهاش برسد. حمایت مشاورهای و میدانی حاج قاسم بود که ارتش سوریه را منسجم و متحد کرد و پای نیروهای مردمی را به جنگ با تروریستهای تحت حمایت غرب کشاند.
آنها که از تحولات سوریه خبردارند حتماً نبرد نجات حلب که تعیینکنندهترین نبرد برای محور مقاومت بود، به خاطر دارند. اگر مشاورههای سردار سلیمانی به فرماندهان ارتش سوریه نبود امکان نداشت که نیروهای دمشق بتوانند حلب را آزاد کنند. این آزادی حلب بود که صحنه نبرد در سوریه را به نفع دولت دمشق تغییر داد و زمینههای استقرار ثبات و امنیت پایدار در سوریه را فراهم کرد.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/