فرار نوابغ و خروج ژنهای آنها خسارات جبراننشدنی متوجه آینده کشور میکند/ در مورد امکانات دانشگاههای خارج کشور خیلی غلو شدهاست
ساسان صدری زاده متولد 1359 است. وی در سال 2010 برای ادامه تحصیل به سوئد مهاجرت کرد و با درجه دکتری در رشته مهندسی مکانیک سیالات از دانشگاه سلطنتی فناوری استکلهم (KTH) فارغالتحصیل شد. ساسان اولین دوره فوق دکتری خود را در کشور دانمارک به پایان رساند و هماکنون در دانشگاه برکلی کالیفرنیا و آزمایشگاه ملی لورنس برکلی مشغول به پژوهش در زمینه عفونتهای بعد از عملیات جراحی است. وی بیش از 45 مقاله علمی در مجلهها و کنفرانسهای علمی منتشر کرده است.
مصاحبه ایمیلی ما را با این محقق ایرانی میخوانید:
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
در حال حاضر در آزمایشگاه ملی لورنس برکلی و دانشگاه برکلی کالیفرنیا در امریکا روی نسل آینده سنسورهایی که میزان میکروارگانیسم های موجود در هوا را اندازه گیری میکنند، مشغول به پژوهش هستم. همچنین روی دستگاههای پالاینده هوا که با استفاده از یک محیط پلاسما (فاز چهارم ماده) میتوانند باکتریها را غیر فعال کنند در حال تحقیق هستم.
آخرین دستاوردی که ما از شما خبر داریم، مربوط به نابودی عفونتهای بیمارستانی با کمک ابررایانه است. لطفا در این مورد توضیح دهید.
این خبر یک ترجمه لفظ به لفظ از یک مقاله انگلیسی بود که شاید زیاد درست نباشد. بهتر است اینطور گفت که ما از ابررایانهها استفاده میکنیم تا رفتار باکتریها را در یک محیط توسط مدلهای ریاضی پیشبینی کنیم. با این پیشبینیها میشود طراحی اتاق عمل را بهبود بخشید. در نتیجه باکتریهای کمتری به محل جراحی (زخم باز) خواهند رسید و ریسک مبتلا شدن بیمار به عفونتهای پساجراحی کمتر خواهد شد.
آیا بعد از آن دستاورد جدیدی داشتهاید؟
به نتیجه خوبی در زمینه سنسورها و پالایندههای پلاسما رسیدیم که البته همه در حد تحقیقات آزمایشگاهی است و راهی طولانی تا رسیدن به عمل در راه است.
به نظر شما فناوریها چه نقشی در سلامت انسانها ایفا میکنند و این وضعیت در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا شما به سایبورگ یا ادغام فناوریها با بدن انسان اعتقاد دارید؟ آیا از نظر شما انسانها به این واسطه میتوانند «نامیرا» شوند؟
سایبورگ یا انسانی که اندام یا اجزای مکانیکی دارد، هم اکنون در دنیا وجود دارد. قلب، کلیه و چشم های مصنوعی، دستهای مکانیکی که از مغز دستور میگیرند و هزاران نمونه دیگر در جهان امروز ما وجود دارند. استیون هاوکینگ در مقالهای به جاودانگی انسان اشاره دارد و میگوید: «روزی خواهد رسید که انسانها میتوانند مغزهایشان را روی یک کامپیوتر کپی کنند تا آن مغز جاودانه بماند. از آنجا که هویت انسان چیزی جز مغز نیست، در آن صورت انسان جاودانه خواهد بود».
به نظر من، نامیرایی در مورد مغز میتواند مصداق داشته باشد که آن هم در آینده امکانپذیر خواهد شد.
از نظر شما محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه پزشکی و کمک گرفتن از فناوریها در پزشکی پیشرفت داشتهاند و در مقایسه با تحقیقاتی که در آمریکا انجام میشود، وضعیت ایران را چگونه میبینید؟
به نظر من، ما از نظر دانشجو و نیروی انسانی چیزی کم نداریم. نمیخواهم بگویم که خیلی از دنیا بالاتریم یا پایینتر، ولی در حد کشورهای پیشرفته دنیا میتوانیم پیش برویم. شاید ما برجستهترین پزشکان را داشته باشیم، ولی پزشک حاذق در کنار ابزار پزشکی پیشرفته و کارآمد و بهروز و داروهای موثر معنا پیدا میکند.
تصور کنید بهترین راننده رالی دنیا بخواهد با یک اتومبیل پراید در مسابقه شرکت کند! فکر میکنم نتیجه نیاز به توضیح نداشته باشد.
مشکل ما بیشتر در زمینه تکنولوژی و مهندسی پزشکی است. مهمتر از آن نبود یک زبان مشترک علمی بین جامعه پزشکی و مهندسی، نه تنها در ایران بلکه در دنیا، است! متاسفانه شکاف عمیقی بین این دو زمینه علمی وجود دارد، به شکلی که ما نمیتوانیم با یک زبان علمی قابل فهم برای دو طرف صحبت کنیم.
به نظر من همکاری بیشتر و تنگاتنگ مهندسان و پزشکان میتواند بسیاری از مشکلات درمانی را بسیار راحتتر حل کند.
من جلسات زیادی با پزشکان و جراحان چه در آمریکا و چه در اروپا داشتهام. به وضوح میبینم که اطلاعات پایه در زمینه علم مهندسی پزشکی را ندارند یا اصلا به مهندسی و محاسبات اعتقادی ندارند. پزشکی را صرفا یک علم تجربی میدانند.
فکر میکنم پزشکان هم نظر مشابهی در مورد مهندسی دارند. یعنی فکر میکنند که مهندسان (حتی مهندسان پزشکی) اطلاعات لازم و باید را در زمینههای پزشکی ندارند. اگر من بخواهم در زمینه پزشکی کار کنم، باید از پزشکی اطلاعات خوبی داشته باشم و پزشکان هم باید از مهندسی بدانند، هر چند اندک تا درک متقابل بوجود آید.
به نظر شما جوانان مستعد ایرانی چطور میتوانند در زمینه پزشکی تلاش کنند؟
متاسفانه در ایران جوانان فکر میکنند که زمینه پزشکی فقط پزشک شدن است. در صورتی که مهندسی پزشکی بسیار مهم است، شاید بسیار بسیار مهمتر از خود پزشکی. ما پزشک خوب در ایران کم نداریم ولی در مهندسی پزشکی بسیار ضعیف هستیم. در ایران هیچ کمپانی خاصی در این زمینه فعال نیست. تقریبا هیچ دستگاه مورد نیاز پزشکی را نمیتوانیم طراحی و تولید کنیم. صد در صد وابسته به خارج کشور هستیم. در زمینه تولید دارو هم وضعیت خوبی نداریم.
آمار کنکور اخیر را ببینید! 60 تا 70 درصد در رشته تجربی شرکت کردند و اولین هدف رشته تجربی، پزشکی است. به نظر من این جای تفکر و تعمق دارد!
محبوبترین ابزاری که از آن استفاده میکنید، چیست؟
هر ابزاری که بتواند من را به دنیای اینترنت وصل کند.
زمانهایی که اوقات فراغت دارید، با گوشیتان بازی میکنید؟
نه اهل بازی نیستم.
شما سالها در ایران زندگی و تحصیل کردهاید و با جوانان ایرانی آشنایی دارید. میزان سواد علمی جوانان ایرانی را در چه سطحی میبینید؟
دانشجوهای ایرانی هم مثل همه کشورهای دیگر بسیار متفاوت هستند. نوابغ زیادی داریم همینطور کسانی که فقط میخواهند عنوان مهندسی و دکتر را یدک بکشند.
فضای پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاههای سوئد یا آمریکا چگونه است؟ سیستم پژوهشی آنجا چطور دانشجویان و دانشمندان را به تحقیق و پژوهش تشویق میکند؟ تفاوت میان فضای آموزشی و تحقیقاتی در ایران و آمریکا چیست؟
من در فضای تحقیقاتی ایران نبودم. در مورد سوئد یا آمریکا هم اینطور نیست که همه چیز برای تحقیق و پژوهش آماده و مهیا باشد. به نظرم در مورد امکانات دانشگاههای خارج کشور خیلی غلو شده است! در اروپا و آمریکا هم مشکلات فراوانی سد راه تحقیق و پژوهش میشود.
چند وقت پیش کلیپی دیدم که شخصی میگفت ساعت 12 شب وارد دانشگاه یو سی بروکلی شده و دیده که استاد سر کلاس مشغول درس دادن بوده و دانشجوها هم سر کلاس بودند! به نظرم این همه بزرگنمایی درست نیست.
اکثر مواقع، بودجههای تحقیقاتی مسیر پژوهش را تغییر میدهد. مثلا یک محقق میخواهد روی موضوعی کار کند ولی بنا به مسائل سیاسی، اجتماعی یا مقتضیات زمانی بودجه به آن موضوع تعلق نمیگیرد و آن موقع محقق مجبور است که زمینه کاریاش را تغییر دهد. در نتیجه معمولا بودجههای تحقیقاتی مسیر تحقیق را دیکته میکنند.
در ایران، متاسفانه چیزی به نام بودجه تحقیقاتی وجود ندارد. کمپانیهای صنعتی ما هیچ پروژه تحقیقاتی را تامین بودجه نمیکنند. دانشجوهای دکتری در دوره طولانی تحصیل هیچ حقوقی دریافت نمیکنند و باید با تدریس و کارهای اینچنینی هزینه زندگی خودشان را بپردازند. این باعث میشود که تمرکز از کار تحقیقاتی به مسائل حاشیهای مطعوف شود.
به نظر من یکی از بهترین کشورها برای الگو قرار دادن، کشور چین است. دولت چین بودجههای هنگفتی را برای تحقیقات دانشگاهها اختصاص داده است. ردهبندی دانشگاههای چین به سرعت در حال عبور از دانشگاههای اروپا و آمریکاست و جزو تراز اولها قرار میگیرند. امسال دانشگاه چینهوای چین در بسیاری از رشتههای مهندسی همتزاز داتشگاه MIT آمریکا شده است!
در چین، دانشجوهایی را به دانشگاههای برجسته دنیا (با هزینه دولت چین) میفرستند تا در آنجا تحصیل کنند و علم روز دنیا را از اروپا و آمریکا با خود به کشور چین بیاورند. چینیها از صفر مطلق شروع کردند و هماکنون به دومین اقتصاد دنیا تبدیل شدهاند و به نظر من زودی برترین خواهند شد.
این دستاوردها به جز با تحقیق، پژوهش و مدیریت درست امکانپذیر نیست. بدون حمایت از دانشگاه و صنعت نمیتواند به دست بیاید. چقدر خوب میشد اگر از الگوهای خوب استفاده میکردیم!
آیا دوست دارید برای زندگی به ایران برگردید؟ فکر میکنید چه امکاناتی در ایران باید وجود داشته باشد تا بخواهید در ایران زندگی کنید؟
ایران را دوست دارم و به دانشجوها، اساتید و پتانسیلها ایمان دارم. فکر میکنم اگر زمینههای کار علمی فراهم شود، بسیاری از محققان ما برخواهند گشت.
به نظر شما چرا ما در ایران آنقدر فرار مغزها داریم و از نظر شما این امر چه تاثیر منفیای روی کشورمون خواهد داشت؟
این مساله به نظر من بسیار بسیار مهم است. ولی متاسفانه در حال حاضر مورد توجه واقع نمیشود. یک کشور هزینه بسیار زیادی متحمل میشود تا یک مهندس یا پزشک تربیت شود. ولی ما از این نیروی کار که با صرف سالها وقت و هزینه به دست آوردیم هیچ استفادهای نمیکنیم. در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکا بدون صرف هیچ وقت و هزینهای تنها از نتیجه پایانی بهرهمند میشوند.
فرار مغزها سالیانه میلیاردها دلار به ایران خسارت وارد میکند و صد البته کوچکترین توجهی از طرف مسئولان نمیشود. حال فرض کنید که در میان خیل عظیم این مهاجران نوابغی هم باشند که حتما بسیارند؛ آن وقت است که فاجعه واقعی اتفاق میافتد. خروج نوابغ از کشور در کوتاه مدت و خروج ژنهای این نوابغ در بلند مدت آنچنان ضرر و زیانی متوجه اقتصاد، علم و آینده کشور وارد میآورد که جبراننشدنی است.
گفتوگو از نسترن صائبی
انتهای پیام/