برقرار بودن روابط بانکی ایران پیش از 2012 علیرغم قرار داشتن در لیست سیاه FATF / مشکل تحریمهای آمریکاست
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- مسعود براتی؛ شبههای که مطرح میشود این است در دورهای که «شمسالدین حسینی»، وزیر اقتصاد و رئیس شورای عالی مبارزه با پولشویی بود، نامهنگاری میان ایران و «گروه ویژه اقدام مالی» (FATF) انجام شد و ایران مواردی را که در دوره جدید مطرح میشود، پذیرفته بود. درواقع مخالفتهایی که در کشور در زمینه FATF ایجاد شد، صرفاً سیاسی بود و مخالفتهای واقعی و کارشناسی به شمار نمیرفت.
شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد اسبق ایران
با جستوجو در اینترنت نامهای سهصفحهای به زبان انگلیسی که منبع مورد استناد موافقان FATF است، پیدا میشود و در آن موضوع CFT بیان شده است. در فضای رسانهای کشور CFT بهعنوان «کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم» شناخته میشود؛ لذا میگویند حسینی با هماهنگی «سعید جلیلی»، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی هماهنگی انجام داد و لذا این مخالفتها سیاسی است.
اگر متن نامه دقیق بررسی شود، متوجه خواهیم شد چیزی که در نامه وزیر وقت اقتصاد به رئیس FATF مطرح شد و عنوان CFT دارد، در ادامه عبارتی به نام «رژیم مقابله با پولشویی» (AML) و سپس «رژیم مقابله با تأمین مالی تروریسم» (CFT) است. یعنی موضوع سازوکار و ساختار در میان است و نه معاهده مقابله با تأمین مالی تروریسم.
بیشتر بخوانید:
مأموریتهای سهگانه FATF کدامند؟
FATF چگونه به فراگیر شدن و هدفمند کردن تحریمها کمک میکند؟
شاخصههای اجرایی FATF در خدمت سیاست خارجی آمریکا
جمعآوری اطلاعات تراکنشهای مدنظر FATF بهوسیله «واحد اطلاعات مالی»
بهانه واهی ارتباط با گروه ویژه اقدام مالی برای رفع تحریمها
عبارت انگلیسی این معاهده CFT نیست، بلکه CFT مربوط به رژیم مقابله با تأمین مالی تروریسم است. مخفف نام خارجی این کنوانسیون که خیلیها با ادبیات FATF از آن یاد میکند، «TF convention» است.
MAL CFT به معنای رژیمهای اجرایی مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم است، لذا در نامه مذکور درباره معاهداتی که در این دوره مطرح است، یعنی «پالرمو» و «معاهده مقابله با تأمین مالی تروریسم» بحثی نمیشود و محوریت آن درباره کلیت تدابیر جمهوری اسلامی ایران در زمینه مقابله با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم است.
نکته مهم در آن نامه این است که روح مطالبهگرانه دارد، یعنی شمسالدین حسینی بیان میکند که با ایران سیاسی رفتار میشود و وضع کشورمان نسبت به سایر کشورها در فضای بینالملل آن قدر متفاوت نیست که در سال 2009 اصرار میشود ایران در لیست سیاه قرار بگیرد و جنجال به پا شود.
FATF با کشورمان سیاسی رفتار میکند که این نوع رفتار بر روابط همکاری دوجانبه اثر مخرب دارد.
نکته بعدی موضوع وضعیت تعاملات اقتصادی ما یا بهطور خاص تعاملات بانکی ما در دوره قبلی است، زیرا از سال 2009 تا 2012 یعنی تا زمان استقرار دولت جدید با وجود اینکه در لیست سیاه FATF قرار داشتیم، روابط بانکی ایران برقرار بود. حتی در آن زمان تحریم آمریکا علیه جمهوری اسلامی وجود داشت و اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد نیز ایران را تحریم کرده بودند. شورای امنیت نیز چهار قطعنامه تحریمی علیه ایران وضع کرده بود که مهمترینش قطعنامه 1929 بود، اما روابط بانکی تا 2012 ادامه داشت.
از 2012 با اوج گرفتن تحریمهای آمریکاست که روابط بانکی ایران قطع میشود. تحریم بانک مرکزی و تحریم فروش نفت جزو تحریمهای بسیار شدیدی هستند که وارد دورههای بعدی میشوند؛ لذا در آن مقطع مشهود است تعامل ما با نهاد FATF متغیر مهم و مؤثری نبود. البته این نکته که FATF آن مقطع، همان FATF مقطع کنونی نیست حرف درستی است که میتوان با ادلهای اثبات کرد.
انتهای پیام/4033/پ
انتهای پیام/