دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفتگو با سازندگان جنجالی «پول‌وپورن» و «انقلاب جنسی»بررسی شد

جنس برخورد با بحران جنسی

اخبار تجاوز به عنف، ازدواج سفید، پدیده روسپیگری، رشد آمار طلاق، افزایش تجرد جوانان، تغییر نظام پوشش در جامعه و مسائل دیگری از این دست، این روزها زنگ خطری را به صدا درآورده که از لابه لای چند مستند پرمخاطب اخیر به گوش می‌رسد.
کد خبر : 225877

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، آقای مهدی نقویان، در آخرین ساخته‌اش «پول‌وپورن» از مدخل یک پرونده امنیتی به مساله روسپیگری سازمان‌یافته پرداخته و آقای حسین شمقدری، با بررسی پیشینه غرب، آنچه را «انقلاب جنسی» در ایران می‌داند، در مستندی به همین نام مورد واکاوی قرار داده است. سراغ این دو رفتیم تا معضل مشکلات جنسی در کشور را روی میز گفت‌وگو بگذاریم.


ما این‌جا دو مستند داریم که ظاهراً قرار است یک پازل را درباره مساله جنسی در کشور تکمیل کنند. تحلیل یک مستند این است که پول، طمع، شبکه‌های اجتماعی و نفوذ بیگانه مجموعه عللی هستند که به فساد جنسی دامن می‌زنند. مستند دیگر، سخت‌گیری عرف یا قانون، رفتار قرون وسطایی حکومت و عقده‌ای شدن جوانان را دلیل بحران جنسی می‌داند. آقای نقویان، شما سهم عللی را که در مستند انقلاب جنسی مورد اشاره قرار می‌گیرد، چقدر در بروز بحران‌ها جدی می‌دانید؟
نخست لازم است تاکید کنم که پول و پورن درباره پدیده روسپیگری نیست بلکه روایت یک پرونده امنیتی است که چطور نهادهای مربوطه به یک باند فساد حساس و نهایتاً باند کشف می‌شود. بنابراین قصد این مستند، ورود جامعه‌شناسانه به این مقوله نبوده و مساله بحران جنسی هم، حلقه‌های مفقوده بسیاری دارد و من به‌عنوان کارگردان فقط تلاش کردم تا حد ممکن به نیات گردانندگان و دردام‌افتادگان اشاره‌ای داشته باشم. علاوه‌بر این کسی هم به من نگفت که این موضوع را با مساله پول یا بک‌گراند مستند فقروفحشا گره بزنم؛ خودم وقتی پرونده را خواندم این موضوع را به عنوان تم انتخاب کردم. بعضی جریان‌ها می‌گفتند چرا اسم یک کار امنیتی و پنهان را مستند گذاشته‌اید!اتفاقاً ما این مساله را شفاف گفتیم. با اینکه تصمیم‌گیرنده نبودم اما نظرم این بود که اشکالی ندارد که از این هم شفاف‌تر گفته می‌شد. معتقدم خود این پرونده، نشانه اقتدار نظام است پس کار رسانه‌ای روی آن هم باید همین‌طور باشد. خیلی جالب است وقتی پرونده‌ای درباره اختلاس علنی می‌شود، می‌گویند ببینید چقدر در جمهوری اسلامی فساد زیاد است درحالی که وقتی کشف شده، یعنی دارد با آن مبارزه می‌شود! اطرافیان مقامات دستگیر می‌شوند اما باز هم جمهوری اسلامی متهم است! این نشانه سلامت سیستم است. چرا این نقطه قوت، علیه خود حکومت عَلَم می‌شود؟ چون کار رسانه‌ای درستی صورت نمی‌گیرد.
آقای شمقدری! شما چقدر عللی را که در پول و پورن به آنها اشاره می‌شود به‌عنوان عوامل افزایش بحران جنسی قبول دارید؟
این دو مستند از لحاظ تم موضوعی به هم شبیه هستند اما راجع به دو پدیده متفاوت اند. پدیده اول روسپیگری در قالب یک پرونده امنیتی است و پدیده دوم درباره بحران جنسی در کشور و زنگ خطر آن. روسپیگری همان‌طور که در پول و پورن هم به آن اشاره می‌شود پدیده‌ای مرتبط با بیزینس و پول است. پدیده دوم را هم عده‌ای می‌خواهند با همین پول و عوامل خارجی تحلیل کنند اما مستند انقلاب جنسی این اعتقاد را ندارد و مبنای بحران جنسی را سیاست‌های فرهنگی و فرهنگ عمومی معرفی و آن را با غرب مقایسه می‌کند و می‌گوید که آن‌جا هم همین مسیر را طی کرده است.


منظور از سیاست‌های فرهنگی چیست؟ یعنی معتقدید سیاست‌گذاری حاکمیتی در جهتی بوده که به بحران جنسی دامن بزند یا موانع معمول عرفی جامعه، مثلاً باعث شده مردم ازدواج موقت را به‌عنوان جایگزین روابط نامشروع نپذیرند؟
نکته در پرانتز این است که مستند، ازدواج موقت را راهکار موقت وضعیت فعلی جامعه می‌داند. کاری که حکومت باید می‌کرد، تسهیل ازدواج دائم و در کنارش ازدواج موقت بود. این اتفاق نیفتاده؛ می‌توانید اسم آن را کم‌کاری بگذارید یا اقدامات صورت‌گرفته برای دامن زدن به آن فرهنگ غلط! اما عوامل اصلی دو چیز است؛ فرهنگ جامعه و عملکرد حکومت. حکومت می‌توانست این فرهنگ را اصلاح کند اما نکرده پس دست او آلوده‌تر و مقصرتر است.


در مستند به این تفکیک اشاره می‌شود؟
بله در پلاتوی نخست می‌گوییم که به خاطر توقعاتی که حکومت از جامعه داشته، رفع نیاز جنسی جوانان به تأخیر افتاده و آن‌ها را عقده‌ای کرده است. این مساله حکومت و فرهنگ در کنار هم در مستند مطرح می‌شود. به‌علاوه مستند، کلیسا را نمادپردازی می‌کند به‌این‌صورت که کلیسا به‌عنوان نماد حکومت در جامعه غرب، به‌خاطر نگاه غلطش به نیاز جنسی، سرنگون می‌شود و امروز این حکومت هم به‌خاطر همان نگاه غلط، در شرف یک انقلاب جنسی است. بنابراین قیاس حکومت و کلیسا، به‌عنوان نماد کلیدی در مستند مطرح است.


احتمال نمی‌دهید آن اتفاقی که برای غرب افتاده، پروژه بوده و این چیزی که ما مبتلا هستیم پروسه باشد؟ این، دو تحلیل متفاوت نهایتاً به دو راهکار متفاوت نیز ختم می‌شود.
به نظر من مبنای هر دو اتفاقی که در غرب و این‌جا افتاده، عملکرد حکومت است. وجود پروژه را در غرب رد نمی‌کنم اما وقتی عملکرد حکومت غلط باشد این‌ها کارکرد پیدا می‌کند. وجود پروژه قابل کتمان نیست اما اینکه بگوییم عامل بحران، پروژه‌ها و توطئه‌ها بوده، نشانی غلط دادن است. علت اصلی، همین رفتار حکومت ماست.


آقای نقویان! از آن‌جا که پول‌وپورن اصولاً سفارش بخشی از حاکمیت است و به نظر می‌رسد که با سفارش ساخت این مستند نشان داده که تمایلی به دامن زدن به مسائل جنسی ندارد، شما نقش حکومت را در این حوزه چطور ارزیابی می‌کنید؟
در مقوله روسپیگری، نقش حاکمیت را می‌توان از دو زاویه دید. اول اینکه چرا حکومت آن‌قدر سهل‌انگاری دارد که این مساله ناگهان به یک معضل اجتماعی تبدیل می‌شود. حتی اگر پروژه و نفوذی باشد نظام باید حواسش را جمع و با آن مقابله کند؛ اما دوم اینکه یک حکومت وقتی متوجه وجود این معضل شد آن را رها می‌کند و اصلاً دغدغه‌ای برای مبارزه با آن ندارد. من هم در پول‌وپورن، اقتصاد و فرهنگ‌سازی نادرست را نقطه ضعف حکومت می‌دانم اما اینکه مبارزه کرده و باند را کشف می‌کند، دیگر، باید نقطه قوتش باشد. اصلاً پایداری نظام جمهوری اسلامی، به همین است. مردم هم این فسادهای اقتصادی و اخلاقی را می‌بینند ولی چون می‌دانند که نگاه رأس نظام این نیست که این اتفاق‌ها رخ دهد، برای همین پای نظام می‌ایستند؛ اما درکل به‌نظرم بسیاری چیزها در جمهوری اسلامی باید اصلاح شود از جمله ساختار اداری و نظارتی. ما همچنان داریم مدل ناکارآمد پهلوی را ادامه می‌دهیم! مثلاً بانک مرکزی باید به همه ورود و خروج‌های مالی بانک‌ها نظارت داشته‌باشد اما بانک خصوصی به مشتری می‌گوید که اگر فلان مقدار را به ودیعه بگذاری، من گزارشش را به بانک مرکزی نمی‌دهم. خب این ضعف نظارت در هر بخشی وجود داشته باشد همین می‌شود. لذا تحلیل من در مورد نقش حاکمیت این است که اگر نظام مبارزه نکند، بله؛ در آن فساد شریک است که نظام ما واقعاً از این مساله مبراست؛ اما اگر کار فرهنگی نشده‌باشد، نظام فقط مقصر است و باید اصلاح کند. نفوذ غرب را هم باید تمدنی دید؛ مثل ما که وقتی می‌گوییم حکومت، منظورمان دولت خاصی نیست، کلیت غرب هم نگاه مشخصی به انسان، آزادی و مفاهیمی ازاین‌دست دارد که نهایتاً به ولنگاری و فحشا ختم می‌شود. در فیلم فرانسوی که در رونمایی معرفی شد، کارگردان معتقد است که انتهای لیبرالیسم اساساً به «پورنوکراسی» می‌رسد و این یعنی اساس نگاه غرب با ما متفاوت است. آن چیزی که ما به آن ولنگاری می‌گوییم بخشی از ایدئولوژی آنان است.


آقای شمقدری! شما نقش‌آفرینی حکومت را در ایجاد یا تشدید بحران جنسی در ایران، فعال می‌بینید یا منفعل؟ آیا نظام از طریق ساز و کارها و ابزارهایش تلاش کرده بحران جنسی را دامن بزند؟
تفاوتی ندارد؛ این‌که حکومت حالا به خاطر التقاط فکری یا بی‌فکری، به نیاز جوانانش بها ندهد، هردو نهایتاً منجر به انقلاب جنسی می‌شود. یعنی از لحاظ پدیده‌هایی که اتفاق می‌افتد، شبیه هم‌اند. شما روی نقطه‌ای دست گذاشته‌اید که بی‌اهمیت است. بنابراین چه فرقی می‌کند که معتقد باشیم حکومت اهمیت نداده یا خودش مسبب انقلاب بوده است؟


شما در مستند نقش کلیسا در غرب را با نقش جمهوری اسلامی در ایران مقایسه می‌کنید درحالی‌که الان خودتان اذعان دارید برخلاف غرب، حکومت ما نقش انفعالی داشته و نه فعال...
عملکرد حکومت کلیسا هم انفعالی بوده است.


اتفاقاً عملکرد حکومت کلیسا، با توصیه به رهبانیت و محدودسازی شرعی در مسائل جنسی، کاملاً فعال بوده اما در جهت مخالف...
کلیسا تنها به ازدواج دائم باور داشته و اساساً نیاز جنسی را هم موضوعی اهریمنی می‌دیده که تنها به‌خاطر لزوم تداوم نسل بشر آن را در ازدواج دائم جایز شمرده است. نوع نگاه و ریشه متفاوت است اما در بحث نیاز جنسیِ افراد، منفعل بوده و کسی را به‌خاطر این مساله دار نمی‌زده! جمهوری اسلامی. هم همین است!


خب کلیسا که توصیه به ازدواج دائم می‌کرده و قاعدتاً آن زمان این مسیر سهل‌تر هم بوده است، پس چرا باز انقلاب جنسی اتفاق افتاده؟
نه، آن زمان هم این طور نبوده که همه بتوانند ازدواج دائم داشته باشند. بعد چون تنها گزینه طرف ازدواج دائم بوده و جز با این مساله نمی‌توانسته نیاز جنسی‌اش را برطرف کند، ازدواج کرده. ازطرفی به خاطر خصومت‌هایی که در خانواده بوده، صمیمیت از بین رفته و فرد زندگی ناموفقی داشته. طلاق هم که مساله قبیحی بوده، لذا دچار عقده شده است. این پدیده خیلی شبیه همین پدیده‌ای است که در ایران درحال وقوع است.
در مسیحیت کاتولیک اصلاً طلاق وجود ندارد. نه اینکه فقط قبیح باشد؛ اصلاً جایز نیست. کلیسا چیزی به اسم جاری کردن طلاق ندارد. درحالی‌که الان کشور ما اصولاً با بحران طلاق مواجه است. اختلاف دیگر این است که شما فرض کرده‌اید که کلیسا تمام ساز وو و کارهای فرهنگی کشور را در مشت داشته و قادر بوده مردم را کنترل کند و همین باعث انزجار و تغییر فرهنگ جنسی مردم شده. حتی اگر این فرض را بپذیریم الان آیا در کشور ما این‌طور است؟ یعنی مسجد و مذهب، از چنان قدرتی برخوردار است که بنا به فرض شما رفتار دگم آن، باعث عقده‌ای شدن جوانان شده باشد؟ یا اینکه بحران جنسی بخشی از جامعه، اتفاقاً محصول برخورد با فرهنگ غرب است و نه رفتار خشک حکومت؟ لااقل پول‌وپورن که وزنه سنگین‌تر را در کفه این تحلیل می‌گذارد...
نقویان: خب نگاه من تمدنی است. همین که غرب می‌خواهد همه را شبیه خودش کند و آن جاهایی هم که ما از نظر فرهنگی عقب‌نشینی کرده‌ایم، همان جاهایی بوده که تحت‌تاثیر تمدن غرب بوده‌ایم. فحشا هم موضوعی است که این‌ها به‌راحتی ازطریق آن نفوذ می‌کنند؛ اما نظام چگونه می‌تواند جلوی آن را بگیرد؟ آیا نمی‌تواند از زنان مجردی که با ویزای بیزینس، مدتی از کشور خارج می‌شوند و باز می‌گردند، سؤال بپرسد؟ البته او هم اگر برای منظور فحشا بخواهد خارج شود نمی‌گوید اما لااقل این ترس در او ایجاد می‌شود که چشم ناظری هست. پیشنهاد عملیاتی آقای شمقدری چیست؟ حکومت چه کار باید بکند تا بحران‌ها منجر به انقلاب جنسی نشود؟
شمقدری: پیشنهاد ما همان رواج ازدواج‌موقت بود که در مستند گفتیم. راهکارعملیاتی آن هم فرهنگ‌سازی سریع برای قبح‌شکنی کامل از ازدواج‌موقت است و مثلاً در کنار یارانه‌ای که به مردم می‌دهیم خدماتی برای این موضوع ارائه شود که نخستین آن، مکان و امکاناتی است که افراد بتوانند به هم برسند.
نقویان: آن وقت این تسهیل ازدواج‌موقت چه بلایی برسر خانواده‌ها و افراد متأهل می‌آورد؟
شمقدری: اساساً ازدواج موقت برای متاهلان نیست. برای مجردی است که شرایط ازدواج دائم را ندارد.


این تفکیک را شما انجام می‌دهید یا شرعاً همین است؟
شمقدری: برای متأهل هم هست اما آن یک فلسفه دیگری دارد؛ اما در کانتکس بحران جنسی، ما این‌طور تعریف می‌کنیم که ازدواج‌موقت برای کسانی است که ازدواج نکرده‌اند.


آقای نقویان! شما این گزاره را چقدر منطبق با واقعیت و شدنی می‌دانید؟
شخصاً فکرمی‌کنم اگر زمانی که ما ازدواج کردیم، این مقوله برای ما عرف بود، آیا الان برای من منجر ازدواج می‌شد؟ آیا این آرامش خانوادگی با دو فرزند اصلاً برای من تحقق می‌یافت؟ به نظرم ممکن نبود. اصل ازدواج‌موقت را منکر نمی‌شوم اما چطور باید ساز و کار آن را تعریف کرد؟ چطور می‌توانیم این تفکیک بین مجرد و متأهل را انجام دهیم؟ بعد چطور در دل این مجردها، باید کنترل کرد که نهایتاً منجر به همین فاحشه‌گری با توجیه شرعی نشود؟


ضمن اینکه صحبت آقای شمقدری با اصل راهکار خودشان در تعارض است. علی‌القاعده بحران جنسی، می‌تواند متاهلان را هم درگیرکند. اصولاً الان هم عمده بحران در این بخش است...
شمقدری: علت این مشکل هم همین است که چون شخص به خاطر رفع نیاز جنسی مجبور است تن به ازدواج دائم بدهد، در سن و شرایط نامناسب اقدام به ازدواج می‌کند و قبل از آن نیز ممکن است مبتلا به گناهانی شده باشد و نهایتاً زندگی ناموفقی دارد. اساساً نگاه به ازدواج دائم نباید نگاه جنسی باشد بلکه باید تشکیل زندگی باشد. ازطرفی همان فشاری که در اثر منع طلاق در مسیحیت هست در اسلام نیز با سخت‌گیری در طلاق، وجود دارد. کلیسا کسی را که در غیر از شرایط خاص زنا، طلاق می‌خواهد، از مسیحیت خارج می‌داند و در اسلام هم طلاق امر قبیحی است. جفت شان شبیه هم‌اند. حالا در یکی با 500 مانع روبه روست و در دیگری با 2000مانع! مثل بحث قبلی تفاوت نیات و عملکرد حکومت‌ها. این جزئیات وقتی مطرح می‌شود که بخواهیم راجع به تفاوت‌ها صحبت کنیم. حرف مستند این‌است که این شباهت‌های کلی وجود دارد بنابراین انقلاب جنسی برای ما هم اتفاق افتاده‌است.
نقویان: نتیجه انقلاب‌جنسی چیست؟
شمقدری: ازبین‌رفتن خانواده!
نقویان: احسنت. پس لذت جنسی برای ثبات خانواده است و اگر اصل قرار بگیرد باعث نابودی خانواده می‌شود. خب دهه60 محدودیت‌های جنسی بیشتر بود یا دهه90؟
شمقدری: دهه60، اما آن زمان ازدواج راحت‌تر بود.
نقویان: احسنت. پس دهه60 هم سخت‌گیری و هم مشکلات اقتصادی بیشتر بود اما خانواده محکم‌تر بود. این تناقض را چطور حل می‌کنید؟


الان ولنگاری در بحران جنسی عامل مهم‌تری است یا دگماتیسم حکومت؟
شمقدری: این دو موضوع ربطی به هم ندارند. اگر حکومت، یک درصد تلاشی را که برای سرکوب ولنگاری می‌کند، برای تسهیل
ازدواج دائم و موقت می‌کرد وضع ما خیلی بهتر از این بود!


اگر برای دریافت تصویر غرب به رمان‌های کلاسیک رجوع کنیم، خواهیم دید که مثلاً روسیه یا انگلیس یک‌ یا دو قرن پیش، عرف نسبتا باز و روابط خارج از چارچوب هم وجود داشته اما چه می‌شود که ناگهان در ابتدای قرن بیستم، ادبیات و سینما برهنه می‌شود و جامعه به سمت خاصی حرکت می‌کند؟ این نشان نمی‌دهد که این اتفاق اصلاً پروسه نبوده، بلکه پروژه‌ای بوده که انقلاب‌جنسی محصول آن پروژه شده است؟
شمقدری: البته به تصویری که هنرمندان از جامعه ارائه می‌دهند نمی‌شود تکیه کرد.


بگذارید سؤال دیگری مطرح کنیم. فرض کنیم از همین فردا موانع عرفی و حکومتی ازدواج‌موقت برداشته شود؛ به نظرشما کدامیک بیشتر به سمت آن حرکت خواهند کرد؟ مجردان یا متاهلان؟
شمقدری: قاعدتاً اگر درست باز شود، بیشتر مجردان.


بر اساس وضعیت فعلی جامعه پاسخ بدهیم. الان مشتریان روسپیان بیشتر مجردان هستند یا متاهلان؟
شمقدری: حدس می‌زنم هردو.


این‌طور نیست. الان این مشکلات بین متاهلان بیشتر است. چه تضمینی وجود دارد که با بازشدن باب ازدواج‌موقت، همین چند خانواده سالم هم مضمحل نشوند؟ سؤال دیگر آن‌که طبق شرایط ازدواج‌موقت، یک خانم نهایتاً در سال 4بار می‌تواند ازدواج‌موقت با افراد متفاوت داشته باشد. درحالی‌که درفضای موجود، یک خانم بعضاً با چهارمرد همزمان در ارتباط است. خب ازدواج‌موقت چه مشکلی را می‌تواند از این فرد برطرف کند؟
شمقدری: این‌ها به این خاطر است که از اول نیاز جنسی به مسیر درستی هدایت نشد.


خب فعلاً که شرایط این‌طوری است و شما دارید این نسخه را برای این جامعه فعلی می‌پیچید. این آسیب در نوع نگاه مستند هم وجود دارد. اول این که از کنار هم قرار دادن قرائن بی‌ارتباط نتایج دلخواهش را می‌گیرد و بعد همان نتیجه دلخواه هم متناسب با شرایط جامعه کنونی نیست. الان علت بسیاری از طلاق‌های ما عدم رضایت جنسی است و این مساله نشان می‌دهد که راهکار مستند برای سوق دادن جامعه به سمت ازدواج‌موقت، اتفاقاً در عمل بیشتر متوجه متاهلان خواهدبود. مستند باید بیش از عوامل به کم‌وکیف و سازوکار پیاده‌سازی پیشنهادش می‌پرداخت چون حواشی و تبعات اجتماعی ازدواج‌موقت می‌تواند خود به مساله جدی اجتماعی تبدیل شود درحالی که ما همین الان هم قدرت ساماندهی و کنترل حواشی را نداریم.
نقویان: به‌نظرمن هم همین برخورد فعلی نظام یک راهکار است. این که مخالفت نمی‌کند منتها تسهیل هم نمی‌کند. تازه شاید مقدار لازم تسهیل را هم بشود همین دید که شما با یک سرچ ساده می‌توانید شرایط ازدواج‌موقت را پیدا کنید؛ اما حکومت اگر بخواهد برنامه‌ریزی و تلاشی داشته باشد، مشکلات اساسی، آن‌قدر زیاد است که بهتر است این تلاش را بیشتر معطوف به همان تسهیل ازدواج‌دائم کند. اگر نظام جلوی ازدواج موقت را گرفته بود، آن وقت می‌شد سرکوب جنسی؛ اما این اتفاق هنوز نیفتاده که بخواهیم راهکاری از این جنس برایش داشته باشیم. البته یکی از دلایل اختلافات ما هم این است که در این مسائل باید علما وارد شوند و تبیین کنند که در چه دورانی ازدواج‌موقت رواج داشته و چه شرایطی دارد.
شمقدری: مستند در پرداختن به راهکار ازدواج موقت اتفاقاً به تفاوت نگاه اسلام با تصوری که در جامعه از آن وجود دارد می‌پردازد و می‌گوید که ازدواج موقت اعلام می‌شود و از فرد هم که بپرسید می‌گوید همسر دارد. این بخش مثبتی است که در فرهنگ غرب وجود دارد و ما هم آن را تأیید کردیم. مستند معتقد است که اسلام راهکار درست را ارائه کرده اما جمهوری اسلامی، دقیقاً آن را تبدیل به فحشا کرده است.


جمهوری اسلامی دقیقاً چکار کرده که این موضوع تبدیل به فحشا شده؟
شمقدری: همین که چندتا دفترخانه زده و آن را قانونی کرده، باعث شده مردم بگویند که فحشا را قانونی کرده است. جمهوری اسلامی باید با فرهنگ‌سازی شروع می‌کرد. الان بعد از چهاردهه هنوز کسی نمی‌داند که ازدواج‌موقت باید اعلام عمومی شود.
نقویان: این دفترخانه‌زدن که دقیقاً برای اعلام عمومی است!
شمقدری: اقدامات فرهنگی که در جمهوری اسلامی شده درراستای ترویج باورهای غلط به ازدواج‌موقت است. در نظام جنسی اسلام، ازدواج دائم و موقت در کنار هم‌اند و وقتی از این دو، یکی را برمی‌دارید، به چیز معیوبی می‌رسید. شما ایراد می‌گیرید که الان اگر این اتفاق بیفتد متأهل را هم دچار مشکل می‌کند. خب این به خاطر آن است که آن نظام جنسی را دریغ کرده‌ایم. باید آن را برگردانیم تا تدریجاً ترمیم شود. ازدواج دائم نباید اساسش به خاطر نگاه جنسی باشد و این فقط در آن صورت اتفاق می‌افتد.


این نگاه به ازدواج دائم اتفاقاً مبنای اسلامی ندارد و کاملاً مدرن است. اسلام محدودکردن رفع نیاز جنسی به خانواده را مقوم آن می‌داند درحالی‌که شما نیاز جنسی را از سایر توابع آن تفکیک می کنید.
شمقدری: ببینید! آدم برای رفع نیازجنسی‌اش در این فضا، دو راهکار دارد؛ ازدواج دائم و موقت؛ اما برای انتخاب نخست چیزهای دیگری هم لازم است از جمله توان مدیریت خانواده، استقلال شخصیتی، حدی از شعور و درک؛ اما اگر تنهاراه برای این آدم ازدواج دائم باشد، به خاطر نیازجنسی به آن تن می‌دهد و مشکلات بعدی ایجاد می‌شود. بنابراین جمهوری اسلامی باید این نظام جنسی را کامل می‌دید.
حالا شما با این مستند فرهنگ‌سازی کردید، جمهوری اسلامی مخالفتی کرد؟
شمقدری: نخستین مخالفتش همین بود که حمایتی نکرد و روزی هم که کار توقیف شد، من به این فکر می‌کردم که چطور تابه‌حال به این نخبه‌هایی که از کشور می‌روند می‌گفتم نروند! وقتی با من این طور برخورد می‌شود دیگر چه انتظاری هست؟! البته روز بعد مشکل برطرف شد ولی نهادها و ارگان‌هایی که وظیفه‌شان حمایت است، هیچ حمایتی از ما نکردند.


بازخوردها به مستندتان چطور بود؟
شمقدری: بازخوردها واقعاً بیشتر مثبت بود. بعد از میراث آلبرتا در دنیای مستندسازی من و آرمان مدیا، اتفاق مبارکی بود برای جمعی که می‌خواهند ادبیات جدیدی را در کار فرهنگی از جنس انقلاب‌اسلامی ایجادکنند.
ما با هزینه شخصی کار را بستیم و پای هزینه‌های دیگرش هم ایستادیم و خداراشکر فیلم هم فروش کرد و هزینه‌اش را برگرداند؛ اما به هرحال ریسک بود. ما آتش‌به‌اختیاریم اما نهادهایی را هم که وظیفه حمایت دارند، کنار خود نمی‌بینیم.


آیا جریان‌های خاص فقط می‌توانند این دست موضوعات را بسازند؟
نقویان: اولاً مسائل مبتلابه نظام آن‌قدر زیاد است که فرش‌قرمز هم پهن می‌کنیم که هرکسی می‌تواند درباره‌شان مستند بسازد. ولی پول‌وپورن مرتبط با یک پرونده امنیتی بود و این مساله را نه ما پنهان کردیم و نه در مستند چیزی است که کسی بخواهد کشفش کند. در همه جای دنیا مرسوم است. هالیوود هم پروژه‌های محرمانه ناسا را به کسی چون اسپیلبرگ می‌دهد. نکته بعد اینکه عده‌ای در سینمای داستانی، آمدند درباره فقر کار کنند تبدیل به سیاه‌نمایی شد؛ آمدند با روابط نامشروع مقابله کنند، تبدیل به روابط مثلثی شد!
این‌ها چیزهایی است که داریم در آثار این دوستان منتقد می‌بینیم. به‌نظرمن معضلات اجتماعی مثل معضلات خانوادگی هر شخص است.
هیچ کس مشکلات شخصی‌اش را جار نمی‌زند و اگر هم مجبور شود برای حل، آن را با محرمی در میان می‌گذارد نه این که بدون راهکار فقط زخم را باز کند.
شمقدری: شخصاً با بخشی از این اعتماد خاص موافقم. فیلمساز باید تعهدش را هم در آثار و هم در منش شخصی به نظام نشان دهد. فیلمسازی که در رفتار شخصی در چارچوب باورهای نظام قدم برنمی‌دارد خب طبیعتاً نظام نمی‌تواند و نباید به او اعتماد کند. در همه کشورها همین‌طور است. فیلمساز باید در اثرش ثابت کند که به اصول آن نظام پایبند است آن وقت به این آدم می‌شود اعتماد کرد که در مورد خط قرمزها حرف بزند تا یک نقد درون‌گفتمانی شکل بگیرد. درحالی‌که اتفاقاً الان برای ما هم این‌طور نیست؛ ما هم هرجا خط قرمزی را رد کرده‌ایم سیلی آن را خورده‌ایم. پوستمان کلفت بود وگرنه کسی چراغ سبز به ما نشان نداد.
نقویان: البته ما بلدیم ضمن طرح موضوع، خط‌قرمزها را رعایت کنیم. ما نخواستیم که خط‌قرمزها را هل بدهیم، سر نظام را کلاه بگذاریم و بعد با آن افتخار کسب کنیم.
بیشتر سعی کردیم با خط قرمزها درست و منطقی برخورد کنیم. الان نظام مخالف این است که بحران جنسی در جامعه مطرح و حل شود؟! قطعاً این‌طور نیست اما کار کردن با خطوط قرمز صداقت و تبحری می‌خواهد که بعضی آن را ندارند.


آیا ممکن است خود این فیلم‌ها مزید بر علت شوند؟ تاکنون به دستاوردهای فرمی رسیده‌ایم که در نوع روایت و پرداخت، مشکلات مواجه با این مضامین را کمتر کند؟
نقویان: این موضوعات بالاخره مقداری قبح‌شکنی را ناگزیر می‌کند حتی در کشورهایی که خیلی باز هستند باز هم سفارش این دست موضوعات ملاحظات و موانعی دارد. بالاخره بخشی از کار ما هم آزمون و خطاست و خوب است که بازخوردها را رسانه‌ها به ما برگردانند تا آرام‌آرام این مسیر را هموارتر کنیم.
شمقدری: بخشی از ماجرا به همان اعتماد مخاطب به نیت سازنده برمی‌گردد. مخاطب اعتماد می‌کند که فیلمساز نمی‌خواهد او را به فحشا بکشاند بلکه نگاه او نگاه محقق است. البته استثنا همیشه هست و ممکن است برای برخی مشکل ایجاد شود اما اکثراً به نگاه محققانه فیلمساز و فیلم تکیه می‌کنند؛ اما کلاً در این مساله ما یک ضعفی در فقه رسانه داریم و به نظرم باید سینمای ما از این نظر با حضور جدی‌تر علما تقویت شود.


منبع: صبح نو


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب