ضیاییپرور: رسانهای در ژورنالیسم علم موفق است که در بازشکافی رویداد جلوتر باشد/ ترابی: رساندن دغدغه مردم به گوش جامعه علمی از وظایف خبرنگار علم است
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، بررسی چالشهای حوزه روزنامهنگاری علم توسط کارشناسان رسانه، فعالان بخش روزنامهنگاری و اساتید ارتباطات، موضوعی است که خبرگزاری آنا بهعنوان یک رسانه دانشگاهی با برگزاری میزگردهای تخصصی بهدنبال ایفای رسالت خود در این راستا است.
در چهار میزگرد گذشته تلاش شد تا ابعاد و چالشهای مختلف این حوزه در موضوعاتی همچون تأثیر اقتصاد نفتی بر روزنامهنگاری علم، معیوب بودن چرخه علم در کشور و ... مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد و در پنجمین میزگرد که با حضور حمید ضیاییپرور، مدرس حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری و محمدجواد ترابی، معاون سردبیر روزنامه هفت صبح برگزار شد، بررسی ژورنالیسم علم و الزاماتی که رسانهها برای تحقق آن در جامعه میبایست بپردازند، مورد توجه قرار گرفت.
آنا: آیا میان روزنامهنگاری علم و روزنامهنگاری علمی تفاوتی وجود دارد؟
ضیاییپرور: این دو مفاهیمی هستند که بعضاً بهجای یکدیگر استفاده میشوند ولی برداشتی که من بهواسطه مطالعه متون و دیدگاه صاحبنظران دارم این است که روزنامهنگاری علمی مساوی روزنامهنگاری تخصصی یا روزنامهنگاری واقعی با رعایت ملاکهای حرفهای تلقی میشود، بهعبارت دیگر «روزنامهنگاری علمی» ترجمهاش همان روزنامهنگاری واقعی است در حالی که در «روزنامهنگاری علم» روزنامهنگار در حوزه علم و دانش فعالیت تخصصی انجام میدهد.
روزنامهنگاری علمی یعنی رعایت اصول حرفهای و علمی دانش روزنامهنگاری در همه حوزهها
پس روزنامهنگاری علمی بهمعنای روزنامهنگاری علم نیست و زمانیکه از آن سخن بهمیان میآوریم بیشتر هدف رعایت اصول حرفهای و علمی دانش روزنامهنگاری در همه حوزهها است و میتواند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... باشد.
وقتی بهطور مشخص از موضوع روزنامهنگاری علم بحث میشود از فعالیت تولیدکنندگان محتوا همچون خبرنگار، گزارشگر، عکاس، فیلمبردار صحبت میکنیم که بهطور اختصاصی در یکی از حوزههای دانش و فناوری دارند فعالیت میکنند و آن فرد ژورنالیست در طول زمان یا بر اثر مطالعاتش یا تخصص پیشینیاش به درجهای از آگاهی و مهارت و دانش میرسد که میتوانیم بگوییم او هم بهنوعی متخصص این حوزه شده است، بهعنوان مثال کسی که ژورنالیست حوزه فناوری اطلاعات است و بهواسطه پیشزمینهها، آگاهی و حضور در رویدادها و برقراری ارتباط با دانشمندان این حوزهها بعضاً با یک متخصص یا مهندس آیتی اشتباه گرفته میشود، اگرچه این شخص کارشناس آیتی نبوده و کارش وصل کردن شبکه نیست ولی بهدلیل تخصصی که پیدا کرده است در رشته روزنامهنگاری متخصص این حوزه شده و بنابراین میتواند با یک دولتمرد حوزه آیتی بهراحتی مصاحبه کند بدون اینکه در اصطلاحات، در مفاهیم و در استدلالها کم بیاورد.
در حوزههای دیگر همچون حوزههای پزشکی، نانو، سلولهای بنیادی و دهها و صدها رشتههای علمی دیگر نیز وضعیت بههمین شکل است بنابراین وقتی ما از عنوان روزنامهنگاری علم استفاده میکنیم منظور یک رشته نیست که بگوییم این گروه از روزنامهنگاران روزنامهنگار علم هستند بلکه این گروه از افراد کاملاً از هم تفکیک میشوند و به حوزههای مختلف علم و دانش و بهویژه حوزههای فناوریهای جدید تعلق دارند.
ترابی: درباره تفاوت ژورنالیسم علم و روزنامهنگاری علمی نکاتی را که آقای ضیاییپرور گفتند مورد نظر من هم هست فقط بنده میخواهم درباره واژه ژورنالیسم موضوعی را مطرح کنم و آن اینکه عنوان روزنامهنگار معنی کامل واژه ژورنالیست را نمیرساند. وقتی یک فردی در کشورهای دیگر فعالیتی را که ما با عنوان روزنامهنگاری از آن نام میبریم انجام میدهد در واقع با انجام یکسری فرآیندهایی به تولید محتوا دست میزند که این محتوا میتواند خبر، گزارش و یا یک داستان کمتر روایتشده و یا بیان آن از زاویه دیگری باشد. در واقع در دنیا ژورنالیست کسی است که در رسانههای مختلف همچون رادیو، تلویزیون و مجله کار کند و ممکن است حتی هیچوقت رنگ کار در یک روزنامه را هم به خود ندیده باشد.
در دنیا ژورنالیست کسی است که در رسانههای مختلف همچون رادیو، تلویزیون و مجله کار کند و ممکن است حتی هیچوقت رنگ کار در یک روزنامه را هم به خود ندیده باشد
ضیاییپرور: لازم میدانم به نکتهای دیگر در بحث اصطلاحات و ترجمه آنها اشاره کنم، تفاوتی همچون ترجمه واژه ژورنالیسم در ارتباط با معادل اصطلاح سایبر اسپیس (cyber space) بهمعنی فضای مجازی هم تعبیر مناسبی ندارد چون منظور از مجاز در زبان فارسی بهمعنی دروغین است، بههمین دلیل زمانیکه مسئولان ما از فضای مجازی صحبت میکنند گویی در حال بحث درباره یک فضای تخیلی، انتزاعی و دروغین هستند. بهنظر من در ایران بهکارگیری معادلهای نادرست برای ترجمه واژهها باعث شده اشتباهی بنیادین برای عامه ایجاد شود و این ذهنیت در هر زمانی آنها را منحرف میکند.
آنا: برخی از فعالان حوزه رسانه بر این باور هستند که باید برای واژه روزنامهنگاری اصطلاح جدیدی ساخته شود، نظر شما در اینباره چیست؟
ترابی: واژههای زیادی بهعنوان جایگزین روزنامهنگاری همچون روزنگار و رسانهگر مطرح شده است ولی این کلمات بهدلایلی الآن محبوب نیستند و اگر بر جا انداختن آنها توجهی نشود تبدیل به یک سوژه طنز برای مردم میشود. در حال حاضر ما ژورنالیستهایی داریم که در بستر پادکست فعالیت میکنند و اگر در مفهوم روزنامهنگاری تجدیدنظر نشود چنین حوزههایی در زبان فارسی فهمیده نمیشود.
ضیاییپرور: پیشنهاد من واژه رسانهنگار است. من سالها پیش پیشنهاد دادم تا این واژه رایج شود چون تعمیم این واژه فعالیت در انواع رسانهها را دربر میگیرد.
آنا: بهنظر میرسد در روزنامهنگاری علم بیشتر ژورنالیستها بیشتر بر برنامهها و همایشها، صحبتهای مسئولان و یا به نوعی وابسته به ترجمه شدهاند، بهنظر شما آیا شیوه و یا قالب خاصی برای ترویج علم و همچنین جذب مخاطب بایست مورد توجه قرار گیرد؟
ترابی: بنده مدت سه سال در مجله نجوم سردبیر بودم، اولین کاری که انجام دادم این بود که ترجمه را ممنوع کردم، این تصمیم در آغاز بهنظر ضربه بزرگی به نشریه بود ولی این موضوع باعث شد ما هیئت تحریریهای را در زمینههایی که ضعف داشتیم تربیت کنیم. یکی از فعالیتهایی که در این میان انجام دادیم این بود مقالههای تخصصی را در حوزههایی همچون کیهانشناسی و اخترشناسی که تخصص حرفهای در آن نداشتیم مطالعه میکردیم و تلاش میکردیم با مطالعه چندباره آن، مقالات را اصلاح و برای مردم قابل فهم کنیم.
ممنوع شدن ترجمه در ژورنالیسم علم باعث میشود تحریریهای را در زمینه آن ضعف داریم تربیت کنیم
یکی از دلایلی که ترجمه در این مجله ممنوع شد این بود که حتی مطالبی که در مجلات علمی معتبر خارجی منتشر میشد و بهعنوان اخبار مهم آن محسوب میشد با ذائقه مخاطب ایرانی یکی نبود بهعنوان مثال چند سال پیش یک مجله علمی مهم در سالگرد 100 سالگی غرق شدن کشتی تایتانیک اثرات نجومی این حادثه و تأثیرات آن بر جزر و مد را مورد بررسی قرار داده بود، در حالیکه هیچگاه چنین موضوعی نمیتواند برای مخاطب ایرانی جذاب باشد.
نکته دیگر در خصوص برنامههای پوششی است، ما در حال حاضر در روزنامه هفت صبح خبرنگارها را از ورود به برنامههای پوششی ممنوع کردیم بدین ترتیب که خبرگزاریها معمولاً همه نشستها را پوشش میدهند بنابراین در اینصورت دلیلی برای صرف نیرو برای تهیه خبر نیست بلکه در چنین شرایطی شما باید براساس اطلاعات موجود باید پردازش کرده و روایتی جذاب برای مخاطب را تهیه کنید.
ضیاییپرور: با توجه به حوزههای فعالیت خبرگزاریها، خبرنگاران مسئول پوشش اخبار آن حوزه هستند یعنی اگر من خبرنگار حوزه وزارت علوم هستم، اگر خبری از دست من برود و یا به اصطلاح خبرخوری شود من خبرنگار مسئول هستم ولی نکتهای که باید به آن توجه کرد این است بنابر دستهبندی رسانهها، خبرگزاریها بهطور صرف کارکرد خبررسانی فوری و پوشش اخبار دارند و رسانههای دیگر همچون رسانههای مکتوب، پایگاههای تحلیلی و خبری عمدتاً با بهرهگیری از اخبار پوششی خبرگزاریهای رسمی روی سوژه کار کرده و به اصطلاح بهسمت اخبار تولیدی تمایل پیدا میکنند. در چنین شرایطی خبرنگار با بهرهمندی از اطلاعات اخبار پوششی برروی سوژهها کار کرده و به بازشکافی آن میپردازند و چالشهای مربوط به آن را مورد بررسی قرار میدهند.
بهنظر من در حوزه ژورنالیسم و بهویژه روزنامهنگاری علم رسانهای موفق است که به اصطلاح در بازشکافی یک رویداد جلوتر باشد چون امروزه بروز چند اتفاق باعث شده مخاطبان ما با تکنیکها و فوت و فنها تولید اخبار بهشکل قدیم چندان ارضاء نشوند. یکی از این اتفاقها پخش زنده ماهوارهای رویدادها است که آغاز آن در 1990 با پیدایش سیانان آغاز شد و امروز کاملاً رواج پیدا کرده است و دوم ظهور و بروز اینترنت و دسترسی مردم به فضای سایبر (نگوییم مجازی) است بدین ترتیب ماهیت تولید محتوا تغییر کرده و مخاطب اطلاعاتی را که برایش جذاب است را ممکن است حتی پیش از اعلام رسانهها از کانالهای ارتباطی مختلف دریافت کند مهم تجزیه و تحلیل اطلاعات و نگاه و روایت کردن به موضوع از زاویهای جدید و تولید محتوای اختصاصی است.
ماهیت تولید محتوا تغییر کرده و دسترسی مخاطبان به فضای سایبر باعث شده تا حتی پیش از اعلام رسانهها آنها از کانالهای ارتباطی مختلف خبرشان را دریافت کنند
آنا: صحبت از تکثر رسانهای بهمیان آمد، با توجه به اینکه مخاطبان ما بهواسطه دسترسی به کانالهای ارتباطی مختلف از اطلاعات خام درباره رویدادها آگاه میشوند، فعالیت رسانهها و بهویژه خبرگزاریها در انتشار اخبار در چه سمت و سویی باید قرار بگیرد؟
ضیاییپرور: تحولات رسانه و فناوریهای ارتباطی باعث ایجاد تغییراتی در فرآیند خبررسانی شده که در این میان مخاطب نیز از آن مصون نمانده است، مخاطبی که روزانه در معرض بمباران هزاران خبر راست و دروغ، جذاب و غیرجذاب، سخت و نرم قرار گرفته، سلیقه و ذائقهاش طوری پرورش پیدا کرده که سبکهای قدیمی کار روزنامهنگاری را در خبرگزاری یا شبکههای خبری نپسندیده و نمیپذیرد.
هر رسانهای متناسب با مقتضیات فنی خود آمده و دست به تغییراتی زده است، بهعنوان مثال شما الآن یکی از شبکههای خبری بینالمللی همچون فرانس 24 و یا بیبیسی را ببینید، به جز یک خبر تاپ چند دقیقهای برای سایر اخبار که بهندرت به یک دقیقه هم میرسند در جهت جذب مخاطب و تنوع تصویر حداقل 100 پلان پخش کرده است در حالیکه اگر در همان زمان شما به اخبار تلویزیون جمهوری اسلامی بازگردید همچنان بهطور ثابت بر روی چهره گوینده ثابت مانده است و من این مقایسه را بارها و بارها انجام دادهام، طبیعی است که با استفاده از روشهای مربوط به سه الی چهار دهه پیش نمیتوانید در جذب مخاطبتان موفق باشید.
در ارتباط با خبرگزاریها هم وضعیت به همین منوال است، درست است که سبک هرم وارونه یا سخت خبر سبک قالب در اطلاعرسانی در دنیا است ولی در حال حاضر اخبار رسانهها به سمت شیوههای جدیدی از خبردهی پیش میرود یعنی کاربرد خبر محض و خام در موارد خیلی استثنایی است و در بقیه موارد با افزودن جذابیتهای بصری و پردازش اخبار آن را به مخاطب عرضه میکنند.
نکته دیگری که در این میان حائز اهمیت است اینکه دیگر اساساً تکرسانهای بودن نفی میشود، بدین معنی که دیگر رسانهها در قالب یک مجموعه یا پکیج رسانهای فعالیت میکنند که شامل تلویزیون، خبرگزاری، پادکست، شبکه اجتماعی و ... میشود که همه در یک زمان متناسب با قالبهای مختلف رسانهای یک رویدادی را روایت کرده و جلو میبرند. شاید این یک راهحلی برای فعالیت رسانهای در کشور ما باشد. در چنین وضعیتی رسانهها بههم کمک میکنند و قالبهای مختلف رسانهایشان را پشتیبانی و حمایت میکنند که نمونه آن درج آدرس شبکههای اجتماعی یک شبکه خبری در زیرنویس اخبارش است که به چنین شیوهای اطلاعرسانی همگرا نیز گفته میشود.
اساساً تکرسانهای بودن نفی میشود، بدین معنی که دیگر رسانهها در قالب یک مجموعه یا پکیج رسانهای فعالیت میکنند
ترابی: آقای ضیایی پرور در ارتباط با مسأله محتوا صحبت کردند که بهدرستی هم مطرح شد ولی نکته دیگری که ما در کشورمان کمتر به آن توجه میکنیم و میتواند تأثیرگذار هم باشد مسأله فُرم است، امروز با توجه به پیشرفتهایی که در حوزه تکنولوژیهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی ایجاد شده دیگر بسیاری از روزنامهنگاران ترجیح میدهند بهصورت آزاد (freelance) کار کنند و در بسترهای جدیدی همچون آیجیتیوی (IGTV) - از سرویسهای جدید اینستاگرام است که برای کاربرانش این امکان را فراهم کرده تا ویدئوهای بیشتر از ۱۵ ثانیه و کمتر از ۱۰ دقیقه را برای مخاطبانشان به اشتراک بگذارند- کار کرده و سپس گزارششان را در روزنامه منتشر میکنند و این بسترهایی که ما چندان توجهی به آنها نداریم.
بسترهای مبتنی بر وب همچون آپارات نیز به سرعت تلاش میکنند محتوا را منتقل کنند. در گذشته برای ما افتخار بود که گزارشگر خود را به یک برنامه فناورانه میفرستادیم و پس از بازگشت و ویرایش چهار گزارش را منتشر میکردیم ولی الآن روزنامهنگاران سعی میکنند بهصورت آزاد و با قراردادهای موردی در بسترهای رسانهای جدید به انتشار گزارش بپردازند و این موضوع حتی آنها را تبدیل به اینفلونسر و یا سلبریتی در شبکههای اجتماعی کرده است.
ضیاییپرور: امروزه روزنامهنگاری با بهرهگیری از بسترهای جدید رسانهای پدیدهای را با نام روزنامهنگاری کولهپشتی ایجاد کرده بدین معنی که در قدیمها اینطور بود که سردبیر، خبرنگار، مصاحبهگر، عکاس، فیلمبردار، آن کسی که وب کار میکرد متفاوت بود ولی الآن همه اینها یکی شده است. خبرنگاری که میرود در یک صحنهای یک رویداد مهمی را گزارش میکند همه کار را انجام میدهد. حتی ممکن است دسترسی به او داده باشند تا مستقیم خبر را بر روی سایت رسانهاش هم بارگذاری کند. ما در دنیای تلویزیون شاید پدر روزنامهنگاری کولهپشتی ایران آقای معصومینژاد از رم بود که بهتنهایی دوربین را میگذاشت جلویش همه کارها را انجام میداد.
در ایران پدر روزنامهنگاری کولهپشتی تلویزیونی آقای معصومینژاد از رم بود که بهتنهایی همه کارها را انجام میداد
آنا: ما در سالهای اخیر رشد علمی زیادی داشتیم و میزان مقالات علمی ما در بخشهای مختلف در ژورنالهای مختلف منتشر شده است، چرا تأثیر این رشد علمی در روزنامهنگاری علم ما و به تبع آن برای مخاطبان ما جذابیت ندارد؟
ضیاییپرور: یکی از مشکلاتی که در حوزه روزنامهنگاری علم در کشور وجود دارد برمیگردد به خود حوزه علم و دانش در ایران، علم در کشور بادکنکی بزرگ شده بدین ترتیب که الآن بپرسید وضعیت علم و دانش در ایران چگونه است؟ بر اساس آمارهایی که از طریق رسانههای رسمی گفته شده ما مثلاً جزو 10 کشور اول دنیا در حوزه نانو هستیم، جزو پنج کشور اول دنیا در حوزه هوافضاییم، از لحاظ جهش رشد علمی رتبه اول در دنیا هستیم، از لحاظ تعداد مقالات فلانیم، یعنی یک اعتماد به نفس کاذبی به جامعه دمیده شده که ما در حوزه علم و دانش خیلی جلو رفتیم! ولی مشکل اساسی وجود دارد این است که هیچ وقت آمار و اطلاعات این رشد و پیشرفت مورد نقد و بررسی علمی و رسانهای قرار نگرفته است که چرا با وجود این همه پیشرفت ما تأثیری را در زندگی مردم و معیشتشان نمیبینیم.
در کشورهایی که شاخصهای علمی و فناوریشان پیشرفته است، وضعیت اجتماعی و اقتصادیشان هم متناسب با همان رشد میکند اما در ایران برعکس است. در کشور ما هیچ رسانهای شاید جرأت و جسارت این را پیدا نکرده که این را بازشکافی کند که چرا بین این رشد بادکنکی علم و دانشی که در ایران از آن صحبت میکنیم با وضعیت اجتماعی مردم شکاف خیلی زیادی وجود دارد.
بهنظر نقطه حساس و گره ماجرا اینجا است که حوزههای علمی، دانشگاهی و فناوری ما برای خودشان کار میکنند و جامعه دچار یک وضعیت دیگری است. ما میتوانیم مثلاً در زمینه هواپیماسازی و یا جنگنده اصلاً خودکفا شویم اما واقعاً اگر اینقدر در صنایع هوافضا پیشرفته شدهایم پس چرا وضعیت خودروهای ما اینگونه است؟ در دنیا گفته میشود هر پیشرفتی در جامعه برای بهبود شرایط عادی زندگی مردم است چرا این پیشرفتها تأثیرگذار نیستند، آیا اشکالی وجود دارد؟ بله مشکل همین است وقتی شما جدایی دانشگاه از جامعه را داشته باشید به همان ترتیب در روزنامهنگاری علم شما هم تأثیر میگذارد چون علم ربطی به مردم ندارد ژورنالیست علم هم هرگز به این فکر نیفتاده تا آن را به زبان عادی ترجمه و برای عامه مردم قابل فهم کند.
در دنیا گفته میشود هر پیشرفتی در جامعه برای بهبود شرایط عادی زندگی مردم است ولی پیشرفتهای علمی ما در کشور چنین نیست
ترابی: در تکمیل این صحبتها باید گفت که نقش روزنامهنگار علم تنها این نیست که صحبتهای یک دانشمند را ترجمه، نقد و یا عمومیسازی کند بلکه ژورنالیست علم یک واسط است یعنی باید بتواند حرفها و دغدغههای مردم را هم به گوش جامعه علمی برساند تا تلاشهای آنها بتواند در بهبود شرایط زندگی مردم مؤثر باشد. تا همین چند سال پیش بسیاری از مراکز پژوهشی ما درهایشان برروی روزنامهنگاران علم بسته بودند و در پاسخ به درخواست ما میگفتند که ما چرا باید جواب پس بدهیم؟ چه نیازی است که به مردم بگوییم؟ مردم چه میفهمند که ما چه میگوییم؟ مردم چرا اصلاً باید بفهمند که ما چه میگوییم؟ دردسر است!
شما اگر به یک مرکز پژوهشی و تحقیقاتی در یک کشور خارجی درخواست بدهید خودشان را ملزم میدانند که 24 ساعته به شما پاسخ دهند چون میخواهند بگویند که ما برای مردم جهان کار میکنیم و این برای آنها یک تبلیغ است، البته در کشور ما هم شرایط کمی تغییر کرده و تحریم باعث شده تا مراکز پژوهشی ما به این سمت و سو کشیده شوند که درها را باز کنند.
آنا: علاوه بر موضوعاتی همچون عدم ارتباط دانشگاه با جامعه بعضاً از اقتصاد نفتی هم سخن بهمیان میآید که بهدلیل وابسته بودن مراکز علمی به نفت بهجای مالیات پژوهشکدههای ما به مردم پاسخگو نیستند و پروژههایی هم مورد بررسی قرار میگیرد که چندان متناسب با نیاز جامعه نیست، در چنین شرایطی روزنامهنگار علم چه نقشی را میتواند ایفا کند؟
ترابی: من فکر میکنم فعالیت روزنامهنگار علم در ایران مثل همه فعالیتها درگیر عوامل درونسازمانی و بهویژه عوامل برونسازمانی است. تا همین چند وقت پیش مسائلی مربوط به لیزر و فعالیتهای فضایی بهدلیل تحریم در زمره مسائل امنیتی بود و چندان امکان فعالیت روزنامهنگار علم در آن وجود نداشت ولی امروز کمی این شرایط تغییر کرده است. با همه این بحثها بهنظر من چیزی که وجود دارد این است که کار روزنامهنگار علم در وهله اول خوب سرگرم کند و در انتهای این سرگرمی کمی توجه مردم را به علم جلب کند.
اتفاقاً در وضعیتی که مردم در شرایط سختی قرار دارند مطالب سرگرمکننده بیشتر بهکار مردم میآید، اگر من نقش خود را بهخوبی ایفا کنم و بتوانم مخاطبانم را بهخوبی جذب کنم، بهدرستی قصه بگویم، بخشی از این چرخه را در حد خودم پیش بردهام هرچند نمیتوانم ساختارهای کلان را بهصورت یکباره و در کوتاهمدت تغییری در آنها ایجاد کنم ولی این رفته رفته این فعالیت من خودش را نشان میدهد.
ضیاییپرور: طبیعتاً پیشرفت در علم در همه بخشها خود را نشان میدهد و نتیجه آن در توجه مردم به علم هم خود را نشان میدهد، بهنظر میرسد علاوه بر پیوند جامعه با دانشگاه ما نیاز به فرهنگسازی جامعه با دانش داریم. دو مظهر علاقه علم به جامعه کتابخانه و دیگری بازدید از موزه، متأسفانه وضعیت ما در هر دو اسفبار است که رسیدن به این اهداف نیازمند نگاهی بلندمدت مسئولان و سیاستگذاران دارد.
آنا: صحبت از فعالیت رسانهای بهصورت یک مجتمع رسانهای شد، رسانههای ما به جز صدا و سیما علیرغم پیشرفتهای تکنولوژیکی بهدلیل مشکلات مالی و کمبود امکانات نمیتوانند تغییری در رویکردشان ایجاد کنند، نظر شما در این خصوص چیست؟
ضیاییپرور: بهطورکلی رسانههای قالب و موفق (موفق به لحاظ تعداد کاربر و مخاطب) در ایران، رسانههای دولتی و حکومتی هستند که علاوه بر تغذیه مالی، تغذیه اطلاعاتی و محتواییشان نیز وابسته به دولت است. شما یک رسانه خصوصی موفق به من نشان دهید که عمرش بیش از نیم قرن تداوم داشته باشد؟ بیشتر آنها جوانمرگ شدند و یا بهدلایلی بهشکل بسیار ضعیفی به حیات خود ادامه میدهند.
مشکل دیگر رسانههای ما این است که رسانههای همگرا در ایران بهدلیل مشکلات قانون اساسی که رسانه رادیو و تلویزیون را در انحصار صدا و سیما قرار داده، فراهم نیست یعنی یا مجبور هستید تا ابد خبرگزاری باقی بمانید و یا در بهترین حالت بهسمت شبکههای اجتماعی بروید. تنها چنین فعالیتهای رسانهای همگرا در صدا و سیما مشاهده میشود که برای خودش خبرگزاری دارد (باشگاه خبرنگاران جوان)، روزنامه دارد (جام جم)، انتشارات دارد (سروش) که بازهم حاکمیتی است که البته درباره موفق بودن آن هم چندان نمیتوان قضاوت کرد.
قانون اساسی فعالیت رسانه رادیو و تلویزیونی را در انحصار صدا و سیما قرار داده است و این موضوع فعالیت رسانههای همگرا در کشور را غیرممکن کرده است
اما تکثر رسانه با ضریب نفوذ پایین هم مشکل دیگر وضعیت رسانهای کشور است؛ در حال حاضر بیش از 11 هزار رسانه به ثبت رسیده است که تعداد آنها از لحاظ کمی بیشتر از تعداد خبرگزاریهای اتحادیه اروپا بیشتر است.
موضوع دیگری که باید در روزنامهنگاری مورد توجه قرار گیرد بازنگری در سرفصلها و همچنین اساتید روزنامهنگاری در دانشگاهها است. ما در رشته روزنامهنگاری درسی که این رشته را بهطور کاربردی آموزش دهد نداریم و بیشتر روزنامهنگاران ما این حرفه را بهصورت تجربی و در تحریریه یاد گرفتهاند و نتیجه آن این میشود که فارغالتحصیل دکتری روزنامهنگاری ما نه میتواند یادداشت بنویسد و نه یک مقاله. از طرف دیگر اساتید روزنامهنگاری داریم که حتی تجربه یک روز کار در تحریریه را ندارند در چنین وضعیتی انتظار چه خروجی از این دانشگاه را دارید؟
ترابی: همانطور که دکتر ضیاییپرور گفتند یکی از مشکلات روزنامهنگاری که بدون شک روزنامهنگاری علم هم از آن بیبهره نمیماند بحث آموزش است. من لیسانس فیزیک داشته و کارشناسی ارشد را در رشته روزنامهنگاری گذراندم و مشاهده کردم که ساختار و سرفصل این رشته با همه جای دنیا متفاوت است، بهعنوان مثال در همه جای دنیا در مقاطع تحصیلات تکمیلی جذابترین بخش تحصیل کارآموزی است بهطوریکه در کنار درسها در دورههای کارآموزی و حضور در رسانه به افراد آموزشهایی همچون گزارشگری تلویزیون، ساخت پادکست و ... ارائه میشد و در صورتیکه حتی در دورههای آموزشی افراد چندان نمیتوانستند اندوختهای داشته باشند در دورههای کارآموزی انتقال تجربه صورت میگرفت اما این بخش جذاب از دانشگاههای ما حذف و بخش نظری جایگزین شده که همین موضوع فارغالتحصیلان ما در رشته روزنامهنگاری را سربار جامعه کرده است.
انتهای پیام/4105/
انتهای پیام/