از آقای همیشهوزیر نفت تا کف زدن علیه پراید!
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ علیرضا محمدی- هرساله دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی با مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان دیدار میکنند. در این جلسه چندساعته و صمیمی، دانشجویان با تفکرات مختلف به بیان دغدغهها، تبیین مسائل روز کشور و نقد صریح مسئولان نظام میپردازند و رهبر انقلاب با دقت به صحبتهای دانشجویان گوش داده و نکاتی را یادداشت میکنند.
نمایندگان تشکلهای دانشجویی که قرار است پشت تریبون صحبت کنند از چند روز قبل خود را برای جلسه دویست و چهل و هفتم امام خامنهای با دانشگاهیان آماده کرده و متن سخنرانی خود را با کمک دوستانشان مینویسند. همه چیز مهیاست تا اول خرداد ۹۸ در تقویم اهالی علم و دانش به نام دیدار رمضانی دانشجویان با حضرت آقا به ثبت برسد.
در هوای مطبوع بهاری روز نخست خرداد، دانشجویان از سراسر کشور از ساعتها قبل از شروع دیدار، خود را به بیت رهبری رساندهاند. جمعیت بسیاری برای دیدن رهبرشان در صف ایستادهاند و لحظهشماری میکنند که ایشان امشب درباره چه موضوعاتی سخن میفرمایند.
مسئولین حفاظت بیت رهبری ابتدا میگفتند که اجازه ورود به مراسم فقط با کارت ملاقات و کارت شناسایی امکانپذیر است و به دانشجویانی که کارت ملاقات و شناسایی آنان باهم مغایرت داشت، اجازه ورود نمیدادند. به همین دلیل تعداد قابلتوجهی از دانشجویان پشت در بیت رهبری درمانده و ناراحت بودند. یکی از آنان میگفت کارت به نام رفیقم صادر شده و نیامده و من به جای او ۱۴۰۰ کیلومتر آمدهام که آقا را ببینم اما به من میگویند با کارت شخص فرد دیگری، اجازه ورود به مراسم را نداری! ساعت که به ۵ بعدازظهر رسید با رایزنی برخی مدیران اجازه دادند دانشجویانی که کارت ملاقات به اسم خودشان نیست، وارد مجموعه بیت رهبری شوند.
وارد حسینیه که شدم به حدیث بالای جایگاه نگاه کردم. در هر مراسمی متناسب با آدمهای دعوتشده به آن دیدار، آیه یا حدیثی بهصورت خوشنویسی بر روی پارچهای بالای جایگاه مینویسند. عبارت بالای جایگاه در مراسم دیدار رمضانی دانشجویان حدیث «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَینُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقَارِ» از امام صادق (ع) بود.
حسینیه مملو از جمعیت و همه منتظر آمدن نائب امام زمان (عج) بودند، ساعت از ۱۷/۳۰ گذشته بود که پرده آبیرنگ حسینیه امام خمینی (ره) کنار رفت و چهره ما به جمال نورانی حضرت سید علی، روشن شد. دانشجویان با شعارهای «ای رهبر آزاده آمادهایم آماده»، «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست» و «نه سازش، نه تسلیم نبرد با آمریکا» به استقبال رهبر رفتند.
جلسه با قرائت قرآن توسط علیرضا مهدیزاده شروع میشود. پس از او، ابوالفضل محرمی دانشجوی مداح، سرود زیبایی را به همراه دانشجویان در محضر رهبر فرزانه انقلاب میخواند. همه یکصدا میگویند: «در صف خدمت به مردم حاضریم قادریم قادریم، مجریان گام دوم حامی رهبریم رهبریم».
پس از قرائت قرآن و سرود، مهدی اجرایی طوسی بهعنوان مجری مراسم پست میکروفون میرود. او سالها قبل خودش بهعنوان نماینده یکی از تشکلهای دانشجویی در بیت رهبری به سخنرانی پرداخته بود. مجری میگوید که میخواهم شعری بخوانم، شعر خوبی است اما شاید من خواننده خوبی نباشم. آقا با لحن شوخی میگوید «حالا بخوانید ببینیم چگونه است؟!» و جمعیت میخندد. شعر از حامد خاکی و حسین صیامی است این را مجری میگوید و شعرش غوغا میکند؛ شعر خوبی که چند بار جمعیت لابلایش احسنت میگویند و آقا به نشانه رضایت سر تکان میدهند. «ظلمت بداند تا طلوع فجر بیداریم/ نه جنگ خواهد شد، نه قصد گفتگو داریم».
محمدامین مهدیپور دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نخستین نفری است که پشت تریبون برای سخنرانی قرار میگیرد. با صدای رسا، محکم و لحن حماسی به بیان دغدغههای جامعه دانشجویی میپردازد. میگوید پیشنهاد ما بررسی جدی و دوباره نظام پارلمانی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه و بازنگری قانون اساسی بر همین محور است. همچنین در قسمت دیگری از صحبتهایش تأکید کرد: آقایان غربزده، ما را از آن طرف مرزها نترسانید که در آنجا خبری نیست.
مهدیپور اینطور ادامه میدهد که نمایش تجملات آقازادهها در فضای حقیقی و مجازی، نمکی است بر روی زخم ملت قهرمان ما. دستهای پشت پرده خوب میدانند که امروز باید از طرح خرید خدمات آموزشی حمایت کنند و برای دانشآموزان ما، مدرسههای بهاصطلاح مجهز بسازند و آن وقت مدیران جنتلمن را در رأس این مدارس گمارده و سند ۲۰۳۰ را در خفا اجرا کنند.
دومین نفر از سخنرانان مراسم، نرگسسادات حسینی نماینده دفتر تحکیم وحدت است. بهصورت تخصصی و لحنی آرام به بیان دغدغههای اتحادیه خود پرداخت. گفت متأسفیم که مجلس پس از سالها بررسی، به طرح شهرستانی-استانی و تناسبی انتخابات رسیده که در آن فواید تناسبی به کلی از بین رفته و عدالت انتخاباتی هم زیر سؤال میرود. در ادامه تأکید کرد: متأسفانه جامعه انقلابی ما با «بحران هویت اجتماعی دختران» مواجه است. این بحران، دختران را به سمت فعالیتهای مردانه میکشاند و شور انقلابی را به «ضد زنانگیشان» بدل میکند یا موجب «سرخوردگی اجتماعی» میشود و بیشک نه سرخوردگان اجتماعی میتوانند راهبر جامعه باشند و نه زنانی با خوی مردانه!
حسینی میگفت متأسفانه امروز تمام توان و انرژی مسئولان برای ترویج اشتغال تماموقت زنان صرف میشود؛ درحالیکه نه بسترسازی مناسب برای این مشاغل صورت میگیرد و نه بسترهای فعالیت پارهوقت یا آزادانه، ایجاد و یا تقویت میشود. توقع ما از نظام، برنامهریزی جهت بهکارگیری پتانسیل زنان در جهت رفع آسیبهای اجتماعی است. باور داریم گرههای موجود به سرپنجه قدرت نرم زنان باز خواهد شد. در اینجا شاهد احسنت گفتنهای خواهران در جلسه برای حسینی بودیم.
نوبت به سخنران سوم رسید. امین شریفی نماینده هیئتهای دانشجویی و گروههای جهادی پشت تریبون رفت و گفت مهمترین ویژگی این گروهها «خودجوش» بودنشان است و توانایی جذب حداکثری دانشجویان به دور از سیاسیبازی دارد. البته باصراحت گفت که دانشجوی بسیجی و هیئتی سیاسی بوده اما سیاستزده نیست. نماینده هیئتیها یک دستش را محکم مشت کرده بالا که میآید و مشتش را باز میکند، تسبیح تربتی در دست دارد که به آقا هدیه میدهد، تسبیحی که تا آخر جلسه مدام در دست آقاست و ذکر میگویند.
نفر چهارم، طه بیات نماینده انجمنهای علمی دانشجویی وزارت بهداشت و درمان است. درباره مسائل علمی و تخصصی در حوزه بهداشت و سلامت صحبت میکند. حرفهایی که میزند به مذاق من و اطرافیانم خوش نمیآید و به نظرم به درد این جلسه نمیخورد. در آخر به آقا پیشنهاد میدهد به کمپین ملیِ سنجش فشارخون بپیوندند و فشار خونشان را اعلام عمومی کنند! دانشجویان و مسئولان حاضر در جلسه میخندند.
رضا باستانی دانشجوی دکترای حقوق و نماینده بنیاد علمی نخبگان، پنجمین نفری بود که پشت تریبون میرفت. درباره مسائل تخصصی قوه قضائیه صحبت کرد که جالب نبود و با فضای پرشور سخنرانهای تشکلهای دانشجویی فاصله داشت. به خودم میگفتم کاش زودتر تمام کند و به سخنرانهای بسیج دانشجویی و انجمن مستقل برسد.
ششمین نفری که توسط مجری برای قرار گرفتن پشت تریبون رفت، سعید شعبانیان نماینده کانونهای فرهنگی دانشگاهها بود. محکم و رسا حرف نمیزند و باز منتظریم که زود حرفهای این برادر عزیز هم تمام شود. گزارشی از عملکرد کانونهای فرهنگی میدهد و تقاضای دیدار اختصاصیِ رهبر با فعالان کانونهای فرهنگی را مطرح میکند.
امین شریفی نماینده بسیج دانشجویی بهعنوان نفر هفتم در جایگاه سخنرانی قرار میگیرد. دوباره جلسه را پرحرارت میکند. صریح و بیپرده از آقا میپرسد که «در نگاه شما اشکالات امروز کشور و خاصتاً نظام سیاسی، اداری و اقتصادی را ناظر بر کارگزار میدانید و یا ساختار؟!» آقا هم همان ابتدای صحبتهایشان جواب این سؤال را میدهند «ساختار قانون اساسی خوب است. البته ساختارها میتوانند تکمیل شوند و نواقصشان برطرف شود؛ مثلاً یک روز مجمع تشخیص نداشتیم و امروز داریم. در همهٔ نظامها همین است؛ بنابراین ساختار ایرادی ندارد منتها باید کموزیادش کرد؛ اما ما کارگزاران اشکال داریم؛ ناتوانی و کوتاهی داریم. گاهی کارگزاران در حرکت اشتباهی میکنند که در جامعه شکاف بزرگ ایجاد میکند».
میگوید در شرایط جنگ اقتصادی، تبیین و بهکارگیری نظریه مقاومت در حوزه اقتصاد ضرورتی اجتنابناپذیر است، اما امروز و در این جنگ، آرایش جنگی متناسب از دولتمردان دیده نمیشود. همچنین تأکید کرد که به دلیل مشغله رؤسای دولتها به امر مدیریت اجرایی، تفکیک ریاست دو شورای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی از ریاست جمهوری و انتصاب رؤسای مستقل از رؤسای قوا میتواند یک اقدام مؤثر برای نزدیک شدن خروجی سیاستگذاری این دو شورا به اهداف عالیه آنها گردد. این روزها صداهایی به گوش میرسد، از جانب کسانی که مرعوبیتشان در مقابل کدخدا بر همگان مبرهن است؛ حال چه زمان گفتن از مذاکره است؟! نه مذاکره میکنیم و نه جنگ خواهد شد. از چه لرزه بر اندامهایتان افتاده است؟! هر چند که اگر جنگ هم شود، شما در ویلاهای ۱۰۰۰ متریتان در فلان نقطه شهر آرام بخوابید که فرزندان امام روحالله بیدارند.
شریفی در بند آخر صحبتهایش که با صدایی بلند هم ایراد میکرد و در یک دستش تصویری از شهید نادر مهدوی داشت گفت: «در میان دو گزاره جنگ و مذاکره ما میراثدار شهدای عزیزی همچون شهید نادر مهدویها که فاتح جنگ ارادهها در نبرد تمدنی بودند، هستیم. نه مذاکره میکنیم و نه جنگ خواهد شد». حرفش تکبیری بلند به همراه دارد. نماینده بسیج دانشجویی تصویر شهید مهدوی را به آقا هدیه داد و آقا هم همانجا تصویر را روی میز گذاشتند و تا آخر جلسه کنارشان بود.
هشتمین نفر مرضیه افشارنیا نماینده تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی بود. حقیقتاً خیلی خوب صحبت کرد و پرچم دانشگاه آزاد که مدیریت انقلابی بر آن وجود دارد را بالا برد. افشارنیا میگفت جنگ را با بیستسالهها بردیم و اقتصاد را با شصتسالهها باختیم!، آقا میخندند و بچهها شروع میکنند به کف زدن! میگوید مسئولان این پراید گران بیکیفیت را برای آقازادههای خود میخرند؟! و دوباره حسینیه برایش دست میزند! تیکهای نثار شورای تحول علوم انسانی میکند که «معلوم نیست، شورای تحول تعطیل شده یا هنوز تمام نشده و آقایان در جلسهاند!» آقا دوباره لبخند میزنند. از ضرورت وام دانشجویی برای ازدواج و افزایش خوابگاههای دانشجویی متأهلی هم صحبت میکند که جمعیت تحسین و آقا یادداشت میکنند.
نهمین نفر محمدحسین صبوری دبیرکل اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی به پشت تریبون میرود. منتظر یک سخنرانی تند و آتشین از او هستم. میگوید رویکردهای منفعلانه سیاست خارجه در سالهای اخیر، بعضاً منجر به ارائه تصویری ترسو از نظام مقتدر و مظلوم جمهوری اسلامی شده است. همانگونه که نگاه دولتی دهه ۶۰ خسارتبار بود، خصوصیسازی افسارگسیخته، بدون رعایت لوازمی نظیر شفافیت، نظارت، اهلیت و بخشهای تأمینکننده منافع مستضعفان نیز بحرانزاست. هر بار که موضوعی برای کشور حیثیتی شده که نتیجهاش را مستقیماً در سرنوشت انقلاب اسلامی مؤثر میدانیم، با حربه مشترکی مواجهیم که نامش را میگذارند «تصمیم نظام»! سؤال ما این است که دقیقاً این نظام چیست؟ که اتفاقاً تصمیماتش اکثراً برخلاف مشی انقلاب، منافع ملی و سخنان رهبری از آب درمیآید؟!
صبوری در ادامه تأکید کرد اگر قرار باشد ۳۰ سالههای رانتی جای مُسنها را بگیرند، عملاً نهتنها کارآمدتر نخواهیم شد، بلکه محافظهکاران جوان توان بیشتری برای مقاومت در برابر تحولات مثبت خواهند داشت؛ ضمن اینکه خوب است مدل صحیح جوانگرایی را از دفتر رهبری آغاز کنید تا برای سایر نهادها الگو شود. وی صراحتاً از آقا درباره برخی «رفتارهای غیرشفاف و دخالتهای بیجای مسئولین دفتر رهبری» سؤال میکند. بعد هم چند مثال از عملکرد منسوبانِ دفتر رهبری در ماجرای تصویب برجام میزند که با تشویق دانشجوها همراهی میشود! دبیر جنبش عدالتخواه میگوید برخی مسئولان دفتر رهبری، «خط خودشان را به نام خط حزبالله نشر میدهند».
دهمین نفر رضا پیوندی نماینده نشریات دانشجویی به پشت تریبون میرود. از رهبر انقلاب میخواهد در انتصاب مدیران سه روزنامه کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی پس از مدتها جوانگرایی کنند. پیوندی از امتیازِ همشهری بودن با آقا هم استفاده میکند و وسط حرفهایش، یکی دو جملهٔ آذری میگوید که مثل راز بین آقا و بچههای آذریزبان و پیوندی، میمانند.
پیوندی میگوید صداوسیما به منبع درآمدی برای ستاره-مربعها و سلبریتیها تبدیل شده است. مگر میشود مدعی آزادی بود، اما دانشجو را به اخراج از سالن مراسم «روز دانشجو» تهدید کرد؟ مگر میشود از آزادی گفت اما به اتهام انتقاد از مدیریت دانشگاه از نشریات دانشجویی به قوه قضائیه شکایت برد؟ گلایهمان از مسئولان امری است که به جای فراهم کردن فضای آزاداندیشی و تضارب دیدگاهها مطابق با منطق و قانون، با تمام توان به تقابل سلیقهای با نشریات میپردازند. روزی در وزارت علوم چون نتیجه به نفعشان نیست انتخابات نشریات را به تعویق میاندازند و روزی در وزارت بهداشت به رأی اکثریت احترام نمیگذارند. چطور است که معاونتهای فرهنگی وزارتین علوم و بهداشت برای جشنوارههای نسبتاً بیفایده خود، صدها میلیون خرج میکنند، اما نوبت که به نشریات دانشجویی میرسد، کفگیر به ته دیگ خورده است. پیوندی بالا که میرود از آقا میخواهد، خطبه عقدشان را بخواند و آقا میگویند غیابی میخوانم.
نفر آخری که قراری است در دویست و چهل و هفتمین دیدار دانشگاهیان با رهبر انقلاب به سخنرانی بپردازد، پیام مرادی دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل است. میگوید جوانی من و این جمع در دوره مدیریت کسانی سپری شد که استادتمام فرصتسوزی هستند! جریانی که با ایده مرکزی «همگرایی با غرب» نزدیک به سه دهه بخش مهمی از مناسبات سیاسی و اقتصادی را معطل نگاه داشت. برجام آخرین دستاورد این مدعیان عقلانیت بود. میزان اثرگذاری تحریم بر اقتصاد یکی از سؤالهای مردم کوچه و بازار است. وابستگی تاریخی بودجه به نفت، زمینهساز تحریمهای نفتی و پاشنه آشیل دولتها شده است. کاهش ارزش پول ملی به کمتر از یکچهارم در کمتر از یک سال و کاهش قدرت خرید بهنحویکه تهیه برخی کالاهای عادی به آرزو تبدیل شده، در شرایطی اتفاق میافتد که دولت میلیاردها دلار ارز دولتی را بدون نظارت میان عدهای تقسیم کرده تا با آن غذای سگ و لوازم آرایشی بخرند و یا جنس وارد کنند و با قیمت آزاد به مردم بفروشند!
زنگنه را با نام «آقای همیشهوزیر نفت» خطاب میکند و از حضار تشویق میگیرد، از رانت و فساد میگوید و از حضار تشویق میگیرد و خلاصه آنقدر میگوید و آنقدر تشویق میگیرد که ستارهٔ مراسم امشب بشود. آقا هم تندتند در حال یادداشتبرداری هستند. مرادی دوگانهٔ «اصلاحطلب-اصولگرا» را منسوخشده میخواند، عملکرد شورای شهر تهران را «بازی اسمفامیل» میداند و این را که رئیسجمهور گفته اختیارات کافی ندارد «نمکنشناسی» خطاب میکند.
حالا نوبت به صحبتهای آقا رسیده است، اول نکتههای بچهها را جواب میدهند و بعد میگویند اگر فرصت شد نکاتی دارند؛ بچهها اعلام میکنند «بعد از اذان هم هست!» که آقا با خنده میگویند «این دیگر حرف زور است!» و جمع همه میخندند.
آقا اول از همه توصیه کردند که در لحن انتقاد را تند نکنید، در بیان انتقادها نقطهضعف به طرف مقابل ندهید و جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مراجع قضائی محکوم کنند و از افراطوتفریط در بیان و نفی قاطع یک مجموعه بپرهیزید. شما فرزندان من هستید تلاش کنید صحبتتان درست بیان شود.
توصیه بعدی ایشان اما همان توصیه هر سالهای بود که دانشجویان درگیر در فضای مجازی پشت گوش میاندازند «کتابخوانی»! ایشان گفتند «نهضت متأسفانه این حرکت، روال مطلوبی ندارد و مجموعههای دانشجویی و هیئتهای اندیشهورز آنها باید نسبت به طراحی برنامههای مطالعاتی برای دانشجویان، اقدام کنند.»
آقا بعدازآن به سراغ متن حرف خود رفتند، حرفی که به گفته ایشان از ضمیمههای بیانیه گام دوم است؛ دانشجویان کجای کار هستند؟ ایشان چند کارویژه را برای دانشجویان برشمردند: «راهاندازی کارهای اجتماعی، کارهای جهادی و...»
ترجیعبند پایانی سخنان آقا، مثل همیشه امید است؛ امیدی که باید زنده بماند تا حرکت جاری باشد؛ بیش از هر قشر دیگری این امید باید در گروه دانشجو بهمثابه یک گروه پیشرو زنده باشد. آقا گفتند: حتی اگر صد اشکال و ایراد در مسئولان یا عملکرد دستگاهها میبینید هرگز ناامید نشوید و با توکل به خدا، با مشکلات مبارزه و افق روشن آینده را محقق کنید؛ و بعد با قدرت و اعتماد به خدا، یکی از آن بشارتهای شیرینشان را بیان کردند: «شما جوانان اطمینان داشته باشید که زوال دشمنان بشریت یعنی تمدن منحط آمریکایی و زوال اسرائیل را شاهد خواهید بود».
پس از سخنرانی پرمغز امام خامنهای، نماز جماعت مغرب و عشا را به امامت معظمله خواندیم و از خوردن افطاری و چلومرغ خوشمزه لذت بردیم.
انتهای پیام/۴۱۱۸/پ