مهندسی معکوس سد راه پیشرفت صنعت است/ آییننامه مالکیت فکری دانشگاه آزاد اسلامی تدوین شده
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا دکتر ابراهیم واشقانی فراهانی، معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی درباره تمهیدات و برنامههای این دانشگاه برای حفظ و اشاعه مالکیت فکری با روابطعمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتوگو کرد.
این مصاحبه به شرح زیر است:
_ارزیابی شما از جایگاه مالکیت فکری در قوانین کشور چیست؟
قوانین ما همواره بر تولید علم، فنآوری و ارزش سرمایه انسانی به عنوان یکی از بالاترین سرمایهها برای پیشرفت کشور تاکید کردهاند. یکی از نمونههای بارز آن، تصویب قانون شرکتهای دانشبنیان است. این قانون که در سال 1389 مجلس شورای اسلامی تصویب و متاسفانه با تاخیر، در سال 1391 صندوق شکوفایی نوآوری تشکیل شد که بتواند این مصوبه بسیار پیشرفته و خوب مجلس شورای اسلامی را عملیاتی کند.
داراییهای فکری نیروهای فرهیخته به چند نوع تقسیم میشوند. نوعی از این داراییها آثار هنری یا به عبارتی فنآوریهای نرم هستند که به اعتقاد بنده این بخش، در قانون و مقرراتی که برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان در دستورالعملهای صندوق شکوفایی و نوآوری دیده شده، کمرنگ است و به اندازه کافی بر روی آن تاکید نشده است. درصورتیکه این مسئله یکی از نکات بسیار مهم است. به ویژه این که کشور ما با توجه به صبغه فرهنگی و تاریخی ایران، فرهیختگان ما سهم زیادی را در زمینه تولید آثار هنری دارد. به اعتقاد من، باید شفافتر و با آئیننامههای روشنتر، نحوه حمایت از فنآوریهای نرم دیده شود.
برای انواع دیگر داراییهای فکری، حمایتهای لازم دیده و بودجه کافی برای آن درنظر گرفته شده است. با این حال، متاسفانه برای حمایت از همه دستاوردهای علمی و فنآوری، قانون جامعی وجود ندارد. مثلا قوانین کامل و جامعی برای ثبت اختراع وجود دارد، اما بسیاری دیگر از انواع دستاوردهای فکری هستند که جنبه علمی نیز دارند اما ما برای آنها در قانون حمایتی پیشبینی نکردهایم. مانند ثبت پایاننامهها. پایاننامهها نیز باید تحت حمایت قانون حمایت از حقوق مالکیت فکری قرار گیرند. در قانون به صورت شفاف سهم استاد، دانشجو و دانشگاه در میزان برخورداری از این مالکیت فکری بیان نشده است. خوشبختانه ما در دانشگاه آزاد اسلامی به این مساله توجه کردهایم. آییننامه مالکیت فکری ویژه دانشگاه آزاد اسلامی تدوین شده، مراحل نهایی آن هم طی شده و به زودی ابلاغ میشود. در این آییننامه سهم تولید کنندگان علم در دانشگاه، چه به صورت پایاننامه، ثبت اختراع و چه انواع دیگر، مشخص شده است.
در این آییننامه در مورد مسائلی مانند شرکتهای دانش بنیان و نحوه حمایت دانشگاه از این شرکت نیز قوانین مناسبی وجود دارد. اصولاً تاسیس و سرمایهگذاری در این نوع شرکتها خطرپذیر است. دانشگاه آزاد اسلامی تمهیدات لازم را در نظر گرفته تا اعضای هیات علمی و دانشجویان نخبه دانشگاه تشویق شوند و انگیزه لازم را برای تاسیس این شرکتها داشته باشند. به همین دلیل دانشگاه آزاد اسلامی تا 35 درصد در سهام این شرکتها مشارکت میکند. این گام بسیار مهمی در این زمینه است که توسط دانشگاه آزاد اسلامی برداشته است.
_بحث مالکیت فکری پایاننامهها از چه نظر اهمیت دارد؟
بسیاری از پایاننامهها در قفسههای دانشگاهها افتادهاند و نحوه استفاده از نتایج و دستاوردهای این پایاننامهها به دلیل مشخص نبودن مالکیت فکری آنها، معلوم نیست. به اعتقاد من این یک دانش و منبع انباشته شدهای است که ما باید از این دانش در مسیر تبدیل آن به فنآوری و تجاریسازی استفاده کنیم.
_آیا انتشار مقالات علمی از یک پایاننامه، باعث انتشار آن علم نمیشود؟
مقاله کفایت نمیکند. بسیاری از پایاننامهها هستند که موضوعات کاربردی دارند که نمیتوانند منجر به مقاله شوند. بسیاری از پایاننامهها دارای موضوعات صنعتی هستند و مثلاً یک مشکل صنعتی را حل کردهاند. یا حاصل بسیاری از فعالیتهایی که در زمینه هنری انجام شده است، در همین پایان نامههایی است که می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
من فکر میکنم یک گنجینه بسیار بزرگی به اسم رسالهها و پایاننامههای دکتری وجود دارد که ما درِ این گنجینه را برای کاربرد و تولید ثروت بازنکردهایم؛ چون حقوق مالکیت معنوی آن چندان مشخص نیست و قانون مدوّنی وجود ندارد.
راهکار ما باید همه موارد را در بر بگیرد و حقوق مالکیت فکری افرادی که آن علم را تولید کردهاند، چه دانشجو، چه استاد راهنما و چه خود دانشگاه، مشخص شود. امیدواریم با قانونی که دولت در دست بررسی دارد، این کاستی حل شود.
_برخی معتقدند پذیرفتن نظام مالکیت فکری به ویژه در قلمرو توسعه صنعتی، میتواند سدی در راه پیشرفت کشور ایجاد کند و بهتر است کشور ما که در آغاز راه پیشرفت است، به چنین معاهدات بینالمللی نپیوندد. با توجه جایگاه شما به عنوان معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی که یکی از بزرگترین دانشگاههای کشور است، آیا این نظر را قبول دارید؟
تا آنجایی که من اطلاع دارم ما عضو سازمان جهانی مالکیت فکری یا WIPO هستیم. باید در مورد این نگرانی قبل از عضویت کشور در این سازمان فکر میشد. وقتی ما عضو WIPO هستیم یعنی حق مالکیت فکری را پذیرفتهایم. بنده فکر نمیکنم از عضویت در این سازمان ضرری به کشور وارد شود.
خالقین فنآوری و دانش که میتوانند فنآوری خود را بومی کنند و در نتیجه ما صنعتی بر مبنای این فنآوری بومی داشته باشیم، تکلیفشان را از نظر مالکیتشان نمیدانند و بسیاری از داشتههای خود را عرضه نمیکنند. ضرر این مسئله بسیار بالاتر از عضویت ما در سازمان جهانی مالکیت فکری است.
_پس شما معتقدید که این عضویت میتواند باعث تقویت تولید ملی نیز باشد؟
همینطور است. مقام معظم رهبری نیز در سخنان اخیرشان فرمودند که نگاه شما باید به داخل باشد. کپی کردن، یک مسیر برای توسعه است اما بنیاد آن در بیرون است. تجربه تاریخی نشان داده که کشورهایی که از طریق مهندسی معکوس پیشرفتی داشتهاند، در نهایت در یک رقابت بینالمللی مجبور شدهاند بر دانش بومیشان تکیه کنند. یعنی بر تولید دانش و تبدیل آن دانش به فنآوری یا به عبارتی تولید دانش بومی. مثلاً در مورد صنعت هستهای، امروز آنچه دستاورد بزرگ ماست، دانش بومی است که در خود کشور نهادینه شده و نقطه اتکا و قوت ماست. در سایر زمینهها نیز همینطور است. سالها ما خودروی پیکان داشتیم؛ اما آیا وقتی پژو را وارد کشور کردیم . بعد از روی آن کپیبردازی کردیم، صنعت خودروسازی ما رشد کرد و وضعیت خودروهای تولید داخل بهتر شد؟ نه. یعنی اگر مهندسی معکوس موفق بود، باید صنعت خودروسازی ما به یک برند برتر تبدیل میشد. در حالیکه میبینیم این صنعت حتی نمیتواند در تولید، کیفیتی خودرویی را که وارد کرده است را حفظ کند.
پس این نشان میدهد که مهندسی معکوس همواره نمیتواند راه پیشرفت باشد. حتی در مهندسی معکوس نیز شما باید حداقل دانش در آن زمینه را داشته باشید تا بتوانید از آن فن آوری که کپی میکنید، استفاده کنید و توسعه دهید. تنها انتقال فنآوری مهم نیست، بلکه توسعه آن مهمتر است. اگر شما دانش بومی را توسعه ندهید، نمیتوانید آن فن آوری را که از طریق مهندسی معکوس به دست آوردهاید، حتی یک گامی جلو ببرید و توسعه بدهید.
_به نظر شما، ما به جای تاکید بر کپی کردن، باید بر توسعه خود دانش بومی خود تاکید داشته باشیم؟
بله. مسیر باید این باشد: خلق دانش بومی، تبدیل این دانش به فنآوری و سپس تبدیل فنآوری به تجاریسازی.
_آیا دانش باید مسیر اصولی خودش را طی کند و نمیتوان این مسیر را کوتاهتر کرد؟
بله. ما باید این مسیر اصولی را طی کنیم و این مسیری است که ما درپی آن هستیم. البته نیازی هم نیست که ما چرخ را دوباره اختراع کنیم. تاکید مقام معظم رهبری نیز همیشه بر این بوده است که در کنار تبدیل دانش به ثروت، باید به علوم بنیادی نیز توجه کنیم. اگر شما به فرازهای سیاستهای ابلاغی ایشان دقت کنید، متوجه میشوید که ایشان قبل از پرداختن به شرکتهای دانشبنیان و اقتصاد دانشبنیان، بر مرجعیت علمی تاکید میکنند. مرجعیت علمی بدون خلق دانش بومی ایجاد نمیشود.
نکته بعدی که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند، علوم بنیادی است. بند سوم سیاستهای ابلاغی ایشان، بر علوم بنیادی تاکید دارند. یعنی ما باید در کنار خلق دانش بومی، به دانش بنیادی نیز توجه کنیم و در کنار این با یک برنامهریزی درست و به طور متوازن به کاربردی کردن این دانش بپردازیم. کاربردی نمودن دانش بنیادی با پژوهش کاربردی همراه است. طبیعتاً با برنامهریزی، نتیجه پژوهش کاربردی نیز تبدیل به دانش و فنآوری می شود و میتوانیم فنآوری را نیز با یک نوآوری به کارآفرینی و تجاریسازی تبدیل کنیم. به عبارت دیگر در مرحله فنآوری نیز ما نباید متوقف شویم. فنآوری زمانی مفید است که وارد عرصه تجاریسازی و کارآفرینی شود.
_ارزیابی شما از روند ثبت مالکیتهای فکری در کشور چگونه است و با توجه به درگیری شما با این موضوع، چه راهکارها برای بهبود وضعیت موجود دارید؟
فکر میکنم وضعیت کشور نسبت به گذشته بسیار بهتر شده. درگذشته هر کسی یک ادعایی داشت، در یک فرآیند بسیار ساده، به اداره ثبت شرکتها میرفت و اختراعی را ثبت میکرد. اما سازوکاری که اکنون وجود دارد این است که کمیتههای علمی در اداره ثبت مستقر شده است که وقتی ادعایی به عنوان اختراع طرح میشود، آن کمیتههای علمی از نظر فنی و علمی آن ادعا را مورد بررسی قرار میدهند و بدون تایید آن کمیتهها، ثبت اختراع صورت نمیگیرد.
این روند هنوز کافی نیست. اگرچه بیش از نیمی از راه توسط همان کمیتههای علمی که در اداره ثبت پیشبینی شده است، طی میشود؛ اما گام نهایی این است که باید صاحب ادعا از طریق سایر مراجع ذی صلاح به وزارت علوم است یا سازمان علمی ـ پژوهشی، نیز تاییدیه علمی بگیرد.
_یک دیگر از بحثهایی که اکنون جریان دارد و در نقشه جامع علمی نیز مطرح شده، این است که باید ثبت مالکیت معنوی از قوه قضاییه به دولت و قوه مجریه انتقال داده شود. به نظر شما این انتقال کمکی به بهبود وضعیت موجود میکند؟
بنده معتقدم هر اقدامی که میخواهد در این موضوع انجام شود، باید اقدامی هماهنگ باشد. اگر هر کدام از این دو قوه بخواهد مسیر خود را بدون هماهنگی با دیگری طی کنند، طبیعتاً منجر به قوانین جامع و مانعی نمیشود و در اجرا ممکن است مشکلات زیادی ایجاد شود. وقتی قوه مجریه در فرآیند تصویب این مقررات حضور نداشته باشد، به طور قطع بدانید که در اجرا دچار مشکل میشود و یا اگر قوه مجریه بخواهد نکات حقوقی این طرح را بدون لحاظ کردن نظرات قوه قضائیه اجرا کند، حتماً در عمل دچار مشکل خواهد شد.
بهترین راه این است که دو قوه در یک هماهنگی تنگاتنگ و در یک تعامل نزدیک، بهترین شیوه را برای حفظ حقوق مالکین فکر و ایده را انتخاب کنند. به خصوص که امسال نیز با نام سال همدلی و همزبانی دولت و ملت است و انتظار این است که بیشترین همدلی و همزبانی بین این نهادها وجود داشته باشد. به اعتقاد من اگر یک قانون جامع و مدوّنی با همکاری این دو قوه تنظیم شود، حتی اگر با تاخیر اجرا شود، قطعاً به نتیجه خواهد رسید.
جالب است بدانید که در آییننامهای که ما نهایی کردهایم و میخواهیم به واحدهای دانشگاهی ابلاغ کنیم، هم نماینده قوه قضائیه و هم نماینده دولت در شورای مرکزی مالکیت فکری ما حضور داشتهاند. یعنی ما نظرات هر دو قوه را درنظر گرفتهایم.
_عنوان این آییننامه چیست؟
اسم آن «آییننامه مالکیت فکری(معنوی) دانشگاه آزاد اسلامی» است. دانشگاه آزاد اسلامی در این آییننامه، تکلیف دانشجویان و اعضای هیات علمی را روشن کردهایم. زمانی که بنده به دانشگاه آزاد اسلامی آمدم، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خواست همه پایاننامهها در یک سامانه، در دسترس مردم قرار گیرد تا مردم حق استفاده از این پایاننامهها را داشته باشند؛ اما چون مقررات و آییننامهای برای حفظ حقوق افراد وجود ندارد، من نمیدانستم چه کار باید بکنم. تا این که این آییننامه به تصویب رسید.
_آیا این آییننامه فقط برای پایاننامهها تدوین شده است یا موارد دیگر مالکیت فکری را نیز در بر میگیرد؟
ما 6 دارایی فکری ناشی از 6 بخش را در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی کردهایم که این آییننامه همه این موارد را در برمیگیرد.
یکی، دارایی فکری ناشی از سرمایهگذاری از سوی دانشگاه است. یعنی ما بودجهای را اختصاص میدهیم و به یک اختراعی میرسیم.
دوم، دارایی فکری ناشی از اعطای تسهیلات از سوی دانشگاه. یعنی دانشگاه به شرکت دانشبنیان وام میدهد که شامل محصول کار خواهد بود.
سوم، دارایی فکری ناشی از اجرای قراردهای ارتباط با صنعت.
چهارم، داراییهای فکری ناشی از پایاننامهها و رسالههای دانشجویی.
پنجم، دارایی فکری ناشی از حمایت و اختصاص اعتبار خارج از دانشگاه از جمله سازمانها و دستگاههای دولتی و حمایتی و یا شرکتها و موسسات خصوصی.
و ششم نیز دارایی فکری ناشی از تولید اثر ادبی و هنری و نرم افزار.
محصول هریک از این 6 گروه، قابلیت ثبت اختراع نیز دارد و دانشگاه آزاد اسلامی درصد وضعیت مالکیتها را در این شش نوع دارایی مشخص کرده است.
انتهای پیام/