بررسی نقش شبکههای اجتماعی در افزایش خشونت میان کاربران/ پیامرسانها ارتباطات انسانی را به کلی تغییر دادند
به گزارش خبرنگار گروه دانش و فناوری خبرگزاری آنا، در کمال تعجب، دانشمندان دانشگاه ییل دریافتند شبکههای اجتماعی مانند توئیتر خشم اخلاقی جمعی کاربران را تشدید میکنند؛ آنها دریافتند اکثر کاربران میانهروی سیاسی بودند ولی در طول زمان خشمگینتر شوند. یافتههای آنها در یک مطالعه جدید در Science Advances به طور مشروح منتشر شده است.
ویلیام برادی، محقق فوق دکترا در بخش روانشناسی دانشگاه ییل میگوید: «ما قصد داشتیم چرایی پدیدهای را درک کنیک که اکثر افرادی که از شبکههای اجتماعی، به ویژه فیسبوک و توئیتر استفاده میکنند، از آن آگاه هستند؛ اینکه چرا وقتی وارد سیستم میشوید، اغلب محتوای سیاسی زیادی در پیش روی شما وجود دارد و معمولاً با خشم اخلاقی زیادی به ویژه در زمانهای کلیدی در سیاست همراه است.
به علاوه برادی و گروهاش میخواستند بدانند چرا به نظر میرسد خشم اخلاقی در شبکههای اجتماعی آنلاین تشدید میشود و اینکه یادگیری اجتماعی چگونه رفتارهای جدید را در معاشرت با انسانهای دیگر تغییر میدهد؟ آنچه میتواند بر تصمیمهای ما برای ابراز خشم اخلاقی نقش داشته باشد.
**آموزش رایانهها برای تشخیص خشم اخلاقی
برای جمع آوری اطلاعات بیشتر، دانشمندان ابتدا باید تعریفی از خشم اخلاقی ارائه میدادند، آنها از تعاریف نظری در روانشناسی اخلاق و علم احساسات استفاده کرده و آن را به سه جزء اصلی تقسیم کردند؛ اظهارات باید با یک احساس منفی آغشته میشد که معمولاً ترکیبی از خشم و انزجار است و کاربران باید واقعا در مورد موضوع کار میکردند. بردی توضیح میدهد در حوزه اخلاق و سیاست، مردم معمولاً «زمانی که احساس میکنند شخصی در برابر حس درست و نادرست آنها مداخله کرده است، خشم خود را ابراز میکنند» و در نهایت این بیانیه باید پیامدهای خاصی را برانگیزد: «فرد میخواهد شخص دیگری را مسئول بداند، یا او را تنبیه کند، یا او را فراخواند». آنها بر واکنشهای توئیتری به رویدادهای سیاسی منتخب از سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ متمرکز شدند که خشم اخلاقی را از هر دو طرف طیف سیاسی برانگیخت.
بیشتر بخوانید:
ایجاد فضای رقابتی بین کسب و کارها چه تأثیری بر سالمسازی فضای مجازی دارد؟
محققان به دو شکل از یادگیری اجتماعی در حین دنبال کردن توئیتها در طول رویدادها نگاه کردند. یکی از انواع یادگیری اجتماعی، یادگیری تقویتی بود که در آن افراد میآموزند رفتار خود را بر اساس بازخورد اجتماعی که دریافت میکنند، تنظیم کنند؛ به عنوان مثال، گرفتن لایک و اشتراک گذاری میتواند به عنوان بازخورد اجتماعی مثبت تعبیر شود. دیگری یادگیری هنجاری بود که در آن افراد میتوانند رفتار خود را از طریق مشاهده رایجترین یا هنجاریترین رفتارها در شبکه اجتماعی تنظیم کنند.
در ابتدا، حاشیه نویسان انسانی مجموعه دادهای از ۲۶ هزار توئیت را بررسی کرده و مشخص کردند که آیا این توئیتها خشم اخلاقی را بیان میکنند یا خیر؛ به عنوان مثال، هنگام دسته بندی توئیتهایی که مربوط به ممنوعیت تراجنسیتیها در ژانویه ۲۰۱۹ بود، توئیتی که میگفت: «این نمایش نفرت انگیز و ظلم است!» به عنوان توهین اخلاقی رمزگذاری شد، در حالی که توئیتهای دیگری که وابسته به سیاستمداران غربی بودند و در آنها از الفاظ تندی استفاده شده بود به عنوان خشم اخلاقی کدگذاری نشدند.
**ابهام در توانایی رایانه برای تشخیص خشم در موضوعات غیرسیاسی
آنها سپس یک مدل یادگیری ماشینی را آموزش دادند تا ویژگیهای زبانی نوع کلمات، ترتیب کلمات و نشانههای نقطهگذاری را که بیشتر با توئیتهایی که دارای برچسب خشم هستند، انتخاب کند. سپس این مدل آن را به توئیتهای جدید تعمیم داد که میتواند احتمال اینکه هر توئیتی را که حاوی بیان خشم اخلاقی باشد، تخمین بزند. این مدل با موضوعات سیاسی بسیار خوب عمل میکند، اما مشخص نیست که آیا میتوان از آن برای موضوعات غیرسیاسی نیز استفاده کرد یا خیر.
جالبترین یافته برای گروه دانشگاه ییل این بود که برخی از افراد میانهروتر از نظر سیاسی بیشتر از همه تحت تاثیر بازخوردهای اجتماعی هستند. برادی میگوید: «آنچه اکنون در مورد رسانههای اجتماعی میدانیم این است که بسیاری از محتوای سیاسی که میبینیم در واقع توسط تعداد کمی از کاربران افراطیتر تولید میشوند».
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که شرایطی که در آن کاربران میانهرو یا تحت تاثیر اجتماعی بیشتری قرار میگیرند تا با لحن افراطیتری واکنش نشان دهد، به جای اینکه صرفا پلتفرم را ترک کنند، یا درگیر نباشند، چیست؟ به اعتقاد این محققان هر دوی اینها جهتهای بالقوه مهم هستند، زیرا هر دو نشان میدهند که لحن متوسط مکالمه روی پلتفرم به طور فزایندهای شدیدتر میشود».
**رسانههای اجتماعی میتوانند از روانشناسی پایه انسان سوءاستفاده کنند
خشم اخلاقی یک گرایش طبیعی است. به گفته برادی «این امر عمیقاً در انسان ریشه دوانده است، بهصورت آنلاین، آفلاین و برای همه اتفاق میافتد، اما این حس وجود دارد که طراحی رسانههای اجتماعی میتواند در زمینههای خاصی این تمایل طبیعی ما را تقویت کند، اما خشم اخلاقی همیشه بد نیست. این میتواند کارکردهای مهمی داشته باشد، بنابراین این یک پاسخ روشن نیست که ما بخواهیم خشم اخلاقی را کاهش دهیم».
برادی بیان میکند «اکنون دادههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد محتوای منفی به طور متوسط نسبت به محتوای مثبت، تعامل بیشتری را به همراه دارد. همانطور که گفته شد، زمینههای زیادی وجود دارد که محتوای مثبت باعث ایجاد تعامل میشود، بنابراین قطعا این یک قانون جهانی نیست».
این احتمال وجود دارد که عوامل متعددی به این روند دامن بزنند. مردم میتوانند جذب پستهایی شوند که محبوبتر هستند یا در شبکههای اجتماعی وایرال میشوند. مطالعات گذشته نشان داده است که ما میخواهیم بدانیم شایعات چیست و مردم چه اشتباهی انجام میدهند، اما هرچه افراد بیشتری با این نوع پستها درگیر شوند، پلتفرمهای بیشتری آنها را به سمت ما سوق میدهند.
جاناتان ناگلر، یکی از مدیران مرکز رسانههای اجتماعی و سیاست دانشگاه نیویورک که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید این که خشم اخلاقی در رسانههای اجتماعی پاداش میگیرد و تشدید میشود، تکان دهنده نیست.
ناگلر عنوان میکند «این با نگرانی افرادی که در رسانههای اجتماعی مطالعه میکنند، این است که انگیزهها عالی نیستند. در این دنیای عالی، مردم چیزهای جدیدی را در رسانههای اجتماعی یاد میگیرند و بهتر آگاه میشوند. این امر باعث ایجاد جامعهای آگاهتر میشود و مردم میتوانند در راستای منافع خود تصمیم بگیرند، اما اگر در عوض آنچه میبینیم این است که افراد فقط انگیزهای برای جلب توجه دارند، بسیاری از چیزهایی که قرار است به صورت آنلاین نمایش داده شوند به اطلاع افراد از حقایق یا ایدهها مربوط نمیشود، بلکه به این موضوع مربوط میشود که درباره دیدگاههای افراطیتر باشد.»
**چگونه شبکههای اجتماعی الگوهای سیاست را تغییر دادند
ناگلر تأکید میکند «اذعان به این نکته مهم است که نحوه انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به سیاست در طول قرن گذشته به شدت تغییر کرده است. در رسانههای قدیمی آمریکا، مصرف کنندگان سه شبکه مختلف داشتند که به طور کلی یک چیز را میگفتند. اما وقتی اخبار در این رسانهها مطرح شد، شبکههای جدیدی وجود داشتند که چیزهای متفاوتی میگفتند و این به دنیای متفاوتی منجر شده و به افراد اجازه داد از همه اخبار متقاعد شوند سپس دنیای شبکههای اجتماعی به وجود آمد. من فکر میکنم مهم است بدانیم این چیزها بسیار به هم مرتبط هستند، زیرا مقدار زیادی از آنچه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود از اخبار رسانههای قدیمی و سنتی شروع میشود.»
کاری که شبکههای اجتماعی انجام دادهاند، این است که به هر کسی که به اینترنت متصل است، تریبون مجزا میدهد و البته آنچه میگویند سریعتر پخش میشود. ما قبلاً در دنیایی زندگی میکردیم که رسانهها اساسا به عنوان دروازهبان عمل میکردند. ناگلر میگوید «آنچه رسانههای اجتماعی انجام دادهاند این است که درها را به روی افراد باز کردهاند. در ابتدا به نظر میرسد بازاری برای بحثهای منطقی به وجود آمده، اما گویا فضای بیشتری برای ادعاهای واقعا ظالمانه یا افراطی ایجاد شده است.»
به اذعان برادی «این شیوه پیامرسانی نگرش سازمانها و حتی کاربران درباره اخبار سیاسی را تغییر داده است. سرفصلهای طعمهها افزایش یافت. سیاستمداران، از زمان ترامپ و حتی قبل از آن، در حال تعامل در شبکه های اجتماعی هستند و به گونهای پیام خود را میفرستند که احساساتی مانند خشم را برانگیزد.»
وی ادامه میدهد «همچنین این صاحب نظران سیاسی هستند که با گفتن چیزهای افراطیتر و بیشتر، حرفهای خاص را ایجاد کردهاند. احساس میکنم بسیاری از آنها توسط رسانههای اجتماعی تقویت شده است، نه به این معنی که رسانههای اجتماعی این چیزها را اختراع کردند، اما تمایل به تقویت آن دارند».
**طراحی خاص در شبکههای اجتماعی میتواند منجر به ارتقای کیفیت مکالمات شود
برادی میگوید «ویژگیهای طراحی خاص در شبکههای اجتماعی به طور بالقوه میتوانند به سلامت مکالمه کمک کنند. من فکر میکنم که این چیزها میتوانند اثرات کوچکی داشته باشند، دادههایی وجود دارد که حاکی از تاثیر آنها هستند».
برادی به جای حذف تمام عبارات خشم اخلاقی واقعی، استدلال میکند که دادن اطلاعات صحیح به مردم مفیدتر است تا بتوانند خشم خود را ابراز کرده و از نحوه تاثیرپذیری پلتفرمها آگاه شوند. فکر نمیکنم پلتفرمها بتوانند بهطور ناگهانی نحوه گفتمان آنلاین را تغییر دهند، چرا که این تنها طراحی پلتفرم نیست، بلکه روانشناسی ما نیز هست. بنابراین باید این ترکیبی باشد به سلامت مکالمه کمک کند.
انتهای پیام/4144
انتهای پیام/