دولت و کشاورز هر دو متضرر از خرید گندم با قیمت تضمینی هستند
گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، دولت دوازدهم برای کاهش نوسانات قیمت کالاهای اساسی یارانههایی را در قالبهای متفاوت مانند تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، معافیت مالیاتی و ... ارائه داد اما در عوض این یارانهها قیمت محصولات را به صورت دستور تعیین کرد. اجرای این طرح تا قبل از ورود دلالان و واسطهها مقداری موفقیت آموز بود اما پس از آن این افراد بخشی از یارانه دولت را با عناوین مختلف برای خود بر میداشتند که باعث افزایش قیمت تمام شده محصول میشد. بیشترین ضرر افزایش قیمت تمام شده محصول به کشاورز منتقل میشد زیرا کشاورز در قبال یارانههایی که قرار بود دریافت کند موظف شد تا کالای خود را به قیمت مصوب به دولت بفروشد. این روند تا جایی پیش رفت که اکنون کمبود گندم یکی از بزرگترین مشکلات کشاورزی است.
برای بررسی مشکلات کشاورزی با حسین قهرمانی، کارشناس مسائل اقتصادی گفتوگو کردیم که مشروح بخش اول آن با عنوان صادرات کشاورزی باید با کشت فراسرزمینی رونق یابد منتشر شد در ادامه بخش دوم و پایانی این مصاحبه را خواهیم خواند.
پایین بودن قیمت خرید تضمینی گندم علت کمبود آن است
آنا: بعد از اینکه در گندم به خودکفایی رسیدیم الان چرا باید واردکننده آن باشیم؟
ایران در حال حاضر ماهانه حدود ۹۰۰ هزار تن مصرف گندم خباری دارد. گندم خباری گندمی است که به آرد تبدیل میشود و برای پخت نان از آن استفاده میکنند. بنابر این سالانه حدود ۱۰.۵ میلیون تن گندم برای مصرف داخلی نیاز داریم. طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی معمولاً بین ۲.۵ تا ۳ میلیون تن گندم باید ذخیره شود که به آن ذخیره استراتژیک میگویند. یعنی کشاورز تولید میکند، شرکت بازرگانی دولتی ایران (GTC) میخرد و انبار میکند که در مواقع بحرانی از آن استفاده کنند. پس در مجموع کشور ایران هر سال ۱۳.۵ تا ۱۴ میلیون تن گندم در کشور نیاز دارد که معمولاً از ۸.۵ تا ۹ میلیون تن از این مقدار خرید تضمینی میشود. شرکت بازرگانی دولتی ایران خودش میخرد و معمولاً یک تن هم توسط بخش خصوصی مثل شرکت زرماکاران برای تولید ماکارانی و ...خریداری میشود.
در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ حدود ۱۳.۵ میلیون تن گندم در داخل کشور تولید شده است و احتمالاً تا آخر شهریور، آن قسمتهای سردسیر هم گندم خود را تحویل میدهند اما پایین بودن قیمت تضمینی خرید گندم باعث شده کشاورز گندمش را به GTC یا همان شرکت بازرگانی دولتی ایران تحویل ندهد زیرا برای او صرفه اقصادی ندارد.
شرکت بازرگانی دولتی ایران تا الان توانسته حدود ۵.۵ میلیون تن گندم از کشاورز تحویل بگیرد که این یک ریسک است و دلیلش هم این است که قیمت خرید تضمینی گندم امسال پایین بود. این شرکت معمولاً در سالهای قبل در اوایل شهریور ماه، ۷ تا ۸ میلیون تن گندم تحویل میگرفت
دولت ابتدا برای سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ قیمت خرید تضمینی گندم را ۲۷۰۰ تومان تعیین کرد. بعد مجلس شورای اسلامی برای حل این موضوع در اردیبهشت ماه امسال (۱۴۰۰) با دعوت از شورای اقتصاد به مجلس، بحث خرید تضمینی گندم اصلاح و به ۴ هزار تومان افزایش داد.
بعد از آن اتفاق خوب دیگری هم افتاد و یک هزار تومان دیگر قیمت خرید تضمینی را افزایش دادند و قیمت خرید تضمینی گندم به ۵ هزار تومان افزایش یافت که همین ۵ هزار تومان باعث شد تا کشاورزان نزدیک ۵ میلیون تن گندم به دولت بفروشند اما هنوز باید ۵ میلیون تن گندم دیگر به دولت تحویل دهند که به دلیل پایین بودن قیمت خرید تضمینی از فروش آن خودداری میکنند و بهجای آن همین گندم را به کارخانههای خوراک دام با قیمت ۶ هزار تومان میفروشند.
امسال حدود ۲ تا ۲.۵ میلیون تن از گندم تولید داخل توسط کشاورزان به کارخانههای خوراک دام فروخته شده که این کار هم یک آسیب برای کشور است و هم پول بیتالمال هدر رفته است چون وقتی کشاورز گندم تولید میکند، مالک محصول نهاییاش نیست. کشاورز این گندم را دارد با یارانهای که دولت به او میدهد تولید میکند و دولت از او مالیات نمیگیرد، تعرفه آبش و برقش پایین است، سم و کود یارانهای به او میدهد. بنابراین این چالشی که الان ایجاد شده و کشاورزان گندم را تحویل نمیدهند دلیل اصلیاش قیمت پایین خرید تضمینی گندم بوده است.
۲ میلیون تن گندم ما خوراک دام شده است
آنا: آیا راهکاری برای درست شدن وضع موجود دارید؟
تقاضای من به عنوان یک کارشناس این است که اگر میخواهیم فاجعهای ایجاد نشود، در این یکی دو ماه که تا آخر شهریور ماه مهلت داریم، دولت قیمت خرید تضمینی گندم را به ۷ هزار تومان افزایش دهد که طبق محاسبات کارشناسی الان قیمت تمام شده به اضافه سود نزدیک ۷ هزار تومان است، کشاورزان هم میتوانند گندم خود را تحویل دهند. الان ۵ میلیون تن ذخیره داریم، پیشبینی من این است که حدود ۴ میلیون تن هم میتوانیم از کشاورزان خرید کنیم و به خاطر آن سوءمدیریتی که اتفاق افتاده و ۲ میلیون تن گندم ما خوراک دام شده است که مجبور هستیم گندم وارد کنیم چون در غیر این صورت برای کشور چالش ایجاد میشود.
امسال برای گندم ارز ۴۲۰۰ تومانی نداریم، گندم با ارز آزاد وارد کشور میشود. گندمی که توسط شرکتهای خصوصی وارد میشود، مثل شرکتهای کیکپزی، خاص است و باید گلوتن بالایی داشته باشد که در ایران این نوع گندم موجود نیست و آن شرکتها مجبور به واردات آن گندمها هستند یا بعضی از شرکتهای ماکارانی که معمولاً خودشان گندم مورد نیاز خود را از خارج وارد میکنند یا همیشه در سالهای قبل هم گندم شیرینی و شکلات خود را وارد میکردیم چون اینها گلوتن و کیفیتاش بالاست و معمولاً در داخل کشور تولید نمیکنیم. از ایتالیا، روسیه یا بعضاً از آمریکا هم گندم با کیفیت بالا وارد میشود.
سالی ۲ تا ۲.۵ میلیون تن گندم شیرینی و شکلات برای صنوف خود وارد میکنیم که توسط بخش خصوصی و با ارز آزاد انجام میشود.
ولی امسال به خاطر بحث پایین بودن قیمت تضمینی خرید گندم و فروش گندمها به کارخانههای فروش دام، امسال مجبور هستیم ۲.۵ تا ۳ میلیون تن گندم با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کنیم وگرنه دچار چالش میشویم.
باید ۳ میلیون تن گندم وارد کنیم
آنا: گندم برای مصرف عادی با نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کردند؟
- آن چیزی که من اطلاع دارم ۲.۵ میلیون تن گندم شیرینی و شکلات توسط صنوف و بخش خصوصی وارد شده است ولی به خاطر همان ۲.۵ تا ۳ میلیون تن گندمی که خوراک دام شده است مجبوریم با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کنیم و شاید هم استارتش را زدهاند و وارد وارد میشود. ما در گندم خودکفا هستیم، نزدیک ۱۴ میلیون تن تولید، ۱۰ میلیون تناش مصرف و نزدیک ۳ میلیون تن آن هم ذخیره میشود.
در گندم جشن خودکفایی گرفتیم و اصلاً پسندیده نیست که به سمت واردات گندم و دادن ارز ۴۲۰۰ تومانی به آن برویم ولی به خاطر سوءمدیریت دولت قبل، دولت فعلی مجبور است این ارز را پرداخت کند و امیدواریم در سالهای بعد این کار تکرار نشود. تا کنون نزدیک ۵ میلیون تن خرید تضمینی گندم شده که یک فاجعه است و به نظر من الان ۸ میلیون تن کمبود گندم داریم.
گندم باید به قیمت جهانی خریداری شود
آنا: آیا بهتر نیست دولت یارانهای که به کشاورزان میدهد را به مصرف کنند بدهد تا هم مصرف کننده قدرت خرید بیشتر داشته باشد و هم کشاورز بتوان سود خود را از فروش محصولاتش بدست آورد؟
بله. همین حرفی که میگویید درست است و اصلاً مالیات دادن در دنیا ادبیات دارد. الان متأسفانه نهتنها در حوزه کشاورزی بلکه در حوزه فولاد هم همینطور است. دولت به آنها یارانه پنهان میدهد، مثلاً در خوراکش یارانه میدهد، معافیت به او میدهد، آخرش میگوید قیمت فولاد را باید تنی ۴۰۰ دلار بفروشی و فولادساز ورشکست میشود.
در بحث گندم هم همین است. البته حرف دولت هم منطقی است. میگوید من از کشاورز مالیات نمیگیرم و کلی به او یارانه پنهان میدهم لذا کشاورز باید گندمی را که تولید میکند در این چرخه خرید تضمینی به شرکت بازرگانی دولتی ایران بدهد. در این مسئله هم دولت حق دارد، هم کشاورز حق دارد. دولت یارانههای مختلف و معافیت مالیاتی به کشاورز میدهد. کشاورز هم میگوید چرا قیمت دستوری روی محصول تولیدی من میگذاری؟ اجازه بده محصولم را به قیمت جهانی بفروشم. الان قیمت جهانی گندم حدوداً تنی ۳۰۰ دلار یعنی کیلیویی بین ۷.۵ تا ۸ هزار تومان است آنهم در اسکله نه در بازار تهران. الان به سایت ایندکس مانی مراجعه کنید قیمت گندم تنی ۳۰۰ دلار در اسکله است، بخواهد داخل کشور بیاید معمولاً ۱۰ درصد هم اضافه و ۸ هزار تومان میشود.
من خودم معتقدم یارانه نباید بدهند. برای مثال امسال دولت ۴۵ هزار میلیارد تومان داریم برای خرید گندم اختصاص میدهد. مدل ایدهآل من این است که اجازه دهند کشاورز گندمش را تولید کند، مالیاتش را به صورت معقول از او بگیرند، یارانههای سم و کود و بذر را هم به او ندهند. دولت این یارانهها را که بعضاً به واسطهها میرسد، ندهد و اجازه دهد کشاورز گندمش را با ثرمایه خود تولید کند و بعد از تولید، آنرا را به قیمت واقعی مثلاً ۸ هزار تومان از او بخرد و یارانه را به مصرفکننده نهایی بدهد.
البته الان هم که این یارانهها را به کشاورز میدهند، نصفکاره میدهند. یعنی این وسط واسطهها از بخشی از یارانه را برمیدارند. سم یا کود یارانهای به کشاورز نمیرسد که هزینه تولیدش بالا میرود ولی دولت اینها را حساب میکند و میگوید باید قیمت گندم را ۵ هزار تومان بدهید. اگر این اتفاق بیفتد بهرهوری در کشاورزی ما افزایش پیدا میکند.
الان یک کشاورز درجه یک گندمی با گلوتن بالا تولید میکند، سقف قیمتش ۵ هزار تومان است. یک کشاورز ضعیف هم یک گندم بیکیفیت تولید میکند، گندم او را هم ۵ هزار تومان میخرد. حالا یک اختلاف جزئی در حد ۲۰۰ تا ۳۰۰ تومان میگذارد و شاید ۱۰ درصد بالا پایین شود. یک سقفی گذاشتهاند که نمیگذارند کشاورز بهرهوری و تولیدش را افزایش دهد. اگر این اتفاق بیفتد قطعاً بهرهوری بالا میرود و کشاورزی ما تجاری شده و پیشرفت میکند.
خرید تضمینی و این مدلی که ما داریم اجرا میکنیم در دنیا پذیرفته نیست. در دنیا نگاهها به سمت قیمت تضمینی است. یعنی به کشاورز میگویند برو محصولت را تولید کن، اگر کیفیتش خوب باشد خودت میتوانی با این قیمت بفروشی. کشاورز باید به عنوان یک بنگاه اقتصادی و تولیدی شناخته شود، محصولش را تولید و به قیمت واقعی به بازار عرضه کند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/