نفوذ جریان فاسد بر مدیریت علم در کشور
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، دویست و چهل و نهمین نشست از سلسله نشستهای جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی در قالب گفتوگوی زنده با همکاری دانشگاه جامع امام حسین (ع) و اندیشکده فضای مجازی ژرفا در روز چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ با موضوع «علوم شناختی: بازخوانی مطالبات و توصیههای رهبری» با حضور کاظم فولادی قلعه، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر، برگزار شد.
فولادی در این برنامه ابتدا به نقش علوم شناختی با هدف شناخت ذهن در جنگ نرم پرداخت و گفت: وقتی جنگ نرم اتفاق میافتد، زمینبازی عوض میشود: زمینبازی از محیط فیزیکی و جغرافیایی خارج میشود و وارد محیطی میشود که به آن قلب و ذهن انسانها میگوییم. این محیط بهشدت ناشناخته است و زمانی که میخواهند از آن بهرهبرداری کنند، شناخت این فضا و این زمینبازی بسیار اهمیت دارد که این مأموریت علوم شناختی است.
وی سپس به تبیین ارتباط علوم شناختی با دانش سایبرنتیک و همچنین هوش مصنوعی پرداخت و گفت: دورهای که این علم در آمریکا شکل گرفت، دورهای است که چند حوزهی علمی مهم دیگر هم نامگذاری شد و بهوجود آمد. یکی حوزه سایبرنتیک بود که توسط آقای ویهنر نامگذاری شد بهعنوان یک علم جدید با دغدغه «کنترل» با تعریف «سایبرنتیک: علم کنترل و ارتباطات در حیوان و ماشین». همان زمان در تقریباً ۱۹۵۶، دانش Artificial Intelligence یعنی هوش مصنوعی شکل میگیرد. دانش سایبرنتیک با دانش اطلاعات فرق میکند. دانش اطلاعات، فناوری اطلاعات و کلاً هر آنچه با عنوان Information شناخته میشود، مربوط به یک محتوا است، ولی سایبرنتیک از آن محتوا استفاده میکند برای یک هدف مشخص. هدف در سایبرنتیک، «کنترل» است. اما جنبه کنترل محدود به ماشینها نبود، مربوط به موجودات زنده بالأخص انسان و جامعه انسانی هم بوده است و قرار است اینجا انسان کنترل شود تا حاکمیت رقم بخورد. اگر بخواهیم انسان را کنترل کنیم، چارهای نداریم جز اینکه به ذهن انسان ورود کنیم و ذهن او را بشناسیم تا بتوانیم این کار را انجام بدهیم. شناخت ذهن انسان نیازمند یک دانش متفاوت است و این دانش همان Cognitive Science و علوم شناختی است.
سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران، در ادامه به تشریح مفهوم «کنترل» پرداخت و با تعبیر آن با عنوان «ضد انحراف»، بیان کرد: وقتی صحبت از انسان و جامعه میکنیم، هر چیزی در هر مکتبی انحراف انسان یا جامعه محسوب شود و هر سازوکاری که بعداً برای جلوگیری از این انحراف رقم بخورد، میشود کنترل آن انسان و آن جامعه؛ و کنترل انسان از طریق کنترل ذهن او رقم میخورد که وقتی این دو دانش سایبرنتیک و علوم شناختی با هم پیوسته (Joint) میشوند و اقدام مشترک انجام میدهند، دقیقاً همین هدف محقق میشود. یعنی، جامعهای که مدنظر آن نظام حاکمیتی است، رقم میخورد و انسانها در آن قالب کنترل میشوند.
فولادی در ادامه با اشاره به دیدار مقام معظم رهبری با محققان و اعضای ستاد توسعه علوم شناختی در سوم بهمن ۱۳۹۷، بیان کرد: این دیدار میتواند بهعنوان یک نقطه عطف برای انقلاب علمی بهخصوص در علوم شناختی بهحساب بیاید. من واقعاً متأسفم که در این دو سال این صحبتها کاملاً مغفول مانده است. حتی خود ستاد که مخاطب اصلی این صحبتها بوده است، در گزارشهای خودش به اینکه در راستای این بیانات و مطالبات چه اقداماتی را انجام داده است، چیزی را مطرح نکرده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با اشاره به اظهار شکر و حمد و سپاس الهی از سوی رهبر معظم انقلاب در واکنش به گزارشهای ارائهشده در آن جلسه، گفت: موضع نظام بهعنوان شخص ولیفقیه در اینجا تبیین میشود که ما با علم مشکلی نداریم. خود ما دقیقاً مشوق این هستیم که حوزههای علمی باید پیشرفت کند و حتی باید جلوتر از غربیها هم حرکت کنیم و حتی به این هم اشاره میکنند که سرنوشت ملتهایی که در دانشهای جدید عقب بیفتد، ذلت و استعمارزدگی است. در آنجا آقا تأکید میکنند که شتاب حرکت علمی کشور بههیچوجه نباید کند یا متوقف شود. یعنی تغییر سرعت پیشرفت ما (شتاب که گفته میشود، منظور تغییرات سرعت است) باید زیاد باشد تا ما بتوانیم آن عقبماندگیای که داریم جبران کنیم. اما خوب، مسائلی هست که دستبهدست هم داده است و این اتفاق در کشور ما نمیافتد.
فولادی ادامه داد: ایشان هیچوقت نمیگویند که ما کاری به حرف غربیها نداریم که چه چیزی تولید کردهاند و آن را کنار بگذاریم. نه، اتفاقاً ایشان میگویند که ما میخواهیم شاگردی هم بکنیم. ما با شاگردی کردن در موضوعات مختلف نزد غربیها اصلاً ننگمان نمیکند، ولی از اینکه همیشه شاگرد بمانیم با این مشکل داریم. ما نباید محدود باشیم به آن چیزی که غرب دارد برای ما برنامهریزی میکند و حرکت ما را تبیین میکند. اتفاقاً همینجاست که آقا این موضوع را مطرح میکنند که ما نمیخواهیم از دستاوردهای بشری فرار کنیم و آنها را به کناری بگذاریم، ولی با یکچیز مشکل داریم و آن هم اینکه غربیها بخواهند برای ما برنامه علوم را طراحی کنند و به ما بگویند که چه چیزی اولویت است و چه چیزی اولویت نیست.
وی در ادامه با اشاره به سند آموزش ۲۰۳۰ و موارد مشابه گفت: این اتفاق افتاده است که در خیلی از حوزههای دیگر شبیه این سند بهوجود آمده است و همه به دنبال آن هستند که این اسناد بهنوعی محقق شود. این بیماری را ما باید علاج کنیم. آقا این توصیه را میفرمایند که «هرگز به توصیهها و برنامههای غرب اعتماد نکنید» و ادامه داد که متأسفانه موضوع اولویتگذاری بر روی فناوریهای همگرا (شناختی، بایو، نانو و اینفو) بر اساس توصیههای بنیاد ملی علوم آمریکا (NSF) صورت گرفته است، درحالیکه آقا دارند میگویند که به توصیههای اینها اعتماد نکنید. اولین انتقاد این است که وقتی ما سند راهبردی توسعه علوم و فناوریهای شناختی را میخوانیم، میبینیم مثل سند نقشه جامع علمی کشور، یک سری آرزوها در آنجا مطرح شده است و حرفهای کلی که گفته میشود که حرفهای خوبی هم هست، قرار است چگونه محقق شود؟ آیا با روش امروز؟ روش امروز این است که یکسری آدمهای حوزوی هم بیایند یک مقداری در مورد علوم شناختی آنها هم چیزیهایی بگویند، همانطور که ما مثلاً کلی شاخهها و زیرگرایشهای متعدد در مورد علوم شناختی داریم، یک قسمتی را هم حوزویها زحمت بکشند و مطلب مطرح کنند. متأسفانه امروز این رویکرد دارد دنبال میشود. حالا اگر زمینی برای این بازی تعریف شده باشد که اساساً این زمین سکولار است و اساساً مبنای آن این است که شما نباید مسائل اخروی را در آن مطرح کنید، چه نتیجهای حاصل میشود؟
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با بیان یک مثال گفت: اگر ما میگوییم علوم شناختی - که دقیقاً مبحث این جلسهی ماست - مسئلهاش «ذهن» است، در پایهایترین بحث، ما باید پاسخ بدهیم که نسبت نگاه توحیدی و معرفت توحیدی با پدیدهای بهنام ذهن چیست؟ قرآن مفهومی به اسم ذهن ندارد. یعنی قرآن ساحت معنوی انسان را رها کرده است؟ نه. قرآن، «قلب»، «فؤاد»، «صدر» و «شغاف» را دارد. مثلاً خداوند متعال در مورد فؤاد به پیامبرش میگوید: من این قصهها را برای تو نقل میکنم، برای اینکه فؤاد تو به تثبیت برسد. وقتی شما در نگاه قرآنی فؤادشناسی دارید، میبینید بخشی بهنام فؤاد وجود دارد که ثبات انسان از آن ناشی میشود؛ لذا یک کارکرد شناختی این است که ما فؤاد را بشناسیم، یا مثلاً قلب، حوزهی فکر، عقل و تعقل است و حوزهای است که حب و بغض و ایمان و کفر هم به آن مربوط است. آیا ازنظر علوم شناختی، حالت ایمان در انسان و حالت کفر در انسان تفاوتی باهم دارند یا ندارند؟ یادم هست یک زمانی دوازده سیزده سؤال پایه بود (این که عرض میکنم دقیقاً مال سال ۱۳۹۰ است؛ یک دانشجویی داشتیم که میخواست پایاننامه کارشناسی ارشدش را در حوزهی علوم شناختی کار کند، یک لیستی از سیزده چهارده موضوع اصلی و سؤالات کلیدی علوم شناختی تهیه کرد) و من دقیقاً مقابل هر کدام از آن سؤالات نوشتم که وقتی نگاه توحیدی داشته باشیم این سؤال چگونه تغییر میکند. اصلاً سؤال عوض میشود. سؤال که عوض میشود، پارادایم عوض میشود، نگاه عوض میشود.
سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران در ادامه گفت: ما یک مشکل جدی داریم و اینکه یک جریان فاسد در حوزه مدیریت علم نفوذ دارد و عملاً از هر حرکتی که میخواهد در انقلاب اسلامی در حوزهی علم، جدی صورت بگیرد، آن را متوقف میکند. این جریان فاسد، منظورم این نیست که الان برویم بگردیم در وزارتخانهها ببینیم در وزارتخانههای الف و ب و ج و د چه کسانی در رأس هستند، معاونان چه کسانی هستند، یا مثلاً مسئولین ستادها را پیدا کنیم، نه، یک وقت آن آقایان به خودشان نگیرند. این جریان، جریانی است که در بدنهی سیستم علمی کشور در حوزهی مدیریت علم وجود دارد. وگرنه، اگر این جریان وجود نداشت و اگر اجازه میدادند جریان انقلابی در حوزهی علم حرکت کند و محدودیتهای اینچنینی را برمیداشتند، آنوقت میدیدیم که انقلاب علمی که آقا در سال ۱۳۷۹ مطرح کردند، چهقدر زودتر از اینها رقم خورده بود و آن قصه که زبان فارسی باید به زبان اصلی علم در دنیا تبدیل شود، چهقدر به آن نزدیکتر شده بودیم. اما درعینحال، واقعاً جای خوشحالی است که جریان علمی کشور (نه جریان مدیریتی علم، خود جریان علمی کشور) دست عناصر حزباللهی انقلابی است. در هر حوزهای دست بگذارید، آدم یک آن حوزه، حتماً آدمی مربوط به جریان انقلاب اسلامی است. اساساً آنهایی که به انقلاب اسلامی اعتقادی ندارند، نمیتوانند طوری فکر کنند که از غرب جلوتر بروند و فضایی را باز کنند.
فولادی در پایان به آخرین فراز بیانات آقا در این برنامه پرداخت و گفت: ایشان فرمودند سعی کنید این علوم حساس که با استدلال و معرفت و تصمیم و فکر و ذهن و اینها سروکار دارد، موجب انحراف جوانها نشود. من کمتر دیدهام که آقا در بحثی اینطوری اشاره کنند؛ اینقدر صریح که مواظب باشید این کاری که دارید میکنید جوانها را منحرف نکند. من معتقدم جریان امروز این علم در کشور به این سمت میرود و بهخاطر این نوع زیربنا و این جهتگیری که امروز در کشور وجود دارد (و مبنای استدلال من هم خود گزارشی است که ستاد مربوطه برای سال ۱۳۹۸ روی اینترنت منتشر کرده است) جهتگیریای که به معرفت توحیدی ختم شود و در آن جهت اتفاقی بیفتد. حتی آقا این را خواسته بودند که شما خودتان هدفگذاری کنید، پروژهها را از دل اهدافتان دربیاورید و بعد در کشور ببینید چه کسانی میتوانند پروژهها را انجام بدهند و به آنها واگذار کنید، نه اینکه بنشینید بگویید هر کس پروژهای دارد بیاورد تا ما از آن حمایت کنیم. حالا، یکی از اتفاقات بدی که دارد میافتد، این است که آن نگاه مادی، الحادی و مشکلدار علوم شناختی غرب، در افرادی که در این حوزه ورود میکنند، بهصورت خودآگاه و ناخودآگاه رسوب میکند. رسوب معرفتی، خیلی وحشتناک است. در علوم فنی، این رسوب دیرتر اتفاق میافتد، چون بیشتر مسائل عینی هست و شما بیشتر با ظواهر سروکار دارید، مفاهیم ظاهری بیشتر به چشم میآید و رسوب معرفتی اگرچه دارد ولی دیرتر اتفاق میافتد؛ ولی در علومی که اینچنین با حوزههای معرفت سروکار دارند، خیلی حساس است و از ابتدا آن زیربنای معرفتی را با مشکل مواجه میکند.
انتهای پیام/4112/پ
انتهای پیام/