دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
18 شهريور 1400 - 11:37
یادداشت وارده؛

بی‌اعتباری زیستِ رندانه بسیاری از نامداران دوره شاهنشاهی در نهاد جلال آل‌احمد

می‌توان پذیرفت که در نهاد سیدجلال آل‌احمد شیطنت‌های مرموز و زیستِ رندانه بسیاری از نامداران عصر چندان عیار و اعتباری نداشته است.
کد خبر : 606429
سیدجلال آل‌احمد



گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ سیدجلال آل‌احمد یکی از نویسندگان بسیار سرشناس و تأثیرگذار و البته بحث‌برانگیز در گستره فرهنگ و ادبیات روزگار ماست که پس از مرگ ناگهانی‌اش در ١٨ شهریور ١٣۴٨ همچنان به دلایل گوناگون مورد توجه و ارزیابی است.


راست این است که جلال هم مانند طیف وسیعی از نویسندگان روزگار خود گرایش‌های لرزان و رنگ‌پذیر و حرکات مارپیچ بسیار داشته است و البته بدبیاری او هم این است که در اوان میانسالی و در حالی که هنوز برای پخته‌شدن و به‌ویژه به بلوغ سیاسی رسیدن نیاز به عمری بیشتر داشت، درگذشت. (در کوتاهی و بدفرجامی عمر، کسانی چون پروین و فروغ هم شایان گفتن هستند).


زندگی جلال در هاله‌ای از تناقض‌های خود پرورش‌داده شکل گرفته است؛ چیزهایی مانند از خانه سیادت و روحانیت برآمدن و به حزب الحادی توده پیوستن، ازدواج با بانویی که دست‌کم خشنودی پدر در آن نمود ندارد، سفر به اسرائیل و بعدها سفر به مکه و حمایت از دکتر مصدق و سرانجام تحلیل غرب‌زدگی در ایران از نمودهای برجسته‌ای است که جلال در آنها آمد و شد و ظهور و بروز داشته است.


با همه اینها در اینکه جلال توفیق داشته است با داستان‌نویسی بسیاری از دردها و گرفتاری‌ها و آفات زمانه را بنگارد و نثری برآمده از ابتکار شخصی خود را به یادگار بگذارد که کار او را از امثال و اقرانش جدا می‌ساخت، می‌تواند حتی مؤید آن باشد که تغییر موضع دادن‌های او هم نه از سر هوس و ناپایداری اندیشه که بیشتر برای یافتن جایی مناسب‌تر برای طرح باورهای مورد تأکید و توجه خویش بوده است.


می‌توان پذیرفت که در نهاد جلال شیطنت‌های مرموز و زیستِ رندانه بسیاری از نامداران عصر چندان عیار و اعتباری نداشته است و این امر دست‌مایه‌ای برای پذیرش جلال در دوره پس از بهمن ١٣۵٧ بوده است. آیا نه این است که انتقادهای تند جلال از اوضاع کشور در عهد شاه (که مثلاً در مدیر مدرسه بخش‌هایی از آن بازتاب داده‌ شده‌ است) و آثاری مانند غرب‌زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران هم به آن پیوست شده است؛ در دوره انقلابی‌گری‌ها بسیار به کار می‌آمده است؟


کوتاه سخن اینکه جلال با کوشش فراوان توانسته است در میان سبک‌ها و شیوه‌های گوناگون داستان‌نویسی و داستان‌نویسان، جایی برای خویش فراهم کند و تفاوت کارش با سبک زنانه همسرش سیمین دانشور هم هرگونه شائبه همکاری و برای هم‌نویسی را از میان برده است و اگر عمرش دست‌کم تا حدود ۶۰ سالگی ادامه می‌یافت، می‌توانست با پوست‌اندازی دیگری، در مسیری تازه به راه خویش ادامه دهد.


ای بسا آرزو که خاک شده!


عبدالرضا مدرس‌زاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان


انتهای پیام/۴۱۰۳/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب