کرسی های نظریه پردازی و آزاداندیشی از منظر اجرا
مقدمه
توجه به نظریهپردازی و آزاداندیشی مدتی است که مطالبه دانشگاهیان، صاحبنظران و حتی برخی سیاستمداران است. موضوعی که با پاسخ نامه مقام معظم رهبری به نامه فضلای حوزه، وارد مراحل جدیتری شد و ارادهای واقعی برای پیگیری این مهم شکل گرفت. توصیههای رهبر معظم انقلاب، واقعبینانه بود.
به جرأت میتوان گفت دانشگاهیان، این بخش از بیانات ایشان را با تمام وجود در دانشگاه لمس کردهاند:
«... عده ای مدام خود را تکرار می کنند و عدهای دیگر تنها غرب را ترجمه میکنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویشاند، دچار انفعال و عقبگرد میشوند... »
ایشان راهکارهای پیشنهادی را هم قبول دارند و توصیه هم میکنند:
«... برای بیدار کردن عقل جمعی، چارهای جز مشاوره و مناظره نیست و بدون فضای انتقادی سالم و بدون آزادی بیان و گفتگوی آزاد با «حمایت حکومت اسلامی» و «هدایت علماء و صاحبنظران»، تولید علم و اندیشه دینی و در نتیجه، تمدنسازی و جامعهپردازی، ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود...»
ایشان ضمن امیدواری در این خصوص که « ...نسل حاضر، راه ترقی و تکامل را در نشاط اجتهادی و گام برداشتن در مسیر تولید فکر علمی و دینی میدانند...»، شجاعت نظریهپردازی و مناظره و پاسخ به سؤالات و شبهات را در نسل حاضر، دستاورد و پیروزی عنوان می کنند اما واقعیتهای فضای علمی کشور را نیز مورد توجه قرار میدهند و بر راهکار مناسب تاکید میکنند:
« ... برای علاج بیماریها و هتاکیها و مهار هرج و مرج فرهنگی نیز بهترین راه، همین است که آزادی بیان در چارچوب قانون و تولید نظریه در چارچوب اسلام، حمایت و نهادینه شود. به نظر می رسد که هر سه روش پیشنهادی شما یعنی تشکیل 1) «کرسیهای نظریه پردازی» 2) «کرسیهای پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3) «کرسیهای نقد و مناظره»، روش هایی عملی و معقول باشند و خوبست که حمایت و مدیریت شوند به نحوی که هر چه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگ تر شود...»
خوف و رجا در مدیریت عرصه نظریهپردازی و آزاداندیشی، ما را در مجموع به این نقطه رسانده است که برخی فضا را مناسب طرح نظرات خود دانسته و با حضور در محافل دانشگاهی، نظریات و نظرات خود را به محک داوری و نقد اساتید و صا حب نظران متبحر میگذارند و برخی نیز به دلایل مختلف، از گوشه ای امن شاهد ماجرا هستند.
سخن گفتن از سیاستها و برنامههای اجرایی در عرصه نظریهپردازی و آزاداندیشی، موضوعی است که امروز و پس از طی این سالیان، امکانپذیر شده است. از این باب که تجربه اجرایی وجود نداشت و نهادی متولی این امر نبود. این نوشته با اشارهای اجمالی به برخی نقدهای مطرح شده در خصوص فضای نظریهپردازی و آزاداندیشی کشور، سعی دارد نکاتی اجرایی نیز در اختیار سیاستگذاران و خوانندگان فرهیخته قرار دهد. به عبارت دیگر این نوشته هم آشنایی بیشتری با فضای نظریهپردازی و آزاداندیشی کشور برای خواننده فراهم خواهد کرد و هم زمینه آشنایی با تنها نهاد معتبر سنجش و اعتباردهی نظریات یعنی «هیئت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره» را مهیا میکند.
چهارراه مفاهیم
گاه برخی از دانشجویان و حتی اساتید در چهارراه مفاهیم گرفتار میآیند. هر کسی از منظری، جهتی را نشان میدهد و علم را به گونهای تعریف میکند. هر چند هر کسی در هر عرصه ای از علم، ابتدا باید باید نوع نگاه خود را به نظریه پردازی و فلسفه علم مشخص کند، اما باید یادآوری کرد که این چهارراه، منزلی نیست که به خاطر آن سالها سرگردان هستیم. لذا ضمن اینکه اعتراف میکنیم نمیتوان از مفهوم نظریهپردازی تعریفی جامع و مانع بیان کرد، اما برای اطلاع خوانندگان این نوشتار میتوان ویژگیهای یک نظریه را یک بار مرور کرد.
هر چند بیان این ویژگیها سبب نمیشود که مفهومی واحد از نظریهپردازی در اذهان شکل بگیرد، با این حال تا حد زیادی منظور ما را از این واژه مشخص میکند.
شفافیت مفهومشناختی، برخورداری از مسئله اصلی مشخص، داشتن ارکان و اجزای منسجم، روششناسی متناسب، یک دست پیشانگارهها و مبانی روشن و متقن، دلایل و شواهد محکم و مقارن، قدرت بر نقد و ابطال نظریههای رقیب و معارض، تأمینپذیری کافی یعنی استتارناپذیر بودن نتایج نظری، کاربردی بودن از ویژگیهایی هستند که صاحب نظران فلسفه علم در مورد آنها اتفاق نظر دارند. همچنین مجموعهای است که مبنای کار هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی و نقد و مناظره نیز قرار گرفته است.
گاه سخن گفتن از برخی مفاهیم، نیازمند شناخت زمینه و بافت جامعه علمی استفاده کننده از این مفهوم نیز هست. به هر حال در خصوص آزاداندیشی با مقدمهای شبیه به آن چه در مورد نظریهپردازی گفتیم، با چند سوال می توان شروع کرد. اگر آزاداندیشی متشکل از دو واژه «آزادی» و «اندیشیدن» است، سوال اول این است که آزادی از چه؟ و اندیشیدن به چه؟ برخی گفتهاند و می گویند، منظور از این واژه، اندیشیدن انسانی است که عاری از هر نوع تعلّقات و تلقّیات باشد. برخی هم در پاسخ گفتهاند باورش سخت است که چنین انسانی بتوان پیدا کرد که چنین از تعلقات و باورهایش آزاد و رها باشد. برخی آزاداندیشی را ناظر به لزوم تضمین امنیت افراد صاحبنظر در بیان نظرات و آراء خود تعبیر کردهاند. برخی ناظر به عرصه عمل، مساله نظریهپردازی را عمدتا در حوزه اساتید و حوزه آزاداندیشی را مربوط به مجموعههای دانشجویی دانستهاند. برخی هم از آزاداندیشی به عنوان مقدمهای مهم و ضروری برای نظریهپردازی نام بردهاند. برخی میگویند «اجازه داده نمیشود کرسی آزاداندیشی واقعی در دانشگاهها برگزار شود» و برخی دیگر با کنایه میگویند «آزادی بیان داریم، ولی آزادی پس از بیان نداریم». به هر حال هرچند این اشارهها میتواند دلیلی بر وجود کمبودهای جدی و رویکردهای نادرست در این حوزه باشد، اما همه داستان به اینجا ختم نمیشود:
خودسانسوری: بنا بر اظهارنظر بسیاری از صاحبنظران دانشگاهی، «خودسانسوری» هم یکی از دلایل بسیار مهم در رکود آزاداندیشی در کشور تلقی میشود. «خودسانسوری» حاکی از این واقعیت است که در بسیاری موضوعات، سبب شده است این تلقی نادرست ایجاد شود که مبادا اظهارنظر جسورانه سبب شود تذکری از یک مقام مسئول و یا نهاد بالادستی به فرد داده شود، این در حالی است که افراد دیگر هم در آن موضوع آزادانه اظهارنظر میکنند و نبود آزادی بیان در بسیاری موارد صرفا بهانه ای برای توجیه کمکاریهاست.
فرار یا ترس از نقد: پدیده دیگری است که از موارد سابق نگرانکنندهتر است. «فرار از نقد» به این معناست که اساتیدی که به راحتی در کلاس درس و در حضور دانشجویان به اظهارنظر میپردازند، زمانی که از آنها خواسته میشود در جلسهای شرکت کنند که قرار است استادان دیگری نقدی بر نظر ایشان داشته باشند، با دلایل مختلف، از شرکت در این گفتگوها پرهیز میکنند. هر چند این نقد، با رعایت اصول اخلاقی و منطقی و علمی صورت گیرد.
به هر حال اگر بپذیریم که پویایی دانش ایجاب میکند، هر نظر و تجربهای به محک ارزیابی و نقد گذاشته شود، مطالب فوق میتواند دلیلی بر فضای غیرسازنده در دانشگاهها باشد. دانشگاهی که در آن با وجود اینکه برای برگزاری کرسی هم در آئین نامه ارتقا، امتیازات پژوهشی و فرهنگی منظور شده است، اما استاد با عادت به روزمرگی، به هر دلیلی به کمچالشترین فعالیت های علمی مانند پر کردن ساعات موظفی تدریس در دانشگاه و نگارش مقاله روی میآورد. هر چند این فعالیتها مقدس و البته قابل تقدیر هستند، اما باید اذعان کرد که تبادل نظر و به محک نقد گذاشتن ایدهها و آرای جدید، فواید دیگری دارد و کمبود کرسیهای نقد و نظر به وضوح در دانشگاهها احساس میشود. دانشگاه، خیلی چیزها را به ما آموخت، اما به دانشجو و استاد ما نیاموخت که در فضای علمی، چگونه نظر خود را بیان کنند، چگونه نقد کنند، چگونه نقد بشنوند و چگونه میتوان در حوزه علم، همواره پویا بود.
کرسی های نظریهپردازی و آزاداندیشی
اگر بپذیریم که برگزاری کرسیها در دانشگاهها، پژوهشگاهها و حوزهها از مصادیق واقعی پویایی دانش و سرزندگی در جامعه علمی ایران اسلامی است، باید این واقعیت را نیز پذیرفت که با دانشگاه مطلوب فاصله زیادی داریم. هر چند در مسیر متعالی جنبش ملی نقد و نظریهپردازی در ایران، تجارب گرانسنگی وجود دارد که می تواند چراغ راه آینده باشد، اما نباید فراموش کرد که برگزاری کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی در یک حوزه تخصصی، یک نقطه و یک هدف در تاریخچه آن حوزه نیست. برگزاری کرسیها با هر کیفیتی، میتواند بخشی از یک مسیر طولانی دانست که گذشته و آیندهای دارد. گذشته آن در تلاشها و ممارستهای علمی فرد صاحبنظر و البته حمایت مراکز علمی از آن فرد، ریشه دارد و آینده آن هم مسیری است که تا تکمیل و ثمردهی و تاثیرگذاری عملی در بستر اجتماع ادامه خواهد یافت. بنابراین یک کرسی میتواند مرحلهای باشد که فرد از تلاش خود، یک ارزیابی مقطعی داشته باشد، متناسب با نقدها و نظرات منتقدین، نظریه و ایده خود را اصلاح کند و گامهای بعدی را محکمتر بردارد. در ادبیات امروز کشور، کرسیهایی که با هدف بررسی ، نقد و داوری یک مدعای علمی تحت عنوان نظریه، نوآوری علمی و یا نقد علمی یک نظریه برگزار میشود، کرسیهای نظریهپردازی و به کرسیهایی که با هدف تبیین و توضیح سایر نظریات، ارائه ایدهها و یا گفتگوی علمی و روشمند در مورد پدیدههای اجتماعی و علمی مختلف صورت میپذیرد کرسیهای آزاداندیشی گفته میشود.
هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره چنانکه از نام آن مشخص است، صرفا یک نهاد حمایتی است و هیچگونه برنامه تولیدی ندارد. تولیدکنندگان علم در قالب نوآوری، نظریه، مقاله و ... خود دانشگاهها و پژوهشگاهها هستند و هیأت برای رونق تلاش علمی نوآورانه، صرفا ساز وکار حمایتی ارائه میدهد. در واقع هیچکس از اعضای هیأت، خود صاحب کرسی نمیشود بلکه همان استادان و محققان دانشگاهها هستند که نهایتا پس از تأیید داوران کرسی، مورد حمایت و تقدیر و ... قرار میگیرند.
کرسیها بیش از آنچه از کلمه نظریهپردازی مستفاد می شود، نه مکانی برای نظریه«پردازی» بلکه درواقع سازوکاری در قالب یک گروه نقاد و داور برای نظریه«شناسی» هستند. درواقع حمایتی مازاد بر آنچه در شرایط فعلی انجام میگیرد، به محققان و نوآوران در این قالب ارائه میشود و بیشتر به این صورت است که به آنان کمک میکند نظریات خود را به معرض نقد و بررسی و ارزیابی جامعه علمی بگذارند.
این هیأت با هدف حمایت از گسترش کمی و کیفی برگزاری کرسیها در حوزههای مختلف علمی و مساعدت مؤثر در بسط آزاداندیشی و شکلگیری جنبش ملی نقد و نظریهپردازی در ایران، راهاندازی شده است. اعضای این هیأت را اعضای حقیقی و حقوقی تاثیرگذار از جمله دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، رؤسای فرهنگستان علوم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، جهاد دانشگاهی، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دانشگاهها (از جمله سیستان و بلوچستان، رازی کرمانشاه، تهران، تبریز، اصفهان، فردوسی مشهد، علامه طباطبایی ،شیراز، شهیدچمران)، مدیر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، سازمان صدا و سیما، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و ... تشکیل می دهند.
ارکان «هیأت» برابر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی به شرح زیر هستندشد:
الف) دبیرخانه هیأت
ب) گروههای علمی و مشورتی
عملکرد هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
هر گاه سخن از عملکرد هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره به میان میآید، ناگزیر بررسی این عملکرد با وضعیت نظریهپردازی و آزاداندیشی در کشور گره میخورد و برخی نقدهای وارد به فضای علمی کشور به این هیأت هم نسبت داده میشود. لازم به ذکر است که این هیأت، بخشی از فضای نظریهپردازی و آزاداندیشی کشور است که در این میان وظیفه تولید و پرورش نظریه را ندارد، بلکه به دنبال سنجش و حمایت از این نظریات و نوآوریهاست. لذا نقدهایی که مربوط به علل و عوامل ناکارآمدی فعالیت مراکز علمی و اساتید در حوزه تولید نظریه، نظریهپردازی و آزاداندیشی است، در حوزه مأموریتی این هیأت قرار نمیگیرد. بسیاری از صاحب نظران، علاوه بر اینکه نقدهایی به شیوههای عملکرد این هیأت دارند، اما در مجموع، عملکرد آن را تحسین میکنند و جهتگیری آن را صحیح میدانند. با این مقدمه لازم است اشاره مختصری به اقدامات انجام شده در 10 سال گذشته داشته باشیم:
- تشکیل حدود 470 جلسه در دبیرخانه هیأت (شامل جلسات مجمع هیأت، شورای علمی راهبردی دبیرخانه، کرسی علوم عقلی، کرسی علوم نقلی، کرسی علوم رفتاری، کرسی علوم اجتماعی و کرسی هنر و معماری)
- بررسی و ارزیابی طرحنامههای ارائه شده از سوی دانشگاههای سراسر کشور (حدود 477 طرحنامه اعم از 448 طرحهای بررسی شده و 29 طرح در جریان بررسی)
- انعقاد تفاهمنامه همکاری با 37 کمیته دستگاهی
- برگزاری 45 کارگاه آموزشیتوجیهی در دستگاه های مختلف
- برگزاری بیش از 65 نشست مسئولین دبیرخانه کرسیها با روسا و معاونان دانشگاهها
- برگزاری 21 همایش و رونمایی
- انتشار حدود 72 کتاب وکتابچه از سوی دبیرخانه هیات (از جمله کتابهای برآمده از نظریات، نوآوریها و نقدهای موفق)
- برگزاری حدود 202 کرسی اعم از 75 پیش اجلاسیه و اجلاسیه تخصصی از نوع نظریهپردازی، نقد و نوآوری و حدود 127 کرسی ترویجی در دانشگاههای مختلف
- پیگیری حمایتهای حقوقی، علمی و گفتمانساز از طرحهای موفق
- برگزاری بیش از 120 مناظره و کرسی آزاداندیشی و برنامهریزی برای رساندن این عدد به 600 ، تا پایان سال 94.
توجه به مسائل و چالشهای حوزه نظریهپردازی و آزاداندیشی سبب میشود اقدامات انجام شده در این حوزه بررسی و ارزیابی واقعی میشوند. در برخی موارد اگر کموکاستی در فعالیتها مشاهده میشود، میتواند ریشه در برخی عوامل محیطی داشته باشد. مواردی که در ادامه ملاحظه میفرمایید، برگرفته از نظرات و آرای صاحبنظرانی است که در نشستها و مصاحبههای مختلف، درباره فعالیتهای هیأت ارائه کردهاند. بدیهی است برخی از نقدها به فضای علمی کشور و برخی نیز به عملکرد هیأت مربوط میشود:
- وجود نوعی بیاعتمادی و تلقی منفی اساتید حوزه و دانشگاه برای طرح نظریات و نقدها
- نبود فرهنگ و جسارت نقادی با رعایت منطق و اخلاق و بروز برخی حساسیتها و احساسات کاذب که مانع از آن نقدهای علمی میشود.
- همکاری محدود کمیتههای دستگاهی به دلیل برخوردهای سلیقهای برخی از مسئولان دانشگاهها در اجرای کرسیها
- انعکاس نیافتن صحیح محتوای کرسیها به دلیل ضعف کار رسانهای در مجامع علمی و دانشگاهها
- وجود نداشتن ارتباط مستمر دانشگاهها با دبیرخانه هیات حمایت از کرسیها به دلیل اولویت ندادن به موضوع کرسیها
- عملیاتی نشدن برخی حمایت ها از اجلاسیههای موفق و ایجاد نارضایتی در بین صاحبنظران
- اجرایی نشدن برخی مصوبات هیأت حمایت از کرسیها به دلیل هماهنگ نبودن نهادها وسازمانهای مرتبط در کارسازی مصوبات لازم
- امکان نداشتن بهرهگیری از دیدگاه همه صاحبنظران در افزایش ظرفیت هیأت به دلیل محدودیت
- نبود قوانین و مقررات لازم در دستگاههای علمی و نظارت بر حسن اجرای این قوانین
- ضعف فرهنگ عمومی تولید علم
- استفاده نکردن از همه ظرفیتها برای نهادیه نمودن فرهنگ تولید علم مانند ظرفیت رسانه ملی
- اعطا نشدن جایگاه مناسب به افراد نخبه و نخبهگزینی در جایگاههای مورد نیاز
- رعایت نشدن ضوبط اخلاقی یک گفتگوی آزاد و آزاداندیشی
- تنزل دادن آزاداندیشی به کارهای دانشجویی و متفرقه مانند؛ تمرکز بر موضوعات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی پیش پا افتاده باعث شده است که اساتید و صاحب خرد و معرفت نگاه مثبتی به کرسی های آزداندیشی نداشته باشند.
- رخوت فضای دانشجویی و دانشگاهی
- افراط و تفریط ، کجفهمی که منجر شده آزاداندیشی را به مثابه شالودهشکنی بنیانهای اصیل تلقی گردد.
- برخورد سلیقهای و نامناسب مدیران و مسئولان میانی خصوصاً در برخی شهرستانها
- دخالت دستگاههای غیرمرتبط
- خودسانسوری و توهم فقد آزادی
آینده
فعالیتهای انجام شده در زمینه کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی و احصای چالشها و مسائل موجود در این زمینه، خود دلیلی است بر اینکه امروز در زمینه ایجاد فضای با نشاط نقد و نظریهپردازی در ایران، تجارب ارزشمندی در اختیار هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی وجود دارد که میتواند چراغ راه آینده باشد. برخی از اقداماتی که در این هیأت برای آینده برنامهریزی شده است را میتوان شامل موارد زیر دانست:
- شناسایی و حمایت از نظریات بدیع
- جلسه با دانشگاهها و سایر نهادها برای تشکیل و تشویق شوراهای نظریهپردازی و نوآوری در مراکز علمی
- برگزاری همایش ملی و اعطای گواهی به صاحبنظران موفق در کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره
- برگزاری نشستهای تخصصی کرسیهای 5گانه با حضور استادان
- ارتقای سطح تعامل با رسانهها
- طراحی نقشه نظام مسائل و خلأهای نظری کشور
- حمایت از مسابقات مناظرات دانشجویی و دانشآموزی
- راهاندازی خانه ملی گفتگوی آزاد
فعالیتهای طراحی شده به خوبی رویکردهای آتی هیأت را در توجه به جلب مشارکت بیشتر مراکز علمی و اساتید برجسته و حفظ نقش حمایتی خود نمایان میکند. بیتردید نظرات و نقدهای فرهیختگان ارجمند میتواند پیمودن این مسیر را برای هیأت، هموار ساخته و مشکلات احتمالی را بهتر رفع نماید. امید است تمرینی باشد بر نقدپذیری و نقد شنوی.
* معاون علمی دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی
انتهای پیام/