دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 اسفند 1401 - 16:25
رییس فرهنگستان علوم؛

دانشمندان می‌توانند برنامه پیشرفت طراحی کنند، اما حکومت‌ها راه آسان را انتخاب می‌کنند

دانشمندان می‌توانند برنامه پیشرفت طراحی کنند، اما حکومت‌ها راه آسان را انتخاب می‌کنند
رییس فرهنگستان علوم گفت: کشورهای توسعه‌­نیافته دانشمندانی هستند که می‌­توانند شرایط و امکانات توسعه را دریابند و اگر لازم باشد برنامه پیشرفت و توسعه را طراحی کنند، اما حکومت‌­ها که بیشتر خوی خاص جهان توسعه‌­نیافته دارند، راه آسان را برمی­‌گزینند.
کد خبر : 835148

به گزارش گروه دانش و فناوری خبرگزاری آنا، نشست روز جهانی آینده؛ هم‌آفرینی آینده ایران در جهان امروز، با حضور رضا داوری اردکانی؛ رئیس فرهنگستان علوم، فتح‌اله مضطرزاده؛ دبیر شورای آینده‌نگری فرهنگستان علوم، محسن بهرامی؛ عضو حقیقی شورای آینده‌نگری فرهنگستان علوم، مهندس حسین ساسانی؛ نظریه‌پرداز توسعه پایدار، سهیلا سلحشور کردستانی؛ عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، سعید معیدفر؛ رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و رضا مکنون؛ عضو حقیقی شورای آینده‌نگری فرهنگستان علوم برگزار شد.

رضا داوری اردکانی در این نشست با بیان این‌که آینده‌­نگری در گذشته نبوده و در دوره جدید تاریخ پدید آمده است؛ گفت: وقتی جهان متجدد و زمانه پیشرفت آغاز شد، آینده‌­نگری هم با آن ظهور کرد. در زمان‌های قدیم، چون پیشرفت تاریخی و اجتماعی نبود یا اگر بود به اشخاص و زندگی خصوصی تعلق داشت، آینده‌­نگری وجهی نداشت. همچنین آینده هم به معنایی که اکنون از آن درمی‌­یابیم، نبود. به همین دلیل آینده‌­نگری را از آثار پیشرفت علم و تکنولوژی نباید دانست، آینده‌­نگری با این پیشرفت و به‌خصوص با مرحله اخیر آن قرین و ملازم بوده است.

وی اظهار کرد: از قدیم، زمان را به گذشته و حال و آینده تقسیم می‌­کرده و در زبان هم افعال ماضی و مضارع و مستقبل داشته­‌اند، اما گذشته و آینده همیشه یک معنی نداشته و تلقی مردم زمان‌­های مختلف از آن یکسان نبوده است. گذشتگان و متقدمان آینده را غیب و تاریک و مجهول و نابودگر می­‌دانسته­ و دانایی و کمال را در گذشته و صدر و آغاز تاریخ می­‌دیده و گاهی نیز آرزوی بازگشت به آن داشته‌­اند.

وی ادامه داد: در زندگی عادی هم گذشته، پناهی برای از یاد بردن غم­‌ها و تسلای درد‌ها و مصیبت‌­ها بوده است. گذشتگان که پیش­‌بینی آینده نداشتند، آینده‌­نگری هم نمی‌­توانستند داشته باشند و اگر به آینده نظر می­‌کردند، نظرشان عین انتظار منجی بود یعنی به آینده­‌ای که ساخته می‌­شود کاری نداشتند، بلکه در انتظار حادثه‌­ای بودند که از زمان وقوعش خبر نداشتند. این حادثه ظهور منجی بود که با آمدنش دورانی دیگر می‌بایست آغاز شود.

رییس فرهنگستان علوم ضمن بیان این‌که «زمان متقدمان، زمان گذشته بود؛ اما زمان دوره جدید، آینده است»، گفت: آینده‌­ای که مردم زمان تجدد در انتظار آمدنش نیستند و نباید باشند، بلکه باید آن را بسازند. به بیان دیگر؛ تاریخ جدید، تاریخ تصرف و تسخیر آینده است.

وی ادامه داد: از اواخر قرن هفدهم و مخصوصاً در قرن هجدهم، اروپا چشم‌­اندازی در برابر خود دید که می­‌بایست راهی به سوی آن بگشاید. آینده، زمان گشودن و پیمودن این راه بود و با ظهور این چشم‌­انداز و وظیفه آینده و زمان معنی دیگر یافت. آینده‌­نگری هم در همین زمان معنی و مورد پیدا کرد. پس آینده‌­نگری از جنس نظر و علم نظری نیست، بلکه طرح ساختن آینده است.

داوری اردکانی تاکید کرد: برای ساختن آینده صرف آشنایی علمی کافی نیست؛ بلکه باید در راه آینده قدم گذاشت و با آن همدم و همراه شد. لازمه همدم و همراه شدن با آینده مشارکت در فهم خاص و آمادگی برای ساختن آن است. آینده‌­نگری، علم شرایط و امکان‌­های عمل است و آن را می‌­توان بخشی از کوشش و اهتمامی دانست که برای درک شرایط و تحقق بخشیدن به امکان‌­ها صورت می‌­گیرد. به این جهت همه در همه جا نمی‌­توانند آینده‌­نگری و درک درستی از آن داشته باشند؛ زیرا شرط این درک و فهم استعداد و آمادگی برای گام نهادن در راه ساختن است.

** راه پیشرفت برای جهان توسعه‌­نیافته هموار نیست

وی با بیان این‌که زمان جدید، زمان پیشرفت است و زمان پیشرفت هم آغازی داشته است؛ گفت: این زمان که با تفکر رنسانس آغاز شده و از ابتدا داعیه جهانگیری داشته، در طی یک قرن اخیر جهانگیر شده است. اکنون همه جهان از پیشرفت می‌­گویند و پیشرفت می­‌خواهند و مقصد و مرجعشان جایی و مقامی است که جهان توسعه‌­یافته به آن رسیده است. ولی راه پیشرفت برای جهان توسعه‌­نیافته هموار نیست. جهان توسعه‌نیافته، از عهده آینده برنمی‌­آید و زمانش ناگزیر، زمان پریشانی است.

رئیس فرهنگستان علوم در مورد دشواری کار در جهان توسعه‌­نیافته، گفت: آغاز جهان توسعه‌نیافته، با پایان اروپا همزمان شده است. یعنی وقتی که اروپا و به طور کلی جهان جدید خود را در پایان راه می‌­بیند، مناطقی در جهان توسعه­‌نیافته تازه به صرافت توسعه افتاده است. آینده جهان توسعه­‌یافته اکنون نه آینده زندگی و وجود آدمی بلکه عصر توسعه تکنیک و رسیدن به انسان ماشینی یا ماشین شبیه و جانشین انسان است. به عبارت دیگر تکنیک به سمت و سویی می‌­رود که به تدریج اختیار بشر و خرد عملیش را از او سلب کند و خود سلطان بی‌­رقیب باشد.

وی با بیان این‌که جهان توسعه­‌نیافته در چنین وضعی حتی اگر با سیاست قدرت‌­های جهانی مخالفت کند، تابع صرف تجدد و مصرف‌­کننده بی­‌اختیار و خشنود جهان توسعه­‌یافته است؛ ادامه داد: وجه دیگر دشواری راه توسعه این است که گرچه جهان توسعه­‌نیافته از آینده و لزوم اهتمام به پیشرفت و ساختن و پرداختن، بی­‌خبر نیست؛ ولی، چون خبری که دارد با جانش پیوند نیافته و پیشرفت و زمان و آینده، در نظرش بیشتر مفاهیم انتزاعی هستند و چنانکه باید منشأ اثر نمی‌­شود.

داوری اردکانی تصریح کرد: در غالب کشور‌های توسعه‌­نیافته دانشمندانی هستند که می‌­توانند شرایط و امکانات توسعه را دریابند و اگر لازم باشد برنامه پیشرفت و توسعه را طراحی کنند؛ اما حکومت‌­ها که بیشتر خوی خاص جهان توسعه‌­نیافته دارند، راه آسان را برمی­‌گزینند و به جای اینکه از منابع کشور برای بهبود وضع زندگی و تأمین آینده بهتر بهره­‌برداری کنند؛ این همه را غنیمتی برای صرف کردن در بیهوده‌­کاری و اعراض از آینده و تأمین سودا‌های بازگشت به گذشته می‌­کنند.

وی ادامه داد: با این شیوه عمل، آینده تباه می‌­شود، گذشته هم برنمی‌­گردد. پس این امر عجیبی نیست که حکومت در جهان توسعه‌­نیافته رغبتی به توسعه نداشته باشد؛ زیرا جهان توسعه‌­نیافته با اینکه بعضی ظواهر تجدد را پذیرفته است، با آینده چندان آشنایی ندارد و چنانکه اشاره شد، شاید هنوز آینده را زمانی بداند که می­‌آید و آرزو داشته باشد که این آینده پر از خیر و خوبی و آرامش و صلح و تکرار و تجدید گذشته باشد.

وی تاکید کرد:، ولی آینده چیزی نیست که از جایی که نمی‌­دانیم کجاست بیاید؛ بلکه ما باید به نحوی کم و بیش دانسته به سوی آن برویم یا بهتر بگویم با گامی که در راه می­‌گذاریم، آن را بشناسیم و محقق ­کنیم. آینده‌­نگری با درک امکان­‌هایی که باید محقق شوند، آغاز می‌­شود و این درک با گام نهادن در راه، همزمان است.

رییس فرهنگستان علوم درباره وجوه دیگر آینده‌نگری، گفت: وجه دیگر آینده‌نگری که در دهه‌­های اخیر ظهور و جلوه بیشتر پیدا کرده است، کمتر با امید و بیشتر با بیم و نگرانی ملازمت دارد. وقتی زرّادخانه‌­های جهان از سلاح‌­های کشتار جمعی پر شده است و اخلاق و خرد سیاسی رو به ادبار و پریشانی دارد و حکومت‌­ها پیوسته ناتوان‌­تر می­‌شوند و پژوهش‌­هایی که در مرز علم صورت می‌­گیرد، دیگر به صلاح و آینده آدمی کاری ندارد.

وی افزود: البته گاهی که می­‌پرسند این مهندسی ژنتیک برای چیست؟ پاسخ می­‌دهند که بعضی بیماری‌­های لاعلاج را با آن درمان می‌­توان کرد. در جهانی که هر روز جمعیت کثیری از گرسنگی و بیماری‌­های شایع می‌میرند و سوداگران خرمن‌پندار ککشان نمی‌­گزد، توجیه هزینه کردن مبالغ هنگفت برای یافتن راه درمان یک بیماری نادر توجیهی عجیب و بی­‌اساس و دروغین است؛ بنابراین طبیعی است که دوراندیشان نگران آینده باشند و بپرسند جهان یا کشورشان به کجا می‌­رود.

** اینکه آینده جهان، صلح و رفاه و آزادی است؛ به کلی بی‌­اساس و ساده­‌لوحانه است

به گفته داوری اردکانی، پاسخ دادن به این‌که آینده یک کشور یا آینده جهان چه خواهد بود، آسان نیست. البته با نظر تأمل در شواهد و نشانه‌­هایی که هست می­‌توان حدس‌­هایی زد. کسانی هم هستند که بر طبق عادت فکریشان می‌­گویند آینده جهان، آینده صلح و رفاه و آزادی است و این سخنی به کلی بی‌­اساس و ساده­‌لوحانه است، اما، چون راهی به تسلی و غفلت دارد، نمی­‌توان آن را به کلی بی­‌وجه دانست.

وی افزود: اکنون نظر‌هایی که درباره آینده جهان اظهار می‌­شود، کمتر خوش­‌بینانه است. جهان به سوی صلح و صلاح و عدل و آزادی نمی‌­رود. چنان‌که در دهه­‌های اخیر در کشور‌های توسعه‌­یافته، بهبودی در هیچ یک از شئون زندگی حاصل نشده و جهان توسعه‌­­نیافته در مجموع پریشان‌­تر و فقیرتر و فاسدتر شده است و می­‌شود.

رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: چیزی که هست، امکان دارد در جایی یا جا‌هایی حادثه‌­ای روی دهد که تا زمان نزدیک به وقت حادثه قابل پیش‌­بینی نبوده است. وجهی از این حوادث که بعثت و ظهور انبیا و ادیان و تحولات بزرگ فکری و فرهنگی مانند رنسانس، مظاهر آن هستند، مبدأ دگرگونی­‌های بزرگ می­‌شوند و با آن‌ها بنای دیگری در تاریخ گذاشته می­‌شود. اما تحولاتی هم هست که در زندگی این قوم و آن کشور پدید می‌­آید که گاهی گشایش راه پیشرفت است و زمانی سقوط در چاه انحطاط. در شرایط تاریخی زمان ما احتمال وقوع این قبیل حوادث در مناطق بحرانی جهان توسعه‌­نیافته بیشتر است.

داوری اردکانی با بیان این‌که آینده جهان، هر روز تیره‌­تر می‌­شود، گفت: علاج این تیرگی، البته اگر علاجی داشته باشد، خودآگاهی است. در زمانه غلبه اطلاعات این دارو و درمان کیمیا شده است و دریغا که دیگر در هیچ جا به بشر و آینده او نمی‌­اندیشند؛ زیرا بشر در راه محو شدن و فراموشی است. پس آینده او هم هر چه می­‌خواهد، بشود. اکنون آنچه اهمیت دارد، پیشرفت تکنیک است و، چون تکنیک باید کار خود را به عهده گیرد، مسئله مهمش هوشمند کردن تکنولوژی و ساختن تکنولوژی هوشمند است و این مسئله چندان اهمیت و هیبت دارد که کسی جرأت نمی‌­کند بپرسد این تکنولوژی کدام مشکل زندگی آدمی را رفع می­‌کند؟

وی ادامه داد: وقتی در طرح‌­های آینده‌­نگری جهان توسعه‌­یافته و در پژوهش‌­های بزرگ علمی، آینده بشر جایی ندارد، جهان توسعه‌­نیافته گریزان از آینده، چگونه به آن نظر داشته باشد؟ جهان توسعه‌­نیافته مفهوم آینده را همان می­‌فهمد که اروپا و امریکا و ژاپن می‌­فهمند. با این تفاوت که این‌ها هنوز کم و بیش با علم و اهتمام خود در سودای تصرف آینده­‌ای هستند که هیچ‌کس نمی­‌داند راهش به کجا می­‌رسد، اما جهان توسعه‌­نیافته توان و همت و پای رفتن در این راه ندارد و زمانش زمان آشوب و پراکندگی است که شاید در آن مهندسی ژنتیک و هوش مصنوعی با سودا‌های بیهوده و قهر و خشونت به هم آمیخته باشد. این آینده بیشتر به دوزخ شباهت دارد.

وی اظهار کرد: طرح‌­ها و اندیشه‌­های مخالف تجدد را بی‌­ارتباط با جهان جدید نباید انگاشت. مگر نه اینکه اساس استدلال مخالفت مخالفان این است که اگر راه توسعه به جایی می‌­رسد که در آنجا آدمی هیچ‌­کاره است و تکنیک، حکومت مطلق دارد چرا باید در آن رفت و چرا رو از آن نباید برگرداند و به فکر داشته گذشته خود نباید بود؟ این حرف­‌ها وقتی مشکل‌­ساز می­‌شود که بخواهد جانشین طرح دشوار، امّا ممکن توسعه شود و کسانی که خود را مخالف تجدد می­‌پندارند، درنیابند که این مخالفت توجیهی برای ناتوانی از ورود در راه توسعه و شکست در ساختن آینده است.

داوری اردکانی با بیان این‌که «آینده در آینده‌­نگری از پرده راز به درآمده»، گفت: آینده معنی پدیدار شدن و تحقق یافتن امکان‌­های امروز در فردا پیدا کرده است. وقتی امکان‌­ها معلوم نباشد، فردا تکرار امروز است. در تجدد، فردا از غیب نمی‌­آید، بلکه مردمان آن را با درک امکان‌­های تاریخی خود می­‌سازند. این ساختن در جهان توسعه‌­نیافته آسان نیست و به این جهت این جهان بیشتر در معرض بحران قرار دارد و گاهی دچار چنان بحران­‌هایی می‌­شود که بیم ویرانی و تباهی در آینده به دل­‌ها راه می‌­یابد. اینجا دیگر آینده‌­نگری به کار نمی‌­آید، زیرا آینده­‌اش غم آینده و درد بودن و نبودن است.

وی ادامه داد: در آینده‌­نگری توسعه و پیشرفت، اگر حکومت به مطالعات و طرح‌­های دانشمندان، وقع نگذارد؛ کار توسعه معطل می‌­ماند، اما در مواقع بحران چه بسا که بود و نبود کشور و ملت به تصمیمی بستگی داشته باشد که حکومت اتخاذ می­‌کند. اگر حکومت مصلحت‌­اندیش و مصلحت­‌بین باشد و سیاست را با اعتقاد و حقیقت اشتباه نکند و حقوق مردم را رعایت کند و رأی خود را حق بی­‌چون و چرا نینگارد و به سخن مصلحان و صاحبان فهم و درایت گوش کند، شاید راه‌­های کم‌­خطری برای خروج از بحران پیدا شود.

رییس فرهنگستان علوم گفت: در کشور‌هایی که احزاب سیاسی و سازمان­‌های مدنی با نفوذ وجود ندارند، وقتی بحران قدرت و مشروعیت حکومت پدید می‌­آید، کسانی که پروای ثبات کشور و صلاح مردم دارند، نگران می­‌شوند که مبادا کار‌ها به آشوب و پریشانی بکشد و وقتی کاری از دستشان برنیاید، مشکل بزرگ‌تر می­‌شود. در این وضع چه می‌­توان و باید کرد؟ حوادث منتظر نمی‌­مانند که راهی برای مواجهه با آن‌ها پیدا شود و آنگاه روی دهند و هر لحظه ممکن است فرا رسند.

وی افزود: اگر این حوادث مصیبت‌­بار باشند، در وهله اول حکومت و سپس دانایان و دانشمندان قوم مسئول مصیبتی هستند که به کشور و مردم وارد شده است. اینجا دیگر جای آینده‌­نگری نیست. آینده‌­نگری طرح و تدوین برنامه توسعه و بخصوص صنعتی شدن و قرار گرفتن در سازمان و سامان و نظم بوروکراتیک است و حکومت در هر جا که باشد، اگر بخواهد می‌­تواند از آن برخوردار شود، به تحقق صورت اقتصادی اداری همت گمارد؛ به شرط اینکه موانع قوی خارجی وجود نداشته باشد.

** یادگیری پایدار برای مهندسان فردا

حسین ساسانی، نظریه‌پرداز توسعه پایدار نیز در سخنرانی خود با عنوان «یادگیری پایدار برای مهندسان فردا» اظهار کرد: محیط رقابت جهانی در کسب و کار‌ها به‌ویژه فعالیت‌های مهندسی محور، شتاب بیشتری به خود گرفته است و کسب‌وکار‌ها و مهندسان را واداشته تا عناصر اساسی لازم برای رشد پایدار و دراز مدت را پی‌جویی کنند. در این راستا، به‌هم‌وابستگی کسب‌وکارها، مؤسسات آکادمیک و دانشگاهی با بازار‌های جهانی، آن‌ها را وادار کرده به دنبال راه‌های تازه و فرصت‌های نو در فعالیت‌های خود باشند.

وی افزود: پیامد این الزام سبب شده تا کسب و کار‌ها و دانشگاه‌ها نیازمند سیستم‌ها و ساختار‌هایی باشند که دیدگاه به‌هم‌پیوستگی آن‌ها را تقویت و چشم‌انداز‌های جدیدی را دنبال کنند. از طرف دیگر، هم‌گامی با تغییرات مهم در تکنولوژی، فرآیندها، روش‌های نوین آموزشی، مبانی جدید علمی و فرهنگ سازمانی، امکان گسترش سریع ایده‌های تازه در سراسر سازمان‌های علمی و اجرایی را نیز ضرروی کرده است.

ساسانی خاطرنشان کرد: نکته با اهمیت این است که رقابت کسب‌وکار‌ها در بازار‌های جهانی، نیاز به مهندسان و طراحان خلاق را بیشتر و نظام‌های نوآوری را پایان‌ناپذیر کرده است. مساله کلیدی در عصر درهم‌تنیده شدن روزافزون «رقابت جهانی»، این است که نوآوری را در حوزه مهندسی باید بیش از پیش بیاموزیم. «نوآوری» باید در همه سطوح مراکز دانشگاهی و کسب‌وکار‌های اقتصادی جریان داشته باشد؛ در هر جا که رهبران، اساتید، مدیران و کارکنان این مراکز و کسب‌وکار‌ها با دشواری‌ها روبه‌رو می‌شوند، در هر جا که با شرایط پیش‌بینی‌نشده سر و کار دارند، یا در هر جا که با شیوه‌های متعارف کامیاب نمی‌شوند.

** نقش بخش خصوصی در پیشرفت علم و فناوری

سهیلا سلحشور کردستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در سخنرانی خود با موضوع «نقش بخش خصوصی در پیشرفت علم و فناوری» اظهار کرد: بشریت سال‌هاست می‌داند که با سرازیر کردن حجم عظیمی از سرمایه، شکوفایی واقعی و بادوام ایجاد نمی‌شود. شکوفایی واقعی زمانی شروع به ریشه دواندن در اقتصاد می‌کند که در نوع خاصی از نوآوری یعنی نوآوری بازارآفرین سرمایه‌گذاری شود. این نوع نوآوری مشاغل می‌آفریند، زیرساخت و نهاد‌ها را به سمت خود می‌کشد و سبب توسعه اقتصادی مداوم می‌شود.

وی افزود: اکوسیستم نوآوری ایران در سال‌های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است، ولی با این وجود عدم هماهنگی میان مؤلفه‌های اصلی نوآوری، از جمله نقاط ضعف است. با توجه بیشتر به کیفیت قوانین، پایداری سیاسی و عملیاتی و تسهیل در راه‌اندازی کسب وکار به عنوان سه مؤلفه اصلی، اکوسیستم نوآوری ایران به بلوغ و شکوفایی بالاتری دست خواهد یافت.

** ضرورت‌های شکل‌گیری جامعه پایدار

سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در سخنرانی خود با عنوان «ضرورت‌های شکل‌گیری جامعه پایدار» اظهار کرد: با شروع جنگ‌های ایران و روس، بیش از دویست سال است که ایران در مسیر تغییرات دنیای جدید قرار گرفته و محیط آن تحت تاثیر شرایط نوین در جهان مدرن است. از زمان مشروطیت و به‌ویژه از آغاز قرن ۱۳ شمسی نیز تغییرات بسیار زیادی در همه عرصه‌های زندگی مردم این کشور ایجاد شده است. سازمان‌ها و نهاد‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جدیدی ایجاد شده، تکنولوژی به اشکال مختلف و جدید آن وارد کشور شده، جمعیت رشد چشمگیری داشته و چندین برابر شده، آموزش از دوران ابتدایی تا سطوح عالی گسترش یافته، جمعیت مراکز بزرگ شهری به زیان جمعیت روستایی افزایش داشته و نسبت این جمعیت به سمت شهری تغییر جدی پیدا کرده است.

وی ادامه داد: تقریبا در ساختار و اشکال زندگی، جامعه ایران دیگر یک جامعه صد سال پیش نیست و شباهتی با آن ندارد. اما این سوال وجود دارد که ایران در وضعیت جدید توانسته از ثبات و استحکام در عرصه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی برخوردار شود. وجود جنبش‌ها، شورش‌ها و انقلاب‌های پی‌درپی در همه این سال‌ها از آغاز نهضت مشروطیت تاکنون حاکی از بی‌ثباتی و ناپایداری جامعه ایران است و این ناپایداری هر روز شدت بیشتری هم پیدا کرده و ضرورت برای شکل‌گیری جامعه پایدار در این مرز و بوم بیش از گذشته است. بدون تحقق این امر، مسیر‌های رشد و توسعه کشور و افق‌های روشن برای آن در عرصه داخلی و بین‌المللی میسر نیست.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران تصریح کرد: امروز بیش از هر زمان ضرورت دارد تا این چالش بزرگ در کشور مورد توجه قرار گیرد و برای برون رفت از آن چاره‌ای اندیشیده شود. در این مقاله به ابعاد چنین چالشی پرداخته می‌شود و ضمن تحلیل چنین وضعیتی، افق آینده ایران ترسیم می‌شود.

** چالش‌های آینده: منابع محیط زیست وحکمرانی

رضا مکنون، عضو حقیقی شورای آینده‌نگری فرهنگستان علوم و هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در سخنرانی خود با عنوان «چالش‌های آینده: منابع محیط زیست وحکمرانی» اظهار کرد: عالم از طبیعت تا انسان-جامعه-کشور و نظام جهانی بهم پیوسته است و توسعه پایدار بدون توجه به تمام ابعاد تحقق نمی‌یابد.

وی افزود: شناسایی چالش‌های ایران و برنامه‌ریزی برای حل آن‌ها و تبدیل به فرصت و تحقق توسعه پایدار برای آینده با همین نگرش ارائه می‌شود.

وی درباره جغرافیا و طبیعت ایران گفت: ایران درطول و عرض جغرافیایی مشخص در منطقه غرب آسیا با اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد و با چالش‌های طبیعی از جمله «آب تجدیدپذیر سالیانه در مرز بحران: آب زیرزمینی با اضافه برداشت گسترده در نیم قرن اخیر و آینده خشک‌تر و کم بارش‌تر به خاطر اثرات تغییر اقلیم»، «محیط زیست طبیعی: خشک شدن بیشترین دریاچه‌ها، کاهش آب رودخانه‌ها، کاهش شدید جنگل‌ها»، «منابع انرژی: ذخیره مناسب سوخت فسیلی و انرژی خورشیدی فراوان (چالش استخراج و مبادله)» و «ساختار زمین: جزو ۱۰ کشور زلزله‌خیز برتر جهان» مواجه است.

مکنون درباره انسان و ایران اظهار کرد: ایران تاریخ طولانی با تنوع گسترده از اقوام مختلف و فرهنگ‌های گوناگون دارد که ضرورت همبستگی برای پایداری اهمیت دارد. تنوع جغرافیایی و سکونتگاه‌های اقوام مختلف با فرهنگ‌های متفاوت نیاز به توجه ویژه دارد. سلامت مردم از چالش‌های مهم است (آلودگی هوای شهرها، آلودگی منابع آبی وپسماندها)

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: شکل‌گیری جوامع ایرانی و وحدت ملی در طول تاریخ متغیر بوده و تنوع فرهنگی جوامع متفاوتی از نظر اعتقادی، زبان، عادات و رسوم شکل گرفته است. در دوران اخیر موج مهاجرت نیز اضافه شده است.

وی با بیان این که اقوام ایرانی در عمده مرز‌های کشور با همسایگان اشتراک قومیتی دارند که با درایت می‌تواند فرصت برای یکپارچگی منطقه فراهم آورد، گفت: تاریخ چند هزار ساله در حال حاضر منجر به کشوری به مساحت ۱.۶۴۵۰۰۰ کیلومتر مربع و ۸۵ میلیون جمعیت همجوار با ۱۵ کشور با حدود ۶۰۰ میلیون جمعیت و بین دو دریا قرار دارد. حکمرانی کشور از مهمترین چالش‌ها پس از انقلاب مشروطه تا کنون بوده است و پس از تجربیات متفاوت امروزه حکمرانی نو -حکمرانی خوب و نظایر آن مطرح می‌شود. کلیه امور اقتصادی و مالی، دانش و فناوری، صنعت، کشاورزی و امنیت غذایی چالش‌های مهم این بخش هستند. حکمرانی خوب شامل شفافیت مشارکت جامعه از طریق سازمان‌های مدنی و قانونی در همه امور حکمرانی است.

عضو حقیقی شورای آینده‌نگری فرهنگستان علوم یادآور شد: نظام جهانی خصوصا در سده‌های اخیر هدایت کننده سیاسی و اقتصادی کشور‌ها بوده است. به نظر می‌رسد با جنگ روسیه و اوکراین نظم جدید جهانی در حال شکل‌گیری است؛ جهان تک قطبی، دو قطبی و چند تک قطبی. ایران در این نظم جدید در خاورمیانه و جهان در کجا خواهد بود؟ در نظم جهانی علاوه بر اقتصاد مسائل محیط زیست نظیر گرم شدن کره زمین، گاز‌های گلخانه‌ای، بحران جهانی آب و آب‌های مرزی و ضایعات خطرناک نیز به طور جدی مطرح شده است.

وی گفت: در مجموع چالش‌ها نیاز به جامع‌نگری جدی برای هرکشور دارد که بتواند در تمام بخش‌های فوق تحول ایجاد کند و با کمترین هزینه بتواند توسعه پایدار برای حال و جهان آینده پیش رو فراهم آورد. 

** تحولات جهانی علم و فناوری و آینده دانشگاه در ایران

 محمد حسینی‌مقدم، عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی نیز در سخنرانی خود با عنوان «تحولات جهانی علم و فناوری و آینده دانشگاه در ایران»، با بیان این‌که این سخنرانی برپایه پژوهش انجام شده در مجموعه وزارت علوم ارائه شده است، اظهار کرد: هدف پژوهش انجام شده آینده‌پژوهی تحولات جهانی علم و فناوری و بررسی اولویت‌های مورد نیاز برای هدایت و راهبردی دانشگاه‌ها در ایران بوده است.

وی افزود: در این پژوهش اسناد آینده‌پژوهی علم و فناوری منتشر شده توسط مراجع علمی بین‌المللی از قبیل یونسکو، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، کمیسیون پژوهشی اتحادیه اروپا و بانک جهانی بررسی شده‌اند. در کنار این اسناد تجارب دانشگاه‌های منتخب جهان نیز به منظور فهم اولویت‌های آینده دانشگاه‌مداری بررسی شده است. حاصل این بررسی‌ها بیانگر آن است که سه اصل در فرایند تعالی‌بخشی دانشگاه به شکل مشترک در تجارب جهانی مورد توجه قرار گرفته است: نخست اصل واقعیت‌مداری. این اصل بر لزوم فهم واقعیت‌هایی که نهاد دانشگاه را احاطه کرده تأکید دارد. اینکه دانشگاه دارای چه امکانات، مقدورات و انتظاراتی است؟ دانشگاه به عنوان یک برساخت اجتماعی به دنبال محقق کردن کدامین اهداف و برنامه‌ها است؟ برونداد‌های مورد انتظار دانشگاه چیست؟ آثار و پیامد‌های حاصل از فعالیت دانشگاه چیست و چه باید باشد؟ این‌ها مصادیق فهم واقعیت‌ها است.

عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به استعاره فیل در کتاب «مثنوی معنوی»، گفت: از این داستان می‌توان چنین الهام گرفت که دانشگاه نباید همچون فیل در اتاق تاریک باشد، بلکه باید با اطمینان خاطر و اجماع نظر ذی‌نفعان این نهاد اجتماعی درباره کارکردها، آثار، هویت و معنای دانشگاه گفتگو و اظهار نظر کرد. از این رو نمی‌توان یک تفسیر از واقعیت‌های مرتبط با دانشگاه را به مثابه عین واقعیت لحاظ کرد و آن را تعمیم داد. فهم ما از واقعیت‌ها شکل‌دهنده چارچوب‌های ذهنی (mindset) ما است. اگر فهم درستی از واقعیت‌ها صورت نگیرد، به تبع آن چارچوب‌های ذهنی ما که پایه تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی است نیز دچار مشکل می‌شوند. فهم نادرست از واقعیت‌ها باعث پیدایش ایجاد چارچوب‌های ذهنی نادرست و در نتیجه تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری نادرست درباره دانشگاه می‌شود.

وی در ادامه اظهار کرد: یک مثال برای درک اصل واقعیت‌مداری فهم چرایی عدم تحقق اهداف سند چشم‌انداز کشور در افق ۱۴۰۴ است که نتیجه آن این شد که به رغم تدوین یک سند راهبردی مهم، اما در عمل توفیقی به دست نیاوردیم. اصل دومی که در آثار آینده‌پژوهی علم و فناوری جهان مورد تأکید قرار می‌گیرد، موضوع مسؤولیت‌پذیری اجتماعی دانشگاه است. دانشگاه نمی‌تواند نسبت به کارکردها، بروندادها، خدمات و محصولات خود بی‌تفاوت باشد. پاسخگویی و مسؤولیت‌پذیری بخش ذاتی علم است. علمی علم است که روایی و پایایی داده‌های آن به شکل مستمر مورد تأیید قرار گیرد. این اصل بنیادین هدایتگر مسؤولیت‌پذیری و پاسخگویی اجتماعی نهاد علم و عالمان است. براین اساس دانشگاه باید در برابر عملکرد خود در جامعه و چگونگی رویارویی با نیاز‌های اکنون و آینده جامعه پاسخگو باشد. مطابق همین ایده سازمان‌های جهانی در پی تدوین استاندارد‌هایی برای تبیین میزان مسوولیت‌پذیری و پاسخگویی اجتماعی دانشگاه بوده‌اند. ایزو (ISO) ۲۶۰۰۰ از جمله این استاندارد‌ها است که در آن میزان پایبندی دانشگاه به تکریم انسان، پاسداشت محیط زیست، اثربخشی اجتماعی، تحول در حکمرانی و مداخلات سیاسی مسؤولانه مورد سنجش قرار می‌گیرد و تأکید می‌شود دانشگاه باید وجدان بیدار جامعه باشد.

حسینی‌مقدم ادامه داد: مطابق همین اصل است که برای دانشگاهی همچون دانشگاه آکسفورد در کشور انگلستان مهمترین افتخار این نیست که این دانشگاه طی چند سال متوالی جایگاه برتر را در نظام‌های رتبه‌بندی جهان به خود اختصاص داده، بلکه افتخار این دانشگاه میزان اثربخشی اجتماعی و اقتصادی است. این دانشگاه در سال تحصیلی ۲۰۱۹ مدعی شده است که حدود ۱۶ میلیارد پوند به اقتصاد کشور انگلستان از طریق درآمدزایی، بهبود اشتغال، بهبود گردشگری و رونق‌بخشی به کسب و کار‌های محلی کمک کرده است.

وی خاطرنشان کرد: اصل سوم مورد تأکید در اسناد علم و فناوری جهان آینده‌مداری است. این اصل دلالت بر این موضوع دارد که دانشگاه نمی‌تواند بدون درک و شناخت آینده به تعالی مورد انتظار دست پیدا می‌کند. فهم تغییرات و تحولات آینده و دیده‌بانی روند‌ها و رویداد‌هایی که باعث تغییر در کارکرد‌های دانشگاه می‌شوند، بسیار حائز اهمیت است. بدون شناخت آینده نمی‌توان وضعیت حال خوبی و اطمینان‌بخشی را تجربه کرد.

حسینی‌مقدم ضمن بیان مهمترین موضوعاتی که باعث تغییر در ساحت علم و فناوری جهان شده‌اند، اظهار کرد: مهمترین آن‌ها عبارت از «توجه به زنجیره ارزش در چرخه علم‌ورزی»، «توجه به تحولات ژئوپلیتیک در علم»، «اهمیت توجه به تغییرات فناوری»، «هوش مصنوعی و تغییر الگو‌های آموزش، پژوهش و علم‌ورزی»، «توجه به زمینه‌های اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی در پیشرفت علم و فناوری»، «لزوم مشخص کردن رؤیای مشترک جامعه ایرانی درباره دانشگاه و دانشگاه‌داری»، «تحول در ماهیت پژوهش و علم»، «تحول در محیط‌ها و فضا‌های یادگیری-یاددهی» و «موضوع پیری جمعیت جامعه» هستند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته