دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
31 ارديبهشت 1398 - 13:30
جلیلی:

مدیریت در صدا و سیما راهبرد غربالگری دارد

مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: مدیریت در صدا و سیما راهبرد غربالگری دارد. یعنی کسی می‌تواند در صدا و سیما مدیر شود که خط قرمزها را بداند.
کد خبر : 382947

به گزارش خبرنگار حوزه تشکل‌های دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، وحید جلیلی در نشست بررسی عملکرد صدا و سیما که با عنوان «رسانه ملی، ندای مستضعفین یا صدای مستکبرین؟»  در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و به همت مجمع دانشجویان عدالت‌خواه این دانشگاه برگزار شد، گفت: در طول 20 سال گذشته تلاش کردم اگر نقدی به رسانه ملی دارم، در چارچوب مشخصی باشد. 12 سال پیش در مقاله‌ای تحت عنوان «غربال یا آهن‌ربا» وضعیت مدیریت صدا و سیما را مورد نقد قرار دادم. مدیریت در صدا و سیما راهبرد غربالگری دارد. یعنی کسی می‌تواند در صدا و سیما مدیر شود که خط قرمزها را بداند و آشنایی با خط قرمزهایی مثل صحنه‌های غیراخلاقی، فحاشی به اطلاعات و عدم رعایت خط قرمزهای سیاسی داشته باشد و چنین فردی به راحتی می‌تواند مدیر صدا و سیما شود و می‌تواند بگوید هر کسی هر تولیدی دارد بیاورد تا ما مطابق غربال‌ها تولیدات مناسب را انتخاب کنیم.


وی خاطرنشان کرد: به نظر من وقتی زیاد از راهبرد غربال استفاده شود، روزنه‌های این غربال فراخ‌تر می‌شود و هر قلوه‌سنگی هم از آن رد می‌شود. این خاصیت غربال است. اتفاقاً اگر ما نقدی بر صدا و سیما داریم، نقد حرفه‌ای است. مدیریت صدا و سیما اصلاً حرفه‌ای نیست.


مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: اول باید تعریفی داشته باشیم از اینکه خود رسانه یعنی چه و چقدر رویدادهای با قابلیت بازنمایی در آینه رسانه وجود دارد. مجموعه عناوین و سوژه‌ها که می‌تواند در رسانه بازنمایی شود، بی‌شمار است. مدیریت رسانه فقط باید گزینش و انتخاب کند، فرقی نمی‌کند که مدیر کدام رسانه باشد. خود رسانه یعنی ضریب و برای خود حق انتخاب دارد.


جلیلی تصریح کرد: رسانه ملی جمهوری اسلامی به خاطر عدم آشنایی با تعریف حرفه‌ای رسانه راهبرد یا نظریه غربال رسیده است لذا مدل جایگزین من برای رسانه ملی مدل آهن‌ربا یا مغناطیس است یعنی صداوسیما باید سوژه‌ها را مطابق آرمان‌ها انقلاب جزم کرده و انعکاس دهد. 


وی ادامه داد: بعد از 20 سال راضی شدند یک زندگی حزب‌اللهی را بازنمایی کنند که در آن موفق نبودند. برای مثال فیلم گرگ و میش را به کسی سپردند که آشنایی و سنخیتی با این قشر نداشت و البته خودش هم هیچ ادعایی در این زمینه نداشت. آیا جمعیت روستایی‌ها در صدا و سیما به خوبی پوشش داده می‌شود؟ یا اینکه صدها هزار متخصص، کارشناس و دانشمند در رسانه ملی سهمی دارند؟ مجید شهریاری که نابغه‌ای در فراز جهانی بود را کسی نمی‌شناسد و این افراد نخبه در رسانه ملی به خوبی معرفی نشده‌اند. چند نفر از ما دکتر بهاروند را می‌شناسد.


جلیل گفت: کاراکتر مادر ایرانی در رسانه ملی چه جایگاهی دارد؟ چقدر این موضوع ظرفیت رسانه‌ای دارد و چقدر بازنمایی می‌شود؟ از این موارد می‌توانم ده‌ها مثال بزنم. خیلی از ما کلیسا نرفته‌ایم اما دقیقاً کلیسا را می‌شناسیم چون سینمای غرب به خوبی کلیسا را نمایش داده است. آیا افرادی که یک‌شنبه‌ها به کلیسا می‌روند بیشتر هستند یا افرادی که به نماز جمعه می‌روند. پس چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال اخیر در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های خود این پدیده اجتماعی و فرهنگی را جلوه نداده است. چنین صحنه‌ای واجد ارزش‌های هنری، خبری و دراماتیک است.


وی ادامه داد:  در صدا و سیما آخرین اطلاعات ورزشی برخی کشورها گفته می‌شود اما آخرین اطلاعات علمی کشور خودمان گفته نمی‌شود. حتی صدا و سیما در جذب مخاطب هم صادق نیست. برنامه ماه عسل که برنامه‌ای پرمخاطب بود و با ارزش‌های ما سازگاری کامل داشت، چرا به یک‌باره تعطیل شد؟! اینجا دم خروس صدا و سیما بیرون زد و گفت این برنامه جذابیت ندارد. آیا با این عملکرد ما باید باور کنیم که صدا و سیما صداقت دارد؟


انتهای پیام/4107/4126/


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب