قسمتهای بعدی «نجلا» جذابتر میشود/ به محیا دهقانی گفتیم فصل اول سریال را نبیند
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، فصل دوم سریال «نجلا» از آغاز تعطیلات نوروز در جدول پخش شبکه سوم سیما قرار گرفت. باتوجه به آغاز ماه رمضان در پایان تعطیلات نوروز، پخش این مجموعه در شب های ماه رمضان هم ادامه پیدا کرد تا «نجلا» سریال نوروزی و رمضانی شبکه سه سیما باشد. سریالی که فصل اول آن پاییز ۹۹ به روی آنتن رفت و حالا بعد از یک سال و نیم فاصله، بار دیگر مهمان خانه مخاطبان تلویزیون شده است.
«نجلا» در فصل دوم یک فرق بزرگ کرده و آن هم تغییر بازیگر نقش اصلی این سریال است. سارا رسولزاده که در فصل اول بازیگر نقش نجلا بود، حالا جای خود را به محیا دهقانی داده و این جابجایی از همان قسمتهای ابتدایی باعث تعجب اکثر مخاطبان این سریال شده بود. اگرچه هیچ یک از عوامل سریال به درستی نگفتند که دلیل این جابجایی چه بوده و چرا رسولزاده از این پروژه جدا شد. به بهانه پخش فصل جدید سریال «نجلا» و استقبال خوبی که مردم از این سریال داشتند با حسین امیرجهانی نویسنده این اثر گفتوگو کردیم.
آنا: این شبها که فصل دوم سریال «نجلا» در حال پخش است چه بازخوردهایی در مورد این کار داشتید؟
امیرجهانی: بازخوردها تا به اینجا خوب بوده است. اولین مخاطبان هر فیلمنامهای، گروه تولید آن هستند و از همان روزهای ابتدایی این بازخورد را از این گروه داشتیم که فیلمنامه از موقعیت خوبی برخوردار است.مخاطبان نیز از کار استقبال کردند و با رصدهایی که از نظرسنجی سازمان صدا و سیما و همچنین در فضای مجازی میشود، اکثریت نظرات مثبت بوده، اگرچه یکی دو نقدی هم نسبت به کار مطرح شده بود، اما در کل به نظر میرسد این فصل نسبت به فصل یک با اقبال بیشتری مواجه شده است.
آنا: پخش فصل دوم «نجلا» از ایام نوروز آغاز شد و در ماه رمضان هم ادامه پیدا کرد. این در شرایطی است که حال و هوای عید و ماه رمضان با هم متفاوت است و نمیتوان مدعی شد یک سریال با هر دو مناسبت همخوانی دارد. از ابتدا قرار بود سریال به این صورت پخش شود؟
امیرجهانی: خیر، از ابتدا قرار بر پخش در ماه رمضان بود. به فراخور این موضوع بخشهایی از قصه در نجف و مسجد کوفه و جاهای دیگر طراحی شد تا کار کمی حال و هوای ماه رمضانی داشته باشد، چون فکر میکردیم سریال قرار است در ماه رمضان پخش شود. هر چند محدودیت در تولید اتفاقات دیگری را رقم زد.
آنا: پس چرا اینطور نشد و چه چیزی این فیلم را به گزینه اصلی شبکه سه در ایام نوروز تبدیل کرد؟
امیرجهانی: درباره زمان پخش، گروه تولید تعیینکننده نیستند. شبکه و سازمان تصمیم گرفتند کار از عید پخش شود. عوامل کار موافق نبودند چنین اتفاقی رخ دهد، اما تصمیمگیرنده سازمان صداوسیما است چون مالک اثر است و خب تلویزیون هم ملاحظات خودش را دارد که مهترین آن مسئله آنتن است که کنداکتور مناسبتی نوروز نمیتواند خالی باشد.
از همین جهت است که حال و هوای قصه ما مخصوصاً در قسمتهای اول، برای ماه رمضان مناسب بود، قصه ای که از نجف و وادیالسلام و با فراق و جدایی شخصیتهای اصلیمان یعنی «عبِد» و «نجلا» آغاز میشود... البته نه اینکه بگویم کار تلخ بود، ولی حزنی در آن وجود داشت که برای ماه رمضان مناسبتر بود. هر چند من قبل از این هم با سریال «بر سر دوراهی» تجربه کار ملودرام در عیدنوروز را داشتم هر چند جنس کار «نجلا» با «بر سر دوراهی» متفاوت بود.اما میدانستم که اثر خوب در هر حال دیده میشود.
آنا: شما هم قبول دارید که این حرکت اشتباه بود و بهتر بود که این سریال برای نوروز روی آنتن نمیرفت؟
امیرجهانی: واقعیت این است که ما ترجیح میدادیم «نجلا» از اول ماه رمضان پخش شود، ولی شبکه چون کار دیگری آماده نداشت و آنتن باید پر میشد، این سریال که آماده بود روی آنتن رفت. با این وجود در این زمان نیز استقبال مخاطبان خوب بود و سریال دیده شده و مورد اقبال قرار گرفته است.
آنا: قصهای که برای نجلا نوشتید تا چند فصل کشش دارد، باید منتظر فصلهای بعدی این سریال هم باشیم؟
امیرجهانی: همان موقع که نجلای یک را کار میکردیم، عوامل تولید به عنوان اولین مخاطبان کار، اعتقاد داشتند که «نجلا» سریال خوبی است و احتمال دارد این کار مورد اقبال قرار بگیرد و فصل دومی برای آن ساخته شود که بعد از پخشش هم همین اتفاق افتاد، یعنی هم مخاطب اقبال داشت هم مدیران سازمان کار را پسندیدند.
برای فصل دوم من چند ایده و موقعیت خوب در مورد قصه و شخصیتها داشتم... در این بین یک موقعیتی و قصه ای را طراحی کردم که عملاً یک فضای دیگری را میطلبید که به نوعی میتوانست شکلدهنده اتفاقات فصل سوم «نجلا» باشد، همین باعث شد تا با صحبت هایی که در گروه فیلم سریال انجام شد یک مهندسی معکوس انجام بدهیم و برای رسیدن به آن قصه سوم، طرح دیگری طراحی شود. یعنی به عبارت دیگر، من طرح نجلای سوم را داشتم و برای آن طرح باید مقدماتی طی میشد که آن منجر به طراحی فصل دوم این سریال شد. اگرچه در حال حاضر تمایلی به ادامه کار ندارم.
آنا: چطور؟ فکر میکنید فصل دوم نمیتواند بازخورد خوبی داشته باشد یا آن مقدمهای که مدنظرتان بود به درستی مطرح نشد؟
امیرجهانی: برعکس، مطمئنم «نجلا۲» خیلی بهتر از فصل اول آن شده، و بیشتر از آن هم مورد استقبال قرار خواهد گرفت. به نظر من تا همینجا که ۲۱ قسمت از کار پخش شده،مخاطب هم این فصل را بیشتر دوست داشته، چون قصه آن پیچیدگیهای بیشتری دارد و ما چند داستان موازی را پیش میبریم. شاهد این مدعای من هم آمار بازدید سریال در تلوبیون هست. نجلا یک که آن هم کار محرمی و مناسبتی بود با ۱۷ قسمت پخش یک میلیون و پانصد هزار بیینده داشته ولی نجلای دو با همین تعداد قسمت بیش از سه میلیون بازدید خورده است. یعنی استقبال دو برابری در فصل دوم... با این وجود و حتی با علم به اینکه کار کشش فصل سوم را دارد و برای فصل سوم قصه ای درجه یک طراحی کرده بودم ولیکن به شخصه انگیزهای برای فصل سوم ندارم.
آنا: چرا؟
- امیرجهانی: شاید بهتر باشد کار در همین وضعیت فعلی و با استقبال خوبش به پایان برسد... حالا اجازه دهید فعلاً از پخش فصل دوم لذت ببریم و کارتمام شود. بعد از پایان پخش در مورد این مساله و مشکلات تولید پروژه مفصل صحبت خواهم کرد.
آنا: حتما. اما این ماجرا یک ضعف بزرگ در صنعت سریالسازی کشورمان است. ما میبینیم که این روزها سریالسازی در دنیا چه پیشرفتی داشته و در حال سبقت از صنعت سینما است و سریالهایی ساخته میشود که زمان پخش و تعداد فصل و قسمتهایش مشخص است. اما مدل سریالسازی ما اینطور نیست. ما سریالی را میسازیم و اگر مدیران شبکهها خوششان آمد فصلهای دوم و سوم را هم میسازیم؟
امیرجهانی: با کلیت حرف شما موافقم. همه جای دنیا سریالسازی به این شکل است و عقل سلیم هم همین را حکم میکند که شما پروژهای را کار کنید و اگر مخاطب آن را دید و پسندید، به جای اینکه پروژه جدیدی طراحی کنید که نتیجه آن نامشخص است، همان بستر را ادامه دهید تا مخاطب را همچنان در کنار خود داشته باشید.
آنا: چرا سریالسازی ما نمیتواند اینطور باشد؟ چرا شما به عنوان نویسنده نباید مطمئن باشید که قرار است اثرتان مثلا در فصل سوم هم پخش شود و به همین دلیل گرههایی در داستان ایجاد کنید که فصلهای بعد آنها را باز کنید، دقیقا شبیه به سریالهای موفق جهانی؟
امیرجهانی: به این دلیل که چند نکته مهم وجود دارد، اول اینکه در آنجا از جهت تولید، چند قدم جلو هستید، همه چیز حرفهای و برنامهریزیشده پیش میرود؛ لوکیشنها حفظ و مراقبت میشود.
برای ادامه یک سریال شرایط زیادی باید رعایت شود، مهترین آن استقبال مخاطب است و بعد از آن یک متن قویتر و مسنجمتر از فصل یک که مخاطب را سیراب کند و بعد یک گروه حرفهای و درجه یک که اثری بهتر از فصل یک را تولید کند. ضمن اینکه مسئله بودجه و اینکه هزینه کار برای تولیدکننده برگردد هم مهم است. حالا در تلویزیون ما که یک تلویزیون دولتی است، میتوان حداقل به کاهش هزینههای تولید اشاره کرد.
مثلاً شما برای ساخت فصل دوم اثر، بخش زیادی از لوکیشنها را در دسترس دارید و می توانید با حفظ آنها در فصلهای بعدی هم استفاده کنید. ولی در کشور ما اینطور نیست. در همین فصل اول «نجلا» ما لوکیشن خانه و محله نجلا و عبد را ساختیم اما چهار پنج ماه بعد که ساخت فصل دوم قطعی شد بخش زیادی از محله و خانههای قصه تخریب شده بود. یعنی آن همه هزینه در فاصله سه ماه از بین رفته بود. البته در این بین برخی از کارها به فصل های دوم و سوم میرسد که مخاطب اصلاً کار را ندیده و استقبال نکرده است یا اساساً لوکیشنها حفظ نشده است.
آنا: شاید به همین دلیل مخاطب ایرانی اصولاً نسبت به تولید فصلهای دوم سریالها دید مثبتی ندارد.
امیرجهانی: یک دلیلش این است که فصلهای بعدی با افت مواجه میشوند. واقعیت این است که برخی از سریالها به جهت اینکه برند شده اند مورد اقبال قرار می گیرند و مخاطب بهخاطر سابقهای که از آن در ذهن دارد کار را دنبال میکند. از این جهت شاهد هستیم که برخی از فصلهای بعدی بعضی از پروژهها درصد مخاطبان خوبی دارد اما میزان رضایت مخاطب پایین است.
دلیل دیگر این است که گاهی سریالهایی به فصل دو و سه میرسند که اساساً مخاطب آن را ندیده و اقبالی نشان نداده... همه جای دنیال در ابتدا یک فصل ۱۰ الی پانزده قسمتی از فصل یک ساخته می شود تا کمپانی بازخورد کار را بگیرد که آیا مخاطب با اثر همراه میشود یا نه. ما برخی اوقات با فصلهای بعدی سریالهایی مواجهیم که تعجب میکنیم چرا برای کاری که مخاطب آن را ندیده چنین فرصتی در نظر گرفته شده؟ شاید همین مدل برخورد باعث شده مردم ما، نسبت به ساخت فصلهای دوم و سوم با دید منفی برخورد کنند و از همان ابتدا که خبرش رسانهای میشود بگوید بهتر است ادامه پیدا نکند و خاطره خوبشان از آن سریال و شخصیتهایش خراب نشود.
آنا: قبول کنید مردم حق دارند، چون معمولاً در سریالهای ایرانی فصلهای دوم و سوم ضعیفتر از فصل اول روی آنتن میروند.
امیرجهانی: بله. همانطور که امسال و سال گذشته دیدیم فصل جدید برخی سریالها به نسبت فصلهای گذشته افت کرده بود و برخی از آنها حتی از طرف خود سازمان ارزیابی منفی گرفت. در مجموع دو فاکتوری که مطرح کردم همیشه به اینکه یک سریال موفق فصلهای بعدیاش را بسازد لطمه میزند. در مقابل وقتی به آن فکر نمیشود، یک دلیل دیگری که میتواند به فصلهای بعدی لطمه بزند تغییر بازیگر است.
بیشتر بخوانید:
سریالی که ساختارشکنی کرد اما هنجارشکنی نه!
امیرجهانی مدیر ادبیات نمایشی سیمافیلم شد
روایت محیا دهقانی از بازیگری در مرداب
آنا: مثل اتفاقی که برای «نجلا» افتاد و این تعویض بازیگر اصلی برای مخاطب هم یک شوک بود. قبول دارید که مخاطب حق دارد این تغییر را به آسانی نپذیرد؟
امیرجهانی: شاید اگر ما در ابتدای تولید یک اثر قدرت پیشبینی و هوش شناخت درام را داشته باشیم و یا برای کارهای فاخر و پروژه های استراتژیک از ابتدا چند فصل تدارک دیده بشود، میتوان تصمیمهای بهتری گرفت. به نظرم از همان طرح اولیه و موقعیت اولیه یک کار میتوان بو کشید که این قصه از نظر قصه و محتوا، چه ظرفیتهایی دارد، کشش چند قسمت را دارد، آیا ظرفیت فصلهای بعدی را دارد یا خیر؟
در آن صورت، چنین اتفاقی رخ نمیداد؛ همه چیز به صورت حرفهای سر جای خودش قرار میگیرد. سازمان قراردادهای حرفهای برای چند فصل با عوامل تولید و تهیهکنندگان کار می بندد و از فرصتطلبیها و سودجوییهای بعدی برای بالا بردن قیمت برآورد جلوگیری میکند. درنتیجه، تهیهکننده نیز با عوامل و همچنین بازیگران اصلی قرارداد بلندمدت و حرفهای و مشخصی میبندد. البته نمیخواهم در این موضع قرار بگیرم که مشخصاً در مورد سریال «نجلا» حق با خانم رسولزاده بوده یا نبوده، چون او یک فصل قرارداد داشته و از نظر حرفهای و اخلاقی هم کارش را انجام داده و برای کار زحمت کشیده و من برایش آرزوی موفقیت میکنم. حرف من کلی است.
حرف من این است که اگر از ابتدا همه چیز مشخص بود، آن موقع هم تلویزیون و هم تهیهکننده تکلیفشان مشخص بوده و اتفاقات بهتری میافتد اما متأسفانه این موارد رعایت نمیشود.
آنا: با توجه به تغییر بازیگر، شما به عنوان نویسنده با شخصیتی که خلق کردید چطور کنار آمدید؟ آیا خانم دهقانی آن پیچیدگیهایی که شخصیت نجلا داشت توانست به درستی دربیاورد؟
امیرجهانی: به نظرم در مورد تغییر بازیگر آنچه که مهم است مخاطب است، نه ایفاکننده نقش. به نظرم یک بازیگر حرفهای با درصدی تفاوت میتواند خودش را به آن نقش نزدیک کند... حالا با جزئیاتی که مختص هر بازیگر است که خب البته همان جزئیات مهم است. اما مسئله این است که بازیگر دوم چقدر میتواند خودش را به آن قالب ذهنی مخاطب نزدیک کند. نه به آن نقشی که بازیگر اول ایفا کرده است.
درست یا غلط، به اندازه یا با کمبودها، مخاطب بازی خانم رسولزاده یا بازیگر اول پروژه را دیده و یک فصل با او همراه شده و در حقیقت کاراکتر قصه را با چهره و صدای این بازیگر میشناسد. احتمال دارد حتی بازیگر دوم قرابتهای شخصیتی بیشتری با آن کاراکتر داشته باشد و اتفاقاً نسبت به بازیگر اول هم بهتر کار کند ولی چون آن چهره و سبک بازی نفر اول در ذهن تماشاگر حک شده، در مقام مقایسه قرار می گیرد. پذیرفتن بازیگر دوم برای آن نقش واقعاً سخت است و این چالش بسیار سختی برای خانم دهقانی بود که باید از عهده آن برمی آمد.
آنا: از نظر شما که این شخصیت را خلق کردید آیا این اتفاق رخ داده است؟
امیرجهانی: قبل از پاسخ به این سوال میخواهم توضیحی در مورد شخصیتپردازی نجلا بدهد. شخصیت نجلا، در هر دو فصل پیچیدگیها و ظرافتهای خاصی دارد. نجلا در فصل اول، در یک برهه از زندگیش قرار دارد که در فصل دوم دستخوش اتفاقات زیادی می شود. حقیقت این است که انسان هر روز در حال و احوالی است و ما خواه ناخواه آدم سابق نیستیم. حتی سبک زندگی ما نسبت به اتفاقی مانند کرونا تغییر کرده. ذهنیت ما به خیلی چیزها عوض شده؛ هر احساس جدیدی و هر ذهنیت نویی رفتار جدیدی میطلبد.
ما در فصل اول یک نجلای مغرور داشتیم که هم متکبر بود و هم سرسخت. او یک موقعیت عاشقانه داشت و با یک پسر جوان آشنا میشد و با او شرط میکرد که به عراق بروند و داستانهای خودش را داشت. اما در فصل دوم، زندگی نجلا دچار چالش مهمی شده است. او عبد را که عاشقش بوده و به خاطر او فداکای کرده را از دست میدهد. به زعم خودش عبد کشته شده و او خودش را مسبب مرگ عبد می داند. نجلا از همان ابتدای فصل دوم صاحب احساس و ذهنیت جدیدی شده و مدام در موقعیتهای سختتری قرار میگیرد. همین باعث میشود تا خواه ناخواه ابعاد مختلفی از شخصیت خودش را بروز دهد. به نظرم شخصیت نجلا در فصل دوم کاملتر و جامعتر بوده و خصلتهای انسانی بیشتری از او ظهور و بروز می کند. همه اینها از نجلای فصل دو شخصیت پیچیدهتری میسازد که ایفاکردن نقش آن را برای هر بازیگری سخت و البته جذاب می کند. به نظرم نجلای دو چالش خیلی سختی برای خانم دهقانی بود که ایشان به بهترین نحو از اجرای آن سربلند بیرون آمدند.
آنا: قطعا چنین اتفاقی برای بازیگر جایگزین شده بسیار دشوار است، قبل از حضور در این سریال با او صحبتی برای آماده کردنش داشتید؟
امیرجهانی: من چند بار با خانم دهقانی صحبت کردم و پیشنهادم این بود که برای درآوردن نقش، فصل اول نجلا را نبیند... حداقل در پیش تولید و تا چند روز بعد از رفتن جلوی دوربین فصل او را تماشا نکند و خودش به آن شخصیت برسد. من در مورد کلیت شخصیت نجلا به ایشان توضیحاتی دادم و کارگردان هم صحبتهایی میکرد و توصیه این بود که روزهای اول فیلمبرداریمان را با ارتباط خودش پیش برود و هر موقعی که احساس کرد به اصطلاح کمی زیر پایش سفت شده فصل اول را ببیند.
ایشان هم همین مسیر را پیش رفته و نهایتا از جایی به بعد به پیشنهاد کارگردان فصل یک را دیده بودند. صادقانه بگویم همه ما در ابتدا نگران بودیم و بزرگترین دغدغه مان این بود که با تغییر بازیگر به کلیت شخصیت نجلا لطمه میخورد، اما به نظر من لطمه نخورد. شاید مخاطب یک گاردی داشته باشد ولی خدا را شکر «نجلا۲» از تغییر بازیگر آسیب ندید و خانم دهقانی به درستی و به خوبی توانستند نقش نجلا را ایفا کنند.
آنا : در مورد شخصیتپردازی نجلا صحبت کردید، به نظر میرسد در فصل دوم فارغ از پیچیدگیهای داستانی و دراماتیک و قصههای فرعی جذابی که در کنار خط اصلی داستان پیش میرود، به جز شخصیت نجلا بقیه شخصیت ها هم در دل قصههای جدید وجوه دیگری از خود نشان میدهند.
امیرجهانی: بله همینطور است. تلاش من این بود که شخصیتهای داستانم را مانند یک بندباز در مسیر بسیار سخت اما روشنی پیش ببرم تا در این مسیر سخت ابعاد دیگری از شخصیت خود را نشان دهند. مثلا شخصیت عبد در فصل اول در همان مسیر خطی داستان و در یک موقعیت قرار می گیرد و تا پایان داستان هم همان شخص است. اما در این فصل عبد کشمکشهای مختلفی دارد در موقعیتهای مختلفی گرفتار میشود و کنش های متعددی نشان میدهد. او هشت ماه از عشق و خانوادهاش دور افتاده و در زندانی مخوف گرفتار شده... شخصیت او در زندان یک طور است. وقتی آزاد میشود طور دیگری است. کابوس می بیند آرام تر شده و دیگر اهل درگیری و دعوا و قدارهکشی نیست. کمی جلوتر در مظان اتهام و خیانت قرار می گیرد. ناخواسته گوشهگیر و منزوی میشود. زندان از عبد فرد دیگری ساخته؛ صبوری میکند و نهایتاً برمیخیزد تا آبروی از دست رفته را برگرداند. پس عبد هم مدام در شئون مختلفی است و چنین شخصیتی برای هر بازیگری یک دردسر شیرین و چالش جذاب است.
این اتفاق در مورد شخصیت های فرعی نیز افتاده. ثریا به هیچ عنوان آن ثریای منفعل فصل اول نیست. عمه بسیار فعالتر از فصل اول است. حتی شیرین و عطا هم در قصه تاثیرگذار هستند. ارتباط شیرین و نجلا با حفظ آن شیرینی و خصوصیات جذاب فصل یک، جذابیتهای جدیدی دارد. بنابراین میتوان گفت مهم ترین تفاوت سناریو فصل دوم با فصل اول نجلا در شخصیت پردازی و قصه های موازی و تو در تویی است که در کنار هم و در دل هم پیش میروند.
این مسئله در کنار تلاشهای شبانه روزی دوستان و همکارانم در تیم تولید باعث شد که یک اثر خوب تولید و ساخته شود و خدا را شکر مورد استقبال و توجه مخاطبین هم قرار بگیرد. هر چند که به نظرم بخشهای جذاب و پر کشش و پر تعلیق سریال هنوز پخش نشده و قسمت های پیش رو بعد از رفتن عبد به عراق پر از ماجراهای جذاب و موقعیت های داستانی جذاب است. به عبارت دیگر فصل جذاب نجلای دو تازه شروع شده است و مطمئن هستم مخاطبان از قسمتهای بعدی لذت بیشتری خواهند برد.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/