مرثیهای برای سینمای سیگاری!
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ من سینمایینویس نیستم و ادعایی هم در این مورد ندارم. علت قلمیکردن این یادداشت کوتاه، نکتهای قابلتأمل در فیلم های سینمایی است که بیان آن شاید تلنگری برای سیاستگذاران فرهنگی - به خصوص سینمایی - برای بازنگری سیاست های فرهنگی حاکم بر سینما باشد.
پیش از طرح مسئله، لازم است بگویم من نیز بر این نکته واقفم که سینمای ما در هزار توی مشکلاتی بسیار بزرگ تر از مشکلی که در این یادداشت به آن اشاره شده است دست و پا میزند که این مشکل در آسیبشناسی فیلمهای سینمایی و در مقایسه با آن مشکلات، مسئلهای دست چندم و بسیار حاشیهای است. مشکلی که ممکن است در چشم منتقدان حرفهای سینمای ایران محلی از اعراب نداشته باشد. ولی از آنجا که این پدیده آزار دهنده در فیلمهای سینمایی از بسامد بالایی برخوردار است، پرداختن اجمالی به این پدیده را خالی از فایده ندیدم.
این روزها که همه ما به خاطر همهگیری یا به تعبیر درستتر «جهان گیری» ویروس «کرونا» ناگزیر به خانهنشینی هستیم، فرصتی دست داد که بعد از مدتها به اتفاق خانواده از طریق بسترهای اینترنتی چند فیلم سینمایی ایرانی را تماشا کنم.
با دیدن فیلم ها به این نتیجه رسیدم که گویا اسپانسر همه این فیلمها - بدون استثنا - اداره فخیمه دخانیات است. چون در اکثر فیلم ها قهرمان اصلی فیلم -زن یا مرد- سیگاری است و به صورت تابلویی به تبلیغ سیگار میپردازد. (نوعی عقدهگشایی اجتماعی) دیگر این که به تقلید از فیلمها و سریالهای ترکیهای «خیانت»، مثلثهای عشقی و رفتارهای نامتعارف جنسی موضوع و درونمایه اصلی اکثر فیلمهاست که جای تأسف دارد.
مسئولین محترم سینمایی هم صد در صد با این وضع مخالفند، ولی علت سکوت شان این است که لابد زورشان به تهیهکنندگان سینما نمیرسد و... بگذریم!
با این اوضاع – دورخیز به سمت فیلمفارسیهای قبل از انقلاب - بهتر است به جای تماشای فیلم های ایرانی که کپی دست چندم فیلمهای ترکیه ای است، خیالمان را راحت کنیم و مستقیم به تماشای فیلمهای ترکیهای بنشینیم. چون جان و جهان سینمای ترکیه هر چند به انواع و اقسام «خیانت»های عشقی آلوده است، ولی برخلاف فیلمهای ایرانی، سینمای ترکیه هنور سیگاری نشده است!
*شاعر و منتقد ادبی
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/