دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت/

چرا بی‌سوادان، یکه‌تاز عرصه اطلاع‌رسانی می‌شوند؟

اخبار متناقض و بعضا دروغ در خصوص خانم نامداری، نشان داد که متاسفانه خیل عظیم مردمی که تلگرام، واتساپ و اینستاگرام را در گوشی‌های خود دارند، بدون تعقل و تفکر، نشخوارکننده این لاطائلات می‌شوند و بدون توجه به عواقب سوءانتشار این اخبار جعلی  فقط "ارسال" می کنند.
کد خبر : 571769
آزاده نامداری

گروه جامعه خبرگزاری آنا-فرهاد خادمی؛ فوت مشکوک مرحومه آزاده نامداری،بار دیگر نشان داد عرصه اطلاع‌رسانی فضای مجازی را عده‌ای بی سواد و کپی‌پیست کار، در غیاب رسانه‌های امین و مستقل، هدایت می‌کنند و خزعبلات ذهنی خود را بخورد مخاطبینی احساسی و فاقد سوادرسانه‌ای می دهند.


اخبار متناقض و بعضا دروغ در خصوص خانم نامداری، نشان داد که متاسفانه خیل عظیم مردمی که تلگرام، واتساپ و اینستاگرام را در گوشی‌های خود دارند، بدون تعقل و تفکر، نشخوارکننده این لاطائلات می‌شوند و بدون توجه به عواقب سوءانتشار این اخبار جعلی  فقط "ارسال" می کنند بدون درنظرگرفتن محتوای کذب آن‌ها!


این حقیر بواسطه ۴۰سال کار حرفه ای خبری و روزنامه نگاری آن‌هم در حوزه مسائل اجتماعی و حوادث، اگر نگویم بیشتر از کارشناسان پلیس و بازپرس ویژه حوادث و قتل اطلاعات حقوقی و تخصصی دارم ولی ازآنها هم کمتر اطلاعات ندارم. این را نوشتم تا بدانید کسی این متن را عرضه کرده که چهل سال پابه‌پای پلیس و قاضی در انواع صحنه‌های جرم و جنایت بوده و ماجراهای بسیار دیده ام.


موضوع مرگ مشکوک این‌روزها نشان داد در جامعه ای که گسست بین نسلی وبی اعتمادی عمومی بین مردم و قوای مجریه و قضائیه وجود دارد، شایعات و اخبار بی پایه و اساس تنها متاع عرضه شده در این بازار مکاره خواهد شد.


عقل و منطق حکم می کند که اجازه دهیم در چنین مواردی اخبار درست و دست اول،با رعایت اصل "سرعت ودقت" توسط رسانه‌هایی که مورد اعتماد مردم هستند در کوتاهترین زمان ممکن به دست مخاطبانش برسد اما در شرایط کنونی به‌دلیل عدم وجود رسانه های مرجع و مورد اعتماد شاهد اخبار دروغ و کذب هستیم.


به عنوان مثال طی این ۲۴ساعت اولیه پس از اعلام خبر درگذشت خانم نامداری در رسانه های مجازی آمده بود:

۱-خانم نامداری باردار بوده و جنین ۸ماهه ای داشته است که این خبر کذب بود.
۲-ابتدا مرگ را بدلیل قتل اعلام کردند که دروغ از آب درآمد.
۳-نوشتند که مادر خانم نامداری پلیس را مطلع کرده در حالیکه مادر ایشان سال ۱۳۸۷فوت کرده است.
۴-بازپرس و پلیس وجود هرگونه علائم و آثار سرقت و قتل را تکذیب کردند.
۵-....


اینجاست که شما خواننده گرامی باید بدانید تا از صحت و دقت لازمه یک خبر آگاه نشده‌اید نباید آن را بپذیرید و بازنشر کنید.


آنچه که در این میان ظن و دلیل فوت این مرحومه را تقویت می‌کند خودکشی با قرص‌های روانگردان و ضدافسردگی است که هنوز نتایج بررسی های پزشکی قانونی مشخص نشده است.


اما یک نکته مغفول مانده که با مرگ خانم نامداری بار دیگر عیان شده این است که طی سه ماه گذشته با مرگ "سه زن"، روبرو بوده‌ایم که از قضا هر سه مرحومه در حوزه اطلاع رسانی و تولید محتوای فرهنگی اشتغال داشته‌اند، خانم هاله لاجوردی استاد دانشگاه، شیده لالمی روزنامه نگار و آزاده نامداری!!


ازنظر تمامی تئوری‌های روانشناسی و جامعه شناسی، خودکشی این سه زن که از قضا بسیار پرکار و مرتبط با جامعه و مردم بوده‌اند و دارای معیارهای مشخصی از زنان رشد یافته و متکامل جامعه هستند با مرگ صدها زن دیگری که در اقصی نقاط کشور خودکشی کرده‌اند تفاوت های اساسی دارد و اینجاست که باید این حلقه مفقود کالبدشکافی بشود که "این زنان چرا؟"


وقتی نظام علمی و جامعه شناختی کشور ابتر است و در چنین رخدادهایی وارد عمل نمی شود و نظریات متقن صادر نمی‌کنند ،یقینا فضا برای جولان دادن "کلاغان خبرچینی"مهیا می شود که با موج سواری خود، هرآنچه که دروغ است را بخورد جامعه می‌دهند به گونه ای که نمی شود"سره را از ناسره" تشخیص داد.


پس با توجه به آنچه که عرض شد باید اجازه داد تا حقایق ازسوی کارشناسان و متخصصین امر تعیین و اعلام شود و نباید اجازه داد "بی سوادی رسانه ای"باردیگر پلشتی و زشتی‌های خود را به رخ حقیقت و واقعیت بکشد!


انتهای پیام/4076/

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب