رحیمپور ازغدی: انقلاب کردن، آشپزی کردن نیست!
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا از روابط عمومی سازمان بسیج دانشجویی، حسن رحیمپور ازغدی در جمع دانشجویان شرکتکننده طرح ولایت در مشهد مقدس برای شروع بحث انقلاب اسلامی تا تمدن سازی اسلامی گفت: انقلاب کردن، آشپزی کردن نیست! به دلیل التهابات انقلاب، تحلیل وقایع گذشته و جاری و پیشبینی وقایع آینده انقلاب دشوار است. این دشواری باعث سختی بیشازپیش برنامهریزی و مدیریت انقلاب میشود.
وی افزود: عدم دسترسی شفاف به تاریخ و اسناد تمدنهای قبل، یکی از علل دشواری تمدنسازی نوین است؛ زیرا مکتوب سازی از زمان تمدن اسلامی رواج یافته است. تمدن ایرانی- اسلامی که از قرن دوم تا انتهای حکومت صفویه بوده است، تمدن هند در دوران اسلامی و تمدن عثمانی از نمونه مواردی هستند که سندهای تاریخی و رویههای عملی از حکومتداری و تمدنسازیشان در دسترس است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: در یکصد سال اخیر به دلیل انفعال داخلی و عوامل بیرونی همچون استعمار و استکبار کشورهای غربی، تمدن اسلامی افول کرده است. تاکنون ایران تنها کشوری است که با تکیهبر آحاد و آرای مردمی، توانست انقلاب کند. ایران اسلامی به کمک دو پایه اساسی، فرهنگ شیعی و ولایت فقیه در حال پیشرفت در امر تمدن سازی است؛ اما در همین حین، انقلابهایی که در کشورهای دیگر اسلامی رخداده اغلب به شکست انجامیده است. در اینجاست که تفاوت انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها و جنبشهای اسلامی نمایان میشود.
رحیمپور ازغدی عنوان کرد: با توجه به دشواریهای انقلاب، مدیریت انقلاب نیازمند توان افراد خبره است. اصطلاح «بازی کردن با گاز و ترمز» برای کنترل قطار یک انقلاب در مسیر دشواریها میتواند عبارتی مناسبی باشد. در انقلاب اسلامی حساسیت شرایط مختلف همیشگی است. پس هوشیاری و نظارت در همه ابعاد آن امری مستمر است. در اینجاست که فرق بین انسان سیاسی و غیرسیاسی مشخص میشود.
وی ادامه داد: انسان غیرسیاسی در اغلب موارد خودش را مدنظر قرار میدهد ولی انسان سیاسی علاوه بر خود، نسبت به وضع جامعه نیز حساسیت دارد. برای آنکه همانند یک انسان سیاسی عمل بکنیم، ابتدا میبایست اصلاح درونی انجام دهیم. پسازآن با ترویج ویژگیهای خاص، جامعه را به سطح مطلوبی از دغدغهمندی و مطالبهگری نسبت به مسائل مختلف برسانیم. اینچنین جامعهای، تمدنساز میشود.
این استاد دانشگاه اشاره کرد: در این جامعه، افراد آن به نحوی پرورش یافتهاند که میتوانند با کنترل خود و همکاری جمعی، معضلات جامعه را شناسایی کرده و درصدد رفع آن گام بردارند. یک مثال از یک تمدن را میتوان در جوامع تحت سلطه مدرنیته یافت. در این سبک جوامع، انسانها بر اساس تمکن مالی طبقهبندی میشوند. در این جوامع، حداکثر امکانات و خدمات به قشر متمول اختصاص مییابد و بقیه جامعه نیز ذیل قشر ثروتمند امکانات حداقلی را دریافت میکنند. شاید این ساختار برای حل مشکلات در تمدن اسلامی به کار گرفته شود ولی این ساختار در تمدن اسلامی تفاوت معناداری نسبت به تمدن مدرنیته دارد.
رحیمپور ازغدی افزود: این تفاوت، در سه حوزه دستهبندی میشود و در هر حوزه تمدن اسلامی یک واکنش مشخص ارائه میدهد؛ اول اینکه غرب خاصیت «استکباری» دارد. واکنش تمدن اسلامی با این مفهوم کاملاً تقابلی است. واکنش دوم این است که تمدن غربی مرتبط با «فرهنگ غربی» است. واکنش تمدن اسلامی راجع به فرهنگ غربی تعامل است. تعاملی که در فضایی گفتمانی به مناظره و تبادلنظر با رقیب میپردازد و واکنش سوم نیز این است که «علم غربی» یکی از پایههای تمدن غربی است. تمدن اسلامی بهصورت کرنشگرایانه با علم غربی مواجه میشود و سعی دارد تا علاوه بر یادگیری و همکاری و همیاری با آن، خود را نیز پرورش دهد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: در نهایت موارد مهم در تمدنسازی عبارتاند از: گذر از مرحله ترجمه به سمت تولید علم، تولید قدرت، تولید ثروت، تولید هویت و منزلت که پایه اصلی مباحث بعدی است.
غربزدگی منحصر به قشر و فرد مشخصی نمیشود
رحیمپور ازغدی در ادامه نشستهای خود با دانشجویان حاضر در طرح ولایت با طرح اینکه «بمب اتم را چه کسی بر سر شما انداخت؟» تصویری از یک جامعه غربزده ارائه کرده و اظهار کرد: پس از تبیین موارد سه گانه مرتبط با غرب که با عناوین «غرب مستکبر»، «فرهنگ غرب» و علم غرب معرفی میشوند، چگونگی تقابل و تعامل تمدن اسلامی با غرب بیان میشود، در بحث با مقولهای عجیب روبرو میشویم. این مقوله عبارت است از پذیرش بی کم و کاست همزمان تقابل، تعامل و کرنش در برابر موارد مذکور. این پذیرش باعث سوق دادن جامعه به سمت غربزدگی است. ازاینرو خطر غربزدگی مانع اصلی تشکیل و ترویج تمدنسازی اسلامی است.
وی تأکید کرد: غربزدگی منحصر به قشر و فرد مشخصی نمیشود؛ بلکه همانند رفتاری است که ممکن است هر انسانی از خود بروز دهد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: در عالم سیاست قدرتی را کنار و بلکه تاثیرگذارتر از قدرت خداوند میدانند، که این تفکر نوعی «شرک سیاسی» است؛ به تعبیر امام خمینی(ره) «آنانی که از غرب میترسند، تذهیب نفس ندارند و این نشانه ضعف در توحید است. برای آنکه خدا را باور نکردند و وعده حق او را قبول ندارند».
رحیمپور ازغدی افزود: اولین تفاوت تمدن اسلامی با نگاه غربی در مقوله انسانشناسی است. بر اساس یکی از آیات قرآن، انسانها به دو دسته خواستار دنیا و خواستار آخرت تقسیم میشوند. این تفاوت اصلی میان تمدن اسلامی و تمدن سکولار است. هدف تمدن سکولار تامین دنیایی آباد و توجه به زیست مادی است. اما تمدن اسلامی سعی دارد در همه شئون انسانی شرایطی را فراهم آورد که فرد و جامعه به سمت خالق خود پیش روند. برای رسیدن به این هدف، آگاهی، آزادی و حق انتخاب ابزارها و لوازم طی مسیر هستند.
انتهای پیام/4107/4115/
انتهای پیام/