دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

سلطان‌الحکماء؛ طبیب همه فن حریف

ابوالحسن هبة الله بن ابی‌العلاء  ملقب به موفق‌الملک و سلطان‌الحکماء، پزشک، داروشناس، ادیب و شاعر بغدادی در قرن پنجم و ششم هجری قمری است.
کد خبر : 471279
32114.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابوالحسن هبة الله بن ابی‌العلاء  ملقب به موفق الملک و سلطان الحکماء، پزشک، داروشناس، ادیب و شاعر مسیحی بغدادی در قرن پنجم و ششم هجری قمری است.


علت اشتهار وی به ابن تلمیذ را انتساب او به ابوالفرج معتمدالملک یحیی بن تلمیذ، نیای مادری وی، دانسته‌اند که او نیز به ابن تلمیذ شهرت داشت. در هیچ‌یک از منابع قدیمی اشاره‌ای به سال تولد وی نشده است،اما بیشتر مآخذ  درگذشت او را در 28 ربیع‌الاول 560 یا صفر همان سال دانسته و نیز این مطلب که وی 94 یا 95 سال عمر کرده است، باید تولد او را حدود 465 یا 466ق در نظر گرفت.


ابن تلمیذ مقدمات علوم را در زادگاه خویش فرا گرفت و به گفته ابن خلکان، استاد وی در پزشکی هبة‌الله بن سعید بوده است. وی سپس برای تکمیل معلومات و مطالعات پزشکی به ایران سفر کرد. چنان‌که از منابع جدید برمی‌آید وی سراسر ایران را گشت و اطلاعات خویش را در زبان فارسی تکمیل کرد و گویا  در این دوره بود که به دربار سلطان سنجر راه یافت.


به گفته بیهقی، ابن تلمیذ به هنگام بیماری سلطان نسخه‌ای برای وی تهیه کرد که با مخالفت پزشک دربار سنجر روبه‌رو شد. ابن تلمیذ در شهر ساوه با موفق‌الدین ابوطاهر حسین بن محمد ملاقات و از کتابخانه وقفی و مهم او استفاده کرد و در مدح وی نیز اشعاری سرود.


سپس به بغداد بازگشت و پس از درگذشت ابوالفرج یحیی بن تلمیذ بر جای وی نشست و به دربار خلیفه عباسی راه یافت و پزشک مخصوص خلیفه المقتضی شد و نیز به سمت ریاست بیمارستان عضدی دست یافت و تا هنگام مرگ در همان منصب باقی بود. پس از ریاست بیمارستان عضدی به ریاست پزشکان بغداد منصوب شد و ریاست هیئت ممتحنه پزشکان را به عهده گرفت. به گفته بیهقی حقوق سالیانه وی در بغداد بیش از 20 هزار دینار بود که همه آن را در راه طالبان علم و افراد مستحق انفاق می‌کرد.


 ابن تلمیذ را بسیاری از منابع یکی از پزشکان و حکیمان برجسته دوره عباسی به شمار آورده‌اند، چنان‌که قفطی او را بقراط عصر و جالینوس زمان خود دانسته است و بیهقی به نقل از ابوبکر ابن عروه نوشته است که وی غیر از دانش  پزشکی در علوم دیگر، به ویژه در منطق و طبیعیات چیره‌دست بوده است، به طوری که از همه‌جا برای بهره بردن از دانش وی به بغداد می‌آمدند و جمعی بسیار در مجلس درس او حاضر می‌شدند.


از شاگردان وی می‌توان از فخرالدین محمد ماردینی و ابن ابی‌الخیر مسیحی و موفق‌الدین مطران نام برد. داستان‌ها و حکایاتی نیز از مهارت ابن تلمیذ در درمان بیماری‌ها نقل شده است. عده‌ای از شاگردان وی بعدها به شام و مصر رفتند و مدارس پزشکی تازه‌ای تأسیس کردند.


ابن تلمیذ در الهیات مسیحی نیز اطلاعات گسترده‌ای داشت، چنان‌که به گفته یاقوت، او کشیش مجتمع مسیحی بغداد و رئیس آن بود. وی اطلاعات فراوانی از مسائل اسلامی، به‌ویژه طب بر پایه احادیث نبوی داشت و شرحی نیز بر احادیث نبوی نوشت که در نوع خود از اولین کتاب‌ها در این موضوع است. وی در خوشنویسی نیز استادی زبردست بود. ابن تلمیذ به موسیقی و موسیقی‌دانان نیز علاقه‌مند بود و اشعاری خوب و نثری زیبا داشت، البته او در نثر قوی‌تر بود.


ابن تلمیذ مکاتبات شعری شورانگیزی با معاصران خویش داشته است. محتوای اشعار وی مسائلی چون پزشکی عمومی، بهداشت غذایی، سلامت روانی، دوستی، مهمان‌نوازی، فروتنی و پند و اندرز بوده است. وی همچنین اشعاری در هجو و مذمت معاصران خود دارد. از نثر بدیع و دلنشین او نامه‌ای که به فرزندش ابونصر رضی‌الدین نوشته، در دست است. این نامه سرشار از پند و اندرز است. با اینکه ابن تلمیذ مسیحی بود و تا زمان مرگ هم مسیحی باقی ماند، در بغداد کسی نبود که در تشییع جنازه وی حاضر نشود. او در صحن داخلی کلیسای عتیقه در بغداد به خاک سپرده شد. ابن تلمیذ ثروتی کلان و کتابخانه‌ای بزرگ و بی‌نظیر به ارث گذاشت.


ابن تلمیذ دارای آثار و تألیفات طبی متعددی است. اما هیچ‌یک از انها ابتکاری نیستند، بلکه بیشتر شرح، تفسیر و تلخیص آثار بقراط، جالینوس، ابن سینا، ابوزکریای رازی، حنین بن اسحاق، ابن مسکویه و ابن جَزله است. این آثار تاکنون به صورت خطی باقی مانده و جز یکی از آنها، هیچ‌کدام به چاپ نرسیده است. برخی از مشهورترین آثار وی به قرار زیر است:


1. اقراباذین، کتابی در زمینه داروشناسی و داروسازی به زبان عربی است. از این کتاب دو خلاصه تهیه شده بود که در بیمارستان عضدی، به‌جای اقراباذین شاپور بن سهل استفاده می‌شد.


2. الرسالة (المقالة) الامینیة فی الفصد، رساله‌ای در زمینه رگ‌زنی و خون‌گیری است که در 10 فصل نوشته شده است. نام‌های دیگر این رساله تعبارت‌اند از مقالة فی الفصد، الفصد، الامینیة فی الطب و مقالة الامینیة .


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب