بنیاد ملی نخبگان؛ از تصویر ذهنی تا واقعیت میدانی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نخبگی موهبتی والا و الهی است و نخبگان سرمایههای انسانی بیبدیل هر جامعهای هستند؛ چرا که انتظار این است که بار اصلی هدایت و رهبری مردم را به دوش بکشند. به همین دلیل؛ تعریفی دقیق و جامع از نخبه حقیقی بیش از سایر مسائل در این حوزه، مهم جلوه میکند. در این میان بنیاد ملی نخبگان به عنوان سازمان محوری در این مقوله جایگاه ویژه و ممتازی را پیدا میکند چرا که وظیفه اصلی شناسایی دقیق، راهبری عالمانه، حمایت اثرگذار، هدایت آیندهنگرانه و معرفی هوشمند استعدادهای برتر، سرآمدان و نخبگان به جامعه عمومی و تخصصی کشور را عهدهدار است.
پر واضح است که برای نیل به این اهداف مذکور، سازمان بنیاد ملی نخبگان خود باید سازمانی پیشرو، یادگیرنده و تندآموز باشد. این سازمان از حیث موضوع محوری فعالیت، نوع مخاطبان و نوع ماموریت، سازمانی انسان محور و تمام مغز است. رهبری سرمایههای انسانی ارزشمند کشور و مدیریت استعداد گوهرهای ناب انسانی خلاق و نوآور کشور، کارویژه اصلی و بنیادین بنیاد ملی نخبگان است. با بررسی میدانی و مرور عملکرد فعالیتهای این سازمان به روشنی میتوان درک کرد که این سازمان مهمِ راهبردی با نقطه مطلوبش که در سند راهبردی امور نخبگان بدان تصریح شده است، فاصله بسیار زیادی دارد و امید میرود که با رفع موانع و ضعفهای ساختاری و مدیریتی مشهود آن، که در قالب نکات ذیل بیان میشود، شاهد اعتلای این نهاد انسانی راهبردی به نقطه مطلوبش باشیم.
لزوم بهروز رسانی سند راهبردی امور نخبگان به ویژه در تعریف دقیق، منصفانه، حقیقی و جامعتر از نخبه و استعداد برتر حقیقی و اثرگذار، لزوم توجه اساسی و باورمندانه به علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر حداقل همپای توجه به علوم فنی مهندسی و پزشکی در سیاستگذاریها و التزام به اجرای عملی آنها، لزوم ایجاد تناسب بین انتصابات مدیریتی بنیاد با موضوعات ماموریتی آن؛ به عیارتی دیگر رعایت دقیق اصل تناسب بین شغل و شخصیت در مدیریت منابع سازمانی، لزوم بازمهندسی و تغییر بینشی مدیریتی بنیاد از تفکر مکانیکی و مهندسی به سمت تفکر رهبری عالمانه سرمایههای انسانی خلاق و نوآور که موضوع محوری و ماموریتی بنیاد است.
لزوم رساندن عاجل سازمان فعلی بنیاد ملی نخبگان به سازمانی یادگیرنده و در افقی بالاتر سازمانی تندآموز با باز مهندسی و ارتقای مهارتهای کلیدی در بدنه کارشناسی و از همه مهمتر بدنه مدیریتی آن، لزوم ارتقای کارایی و اثربخشی شوراهای بنیاد ملی نخبگان از حیث برنامهها و ماموریتهای مصرّح در شرح تفصیلی ساختار سازمانی جدید، لزوم استفاده از ظرفیتهای تمام دانشگاههای برتر کشور در حوزههای مختلف؛ نه یک دانشگاه خاص که اتفاقا بیشترین مهاجرت استادان و دانشجویان از همان دانشگاه صورت میگیرد؛ به دیگر سخن ملی بودن بنیاد ملی نخبگان را در سیاستگذاریها، ایجاد دفاتر نمایندگی در دانشگاه ها و ....از یاد نبریم و به آن التزام عملی داشته باشیم.
لزوم انتخاب و انتصاب حرفهای مدیران و کارشناسان بنیاد ملی نخبگان بر اساس شایستگیهای محوری متناسب با موضوع و ماموریتهای بنیاد با بکارگیری ظرفیّت کانونهای حرفهای ارزیابی مدیران و کارشناسان، لزوم دوری کامل از رفتارهای مشمئزکننده و استهلاککننده سیاسی و جناحی و حرفهای عمل کردن بر مبنای اهداف بنیادین انقلاب اسلامی، لزوم و وجوب رعایت حرمت حداکثری نخبگان در مراجعات و دوری از تشریفات زاید اداری، لزوم ایجاد ساز و کار اطلاع رسانی و روابط عمومی مستقل و حرفهای بر مبنای اصل خدمترسانی برخط، مشتری مداری و مشتری نوازی، لزوم عدم امتزاج ساختاری و مدیریتی بین بنیاد ملی نخبگان با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از حیث وحدت در مدیریت کلان و واحد و نظام اطلاع رسانی واحد، لزوم ایجاد و راهاندازی مرکز مستقل تعاملات بینالمللی بنیاد ملی نخبگان به منظور شناسایی، راهبری و بکارگیری نخبگان بسیار عزیز و توانمند ایرانی خارج از کشور به داخل و جلوگیری از سرگردانی اداری و تشریفاتی این عزیزان در بازگشت به کشور و لزوم توجه جدی، باورمند و اولویتدار به مقوله فرهنگ محوری در برنامه های بنیاد ملی نخبگان و ایجاد حس مسوولیت پذیری اجتماعی در میان استعدادهای برتر، سرآمدان و نخبگان جوان.
* مهدی حمزهپور عضو هیئت علمی گروه مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق(ع)
انتهای پیام/۴۰۸۴/
انتهای پیام/