علت رویگردانی از تحصیل در دانشگاههای غیر حضوری چیست؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از باشگاه خبرنگاران دانشجویی (ایسکانیوز) در گزارشی افزود: به تازگی، احمد میرشکرایی، استاد تمام دانشگاه پیام نور، به آمار بالای انصراف از این دانشگاه اشاره کرده است. آماری که به گفته این استاد رو به افزایش است. در اینجا این پرسش مطرح میشود که علت اصلی این معضل در کجاست؟ بودن یا نبودن چه عناصری موجب کاهش پایبندی دانشجویان به این دانشگاه میشود؟
نبود عرصه عمومی دانشجویی
یکی از جذابیتهای حضور در دانشگاه، عضویت در تشکلهای دانشجوی و فعالیت در عرصه دانشجویی است. فعالیتی که به دانشجو، در برابر اساتید و پرسنل دانشگاه، صدایی متمایز میدهد. در واقع همین شرکت فعال در عرصه دانشجویی است که دانشگاه را از مدرسه متمایز میسازد و میتواند دانشجو را به محیط تحصیل خود پایبند کند.
ایجاد تشکلهای مصنوعی نمیتواند این کمبود را به شکل معناداری جبران کند. دانشجو اگر اجباری به حضور در محیط دانشگاه نداشته باشد، بعید است در تشکلهای آن حضور جدی پیدا کند.
حذف پویایی در آموزش
محیط آموزشی محیط گفتگو و پرسشگری مداوم است. آموزش دانشگاهی را نمیتوان به حفظ کردن چند جلد کتاب فروکاست. بدیهی است که دانشجو کتابخوان نیز هست، اما دانشجو بودن محدود به مطالعه نیست. در آموزش غیر حضوری، با از دست رفتن امکان گفتگو با استاد، امکان عمق بخشیدن به آموختهها از دست میرود و به همین سبب آموختهها در سطح باقی میمانند. در سالهای اخیر، دانشگاه پیام نور تلاش کرده است تا با افزایش ساعات رفع اشکال تا حدودی این مشکل را رفع کند (اینجا را بخوانید). اما درسهای این دانشگاه همچنان فاقد پویایی لازم هستند.
از میان رفتن امکان پژوهش
در کنار کمبودهای چشمگیر در حوزه آموزشی، دانشگاههای غیر حضوری به طور کلی از حیث پژوهشی ناتوان هستند. امکان پژوهش به حضور فعال و مستمر دانشجو در محیط دانشگاهی و گفتگو با اساتید و دیگر دانشجویان گره خورده است. در نبود این فضا، نمیتوان به تولید پژوهشهای قابل اعتنا چشم امید داشت.
با از میان رفتن امکان پژوهش، فعالیت دانشگاهی به حفظ کردن و باز پس دادن حفظیات فروکاسته میشود. به همین سبب، عجیب نیست که دانشجویان پس از مدتی از ادامه تحصیل در چنین دانشگاهی صرف نظر میکنند.
عدم اقبال در بازار کار
با توجه به موارد گفته شده، عجیب نیست که فارغالتحصیلان این دانشگاه، حتی در صورت به پایان بردن تحصیلات خود، نتوانند جایگاه مناسبی در بازار کار پیدا کنند. عدم اقبال فارغالتحصیلان در بازار کار، زمینه دلسردی را برای دانشجویان سالهای پایینتر فراهم میکند و در نتیجه آنها ادامه تحصیل در این دانشگاه را بیفایده مییابند.
با توجه به آمار، تعداد دانشجویان این دانشگاه از یک ملیون و 100 هزار دانشجو در سال 1989 به 800 هزار دانشجو کاهش یافته است. کاهشی که نتیجه معضلات اساسی در نحوه تدریس در این دانشگاه است. ایرادی که این دانشگاه تلاش کرده است تا با بالابردن میزان کلاسهای حضوری و یا مجازی بر طرف کند . باید دید آیا در سالهای آتی، این سیاستها میتوان پویایی لازم را به این دانشگاه باز گرداند یا خیر.
انتهای پیام/