نهادهای دیپلماسی در ازای بودجه هنگفت کاری نکردهاند/ رایزنهای فرهنگی ایران در سایر کشورها چه میکنند؟
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تشکیل جبهه واحد دانشجویان جهان اسلام بهعنوان قشر فرهیخته و نخبه کشورهای اسلامی برای حرکت، جهتدهی و هدایت اقشار عمومی جامعه در راستای تعالی، رشد و پیشرفت کشورهای هدف از یکسو و مقابله با سلطه و گردنکشیهای جبهه استکبار و اختلافافکنی در میان مسلمانان از سوی دیگر، خبرگزاری آنا را برآن داشت تا در سلسله مباحثی به واکاوی چگونگی شکلگیری «امت واحده» و بررسی نقش دانشجویان، انجمنها و تشکلهای دانشجویی در این مسیر بپردازد.
در این نشست پای صحبتهای وحید عبداللهزاده دبیر واحد بینالملل اتحادیه دفتر تحکیم وحدت نشستیم که در ادامه مشروح گفتگوی خبرگزاری آنا با شرکتکنندگان در این نشست را میخوانید.
آنا: نقش و جایگاه دانشجویان برای تشکیل جبهه واحد در تقابل با استکبارستیزی را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر حادثه و انقلابی که شکل میگیرد، آرمان، مبنا و اهدافی دارد و یکی از مبناهای انقلاب اسلامی استقلال بوده که همان استکبارستیزی است. زمانیکه این مقوله هدف یک جامعه میشود در تمام شریانهای اصلی آن باید جریان داشته باشد. استکبارستیزی در داخل کشور با مشکلاتی روبهرو است که اگر بخواهیم بهطور خلاصه درباره آن حرف بزنیم، باید بگوییم که یک غلط تعریفی از استکبار در دانشجویان چپ رخ داده و تصور میکنند که حاکمیت یک استکبار داخلی است و بایستی بهجای استکبار خارجی با استکبار داخلی جنگید. استکبارستیزی در بدنه دانشجویی به دو طیف تقسیم میشود، طیف دانشجویان انقلابی که استکبارستیزیشان خارجی است و طیف چپ و خلاف جریان انقلاب که معتقدند حاکمیت جمهوری اسلامی استکبار داخلی است و باید با آن مبارزه کرد.
رهبری در نامه به جوانان غربی اشاره میکنند که شما جوانان، آیندهسازان کشورهای خود هستید و اینکه چرا استکبارستیزی در دانشجویان باید مهم باشد بدان دلیل است که همین دانشجویان آینده کشور را میسازند. یکی از مبناهای انقلاب اسلامی استکبارستیزی است و قطعاً اگر منِ دانشجو و مسئول دانشجویی در ترویج استکبارستیزی تلاش نکنم، حتماً مسئول خواهم بودم، چراکه همین دانشجو که در آینده مسئولیتی در کشور خواهد داشت اما اعتقادی به استکبارستیزی نداشته باشد به غرب روی خواهد آورد و قطعاً این مقوله در بدنه دانشجویی داخلی بسیار مهم است و طبیعتاً میتوان برای آن برنامههای مختلف نیز برگزار کرد. اما باید در یک نقطه توقف کنیم.
آنا: چرا فرهنگ استکبارستیزی باید در همه طیف کشورهای جهان اسلام و سایر کشورهای غیراسلامی اشاعه پیدا کند؟
هر وقت در حوزهای مثل اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی در کشورهای غیر اسلامی ضعیف عمل کردهایم رهبری مستقیماً ورود کردند و نتیجه ضعف عملکرد ما در هتک حرمت به پیامبر اسلام در فرانسه گویای این ماجرا است. در این نامه اصلاً مسئله استکبارستیزی وجود ندارد اما این نکته مهم وجود داشت که اگر کسی با اسلام آشنا شود ملزم به استکبارستیزی خواهد شد و این دقیقاً راهکار و راهبرد رهبری در اشاعه این فرهنگ است. یعنی نیازی نیست در کشورهای غیر اسلامی مستقیم بگوییم که باید جوانان با حاکمیتشان بجنگند بلکه باید فرهنگ اسلام را به آنها معرفی کنیم و چون در این حوزه کمکاری داشتهایم، رهبری خودشان ورود کردهاند.
آنا: راهکار شما بهعنوان فعال در عرصه بینالملل برای گسترش فرهنگ استکبارستیزی و جریانسازی دانشجویان علیه استکبار چیست؟
در حوزه بینالمللی کشورها را به دودسته اسلامی و غیر اسلامی تقسیم کردهایم. در حوزه کشورهای اسلامی با کار سختی روبهرو نیستیم؛ چراکه مسائل، دیدگاهها و تفکراتی مثل استکبارستیزی، عدل، عدم زورگویی و ظلم مباحث مشخصی است که ارتباطی نیز با مذهب ندارند. در این کشورها باید به شبکهسازی دانشجویان اقدام کنیم، البته منظور شبکهسازی گسترده نیست بلکه ما هنوز در ابتدای راه هستیم و نباید آرمانی را برای خودمان تصور کنیم که باید مجموعه بزرگی را در این زمینه ایجاد کنیم.
چراکه چنین کاری جواب نخواهد داد و دلیلش هم محدودیتهای زیاد ما در ارتباطگیریهای بینالمللی است، که ازجمله آن میتوان به محدودیتهای امنیتی، ارتباطگیری، عدم شناخت از ساختار حکومت کشورهای اسلامی و... اشاره کرد، باوجود همه مشکلات نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که جهان غرب نیز با همه این مسائل از ابزار رسانه برای مبارزه با استکبارستیزی و جهان اسلام استفاده میکند و حرکت رهبری نیز در سال 93 یک حرکت آفندی بوده است بهطوریکه یکی از اعضای پارلمان انگلستان نامه رهبری را تحسین میکند و میگوید مسئله به حدی مهم شده که یک رهبر اسلامی این مسئله را گوشزد میکند.
در فضای بینالملل جامعه هدفمان نیز اول دانشجویان و بعد فضای عمومی است، متأسفانه تشکلهای ما در فضای استکبارستیزی فعالیت چندانی نداشتهاند و صرفاً برنامه 13 آبان برگزار میشود و در آنهم صرفاً اینگونه است که مرگ بر آمریکا آری یا خیر؟ درست است که بزرگترین بدنه استکباری آمریکا است، اما امروزه با روشها و ساختارهای جدید استکبار روبهرو هستیم. بهطور مثال ما اصلاً عربستان سعودی را در خاورمیانه نمیبینیم درحالیکه این کشور یک مستکبری است که در یمن ظلمهای زیادی انجام میدهد.
هدف اولمان در استکبارستیزی شبکهسازی و پیدا کردن دانشجویان یمنی، عراقی و ... است. همچنین در کشورهای اسلامی نباید خط قرمز ما این باشد که همه این کشورها باید با جمهوری اسلامی موافق باشند، بلکه خط قرمز این است که مسئله فلسطین مهم است، عربستان و آمریکا مستکبر هستند. هرچند که گروههایی راداریم که با اسرائیل مبارزه میکنند و با عربستان نیز هستند، علیرغم اینکه موافق جمهوری اسلامی نیستند اما نمیتوان گروههای مبارزی که در فلسطین هستند ولو اینکه موافق ما نیز نباشند را رها کنیم و وظیفهمان این است که در فضای بینالملل با این روش استکبارستیزی کنیم و تازه در مرحله بعد اقدام به اشاعه فرهنگ جمهوری اسلامی کنیم.
و ما نمونه واقعی اشاعه فرهنگ ضد استکباری را در یمن شاهد هستیم چراکه مردم این کشور همانند جنگ هشتساله ایران، مقابل قدرت نظامی عربستان، آمریکا و فرانسه ایستادهاند، قطعاً استکبار نیز از طریق اشاعه فرهنگ ضد اسلامی با این مقوله مبارزه خواهد کرد و این کار را نیز با ترساندن مردمش از اسلام دنبال میکند.
در این میان باید برای دانشجویان کشورهای اسلامی برنامه و عملیات تعریف شود تا او نیز بتواند دانشجویان کشور خودش را که طبق صحبت رهبری آیندهساز آن کشور هستند، با این مسئله آشنا کند، از سوی دیگر ما نیز قبول کنیم که اگر آنها جمهوری اسلامی را قبول ندارند اما هر دو دشمن مشترک داریم و بعد باید درباره مسائل دیگر صحبت کرد و کاری که در فضای بینالملل در کشورهای اسلامی باید انجام داد، شبکهسازی برای عملیات است.
رایزنهای فرهنگی ایران در سایر کشورها چه میکنند؟
البته عملیات میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد از توییتر گرفته تا کلیپهای چندزبانه و ... بهطور مثال یک بیانیه بهصورت همزمان توسط چند دانشگاه ایرانی و عراقی و به دو زبان منتشر شود و این کار نیز شبکهسازی بهشمار میرود که متأسفانه به دلیل نگاه امنیتی چه در ایران و کشورهای دیگر، کنار زدهشده و اجازه ایجاد آن را نمیدهند، اما خوشبختانه در اجلاس دانشجویان تقریب مذاهب اتفاق مبارکی رخ داد و زمزمههایی برای تشکیل اتحادیه دانشجویان مسلمان شنیده شد که این حرکت روبه جلویی است.
اکنون ما باید در کشورهای اسلامی به دنبال تعریف پروژههای مشترک باشیم و مردم را نسبت به استکبارستیزی ناامید نکنیم که این مقوله در کشور عراق در حال شکلگیری است، متأسفانه غربگرایی جوانان عراقی در حال رخ دادن است. فرهنگ کشور جمهوری آذربایجان نیز در سالهای اخیر مصون نمانده و دستخوش غرب شده، درحالیکه این کشور 85 درصد از جمعیت آن شیعه هستند و پرنفوذترین کشور در آذربایجان، رژیم صهیونیستی بوده و نفوذشان عمیق و بهصورت جنگ نرم است.
باوجود تمام هجمهها درباره مسائل این کشور هنوز توجهی نشده و گویی باید اتفاقی مانند یمن، کشمیر و ... رخ دهد تا به خودمان بیایم؛ ما هیچگاه حرکت نرمافزاری و فرهنگی در کشورهای خاورمیانه انجام ندادهایم و فقط زمانی که دانش هجوم فرهنگی ایجاد شد با آن مبارزه کردیم، هرچند که کار درستی را انجام دادیم اما حتماً میتوانستیم اقدامی انجام دهیم که اصلاً دانش شکل نگیرد. ما در حوزه جنگ نرم نهتنها در خاورمیانه بلکه درباره مردم خودمان نیز ضعیف عمل کردهایم، قطعاً اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی بعداز آن کارهایی است که در حوزه کشورهای اسلامی باید انجام دهیم.
آنا: اشاعه فرهنگی مدنظرتان باید از سمت رایزنهای فرهنگی اتفاق بیفتد یا دانشجویان باید وارد شوند؟
رایزنهای فرهنگی وظایف مشخصی دارند و جامعه هدف آنها سیاستمداران، افراد حکومتی و مردم هستند اما متأسفانه آنها در هیچ نقطهای متمرکز نشدهاند، البته میتواند یک گروه دانشجویی رایزنهای فرهنگی نیز ایجاد شود تا جامعه هدفشان دانشجویان برخی از دانشگاهها باشد، اما این کار عملی نیست و رایزنهای فرهنگیای پیدا نمیشود که چنین کاری را انجام دهد و ما اکنون شاهد از دست رفتن کشمیر هستیم ولی اصلاً کسی نیست که حتی به این مقوله فکر کند. مسئله ما درباره کشورهای اسلامی، مسئله امنیتی است تا فرهنگی و هرگاه امنیت خدشهدار شد، ما ورود میکنیم هرچند که این استراتژی درستی است اما باید اذعان کرد که ما در حوزه فرهنگ کاری نکردهایم.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که علیرغم بودجه کلان عملاً هیچ اقدام اثرگذاری انجام نمیدهد و کار محتوایی و گفتمانی را از سوی این سازمان شاهد نیستیم. متأسفانه هیچ اسمی از شهدای فرهنگی را که برخی از آنها در زمان جنگ هشتساله دفاع مقدس بهدنبال اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی در پاکستان بودهاند و توسط وهابیهای این کشور شهید شدهاند، نمیبینیم و ما شاهد خمودگی فرهنگی در حوزه بینالملل هستیم. علاوه بر آن ساختارهای بینالمللی نیز دلسوز نیستند چراکه بودجههای کلان دارند اما عملاً هیچ کاری نمیکنند. به نظر بنده باید به سمت کار داوطلبانه برویم.
آنا: به نظر میرسد کار داوطلبانه در حوزه بینالملل در حد اتحادیههای دانشجویی باقیمانده و هنوز به دفاتر نرسیده و به گفتمان عمومی در بدنه دانشجویی تبدیل نشده است به نظر شما برای این اتفاق باید چهکاری انجام داد؟
ظهور و بروز عرصه بینالملل در 5 سال گذشته جنبش دانشجویی کجا بوده است؟ حتی هیچ کارشناس بینالمللی وجود ندارد که از بدنه جنبش دانشجویی باشد، هرچند که سپاهی، نظامی، سیاستمدار، رئیسجمهور، کارگردان و ... از این بدنه داشتهایم اما عملاً یک کارشناس بینالملل فعال حوزه دانشجویی ظهور نکرده است. به نظر بنده در ابتدا باید از خودمان شروع کنیم و یکی از اهدافی که در دفتر تحکیم دنبال میکنیم بالا بردن سواد بینالمللی دانشجویان است. باید بهتدریج به سمت توانمندسازی دانشجویان برویم چراکه در دانشگاههای کشور، دانشجویان خارجی بهخصوص از کشورهای عراق و لبنان بسیار هستند اما هیچ فردی برای این کار پیشقدم نشده است و چون خودمان ازنظر بینالمللی رشد نکردهایم، عملاً نمیتوانیم طرحی عملیاتی را برنامهریزی کنیم.
آنا: درباره شبکهسازی و در کشورهای اسلامی چه موانعی بر سر راه شما وجود دارد و آسیبهای آن چیست؟
حوزههای علمیه، سازمان ارتباطات اسلامی، سپاه قدس و... ازجمله نهادهایی هستند که غیر از ساختار دولتی در حوزه بینالمللی فعالیت میکنند اما فضای آنها نسبت به فعالیتهای دانشجویی بیگانه است و یکی از بزرگترین موانع ما نیز همین مسئله است که دانشجو ناباوری در این نهادها وجود دارد و معتقدند دانشجو اصلاً نباید در حوزه بینالملل وارد شود.
همچنین بزرگترین مشکل خود ما دانشجوها هستیم که در عرصه بینالملل رشد نداشته و مطالعه نکردهایم و مشکل سوم نیز مسائل امنیتی است که در حوزه ارتباطگیری با اشخاص مختلف با آن روبهرو هستیم. مانع دیگر نهادهای بینالمللی است که شاید به دانشجویان اعتمادی نداشته باشند و شاید تصورشان این است که دانشجویان در حوزه بینالملل رشد نکردهاند که البته مانع منطقی است ولی اگر بخواهیم برای هر مسئلهای یک نگاه امنیتی داشته باشیم، درست نیست.
آنا: برای اشاعه فرهنگ استکبارستیزی در حال حاضر باید بر روی چه مسئلهای در عرصه بینالملل متمرکز شد؟
در کشورهای اسلامی فلسطین باید مسئله اول باشد و اگر آن را دنبال کنیم به همه ساختارها و شبکههای استکبار خواهیم رسید، چراکه فلسطین باعث میشود تا رژیم صهیونیستی به میدان بیاید و بعداز آن اروپا، آمریکا، عربستان سعودی و ... نیز وارد میدان میشوند و مسئله اول جهان اسلام طبق گفته رهبری مسئله فلسطین است که باید در این حوزه روشنگری کنیم و صرفاً شعار «مرگ بر اسرائیل» کافی نیست و باید تبیین کنیم که چرا اصلاً مرگ بر اسرائیل میگوییم.
همچنین در حوزه حقوق بشر در عرصه بینالملل کاملاً باختهایم چراکه آنها به ایران زور میگویند که چرا اعدام در کشور وجود دارد، اما هیچکس نیست که بگوید نگاه آنها به کشور یمن چگونه است؟ درحالیکه یک حمله تروریستی در فرانسه باعث کشته شدن چند نفر میشود اما در یمن هزاران کودک براثر گرسنگی مردهاند ولی این مسئله کاملاً مسکوت مانده است و یک شبکه دانشجویی در کشور اسلامی تا چه اندازه میتواند کار کند؟ و اصلاً تا چه اندازه در توییتر فارسی بدنه نیروهای دغدغهمند انقلابی داریم که بخواهیم صدایمان را برسانیم درحالیکه جریان رسانهای امروزه بسیار اثرگذار است.
بهنظر اولین عملیاتی که دانشجویان باید در فضای بینالمللی انجام دهند، عملیات رسانهای است؛ چراکه ما ساختارهای عملیات فیزیکی را نداریم که از یک کشور چند نفر به کشور دیگری بروند و اعتراض کنند اما فضای عملیات رسانهای را در اختیار داریم و اسلحهخانه طرف مقابل که همان رسانه است را ما نیز داریم اما متأسفانه ما از این سلاح استفاده نمیکنیم. ما نیز به اینترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی داریم، اما شبکهسازی در این خصوص ایجاد نشده است و میبینیم وقتی یک اغتشاشی در ایران رخ میدهد، شبکه رسانهای عربستان، سلطنتطلبها، منافق و ... کاری را با ایران میکنند که جمهوری اسلامی تصمیم به قطع اینترنت میگیرد. وقتی توییتر حسابهایمان را بست میتوانیم نتیجه بگیریم که فعالیتمان در عرصه بینالملل اثرگذار بوده است.
آنا: نظر شما درباره نامه رهبری به جوانان غربی چیست؟
رهبری در نامهشان به مسئله آگاهیسازی اشاره میکنند؛ بیانات رهبری همیشه پرمغز و پر مفهوم است، اما نامه رهبری به جوانان اروپایی به زبان ساده نگارش شده است و ایشان خطاب به جوانان میگویند «از قرآن به شما بد میگویند آیا اصلاً به قرآن رجوع کردهاید؟» و یک ساختار منطقی را نشان میدهند و این نشاندهنده رخوت حوزه فرهنگی در عرصه بینالملل در ابتدا همعرض کردم هر جا که رهبری مستقیماً ورود کردهاند یعنی ما در آن حوزه منفعل بودهایم.
ما اتفاقات زیادی را در عرصه خاورمیانه داریم که اصلاً به آنها نپرداختهایم و هیچگاه دانشجوی ایرانی با دانشجوی مسلمان غیرایرانی ارتباط نگرفته است، اکنون اتحادیه اساتید دانشگاههای اسلامی تأسیس شده که «مواد ایزدی» مسئول آن است و اینیک راهکار روبهجلو است اما هیچگاه دانشجویان باهم ارتباط نگرفتهاند. توجه کنید آمریکا در بحث افق نو چه اقداماتی انجام داده و حتی پیام تهدیدآمیز به اساتید میفرستد و ترور بیولوژیک انجام میدهد و این نشاندهنده اثرگذاری است، اما ما حتی در جامعه خودمان نیز به این مقوله نپرداختهایم و اجلاس دانشجویی تقریب مذاهب تا چه میزان بازتاب رسانهای داشته است؟ هیچ بازتابی نداشته و این نشان میدهد ما خودمان نیز به این حوزهها ورود نکردهایم. اگر فضای رسانهای اثرگذاری خود را داشته باشد نهادهای بینالمللی که در ایران فعال هستند، بیدار میشوند و متوجه میشوند که دانشجویان آگاهی دارند که البته به نظرم آن زمان نیز آنها دست به سرکوب میزنند.
*گفتگو از محمد امین اسکندری
انتهای پیام/4133/
انتهای پیام/