ایران تنها نیست
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نظری بیندازیم به دو روی سکه این روزها؛ روی خط: اغلب اوقات، نگرانیم. «فردا چه میشود؟» این سؤال، ملکه ذهنها شده است. دغدغهها، تمامی ندارند. رنجها، مدام حاضرند. دشمنان پا به کارند. و در حال پراکندن هوای یأس و نومیدی. حسودان، در کمین. نفت را تحریم کردهاند. هستهای را تحریم کردهاند. بانکها را تحریم کردهاند. دارو را تحریم کردهاند. مقاومت و ایستادگی را تحریم کردهاند. ایران تنهاست انگار.
روی شیر: سال 57 که کشور را از سلطه خارجیها رها کردیم، خرمشهر را دو سال بعد، ناجوانمردانه از ما گرفتند. دنیا انتظار داشت که ما مات بایستیم و نگاه کنیم. ایستادیم اما نگاه نکردیم؛ مقاومت کردیم و دفاع. خرمشهر را پس گرفتیم. وجببهوجب این خاک برایمان عزیزتر و قیمتیتر شد. فهمیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. در جنگ، «ما میتوانیم» را تمرین کردیم. یاد گرفتیم خودمان بسازیم. خودمان آزمایش کنیم. خودمان نتیجه بگیریم.
تقریباً 30 سال بعد از آن موقع ها بود که قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، سر برآورد. آرام و بیسروصدا. تا سال 92، چند شرکت دانشبنیان ثبت شده بودند. کمی بیش از تعداد انگشتان دست، آدمهایی بودند که میدانستند، «دانشبنیان» یعنی چه. به یک باره، این ترکیب دلنشین، در مویرگهای افکار عمومی و جامعه شروع به حرکت کرد با فرهنگسازی و ترویج.
سورنا ستاری؛ نخبهای جوان از دانشگاه صنعتی شریف و فرزند مردی بزرگ، خلاق، نابغه، دانشمند و مقتدر که به ارزش ذهن و فکر ایرانی اعتقاد داشت، به میدان آمده و قاعده بازی را تغییر و رشد نوآوری را سرعت داده بود، شد معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری و رئیس بنیاد ملی نخبگان. موضوع و بازار دانشبنیان، رفته رفته گرم شد. داغ شد. همهگیر شد. جوانان و دانشگاهیان، در این تدبیر نوآورانه، امیدوار شدند. به میدان آمدند.
ایدههایشان را از پستوی ذهنشان بیرون آوردند. شرکتهای دانشبنیان، یکی پس از دیگری تأسیس شد و رشد کرد. استارتآپهای متعدد جوانه زدند و راهاندازی شدند. شتابدهندهها، بیوقفه پای کار آمدند. مراکز نوآوری در دانشگاهها، جان گرفتند. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، بیمحابا، ظهور کردند. ناحیه نوآوری شریف و کارخانه نوآوری آزادی هم که شاهکارهای دیگری است که در همین روزها افتتاح رسمی آن را جشن خواهیم گرفت.
حالا ایران ما با ایران 6 سال پیش، تفاوتهای خیرهکنندهای پیدا کرده است. نزدیک به 4 هزار و 500 شرکت دانشبنیان تائید صلاحیت شدهاند و کارشان را آغاز کردهاند و در چرخه اقتصادی تنه به تنه بزرگان میزنند. این شرکتها، تا الان حدود 90 هزار میلیارد تومان درآمدزایی برای کشور داشتهاند و بیش از 300 هزار نفر اشتغالزایی کردهاند. بیش از 6 هزار استارتآپ، در این 6 سال، فعالیتشان را شروع کرده و خوش درخشیدهاند.
از استارتآپهای ICT و خدماتمحور گرفته تا هایتک و فناورانه. همه جور استارتآپ در این 6 هزار تا، دیده میشود و همگام با گام دوم انقلاب و به پشتوانه و حمایت رهبری فرزانه، استارتآپهای صنعتی و تکنولوژیک، برای به میدان آمدن، جدیتر شدهاند. یک ناحیه و یک کارخانه نوآوری در تهران به راه افتاده است و کارخانههای نوآوری دیگری در کلانشهرها در حال بروز و ظهورند.
ستاری جوان، از همان سالهای نخست مسئولیتاش، بیوقفه و شبانهروز، با تلاش و جوشش مثالزدنی، شعار «ایجاد اکوسیستم فناوری و نوآوری» و اقتصاد دانشبنیان را سر دست گرفت و مطرح کرد. استان به استان، شهر به شهر، پارک به پارک و دانشگاه به دانشگاه، رفت و دید و شنید و گفت و آمد. آنقدر پافشاری و تکرار کرد که دغدغههایش به نتیجه رسید. فعالیت نزدیک به 4 هزار و 500 شرکت دانشبنیان، شوخی نیست. کار بزرگی است و اتفاقی بزرگ.
میدان جنگ با تفکر بچه پولداری نفتی و اتکا به منابع زیرزمینی و خام فروشی، با رویش جنگل انبوه شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها و مراکز نوآوری، یک پیروز بزرگ داشت: جوانان متخصص و متعهد ایران اسلامی. داراییهای فکری این نسل درخشان، در قالب شرکتها و استارتآپها، جام جواهرنشان فرهنگ کسبوکار ایرانساخت را دوباره صیقلی داد. ستاری اما در همین لحظات، دو هفته از پدر شهیدش بیشتر عمر کرده است و دغدغههای مسئولانه اش دوچندان شده.
این روزها، کجا را میتوانیم سراغ بگیریم که تفکری خلاقانه و نوآورانه در آنجا جان نگرفته باشد؟ نشست و برخاست ستاری جوان با فناوران و نخبگان و دانشگاهیان و صاحبان شرکتهای دانشبنیان و بعدها، همبنیانگذاران استارتآپها، اهالی شتابدهندهها و مراکز نوآوری شورانگیز و کارساز شده است.
حالا، شاید یک آرزوی دیگر در قلب و ذهن دغدغه مندان عرصه فناوری و زیستبوم نوآوری کشور، باقی مانده باشد؛ کاش کودکان و نوجوانان سرزمینمان، در پاسخ به آن سؤال معروف «بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی؟» بگوید: «میخواهم کارآفرین شوم و استارتآپ خودم را ران کنم!» اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان، بیش و پیش از آنکه به چند شغل لوکس و پردرآمد نیاز داشته باشد، محتاج «کارآفرین نوآور» است.
شرکتهای دانشبنیان، حامی و مولد کارآفرینانند. استارتآپها، به آغوش گیرنده نوآوران و خلاقان امروز و کارآفرینان فردایند. شتابدهندهها و مراکز نوآوری، دستهای گرمشان را آماده فشردن دستهای جوانان بلندپرواز و بیقرارند. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، به فکر و اندیشه جوانان ایرانی، باور دارند. کارخانهها و ناحیههای نوآوری، زایشگاه استارتآپهای نوآوری کشورند و بهترین و شادترین و دلانگیزترین مکانها برای این طبقه امیدوار و آیندهساز و همچنین دانشگاههای تراز اول و اساتید ممتازند. مام وطن؛ فرزنداناش را به مهربانی در آغوش کشیده است. ایران، تنها نیست. میهن، مؤمنانه به آیندهای روشن امیدوار است.
دبیر ستاد توسعه فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان
انتهای پیام/4021/
انتهای پیام/