شهید احمدرضا احدی فرمان حضرت امام(ره) را بر تحصیل در رشته پزشکی مقدم دانست
حمیدرضا احدی در گفتگو با خبرنگار حوزه فرهنگی و هنری گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، درباره برادر شهید خود گفت: احمدرضا متولد 1345 بود. سه سال از من بزرگتر بود. او در دوران تحصیل خود جزء دانشآموزان ممتاز و برتر بود و با توجه به اینکه سه سال از من بزرگتر بود، همیشه به عنوان یک الگو به او نگاه میکردم.
وی بیان کرد: در زمانی که احمدرضا دوران تحصیل خود را میگذراند، جنگ تحمیلی از سوی رژیم عراق به ما تحمیل شد و ما که در آن زمان در اهواز زندگی میکردیم، از شدت آتش جنگ دور نبودیم. بالاخره تصمیم خانواده بر آن شد که از اهواز به زادگاه اصلی خود که شهر ملایر بود نقل مکان کرده و در آن شهر زندگی کنیم.
برادر شهید احمدرضا احدی ادامه داد: احمدرضا در تمام کارهای خود همیشه برای انجام آن کار به بهترین نحو تلاش میکرد و البته به آنچه که میخواست نیز میرسید. پدرم خیلی علاقه داشت که احمدرضا حتماً پزشک شود. در دوران دفاع مقدس، احمد دوران دبیرستان را پشت سر گذاشته بود و خود را برای حضور در کنکور آماده میکرد اما زمانی که با شخصیت والای حضرت امام(ره) آشنایی پیدا کرد، از همان ابتدای انقلاب در تمام مراحل مبارزات انقلابی، حضوری فعال داشت. بهواقع شیفته شخصیت ملکوتی حضرت امام شده بود. احمدرضا گرچه رتبه اول کنکور رشته پزشکی را کسب کرد اما فرمان حضرت امام(ره) را بر ادامه تحصیل در رشته پزشکی مقدم دانست.
این جراح متخصص تصریح کرد: چیزی از جنگ نگذشته بود که به جبهه اعزام شد و از آنجایی که احمدرضا همیشه عادت داشت همیشه در هر کاری به نحو احسن ظاهر شود و جزء بهترینها باشد، در مناطق جنگی نیز خوش درخشید و در میان رزمندگان اسلام نیز به شجاعت، صداقت و دیانت شهره شد. بسیاری از همرزمان احمدرضا بعد از شهادتش از شجاعتهای او برای ما تعریف میکردند. او مابین عملیاتها به پشت جبهه میآمد و از پدر، مادر و خانواده دیدن میکرد و به محض اینکه قرار بر انجام عملیاتی میشد، دوستانش که فرماندهان جنگ بودند، با او تماس میگرفتند و احمد نیز برای شرکت در عملیات به منطقه میرفت. حضور احمدرضا در منطقه تماماً حضوری مؤثر برای شرکت در عملیاتها بود.
وی خاطرنشان کرد: احمدرضا تصمیم گرفت برای شرکت در کنکور درس بخواند و آرزوی پدر که پزشک شدنش بود، برآورد کند. برای همین منظور برای 6 ماه با جدیت تمام درس خواند و توانست با رتبه یک کنکور سراسری قبول شود. روزی که نتایج کنکور اعلام شد را فراموش نمیکنم. من بیرون از منزل بودم، وقتی به خانه آمدم، احمدرضا در حیاط منزل نشسته بود و خوشه انگوری که چیده بود را میخورد. از او پرسیدم احمد نتیجه دانشگاه چه شد. او با خونسردی تمام گفت کارنامه نتایج داخل اتاق روی کتابخانه است. من با ذوق و شوق و عجله کارنامه احمد را پیدا کردم. وقتی که دقت کردم دیدم تمام رتبههایی که نوشته شده است، یک است. به احمد گفتم میدانی چه کار کردی و چه مقامی کسب کردهای؟ که احمد با خونسردی و بدون هیچ غروری گفت بله، ظاهراً رتبه اول شدهام. احمدرضا در تمام مسائل فهمی عمیق داشت و همیشه بیشتر از آنچه در ظاهر مسائل به نظر میآمد را درک میکرد.
برادر شهید احمدرضا احدی افزود: پدرم خیلی علاقهمند بود که احمد پزشک شود، به همین خاطر احمد برای تعیین رشته دانشگاهی نیز موضوع را به من و پدر واگذار کرد و ما هم رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی را برایش انتخاب کردیم و او به عنوان دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، دانشجوی آن دانشگاه شد. اما در آن زمان که حضور در مناطق جنگی از سوی حضرت امام(ره) یک تکلیف شده بود، احمدرضا دانشگاه را رها کرد و به جبهه رفت. او با اینکه رتبه اول کنکور را کسب کرده بود و تمام شرایط لازم را برای ادامه تحصیل دارا بود، لبیک گفتن به فرمان حضرت امام(ره) برای اعزام به مناطق جنگی را واجبتر دانست. تمام رفتارهای احمد رضا برای من درس بود او در تمام زوایای زندگی خود نمونه بود و یک روش و منش داشت و در دوران دفاع مقدس شجاعت احمدرضا زبانزد بود . در تمام مصاحبههایی که درباره احمدرضا داشتم و از او برای دیگران گفتم از این منظر که او برادرم است سخن نگفتم فقط آنچه را دیده و لمس کرده بودم را با تمام وجود بیان کردم.
احدی تصریح کرد: بیشترین فرزندان این مرز و بوم شهید و جانباز شدند تا راه آزادگی و استقلال در جامعه هموار شود و مردم بتوانند در آسایش و آرامش زندگی کنند. جوانان این وطن برای امورات دنیایی به جبهه نرفتند و انقلاب نکردند، آنها رفتند تا حیثیت و شرف ایرانی زیر چکمه اجانب پایمال نشود. بعد از شهادت احمدرضا بود که خدا به من توفیق داد بتوانم آرزوی پدر که پزشک شدن فرزندانش یکی از آنها بود را جامعه عمل بپوشانم، البته باید بگویم در تمام مراحل تحصیلی در دانشگاه و حتی برای ورود به دانشگاه هیچ وقت نخواستم از موقعیت خود به عنوان یک برادر شهید استفاده کنم و با استفاده از سهمیه خانواده شهدا در دانشگاه تحصیل کنم. دو سال بعد از شهادت احمدرضا، پدرم تاب دوری او را نداشت و آسمانی شد. حقوقی که به مادرم بهعنوان یک مادر شهید پرداخت میشود نیز از همان ابتدا تاکنون توسط مادرم در امور خیریه صرف میشود.
وی تاکید کرد: در دوران دفاع مقدس و زمانیکه احمدرضا در جبهه حضور داشت هرروز از خود دستنوشتههایی به جای میگذاشت که بعد از شهادت احمدرضا توسط واحد فرهنگی سپاه تمام این نوشتهها در کتابی به نام حرمان هور جمعآوری و چاپ شد و این کتاب نیز به تقریض مقام معظم رهبری مزین شد. درباره زندگی شهید احمدرضا احدی کتابهای متعددی تألیف و چاپ شد که زوایای مختلف زندگی احمدرضا را برای خوانندگانش روشن میکند. کتاب« یک قطار فشنگ برای دکتر» یکی از این کتابهایی است که درباره شهید احدی به رشته نگارش درآمده است.
گفتنی است؛ احمدرضا احدی نفر اول کنکور سراسری رشته پزشکی در اسفند سال 1365 که دوران دفاع مقدس به مراحل حساسی رسیده بود دانشگاه را رها کرد و با حضور در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه بهشهادت رسید. گرچه شهید احمدرضا احدی تحصیل در رشته پزشکی را به خاطر دفاع از اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی و تمامیت ارضی کشورمان ایران رها کرد و به درجه رفیع شهادت نائل شد و به درجهای متعالی، که با مقامهای دنیایی برابری ندارد رسید، اما از سوی دانشگاه پزشکی شهید بهشتی مدرک دکترای پزشکی برای این شهید بزرگوار صادر شد.
انتهای پیام/4100/
انتهای پیام/