جشنواره موسیقی فجر به استعدادهای جوان نیاز دارد/ راه اندازی کانون موسیقی دانان جوان در آینده نزدیک
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، سیامین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر امسال نیز بهتبع سال گذشته به دبیری حسن ریاحی از روز بیستوچهارم بهمن تا اول اسفندماه در تهران برگزار میشود. جشنواره این دوره مشتمل بر بخشهای مختلفی چون موسیقی کلاسیک ایرانی، موسیقی کلاسیک غیرایرانی، پایاننامه، آهنگسازی، آواز جمعی و... است. به بهانه برگزاری این جشنواره با حسن ریاحی، دبیر این دوره درباره مولفههای این جشنواره به گفتوگو نشستهایم.
طی سالهای اخیر که مسئولیت دبیری جشنواره موسیقی را برعهده داشتید، همواره در گفتوگوهایی که با هم داشتیم به این مسئله اشاره میکردید که تأکیدتان در حین برگزاری جشنواره بر جوانگرایی و توجه به جوانان است، امسال در آستانه برگزاری سیامین جشنواره موسیقی فجر این مسئله را چطور میبینید؟
همچنان هدفم بر روی توجه به جوانان متمرکز است. درواقع از آنجاییکه جشنواره امکانات کمی به لحاظ بودجه در اختیار دارد سعی کردهایم تمام این بودجه صرف مسائل فرهنگی بهویژه تشویق جوانان و گرایش آنها برای حضور در جشنواره شود. خاصه اینکه امروز در زمینه موسیقی، هنرمندان جوان و مستعدی داریم که باید مورد حمایت واقع شوند. درواقع عمده هدف ما در این سالها کشف استعدادهای جوان در دل جشنواره موسیقی فجر بوده است و این که بتوانیم آنها را بعد از استعدادیابی به بنیاد نخبگان معرفی کنیم تا به اهدافی که در نظر دارند دست یابند. امروز جوانان بیانگیزه اند، دلیلش هم مشخص است و حق هم دارند، روی این اصل تصمیم گرفتهام به حمایت از جوانان تحصیلکرده در عرصه موسیقی بپردازم و امکاناتی هرچند محدود را برای پرورش استعدادهایشان در اختیار آنها بگذارم.
آثاری که هنرمندان جوان در جشنواره امسال ارائه میدهند را چطور ارزیابی میکنید؟
امسال در زمینه آهنگسازی با جوانانی مواجه شدم که بهمعنی واقعی در کار خود مستعد بودند و در کنار داوران دیگر واقعا از قطعاتی که این جوانان مینواختند لذت بردم. علاوه براین در بخش پایاننامه و استعدادهای درخشان نیز که مربوط به آثاری در زمینه نوازندگی است و هر روز تا زمان داوری نهایی از ساعت سه تا پنج بعدازظهر در تالار رودکی برای داوران اجرا میشود نیز رضایت دارم و احساس میکنم کارها در این حیطه نیز مطلوب بوده است. بهخصوص اینکه امسال رقابت شدیدی بین هنرستانهای سراسر کشور و همینطور دانشکدههای موسیقی صورت گرفته است. البته در بخش "نسل دیگر" که مربوط به نسل موسیقی کلاسیک یا سنتی ایرانی است نیز شاهد استعدادهای خوبی بودهایم که در این زمینه هم گروههای خوبی تاسیس شده که فعالیتهای مستمر و راضی کنندهای داشتهاند. بنابراین امیدوارم جشنواره امسال به یمن وجود همین جوانان، پربار و موفقیتآمیز باشد.
شما به حمایت از هنرمندان جوان در حین برگزاری جشنواره موسیقی فجر اشاره میکنید ولی آیا قبول دارید حمایتی که سالی یک بار و در قالب یک مناسبت خاص مثل جشنواره صورت میگیرد نمیتواند آنطور که باید تاثیرگذار باشد؟
درست میگویید ولی ببینید امسال صحبت من این بوده که بتوانیم امکاناتی بگیریم و کانون موسیقدانان جوان را راهاندازی کنیم.
خاصیت راهاندازی این کانون چیست؟
در این کانون میتوانیم از آهنگسازان، نوازندگان، پژوهشگران و حتی هنرمندانی که در زمینه موسیقی کودک، موسیقی نواحی و... فعالیت میکنند دعوت به همکاری کنیم. اطمینان دارم که برداشتن این قدم میتواند جوانان را از بیانگیزگی نجات دهد و آنها را به ادامه راه تشویق و دلگرم کند. ضمن اینکه من چنین تجربهای را پانزدهسال پیش به هنگام راهاندازی انجمن آهنگسازان جوان در صداوسیما نیز داشتم که در نهایت، عملکرد این انجمن خروجی خوبی هم در پی داشت و جوانانی که آن سالها به این انجمن رفت وآمد میکردند امروز استادان خوبی در دانشکدههای موسیقی هستند. پس نتیجه میگیریم که چنین اقداماتی میتواند به جوانان آن هم در شرایطی که بیانگیزه شدهاند کمک کند.از طرف دیگر رایزنیهایی با هدف حمایت از جوانان با بنیاد نخبگان انجام دادهایم که یک سری کارهای مقدماتی نیز در این وادی صورت گرفته است. با این حال من توقع بیشتری از بنیاد نخبگان دارم چون دستشان به نسبت برای به انجام رساندن طرح و برنامهها بازتر است. به هرحال امیدوارم بتوانیم با انجام این کارها به وضع هنرمندان جوان سروسامان دهیم تا موسیقی کیفی در کشور گسترش یابد. کما اینکه تاحدودی نیز این اتفاق افتاده است. امروز اگر به رویه شهرستان ها نگاه کنید میبینید که چقدر در زمینه موسیقی پیشرفت داشتهاند. به عنوان مثال وقتی گروه کر ساری را میبینم واقعا لذت میبرم یا همینطور گروههایی که از گرگان و مشهد و ایلام و تبریز و... در این دوره از جشنواره حضور یافته و به ارائه اثر میپردازند. این بچهها در دانشکدههای تهران تحصیل میکنند و خوشبختانه به شهر خود بازمیگردند و ادامه فعالیت خود را در این شهرها از سر میگیرند و در کنار آن به آموزش هم میپردازند که در نوع خود جای تقدیردارد.
فکر میکنید وزارت ارشاد چقدر میتواند در زمینه حمایت از هنرمندان جوان در عرصه موسیقی به دستاندرکاران برگزاری جشنواره موسیقی فجر کمک کند یا خود شما به عنوان دبیر جشنواره هیچگاه چنین درخواستی کردهاید؟
خب! در شرح وظایف وزارت ارشاد نیست که مثلا بخواهد کانون آهنگسازان جوان را راهاندازی کند.
ولی میتواند ردیف بودجهای به این کار اختصاص دهد.
درست است و من هم قصد دارم همین مسئله را از وزیر محترم ارشاد تقاضا کنم. ضمن اینکه حضور علی مرادخانی هم در معاونت هنری وزارت ارشاد ارزشمند است. زیرا او هم هنرمند است و هم فردی باسابقه و تجربه که میتوانیم به راحتی حرف یکدیگر را متوجه شویم. درواقع فردی است که هم هنر مندان را دوست دارد و هم هنرمندان او را. به هرحال امیدوارم این کانون در بازه زمانی نزدیکی راهاندازی شود. از اینها گذشته تصور میکنم باید به مسئله اقتصاد و موسیقی توجه بیشتری شود. بهویژه مسئله اشتغال جوانان که امیدوارم به زودی این مسئله نیز مرتفع شود. گرچه جا دارد در این گفتوگو گلهای هم ازجوانان داشته باشم و این که آنها تا حدودی از موسیقی ملی خود فاصله گرفتهاند که این خوب نیست. البته راههایی برای گرایش دوباره آنها به موسیقی ملی وجود دارد، بهعنوان مثال میتوان با تشویق و حمایت و سفارش کار آنها را به این وادی جذب کرد. اما متاسفانه در این سالها کمتر دیدهایم که جوانان بر روی مباحثی چون موسیقی کلاسیک یا موسیقی نواحی کار کنند.
به نظر شما بروز این مسئله در همه جای دنیا به این شکل است یا فقط در ایران است که نسل جوان از موسیقی ملی خود دور شدهاند؟
گمان نمیکنم فقط مختص ایران باشد. کما اینکه طی سالهای اخیر که در سمیناری در فیلیپین حضور یافتم، مسئولان موسیقی آسیا بر این باور بودند که در کشورهای آنها نیز چنین اتفاقی افتاده است.
برگردیم به جشنواره موسیقی فجر، یک سوال صادقانه درباره جشنواره و آن اینکه آیا جشنواره موسیقی فجر بعد از سیسال توانسته اثرگذار باشد؟ بهویژه این که دیدهایم در سالهای اخیرا هنرمندان نامی و پیشکسوت از حضور در جشنواره امنتناع می کردهاند. به نظر میرسد جشنواره موسیقی فجر بیشتر حالت فرمالیته دارد و برگزار میشود که شده باشد، نظر شما چیست؟
ببینید الان مسئله ما هنرمندان پیشکسوت نیست، مسئله ما جوانان هستند.ضمن اینکه در حال حاضر تعدادی از هنرمندان پیشکسوت ما واقعا روی فرم نیستند و باید این مسئله را بپذیریم.
از چه نظر روی فرم نیستند؟
به عنوان مثال، وقتی هنرمندی در گذر زمان و کهولت سن، دچار آرتروز شده و نمیتواند بنوازد ما هم طبعا نمیخواهیم به حضور او اصرار کنیم تا تصویرذهنی او نزد مخاطب خراب نشود. این است که بیشتر تاکیدمان روی جوانان و جوانگرایی است که میتوانند در گشودن این گرهها نقش داشته باشند. البته همانطور که اشاره کردم امروز جوانان به تجربهگرایی در زمینه موسیقی رویآوردهاند، فعالیت مستمر دارند و رشدشان هم راضیکننده بوده است. حالا بماند که با تمام این اوصاف توجه مردم هم به موسیقی سنتی کمتر شده است.
اگر بخواهیم به این مسئله با عینک جامعهشناسی نگاه کنیم دلیل آن را در چه میدانید؟
ورود تکنولوژی.
ولی برخی براین باورند که جامعه ما به دلیل اینکه امروز با یک جور فقر نشاط و شادی مواجه است، سعی میکند این کمبود را از طریق موسیقی پاپ جبران کند، نظر شما چیست?
اصولا انسان امروز دیگر تشنه نیست، چون دیگر همه چیز را در اختیار دارد. همانطور که یک فلاش ساعتها میتواند موسیقی دنیا را ضبط کند، این مسئله هم در جامعه ما اپیدمی شده است.کما اینکه در مترو و خیابان میبینیم که هر فردی با یک هدفون به موسیقی دلخواه خود گوش میدهد. اصلا انگار انسان امروز دیگر نمیتواند بدون نویز زندگی کند و اگر او را در محیط ساکتی قرار دهند از سکوت میترسد. ولی به خاطرم هست در زمان ما هفتهای یک بار روزهای دوشنبه از ساعت هشت تا نه ونیم موسیقی کلاسیک پخش میشد، یعنی ما یک هفته باید صبر میکردیم تا بتوانیم برنامه موردعلاقه خود را گوش دهیم. البته صفحه موسیقی و این جور چیزها هم در آن زمان بود ولی پول کافی برای خرید آن نداشتیم. حتی یادم هست در آن زمان در خیابان نادری یک صفحهفروشی بود که صفحههای دست دوم میفروخت و ما میخریدیم و گوش میدادیم. منظورم این است که امروز دیگر این تشنگی در عرصه هنر وجود ندارد. دلیلش هم بروز تکنولوژی است. اصلا یکی از دلایل این که اشتغال کم شده به خاطر تکنولوژی است، سمپلهای خوب آمده و آهنگساز هم میرود سمپل مثلا ویلون را میگیرد و کارش را انجام میدهد و دیگر به نوازنده احتیاج ندارد، توجیهش هم این است که این کار از نظر اقتصادی و زمانی بهصرفهتر است. این مسئله امروز در دنیای موسیقی مبدل به مشکل بزرگی شده است. باید بپذیریم که تکنولوژی همانطور که یک چیزهایی را به انسان میدهد چیزهایی را هم از او میگیرد.
سیامین جشنواره موسیقی فجر، امسال مشتمل بر بخشهای مختلفی چون موسیقی کلاسیک ایرانی، موسیقی کلاسیک غیرایرانی و... است، خود شما فکر میکنید در کدام بخش با اقبال مواجه و رونق بیشتری مواجه بودهایم؟
بخش بینالملل از رونق بهتری برخوردار بوده است. ازاینها گذشته این بخش این حسن را دارد که جوانان ما را با موسیقی با کیفیت کشورهای دیگر آشنا میکند. چون ببینید واقعا آموزش ما از جهات بسیاری در شرایط کنونی دچار اشکال است، بههمین خاطر است که من این سخن دکتر علی شریعتی را میپسندم که میگوید: "من عاشق معلمی هستم که به من اندیشیدن بیاموزد نه اندیشهها را". متاسفانه در سیستم دانشگاهی ما اندیشیدن آموزش داده نمیشود. روی این اصل بچههای ما میترسند که قطعات بتهوون را با امضای خودشان بزنند و به سمت تقلید نروند. البته بماند که استادان هم با این کارها مخالفت میکنند ولی الان جای آن نیست که وارد این مباحث بشوم.
در کدام حوزه در جشنواره امسال دچار ضعف بودهایم؟
در بخش موسیقی کودک، البته در این بخش کارهایی هم ارائه شده ولی تکراری بوده است، حالا تعدادی از گروههای جوان در این بخش حضور یافتهاند که امیدوارم کارشان جدید و حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشند.
بعد هم نقد دیگری که به جشنواره وارد است این است که برخی براین باورند عنوان بینالمللی در این سالها برای جشنواره موسیقی فجر تنها در محدوده یک واژه باقی مانده و آنطور که باید در بخش بینالملل نتوانستهایم عملکرد خوبی داشته باشیم، در این زمینه هم نظری دارید؟
این نقد را قبول دارم، مشکل آن هم بودجه است. طبیعی است که وقتی با کمبود بودجه مواجه هستیم نمیتوانیم از گروههای درجه یک خارجی برای حضور در جشنواره دعوت کنیم. با این تفاسیر همیشه سعی کردهایم با در اختیار داشتن بودجه محدود به جای آوردن یک گروه صدنفره درجه چندم، یک کنترباسیست را که در دنیا حرف اول را میزند در جشنواره بیاوریم.کما اینکه دوسال پیش هم همین کار را کردیم و یک کنترباسیست جهانی به جشنواره آمد و با اجرایش دوساعت تمام به قول معروف مردم را سحر کرد.
ولی به قول شما برداشتن قدمهای بزرگ در بخش بینالملل نیازمند بودجه است.
همینطور است. طبیعی است که اگر بخواهیم گروههای بزرگ را بیاوریم دستمزد آنها بالاست، مثل گروههای داخلی خودمان که وقتی به آنها میگوییم در جشنواره شرکت کنید بهعنوان مثال، طلب دستمزد صدوپنجاه میلیون تومانی میکنند. خب! این رقم هم از توان جشنواره خارج است، اگرچه من میگویم حق آن گروه است که این مبلغ را طلب کند ولی حقیقت این است که بودجه جشنواره سقف مشخصی دارد و نمیتواند این مبلغ را پرداخت کند.
اگر بخواهید به نقطه بارز این جشنواره اشاره کنید چه میگویید؟
بازهم میگویم بخش رقابتی جوانان را نقطه بارز این دوره میدانم، همچنین در بخش پایاننامه، آهنگسازی و نوازندگی به رشد خوبی دست یافتهایم. بهنظرم نباید زیاد هم منفیگرایی کرد، بلکه باید به این مسئله توجه کرد که جوانان در شاخههای موسیقی رشد کردهاند، یعنی همانطور که جوانان در رشته فیزیک به رشد رسیدهاند در موسیقی هم این پیشرفت حاصل شده است. البته باید به آنها امکانات داده شود و تقویت شوند. پیشنهادم هم این است که باید کانونی درست شود و نهادهای ذیربط دستبهدست هم دهند تا به حمایت بیشتری از جوانان بپردازیم.
آیا ممکن است که از رهگذر تاسیس چنین کانونهایی امکانی هم برای انتشار آلبوم به جوانان داده شود؟ اصلا این وظیفه جشنواره است؟
فکر نکنم، قول بیخودی نمیشود داد ولی باز تقاضای من از مسئولین وزارت ارشاد این است که جوانانی که در جشنواره موفقیت خوبی دارند به جشنوارههای خارجی اعزام کنند.کما اینکه خود من با چند رایزن فرهنگی ملاقات کردم و به آنها گفتم تا برای اعزام جوانان به جشنوارههای خارجی هر کاری که از دستشان برمیآید را انجام دهند. باید بپذیریم همانطور که والیبالیستهای ما به موفقیتهای بینالمللی دست مییابند موسیقیدانهای ما هم این ظرفیت را دارند که به نقاط مطلوبی درجهان برسند. به ویژه هنرمندان خانم که امروز در عرصه موسیقی در زمینه سازهای زهی و بادی درخشش زیادی داشتهاند.
ولی به نظر میرسد رایزنهای فرهنگی در این زمینه کمکاری کردهاند و نهتنها هنرمندان جوان که گروههای شناختهشده موسیقی هم به شکل فردی اقدام به حضور در جشنوارههای خارجی میکنند.
همینطور است. البته امسال طرح حمایت از جوانان در جریان اعزام به جشنوارههای خارجی با استقبال از سوی رایزنهای فرهنگی صورت گرفته که امیدوارم این مسائل نیز در بازه زمانی کوتاهی مرتفع شود.
با توجه به اینکه در حالحاضر مدیرگروه دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و معماری هستید وضع دانشکدههای موسیقی را چطور میبینید؟
خب وضع دانشگاهها تا حدودی به بیانگیزگی جوانان هم مربوط است. البته عدهای از جوانان با عشق به دانشگاه میآیند ولی فقط عشق کافی نیست. عدهای هم بااستعدادند و گاهی در مقاطع تحصیلی بالا موفق به دریافت مدرک آهنگسازی میشوند ولی میروند در آموزشگاهها، سولفژ درس میدهند که در این موارد به آنها گوشزد میکنم این کار تو نیست و باید به آهنگسازی بپردازی، بهخصوص اینکه در شرایط کنونی رپرتوار کافی برای اجرای موسیقی ایرانی نداریم. چه برای ارکستر، چه برای پیانو و آنسامبل. برای همین معتقدم تمرکز جشنواره موسیقی فجر صرفنظر از توجه به دیگر بخشها باید برروی آهنگسازی متمرکز شود. البته این اتفاقات کمکم دارد میافتد و من از این بابت خیلی خوشحالم. منتهی باید به جوانان رسید. بهعنوان مثال، در اطریش صندوق جرائم کپیرایت در شهر وین وجود دارد و از قبل این صندوق به آهنگسازان جوان کمک میشود و به آنها سفارش کار داده میشود تا به ساخت سونات و قطعه بپردازند یا در اسپانیا در لابی برجها، تابلوی نقاشی نصب میکنند که اتفاق خوبی است، یعنی سندیکاها با شهرداری قرارداد میبندند که هر سال، کسانی که میخواهند برای برج و ساختمان خود پایان کار بگیرند آن سندیکا ترتیبی میدهد تا آنها از نقاشان نزدیک ده یا دوازده اثر بخرند. این نشان میدهد که آنها برای اقتصاد هنری ارزش بیشتری قائل هستند. ما هم میتوانیم چنین طرحهایی داشته باشیم تا به نتیجه برسیم.
دیدگاهتان درباره رکودی که در فعالیت فعلی ارکسترسمفونیک تهران به وجود آمده چیست؟
اتفاق ناخوشایندی است. بهویژه اینکه راهاندازی این ارکستر در سالهای اخیر میتوانست به ایجاد انگیزه برای جوانان منجر شود. یادم هست زمانی که جوان بودیم آرزو داشتیم که وارد ارکسترسمفونیک شویم. ولی متاسفانه ارکسترسمفونیک ما مدتی است که تعطیل شده است. البته من در این زمینه مردم را هم مقصر میدانم چون در همه جای دنیا این نهادهای غیردولتی و انجمنها هستند که به حمایت از هنر میپردازند، مثل بانکها و .... البته یک نکته هم هست و آن این است که بودجهای که امروز در اختیار هنر قرار میگیرد در قیاس با ورزش واقعا ناچیز است. البته خوب است که برای ورزش بودجه زیاد در نظر گرفته میشود ولی بهتر آن است که بودجه بیشتری هم به عرصه هنر به ویژه موسیقی تخصیص داده شود.
گفتوگو:آزاده صالحی
انتهای پیام/