پیامدهای سازگاری دانشگاهها با محیط و جامعه چیست؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ در جهان پویا بخشهای مهمی از آموزش عالی و دانشگاه نسبت به قدرت، فرهنگ، دولت و صنعت بهصورت نهاد محافظهکار تقریباً ایستا باقیمانده و در مقایسه با دهههای اول نیمه دوم قرن بیستم که دانشگاه به نهاد معتبر جامعه تبدیل شد اعتبار آن با روند نزولی مواجه شده است. سازگاری با محیط، یکی از الزامات توسعه پایدار و فعال نظام دانشگاهی در شرایط تغییر شتابان است.
سازگاری دانشگاه با محیط یک معیار اساسی برای کیفیت آموزش عالی است. امروزه، با توجه به افزایش نرخ تغییر و ظهور عصر دانش، موج آیندهپژوهی در نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری گسترشیافته است از دو دهه گذشته، همسو با تحولات جامعه و بهمنظور شناخت آینده و سیاستگذاری آموزش عالی، آیندهاندیشی در نظام دانشگاهی، ضرورت پیداکرده است. نظام دانشگاهی باید بهوسیله راهبردهای پیشنهادی با محیطهای علمی و اجتماعی بهطور مستمر سازگار شده و با جامعه در حال تغییر، دائماً در تعادل پویا باشد.
سیاستگذاران آموزش عالی، باید الزامات و شرایط محیطی، علی و زمینهای مناسب و سازنده برای تحقق و فعلیت راهبردهای سازگاری دانشگاه با محیط را فراهم کنند. رضا مهدی در مقالهای با عنوان «آیندهشناسی آموزش عالی؛ راهبردها و پیامدهای سازگاری دانشگاه با محیط و جامعه» که در فصلنامه فرایند مدیریت و توسعه منتشر شد به بررسی این امر پرداخته است. وی هدف از انجام این پژوهش را شناسایی و اعتبار یابی راهبردهای سازگار کردن نظام دانشگاهی با محیط علمی و اجتماعی و پیامدهای دانشگاه سازگار شونده، عنوان میکند که در ادامه به بررسی این مقاله خواهیم پرداخت.
کدام دانشگاه و کدام آموزش عالی؟
مسئله کیفیت یکی از مسائل اساسی آموزش عالی است. اصولاً در مباحث دانشگاه و آموزش عالی، اولین پرسش این است، کدام دانشگاه و کدام آموزش عالی؟ مهدی در پاسخ به این پرسش میگوید: «حداقل دارای ۲ بعد اصلی شامل رسالتهای نظام دانشگاهی و آموزش عالی و ویژگیهای این رسالتها است. بعد ۲ پاسخ به پرسش کدام دانشگاه و کدام آموزش عالی، به زبان حرفهای میتواند کیفیت نامیده شود.»
وی می افزاید: «تعاریف مختلفی برای کیفیت در آموزش عالی ارائه و از منظرهای کیفیت متفاوتی به آن توجه شده است در منظر اجتماعی، کیفیت بر اساس میزانی که دانشگاه در قبال جامعه متعهد شده و اقدام به تأمین نیازهای مهم جامعه و افراد میکند مورد ارزیابی قرار میگیرد. در منظر فردی، کیفیت دانشگاه بر اساس میزان مشارکت و فراهم آوردن تجارب عالی یادگیری و کمکهای دانشگاه در رشد شخصی دانشجویان و اعضای هیئتعلمی ارزیابی میشود. در این منظر، میزان یادگیری فرد، مرجعی برای قضاوت درباره کیفیت است. میتوان با توجه بهتمامی منظرهای کیفیت، توسعه متوازن و پایدار آموزش عالی و دانشگاه را تضمین کرد.»
دانشگاهی که منشأ اثر در زیستبوم و زمینه محلی، منطقهای، ملی و جهانی باشد بهعنوان دانشگاه سازگار شونده است
امروزه، در جهان پویا نرخ تغییر بهاندازهای زیاد است و بدون انطباق و سازگاری واقعی با آن، ادامه حیات برای موجودیتها و ارگانیسمهای طبیعی و اعتباری امکانپذیر نیست. مهدی در این باره خاطر نشان میکند:« در عصر دانش، با توجه به افزایش نیاز جامعه به دانش و فناوری، دانشگاهها بهعنوان موجودیتها و ارگانیسمهای اعتباری نظام اجتماعی، دارای اهمیت و نقش ممتازی شدهاند.»
تعهدات کارکردی در قبال پیشرفتهای فکری، فرهنگی و اقتصادی جامعه و بهبود اوضاع و شرایط محلی و ملی، حاکی از ارزش و جایگاه نظام دانشگاهی و آموزش عالی است رضا مهدی در قسمت دیگری از مقاله میگوید:« کمک به شورونشاط فکری، پیشرفت و رفاه اقتصادی، تربیت شهروندان فرهیخته، پرورش نسل نو پیشگام درزمینهٔ دانش، خدمات اجتماعی به مردم، صنعت، دولت و جامعه و ایجاد فرصتهای یادگیری مادامالعمر از تعهدات کارکردی نظام دانشگاهی بوده و مبین جایگاه بیبدیل آموزش عالی است.»
سازگاری دانشگاه و آموزش عالی با محیط یک معیار مهم و مترقی برای کیفیت آموزش عالی است. دانشگاه، جهانی کوچک در جامعه بزرگتر بوده و از زمان پیدایش تاکنون، بخشهای مهمی از آن دانشگاه نسبت به تحولات جامعه و محیط پیرامونی تقریباً ایستا مانده است مهدی در این باره معتقد است: «در مقایسه با دهههای یک نیمه دوم قرن ۲۰ که دانشگاه به عنصر معتبر جوامع تبدیل شد اعتبار آن دارای روند نزولی بوده است. دانشگاه نسبت به قدرت، فرهنگ، دولت و صنعت، بهصورت نهاد محافظهکار باقیمانده است. امروزه، با توجه به افزایش نرخ تغییر در جامعه و ظهور عصر دانش و باهدف خلق آینده مطلوب، آیندهشناسی و آیندهپژوهی برای سازمانها و نهادها به یک الزام تبدیلشده است.»
و این درحالی است که هماهنگ با جریان کلی تغییرات در جهان و گسترش موج آیندهپژوهی، آیندهپژوهی در آموزش عالی نیز بهعنوان یکی از پیشنیازهای اصلی سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است.
آیندهپژوهی و آیندهشناسی در آموزش عالی و دانشگاه
آیندهپژوهی، دانش- فناوری نوپدیدی است و به لحاظ گستردگی و تنوع حوزههای همپوشان و مرتبط، دستاوردها و راهبردی برای جوامع، سازمانها و افراد داشته است. امروزه، با توجه به تحولات موجود یکی از مهمترین ابزارهای نظامیافته و کلنگر در عرصههای سیاستگذاری، تصمیمسازی و راهبرد نگاری، آیندهپژوهی است. آیندهپژوهی بهمنزله مفهومی میانرشتهای و فراگشتهای، امکان شناسایی رویدادها و روندهای مؤثر در شکلگیری تحولات آینده و دستیابی به تصویری روشن از آینده را فراهم میکند.
همسو با تحولات جهانی و در پاسخ به تغییرات محیطی در ۲ دهه اخیر، تلاشهای زیادی برای آیندهشناسی، آیندهپژوهی، شناسایی و تحلیل تهدیدها و فرصتها و تدوین سناریوهای آموزش عالی و نظام دانشگاهی انجامشده است. برخی خبرگان و پژوهشگران، افزایش رقابت، تغییر جریانهای درآمد، روندهای جمعیت و نیروی کار، فناوری و تغییر ادراک عمومی را ابرهای تاریک در افقی که آموزش عالی را تهدید میکند، میپندارند.
بیشتر بخوانید:
آیندهپژوهی آموزش عالی و دانشگاه در ایران مبانی و سناریوها
نسل آینده دانشگاهها کدامند؟ / وقتی خروجی میز «آیندهپژوهی آموزش عالی ایران» کتاب میشود
رسالت آموزش عالی برای آینده مشاغل فعلی و مشاغلِ آینده چیست؟
برخی، این تحولات را عوامل تغییر قلمداد میکنند که آموزش عالی را قادر خواهد کرد خود را به روشهای مثبت دوباره اختراع کند. هدف از آیندهپژوهی در آموزش عالی، پیشبینی آینده نیست، بلکه شناسایی نیروهایی است که در حال ایجاد تغییر هستند و فهم کاربری ظرفیت آنها برای آموزش عالی است.
راهبردهای سازگار کردن دانشگاه با محیط، توسعه روابط علم، جامعه و همکاری با صنعت و دولت، مدیریت مالی دانشگاه با افزایش درآمدها و تنوع منابع مالی، اصلاح ساختار تصمیمگیری و شیوه اداره امور دانشگاه استآیندهپژوهی در آموزش عالی به معنای یافتن چالشها و خلق آینده مطلوب با طراحی و اجرای راهبردها و اقدامات درزمینهٔ محلی، ملی و جهانی است. رضا مهدی در این باره میگوید: «در موضوع آیندهپژوهی آموزش عالی درباره ۳ پرسش زیر اتفاقنظر وجود دارد؛ سوال اول، آموزش عالی و دانشگاهها در حال رفتن به کجا هستند؟ سوال دوم، آموزش عالی و دانشگاهها باید به کجا بروند و چرا باید به آنجا بروند؟ سوال سوم، آموزش عالی و دانشگاهها چگونه میتوانند به آنجا برسند؟»
تجربههای تاریخی، شواهد و نتایج مطالعات آیندهپژوهی آموزش عالی نشان میدهد تداوم حیات اثربخش و سازنده نظام دانشگاهی منوط به تأمین الزامات و شرایط محیطی است. وی می افزاید: «دانشگاه منفعلی که قادر به حل مسائل مبتلابه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی جامعه نباشد دانشگاه کیفی نبوده و به لحاظ شکلی یا کارکردی وجود مؤثر نخواهد داشت. دانشگاهی که قدرت تعامل و تعادل پویا با نظامهای پیرامونی داشته و منشأ اثر در زیستبوم و زمینه محلی، منطقهای، ملی و جهانی است بهعنوان دانشگاه سازگار شونده (دانشگاه سازگار با محیط علمی و اجتماعی) است. راهبردهای سازگار کردن دانشگاه با محیط عبارت از توسعه روابط علم و جامعه و همکاری با صنعت و دولت، مدیریت مالی دانشگاه با افزایش درآمدها و تنوع منابع مالی، اصلاح ساختار تصمیمگیری و شیوه اداره امور دانشگاه است.»
وی در ادامه معتقد است: «تربیت شهروندان فرهیخته باصلاحیت علمی و حرفهای و مسئولیت اجتماعی بالا، ایجاد ساختارها و فرصتهای یادگیری منعطف، مجازی و مادامالعمر، بازنگری مستمر در گروهها و رشتههای آموزشی و پژوهشی، ارتقای کیفیت برنامههای آموزشی، پژوهشی و خدمات اجتماعی، ارتقای بهرهوری (کارایی و اثربخشی) برنامههای آموزشی، پژوهشی و خدمات اجتماعی، توسعه فعالیتها و برنامههای میانرشتهای، بازتعریف استقلال و آزادی علمی، توسعه حرفه دانشگاهی با اهداف توسعه فردی و مسئولیت در برابر دانشگاه و جامعه، تجاریسازی برنامههای آموزشی، پژوهشی و خدمات اجتماعی، افزایش مشارکت و همکاری میان دانشگاهها، استادان و دانشجویان است.»
مهدی ۴ پیامد کلیدی دانشگاه سازگار با محیط میداند و می افزاید:« تولید علم نافع در دانشگاه، دانشگاه در خدمت توسعه محلی و ملی، دانشگاه بهرهور، کیفی، کارآفرین، مسئولیتپذیر و پاسخگو، تحول سازمان، ارزشها و چشمانداز دانشگاه همسو با نیازهای تحولی جامعه، است.»
کیفیت در منظر اجتماعی بر اساس میزانی که دانشگاه در قبال جامعه متعهد شده و اقدام به تأمین نیازهای مهم جامعه و افراد میکند، مورد ارزیابی قرار میگیرد
به گزارش آنا، ضرورت دارد با استفاده از راهبردها و پیامدهای دانشگاه سازگارشونده با محیط، راهبردها و پیامدهای ویژه انواع دانشگاهها (دانشگاه جامع، دانشگاه فنیمهندسی، دانشگاه پژوهشی، دانشگاه کاربردی و...) شناسایی و تبیین شود زیرا دانشگاه یک عنوان کلی برای انواع سازمانهای آموزشی و پژوهشی با محوریت آموزش عالی و پژوهشهای سطوح عالی است درحالیکه دانشگاهها دارای چشماندازها و ماموریتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی مختلفی بوده و انتظارات و توقعات از آنها متفاوت است.
انجام مطالعات عمیق در رابطه با شناخت روندها و تحولات محیطی و درونی نظام کلان آموزش عالی ایران، شناخت مهمترین مسئلهها و چالشهای جاری و پیش روی نظام کلان آموزش عالی، کوشش برای فهم وضع مطلوب افق آینده و ارائه راهبردهایی برای مواجهه با مسائل و چالشهای نظام کلان آموزش عالی ایران و فراهم آوردن ادراکی از آینده آموزش عالی آموزش عالی آینده برای بهرهگیری از آن در سیاستگذاریهای خرد، میانی و کلان آموزش عالی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/۴۱۶۷/پ
انتهای پیام/