دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

ابن عربشاه؛ شاعر چیره‌دست دمشقی

شهاب‌الدین احمد بن محمد دمشقی (791-854ق) مورخ، ادیب، و شاعر قرن نهم است.
کد خبر : 466426
omavi_masjed_syria_shabavizparvaz_02.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



شهاب‌الدین احمد بن محمد دمشقی (791-854ق) مورخ، ادیب، و شاعر قرن نهم است.


ابن عربشاه در دمشق به دنیا آمد. در 803ق، هم‌زمان با حمله تیمور به شام، همراه مادر و برادران و خواهرزاده‌اش عبدالرحمان بن ابراهیم به خولان، به سمرقند رفت که در آن روزگار کانون فضل و ادب و هنر و صنعت بود. اقامت در آن دیار در رشد فکری و پرورش شخصیت او بسیار مؤثر بود.


 فقیه جهانگرد


پس آن به سرزمین‌های ختا و فرارود (ماوراءالنهر) رفت. سپس به سمرقند برگشت و نزد دو تن از استادان برجسته آن روزگار، سید محمد شریف جرجانی و شمس‌الدین بن جزری و همچنین خواجه عبدالاول، محمد بخاری و دیگران دانش‌های رایج آن روزگار را فراگرفت. وی زبان‌های فارسی و مغولی را به‌خوبی آموخت و برای تکمیل آموخته‌های خود به سیر و سفر پرداخت.


در سرزمین مغول با شیخ برهان‌الدین اندکانی و قاضی جلال‌الدین سیرامی دیدار کرد و از آنان بهره‌ها برد. پس از آن به خوارزم و از آنجا به دشت سرای و آستاراخان رفت و چهار سال در آنجا به تکمیل فقه، اصول، معانی و بیان گذراند. سپس به دربار عثمانی رفت و در دستگاه سلطان محمد اول، معروف به چلبی، در ادرنه وارد شد و از احترام او برخوردار شد. وی 10 سال در آسیای صغیر اقامت کرد؛ از این رو وی را «رومی» نیز خوانده‌اند.


ابن‌عربشاه و مترجمی در دربار عثمانی


ابن عربشاه در خاک عثمانی با مولانا برهان‌الدین خوافی دیدار کرد و از محضر او دانش اندوخت. به سبب تسلط بر زبان‌های گوناگون، از جمله فارسی و عربی و ترکی، در دیوان انشا (دیوان همایون) به سمت منشیگری برگزیده شده و مکاتبات دربار عثمانی با فرمانروایان دیگر کشورها را می‌نوشت. او در این سمت آثار بسیاری را برای این پادشاه عثمانی از زبان‌های فارسی و عربی به ترکی ترجمه کرد.


در سال 825ق و یک سال پس از درگذشت سلطان محمد اول ابن عربشاه به بازگشت. وی در دمشق در یکی از حجره‌های مسجد قصب گوشه‌نشینی کرد و همان‌جا صحیح مسلم را نزد قاضی شهاب‌الدین حنبلی خواند. در سال 841 ق به زیارت حج رفت و در بازگشت در قاهره سکونت کرد و تا پایان زندگانی همان‌جا ماند.



ابن عربشاه نویسنده‌ای توانا و ادیبی پرمایه بود و از علوم قرآنی، فقه و حدیث آگاهی کافی داشت



ماندن ابن عربشاه در قاهره با دوران پادشاهی ملک ظاهر سیف‌الدین چقماق هم‌زمان بود. وی رویدادهای زمان این پادشاه را در کتابی گرد آورد. ملک ظاهر به ابن عربشاه لطف فراوان داشت. این کار او رشک درباریان را برانگیخت. سرانجام بدگویی‌های آنان کارگر افتاد و پادشاه دستور داد او را بازداشت و زندانی کردند. گفته‌اند که وی فقط پنج روز زندانی شد اما این پیشامد وی را بسیار آزرد؛ چنان که دوازه روز پس از آزادی از زندان، در خانقاه سعیدالسعداء درگذشت.


 فقیه دمشقی؛ شاعری توانا و دشوارگو


ابن عربشاه نویسنده‌ای توانا و ادیبی پرمایه بود و از علوم قرآنی، فقه و حدیث آگاهی کافی داشت. او همچنین شاعری چیره‌دست بود. اشعار او بیشتر مدح و غزل است و از اصطلاحات نحو، منطق، کلام و فقه نیز در شعر خود استفاده کرده است. نثر وی، برخلاف ادعایش، مسجع و پرتکلف است. به کار بردن انواع کنایه و استعاره و واژه‌های مترادف، فهم شعر او را دشوار ساخته است.


شهرت ابن عربشاه بیشتر در تاریخ‌نویسی است. وی در گزارش رویدادها و مشاهداتش احساست شخصی خود را هم وارد کرده است که دریافت درست واقعیت‌های تاریخی را دشوار می‌کند.


از او آثار چاپی و خطی باقی مانده که مهم ترین آنها عبارتند از:



  • عجایب المقدور فی نوائب التیمور، در تاریخ تیمور لنگ، این کتاب مشهورترین تألیف ابن عربشاه و یکی از مهم‌ترین منابع درباره تیمور و پیروزی‌های اوست. نخستین بار در 1636م گولیوس آن را به لاتین برگرداند. در 1767 و 1772م نیز به کوشش منگجر با نام تاریخ تیمور لنگ بزرگ منتشر شد. این کتاب را  محمد علی نجاتی آن را به فارسی ترجمه کرد و در سال 1339ش با نام زندگانی شگفت‌آور تیمور در تهران به چاپ رسید.

  • فاکهه الخلفا و مفاکهه الظرفا، به گفته ابن عربشاه کتابی است از نوع کلیله و دمنه و سلوان المطاع شامل داستان‌هایی پندآموز از زبان حیوانات است. مؤلف آن را در 852ق، دو سال پیش از مرگ خود، نوشت. این کتاب در بولاق و موصل به چاپ رسید. ترجمه لاتین آن برای اولین بار به کوشش فرایتاگ در بن منتشر شد. این کتاب را روایتی از مرزبان‌نامه دانسته‌اند.

  • ترجمه مرزبان‌نامه، ابن عربشاه این کتاب را از روی نسخه‌ای که شیخ اوغلو در 782ق برای سلیمان‌شاه، از حکمرانان آل گِرمیان، به ترکی ترجمه کرده بود به عربی برگرداند. این کتاب در 1861 در مصر چاپ شد.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب