حسنیآهنگر: نظام علمسنجی دنیا به جامعه سرمایهداری پاسخ میدهد/ در آییننامه ارتقا «مسئله» باید مبنای سنجش باشد
گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا- راحله کاویار، نظام علم سنجی به عنوان پایهای برای تضمین صحت و اعتبار دانش علمی است که در دنیا بر اساس قوانین و الگوهای خاصی انجام میشود و هدف آن تضمین کیفیت و اعتبار علمی مقالات و مطالب علمی است. در این میان نظام آموزش عالی کشورمان تلاش میکند نظام علمسنجی متناسب با شرایط علمی را طراحی کند.
در این زمینه محمدرضا حسنی آهنگر، رئیس دانشگاه امام حسین(ع) در مورد «نظام علمسنجی» در دنیا و تغییر آییننامه ارتقای اساتید میگوید: آییننامه ارتقای اساتید قرار است، استاد تراز انقلاب اسلامی را در دانشگاههای ایران ارزشیابی جامع کند؛ اما اکنون بهصورتی طراحی شده که اساتید میتوانند بهصورت سنواتی به مدت ۵ سال در دانشگاههای جمهوری اسلامی مشغول کار باشند و بدون هیچ تعلق خاطری به انقلاب اسلامی، امتیازات را کسب کنند.
پیش از این، بخش اول گفتوگوی آنا با حسنی آهنگر منتشر شد. وی در این گفتوگو عنوان کرد که دانشگاه تمدنساز باید طبق آمایش تمدنی، دانشجو تربیت کند و پژوهشهای تمدنساز «مرجعیت علمی» به ارمغان میآورد و اگر دانشگاهی بخواهد تمدنساز باشد، باید سرمایه انسانی یا همان «استاد» و مرحله بعد «دانشجو» هدفمند در تمام مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری وارد دانشگاه شوند و مؤلفه بعدی «رشتههای دانشگاه» است که باید سه ویژگی کارآمد، روزآمد و اسلامی را داشته باشند تا بتوانند آن متن و محتوای رشته دانشگاه تراز اسلامی برای تمدنسازی باشند.
مشروح بخش نخست گفتوگوی آنا با حسنی آهنگر را اینجا بخوانید.
بخش دوم و پایانی گفتوگو با رئیس دانشگاه امام حسین(ع) به شرح زیر است:
*نظام علمسنجی دنیا برای پاسخ بهنظام مسائل جامعه سرمایهداری است
آنا: سیستم نظام علمسنجی در جهان چگونه است؟
حسنی آهنگر: سازماندهی نظام علمسنجی و سیستم مدیریت دانشگاه و دانش در دنیا به این صورت است که اگر یک هرم را در نظر بگیرید، جامعه سرمایهداری و صهیونیستی که جهان را مدیریت میکند، نمایندهای دارد و نماینده آن رئیسجمهور آمریکا است. هر رئیسجمهوری در آمریکا انتخاب میشود، به جامعه سرمایهداری در قالب یک برنامه اجرایی چهارساله تعهد داده است که چگونه بهتر میتواند آنها را در اداره جهان به اهدافشان برساند.
برنامههای ترامپ، کلینتون، رئیسجمهورهای مختلف ازجمله بایدن را ببینید. هرکسی که در لابی صهیونیستی گزارشی از برنامه آینده بدهد که جامعه صهیونیستی سریعتر به هدف خود برساند، مطمئناً در انتخابات آمریکا برنده خواهد شد.
رئیسجمهور لایه اول یا قله هرم قرار میگیرد و لایه بعدی مراکز، مؤسسات علمی و مؤسسه پروژههای پیشرفته دفاعی و غیردفاعی، موسسه علوم آمریکا و مؤسسات بزرگ را میبینید که ظاهراً پوشش علمی و فناوری دارند، اما در حقیقت مؤسسات امنیتی، دفاعی هستند.
لایه بعدی، دانشگاههای حاکمیتی است که حدود ۱۵۲ وزارتخانه، سازمان و نهادی که نظام مسائل خود را در آنجا طرح میکنند و دانشگاههای حاکمیتی و آزمایشگاههای ملی (مثل آرگون، لس آلاموس، لنگلی) کمک میکنند تا نظام مسائل این جامعه سرمایهداری تدوین شود و این نظام مسائل باید اعتبارسنجی، اولویتسنجی و دستهبندی شود و بعد از آن به دنبال ایجاد شبکه پاسخدهی بهنظام مسائل هستند.
از دانشگاهها و مراکز علمی خودشان بهعلاوه همه دانشگاهها، مراکز علمی و مردم دنیا در قالب این شبکه بزرگ حل مسئله استفاده میکنند تا بتوانند نظام مسائل خود را جواب دهند و این مسئله در سایت NSF شفاف بیان شده است.
آنها معتقدند برای حل نظام مسائل خود به اندازه کافی پول و متخصص نداریم و باید با امکانات و پول دیگران، مسائل خود را حل کنیم. برای همین منظور یک رقابت بین دانشگاهها و مراکز علمی دنیا طراحی کردهاند و یکی از طرحها ایجاد نظام رتبهبندی دانشگاههاست. پارامترها و سنجههای نظام رتبهبندی دانشگاهها بهتر گزارش دادن و بهتر مستند کردن کارهایی است که پاسخ بهنظام مسائل آنها باشد. برای این منظور سازوکارهایی مانند مجلات مختلف در سطوح مختلف علمی – پژوهشی معلمی- ترویجی، همایشها، کنفرانسها، اجلاسیهها، کارگاههای مختلف، ثبت اختراعات و ... فراهم کردهاند یعنی ابزارهای مختلف برای علمسنجی طراحی کردند.
بخشی از علمسنجی ما در قالب رتبهبندی دانشگاهها، دست این نظام علمسنجی است. اکنون رؤسای دانشگاهها با یکدیگر در رقابت هستند تا از دانشگاه عادی به خوب تبدیل شوند! تفاوت عادی و خوب در چیست؟ در نظام علمسنجی دانشگاهی خوب است که بتواند مستندات بهتری ارائه دهد. در این صورت میتواند رتبه بالاتر را نسبت به دانشگاه عادی کسب کند.
باید بدانیم که مستندسازی در قالب مقاله برای حل چه مسئلهای است که موردنیاز ماست و زمانی که مسئله حل و مستندسازی آن تبدیل به مقاله شد به این صورت دنیا از این دانش و تجربه ما استفاده میکند.
* طبق آیین نامه فعلی ارتقا، اساتید بدون هیچ تعلق خاطری به انقلاب اسلامی میتوانند امتیاز کسب کنند
آنا: آییننامه ارتقا در کشورمان باید چطور اصلاح شود و کار را باید چگونه انجام داد؟
حسنی آهنگر: بعد از انقلاب اسلامی تابهحال ۶ بار نظام ترفیع ارتقای اساتید را تغییر دادهایم. اکنون نظام ترفیع ارتقای کشور چهار مؤلفه، ماده یک فرهنگی، ماده دو آموزشی، ماده سوم پژوهشی و ماده چهار علمی و اجرایی دارد و سؤال مهم این است که آیا این ۶ بار تغییری که داده شده، ما را به آن هدف رسانده است؟
آییننامه ارتقای اساتید قرار است، استاد تراز انقلاب اسلامی را در دانشگاههای ایران که منتسب به انقلاب اسلامی است را ارزشیابی جامع کند. چرا این اتفاق نمیافتد؟ زیرا بندهایی که در ماده یک، دو و چهار تعریف شده، موردتوجه ارزیابان در هیئت ممیزه قرار نمیگیرد؛ زیرا ماده واحدهها بهصورتی طراحی شده که شما میتوانید بهصورت سنواتی به مدت ۵ سال در دانشگاههای جمهوری اسلامی باشید و بدون هیچ تعلقخاطری به انقلاب اسلامی، امتیازات را کسب کنید.
آنچه در دانشگاههای کشور بیشتر مورد توجه است، ماده سه (پژوهشی) است که امتیاز بیشتری دارد و هم وتوی ویژه، مقاله دارد. به این موضوع که مقاله ناظر به مستندسازی کدام مسئله حل شده است، ندارند. توجه در هیئت ممیزهها این است که این مقالات در کدام مجله چاپ شده و میزان ارجاعات چقدر است. اگر این دو عدد، خوب باشد، کفایت میکند و با توجه به امتیازات ادواری، امتیاز از نمرهای که در نظر گرفتند، نمره را پاس میکنند و استاد ارتقا پیدا میکند.
ایراد دیگر این است که تقریباً طی سه الی چهار سال فرد به دانشیاری میرسد و بعد سه یا چهار سال استادتمام میشود. زمانی که این دو اتفاق میافتد، استادان در دانشگاه حالت اشباعی پیدا میکنند و زمان و انگیزه ویژهای برای تعلیم و تربیت دوره کارشناسی ندارند یعنی علاوه بر ایراد اصلی ضعفهایی چنینی نیز وجود دارد.
* منطق کار در آییننامه ارتقا باید از مقاله محوری به «مسئله محوری» تغییر کند
در دانشگاه امام حسین (ع) تمام 6 دورهای که نظام ترفیع ارتقای استادان وجود دارد را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم به یک نکته مهم رسیدیم که چرا با وجود تغییراتی که داده شده است بازهم تغییرات مورد قبول رهبر انقلاب نیست. نتیجه برنامهریزیها این شد که کشور به لحاظ رتبه علمی از مقام ۶۰ به رتبه ۱۵ رسید و این دستاوردی است که باید از زحمات گذشتگان دوره قبل تشکر کرد و ارج نهاد؛ اما آنچه انقلاب و مطالبه رهبری بود، تحقق نیافت.
نافی زحمات دورههای قبل نیستیم؛ اما در این شش دوره، منطق کار را تغییر نکرده است. مطالبه رهبری، تغییر منطق آییننامه ارتقا بود. منطق آییننامه ارتقا در حال حاضر مقاله محوری است. اگر تغییراتی در این شش دوره داده شده، فقط یک سری مادهواحدهها و یک سری تبصرهها اضافه شده و قله را تغییر ندادهاند و همچنان قله، مقاله است.در هیچ جای دنیا چیزی که فرع است، اصل قرار نمیگیرد. قراردادن یک مسئله فرعی بهعنوان اصل سنجش، کار صحیحی نیست؛ زیرا مقاله موضوعیت ندارد و مقاله مستندسازی حل یک مسئله است. مسئله چیست که شما آن را حل کردید؟ «مسئله» باید مبنای سنجش باشد.
*در دانشگاه امام حسین(ع) آییننامه جدید ارتقا را اجرا کردیم
وقتی بیانات رهبری را دقیق بررسی و دانشگاههای دنیا را رصد کردیم و آسیبشناسیها انجام شد، آییننامه جدیدی در طول دو سال تدوین شد. در هیئت ممیزه دانشگاه بررسی شد و چون دانشگاه امام حسین(ع) زیرمجموعه وزارت علوم بود، در جلسات نمایندگان وزارت علوم نیز حضور داشتند و کار ممیزی را انجام دادند. بعد که آییننامه را به وزارت علوم فرستادیم، ماده سه آن را تأیید کردند. درحالیکه ما در همه مادهها تغییراتی داشتیم. هر چهار ماده تغییراتی داشت که باید به شورای انقلاب فرهنگی ارجاع داده میشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد اینها موارد خوبی است، اما چگونه باید اجرایی شود؟ و برای تحقق کدام مأموریت نظام ارتقا را تغییر دادید؟ مستندات مختلف و بالادستی را به آنها نشان دادیم و اثبات کردیم در مسیر حل یک مأموریت کلان و ایفای نقش در تمدن سازی هستیم. سؤال کردند که اگر این دو (داشتن مأموریت و سیستم ارزیابی مأموریت) باهم جمع شود، آیا زمینه اجرا در دانشگاه فراهم است یا خیر؟ آیا تغییر نظام، قابلیت اجرایی در دانشگاهها را دارد یا خیر؟ چون یک کار گسترده در دانشگاهها انجام داده بودیم، زمینهها فراهم بود.
درخواست بازدید میدانی از دانشگاه امام حسین (ع) را ارائه دادیم و بعد از بازدید میدانی، شورای عالی انقلاب فرهنگی دوره قبل و رئیس ستاد اجرایی نقشه جامع یک روز کامل تمامکارهایی که انجام دادیم را مورد ارزیابی قراردادند و دقیقاً به این رسیدند که این اتفاق میتواند در دانشگاه امام حسین(ع) عملیاتی شود و در جلسه ۱۳۳ ستاد اجرایی نقشه به ما مجوز اجرای نقشه را دادند. سه سال هم اجرایی کردیم.
در آییننامه جدید کاملاً شیپوری که توسط دانشگاهها و وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی در کشور تدوین و نواخته میشود را برعکس کردیم. ما از ماده چهار شروع کردیم. دانشگاه برای انجام چه مأموریتی شکل گرفته و قرار است چه مسئلهای را حل کند؟ اول باید «مسئله» مشخص شود. یعنی از دل ماده چهار استاد باید با کمک مسئولان و مدیران دانشگاهها و مسئولان سازمانها، جامعه و نهادهای بیرون، با شکلدهی میز تخصصی، مسئلهیابی و احصای مسئله کند.
*دانشگاههای ما فاقد کارفرما یا همان «مسئله» هستند
ما باید بدانیم «مسئله» چیست که ما روی این مسئله کار کردیم که اعتبارسنجی، اولویتبندی و دستهبندی و شبکه پاسخدهی به مسئله مسائل مهم است و کارفرمای اصلی «مسئله» است. دانشگاههای ما فاقد کارفرما هستند. یعنی کسی مسئلهای را مطالبه نمیکند.روزانه ۸۰۰ پایاننامه در دانشگاهها، دفاع میشود. این پایاننامهها ناظر بر حل کدام مسئله است. چه کسی مسئله را داده است و دانشجویی که وارد دانشگاه میشود، برای حل چه مسئلهای وارد دانشگاه شده است. اینها مسائلی است که با روش و مدل، مدلسازی کردیم.
مسئلهیابی و احصای مسئله در ماده چهار در نظام ترفیع ما، وتویی است. چه کسی این مسئله را حل میکند؟ استاد؛ استاد چطور این مسئله را حل میکند؟ ما در کشور یک نظام ساختاریافته از نظام مسائل را نداریم که بگوییم این بخش را باید دانشگاه آزاد، بخش دیگر را دانشگاه شریف، بخش دیگر را امیرکبیر یا تهران و امام حسین و مالک اشتر حل کند. این نظام ساختاریافته برای حل مسئله وجود ندارد و درختواره آن باید در نقشه جامع کشور باشد.
اگر مسئلهای حل شد مستند کردن آن باید با مقاله، کتاب و گزارش فنی باشد. خود مسئله که از بخش ۴ به ماده ۳ آوردیم، بهجای مقاله باید قرار گیرد. «حل مسئله» بهجای «مقاله محوری» در دانشگاه مطرح شود. بخشی از این مسئله باید تبدیل به موضوع رساله و پایاننامه شود.
در شاگردپروری ماده ۲ که آموزشی است، مسئلهای را استاد برای دانشجو تعریف میکند. در دنیا هم به همین صورت است. اینکه میبینیم برخی از دانشجویان خوب ما از دانشگاههای برتر، اپلای میگیرند و در دانشگاههای خارج از کشور درس میخوانند و گرنت پژوهشی دریافت میکنند از دل مسئلهها و پروژههایشان میآید. این اتفاق باید در کشور ما نیز بیفتد و باید دانشجویان را با تعریف مسئلههایی که استاد از قبل معلوم کرده، جذب هدفمند داشته باشیم و در این صورت درسهایی که ارائه میدهیم، هدفمند میشود.
*تعریف رسالهها و پایاننامهها برای شاگردپروری باید وتویی باشد
عملاً دورههای تحصیلات تکمیلی، دورههای آموزشی پژوهشی است و زمانی که دانشجو فارغالتحصیل میشود، به دنبال شغل نیست؛ بلکه کارآفرین میشود و میتواند چالشها را به مسئله تبدیل کند و مسئلهها را حل میکند؛ بنابراین تعریف رسالهها و پایاننامهها برای شاگردپروری باید وتویی باشد.
بخش چهارم اصلاح آییننامه ارتقا، امیدآفرینی است. باید استاد سر کلاس از دستاوردهای خود، دستاوردهای دانشگاه، وزارت علوم و کشور صحبت کند، چون خود استاد در تولید آنها نقش داشته است و اگر قرار باشد انقلاب را زیر سؤال ببرد، علامت سؤال اول روی خود استاد است که چهکار کردی که الآن طلب میکنی؟
یکمیلیون دانشجوی ارشد و دکتری و ۸۵ هزار عضو هیئتعلمی داریم این مجموعه یکمیلیونی با مجموع ۸۵ هزارنفری استاد میتوانند یک سیل و بهمن در حل نظام مسائل کشور راه بیندازند. این تحول بزرگی است و اگر اتفاق بیفتد و بتوانیم نظام یکپارچه سنجش استاد را از «مسئله یابی»، «حل مسئله» و «شاگردپروری» و «امیدآفرینی» را شکل دهیم، میتواند مبدأ تحول در دانشگاهها برای مأموریتگرا شدن دانشگاهها باشد. این اتفاق بزرگ و مطالبه مقام معظم رهبری است.
از 85 هزار استاد و یک میلیون دانشجوی ارشد، دکتری، ۷۶ هزار مقاله استنادی به دنیا ارائه دادهایم که البته عدد بزرگی نیست. زمانی که حل مسئله را در نظر بگیرید و استادان درگیر حل مسئله شوند، میتوانند حداقل سالی یکبار مقاله در راستای حل مسائل کشور ارائه دهند.
ما ادعای مرجعیت علمی داریم. شاید بگویند که در حوزههای پزشکی و علوم پایه کار آسانی است، اما در حوزههای علوم انسانی و هنر کار سختی است. «مرجعیت علمی» یعنی کسب دانش جدید، یعنی تولید و مستندسازی کتب و مقالات متعدد. اگر این کار را انجام ندهیم، نمیتوانیم به مرجعیت علمی برسیم. یعنی تولیدات علمی ما به زبان فارسی برای نمایه شدن در مجلات داخلی و خارجی کار واجبی است که باید صورت بگیرد.
آنا: در مورد رصدخانه علمی که متولی آن دانشگاه امام حسین (ع) خواهد بود، بفرمایید.
حسنی آهنگر: رصدخانه علم و فناوری کار واجبی بود تا محیط علمی دنیا را برای پیشتازی علم و کسب مرجعیت علمی بررسی کند و این اتفاقی است که باید صورت بگیرد؛ البته تمام دانشگاههای کشور نباید شبیه هم باشند. با بررسی دانشگاههای آمریکا متوجه شدیم که یک درصد دانشگاههای آمریکا حاکمیتی هستند و بیشتر بر احصای مسائل مبتنی بر رصد آیندهپژوهی عمل میکنند.
اگر بخواهیم نظام مسائل را ساختاریافته شکل دهیم حتماً یک سری دانشگاهها باید به دنبال آن باشند که با رصدهای آیندهپژوهی، نظام مسائل آینده را مشخص کنند. بسیاری از دانشگاههای کشور از ما انتظار دارند در تدوین نظام مسائل اسلامی کمک کنند و موضوعات اصلی انقلاب را به دانشگاههای دیگر ببرند. اگر قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد باید حتماً در کسوت رصد آیندهپژوهی کارکنیم که کشور را از غافلگیری علم و فناوری نجات بدهیم.
این مبانی که دکتر خسروپناه و وزیر علوم (زلفی گل) در دانشگاه زحمت آن را کشیدند فعالیتهای دانشگاه، آنها را به این نتیجه رساندند که میتواند دانشگاه جامع امام حسین (ع) در این کسوت ایفای نقش کند و به حوزه علم و فناوری و حکمرانی آموزش عالی در کشور کمک کند.
انتهای پیام/